بیت الزینب


خرداد 1396
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    





جستجو


 



پیامبر. اکرم(ص ). :

چون درايينه بنگری سه تکبیر گوی ،

و سپس بگو اللهم کما حسنت خلقی ،فحسن خلقی 

بارخدایا همانطور که آفرینش مرا نیکو ساختی ،اخلاق مرا نیز نیکو گردان .

 

تحف العقول ،ص 18

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-03-29] [ 05:04:00 ب.ظ ]




  ?رسول اللَّه صلى اللّه عليه و آله?

مَن ضَمِنَ لي واحِدَةً ضَمِنتُ لَهُ أربَعَةً: يَصِلُ رَحِمَهُ؛ فَيُحِبُّهُ اللَّهُ، ويُوَسِّعُ عَلَيهِ في رِزقِهِ، ويَزيدُ في عُمُرِهِ، ويُدخِلُهُ الجَنَّةَ الَّتي وَعَدَهُ

 

1️⃣هر كه يك چيز را براى من ضمانت كند، 

4️⃣من چهار چيز را براى او ضمانت مى‏كنم:

?هر كه “صله رحم” به جا آورد، ?

❤️خدا دوستش مى‌‏دارد ، 

?روزى‌‏اش را مى‌‏افزايد ، 

☀️عمرش را طولانى مى‌‏كند ، 

?و او را به بهشتى كه وعده داده ، وارد مى‌‏نمايد.

 

?عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2 ص‏37 ح‏93

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:04:00 ب.ظ ]




 

خواستند یوسف را بکشند، یوسف نمرد!

خواستند آثارش را از بین ببرند، ارزشش بالاتر رفت.

خواستند او رابفروشند که برده شود،پادشاه شد.

خواستند محبتش از دل پدرخارج شود، محبتش بیشتر شد!

 

از نقشه های بشر نباید دلهره داشت؛

چرا که اراده ی خداوند بالاتر از هر اراده ای است..

 

یوسف میدانست، تمام درها بسته هستند، اما به خاطر خدا، حتی به سوی درهای بسته هم دوید

و تمام درهای بسته برایش باز شد.

 

اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شد، به دنبال درهای بسته برو

چون خدای “تو"و “یوسف” یکی ست…

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:55:00 ب.ظ ]




روزه، تمرين كلاس زندگي
درس ايثار و خلوص و بندگي
روزه، زنجير هوا گسستن است
ديو و بت‌های درون بشكستن است
ماه در خودنگري و خودكاوشي
لب فرو بستن، نگفتن، خاموشي
درك مسكين از دل و جان كردن است
زندگي همچون فقيران كردن است
قهرمان صحنه تقوا شدن
همچو ماهي زنده دريا شدن
ماه ميهمان وضيافت برخدا
جام بخشش، ماه سرشار ازعطا
روزه، پرواز و عروجي ديگر است  
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-03-28] [ 10:47:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:33:00 ب.ظ ]




_پیامبر خدا (ص):

آب را به آهستگی بمکید و یکباره سر نکشید ،زیرا که از آن بیماری جگر برمیخیزد .

                 دانشنامه احاديث پزشکی ج 1ص426

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:30:00 ق.ظ ]




امام عل( ع ):

خیری که جز با شر به دست نیاید خیر نیست .

                          نجف العقول ص77

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:14:00 ق.ظ ]




  ?نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ):?

قال موسى : الهى اريد قربك ، قال : قربى لمن استيقظ ليله القدر. قال : الهى اريد رحمتك . قال : رحمتى لمن رحم المساكين ليله القدر. قال : الهى اريد الجواز على الصراط. قال : ذلك لمن تصدق بصدقه فى ليله القدر. قال : الهى اريد من اشجار الجنه و ثمارها. قال : ذلك لمن سبّح تسبيحة فى ليلة القدر. قال : الهى اريد النجاة من النار. قال : ذلك لمن استغفر فى ليله القدر. قال : الهى اريد رضاك . قال : رضاى لمن صلّى ركعتين فى ليلة القدر.

 

?حضرت موسى (عليه السلام ) در مناجات خود با خدا عرض كرد:

?خدايا، من خواهان قرب تو هستم .

?خداوند فرمود: قرب من از آن كسانى است كه ليله القدر را بيدار باشند. 

 

?عرض كرد: خدايا، رحمتت را خواهانم . 

?خداوند فرمود: رحمت شامل حال كسانى است كه در شب قدر به مساكين رحم مى كنند.

 

?عرض كرد: خدايا، من جواز عبور از صراط را خواهانم .

?خداوند فرمود: اين جواز براى كسانى صادر مى شود كه در ليله القدر صدقه بدهند.

 

?عرض كرد: خدايا، من خواهان درختان و ميوه هاى بهشت هستم .

?خداوند سبحان فرمود: اين نعمت براى كسانى است كه در ليله القدر به تسبيح مشغولند.

 

?عرض كرد: خدايا، من نجات از آتش را مى طلبم .

?فرمود: نجات براى كسانى است كه در ليلة القدر به استغفار مشغولند.

 

?عرض كرد: خدايا، من رضاى تو را مى طلبم . 

?فرمود: رضاى من را كسى جلب كرد كه در ليلة القدر دو ركعت نماز خواند.

 

?مستدرك الوسائل ، ج 7، ص 456 

?الاقبال بالاعمال الحسنه ، ص ‍ 417

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1396-03-26] [ 05:31:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:32:00 ق.ظ ]




امام رضا ع

مردم به انجام روزه امر شده اند تا درد گرسنگی و تشنگی را بفهمند وبه واسطه ی آن فقر و بیچارگی آخرت را بیابند .

وسائل اشيعه ج 10ص9

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:31:00 ق.ظ ]




آسمان گریست وقتی که جهل فرق عدالت را شکافت. جهل مردمانی دنیای کوچکشان تاب بزرگی علی(ع) را نداشت. معیار کفر و ایمان را تکفیر نمودند و حکم قرآن خودساخته شان را بر قرآن ناطق جاری ساختند. 

دیگر گدای مسکین در خانه علی را نزن. شه ملک لافتی دیگر به آرزوی دیرینه اش رسید. آرزویی که در لیله المبیت چشم انتظارش بود. آرزویی که در بدر و احد و خیبر و احزاب در دل داشت. شهادتی که حسن ختام پاکبازان حقیقت است. 

 

بخشی از وصیت نامه امیرالمومنین علی علیه السلام: 

امام(ع) پس از حمد خدا فرمود: 

فرزندم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بيتم و هر كس را كه اين نوشته من به او رسد را به امور ذيل توصيه و سفارش مى‎كنم :

تقواي الهى را هرگز از ياد نبريد، كوشش كنيد تا دم مرگ بر دين خدا باقى بمانيد.

همه با هم به ريسمان خدا چنگ بزنيد، و بر مبناى ايمان و خداشناسى متفق و متحد باشيد و از تفرقه بپرهيزيد، پيغمبر فرمود: اصلاح ميان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چيزى كه دين را محو مى‎كند، فساد و اختلاف است .

ارحام و خويشاوندان را از ياد نبريد، صله رحم كنيد كه صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان مى‎‎كند.

خدا را! خدا را! درباره يتيمان، مبادا گرسنه و بى سرپرست بمانند.

خدا را! خدا را! درباره همسايگان، پيغمبر آن قدر سفارش همسايگان را فرمود كه ما گمان كرديم مى‎‎خواهند آنها را در ارث شريك كند.

خدا را! خدا را! درباره قرآن؛ مبادا ديگران در عمل كردن، بر شما پيشى گيرند.

خدا را! خدا را! درباره نماز؛ نماز پايه دين شماست.

خدا را! خدا را! درباره كعبه، خانه خدا، مبادا حج تعطيل شود كه اگر حج متروك بماند، مهلت داده نخواهد شد و ديگران شما را طعمه خود خواهند كرد.

خدا را! خدا را! درباره جهاد در راه خدا، از مال و جان خود در اين راه مضايقه نكنيد.

خدا را! خدا را! درباره زكات؛ زكات آتش خشم الهى را خاموش مى‎كند.

خدا را! خدا را! درباره ذريه پيغمبرتان، مبادا مورد ستم قرار گيرند.

خدا را! خدا را! درباره صحابه و ياران پيغمبر، رسول خدا (صلى الله عليه و آله) درباره آنها سفارش كرده است .

خدا را! خدا را! درباره فقرا و تهيدستان، آنها را در زندگى شريك خود سازيد.

خدا را! خدا را! درباه بردگان، كه آخرين سفارش پيغمبر درباره اينها بود.

در انجام كارى كه رضاى خدا در آن است بكوشيد و به سخن مردم (در صورتي كه مخالف آن هستند) ترتيب اثر ندهيد.

با مردم به خوشى و نيكى رفتار كنيد چنانكه قرآن دستور داده است.

امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنيد؛ نتيجه ترك آن اين است كه بدان و ناپاكان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند كرد، آنگاه هر چه نيكان شما دعا كنند، دعاى آنها برآورده نخواهد شد.

بر شما باد كه بر روابط دوستانه ما بين خويش بيفزاييد، به يكديگر نيكى كنيد، از كناره‎گيرى و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهيزيد.

كارهاى خير را به مدد يكديگر و به اتفاق هم انجام دهيد، از همكارى در مورد گناهان و چيزهايى كه موجب كدورت و دشمنى مى‎‎شود، بپرهيزيد.

از خدا بترسيد كه جزا و كيفر خدا شديد است .

خداوند همه شما را در كنف حمايت خود محفوظ بدارد و به امت پيغمبر توفيق دهد كه احترام شما (اهل بيت) و احترام پيغمبر خود را پاس بدارند. همه شما را به خدا مى‎سپارم . سلام و دورد حق بر همه شما[1]  

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:26:00 ق.ظ ]




هرکه احسان های خود را برشمرد 

بخشندگی خود را تباه کرده است 

                            امام حسن (ع)

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-03-25] [ 11:31:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:28:00 ب.ظ ]




  یادمان باشد که مادر پیرشد

یادمان باشد علی زنجیرشد

یادمان باشد که پهلویی شکست

حیدر از غم ها گلویش پینه بست

 

یادمان باشد جگرخون شد حسن

یادمان باشد حسین بی کفن

یادمان باشد چه زینب می کشید

پیش چشمانش رقیه پرکشید

 

یادمان باشد علی اکبر چه شد

روی تیغ و نیزه رأس بچه شد

یادمان باشد علی بن الحسین

اشکها می ریخت از داغ حسین

 

یادمان باشد که باقر شیعه را

خون دلها خورد تا کردش به پا

یادمان باشد قیام شیعیان

شد به دست حضرت صادق عیان

 

یادمان باشد که کاظم شد اسیر

شد رضا دور از دیارش مستجیر

یادمان باشد جواد و غربتش

حضرت هادی وهتک حرمتش

 

یادمان باشد امام عسگری

شد اسیر پادگان و لشگری

این همه یادآوری دانی چرا؟

تا بگویم جمله های زیر را:

 

یادمان باشد دگر صاحب زمان

کفرنعمت های ما کردش نهان

یوسف زهرا اگر درهجرت است

از گناه ماست گر در غیبت است

 

ای مسلمان!مهدی ات را درک کن

هرچه آقا خوش ندارد ترک کن…

 

اللهم عجل لولیک الفرج

??????????

 

???

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:04:00 ب.ظ ]




  شاید امشب باشد آن شب با شکوه.شبی که برتر از هزار ماه است.

شب قدر.

شبی که نزول قرآن عظیم را تاب آورده است.

در چنین شبی قلم تقدیر خداوند چشم به اعمال بندگان دوخته است.

آنها که آمرزش می طلبند، آنها حج خانه خدا دلشان را برده است، آنها که أمن و ایمان و تندرستی و روزی فراوان طلب می کنند، قدر این شبها را بهتر می دانند.

 

در این شب ملائکه آسمان مقدرات خلق را به زمین می آورند.

تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ. (سوره قدر آیه 4)

 

و مقصد کاروان ملائکه قلب مقدس امام(ع) است.

مقصدی بهتر از آن نمی شناسند.

امشب برای دلدادگانی که آرزوی ظهور امام حاضر(ع) را به دل دارند غنیمت است تا همتی کنند و چون ملائکه خودشان را به محضر امام برسانند.

ادب کنند تا راه یابند. 

امشب آدابی دارد.

ادبش نماز است، شب زنده داری و عبادت است، یاد خداست و… 

ادب دیگر امشب اشک است.

اشکی که قرنهاست از فرق شکافته امامی مظلوم می جوشد و از چشمان حسرت زده دلباختگانش جاری می شود.

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:20:00 ب.ظ ]




ﺩﺍﻧشجویی وهابی به استادش که شیعه بود ﮔﻔﺖ:

ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ ﻣﯽﮔﻮﯾﯿﺪ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ ﭼﺮﺍ ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﯿﺪ؟

سوال و جواب استاد و دانشجو به روایت از استادش:

گفتم :ﻣﮕﺮ ﻧﺸﻨﯿﺪﯾﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﻪ ﻛﻼ‌ﺳﺘﺎﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ ، ﭘﺲ ﻣﺎ ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﻫﻢ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯿﻢ.

دانشجو : ﻧﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭﻡ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﺪ؟

ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ(ﻉ) ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯿﻢ؟

ﮔﻔﺖ: ﺷﺮﮎ ﺍﺳﺖ.

ﺍﺷﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﮐﻨﺎﺭﯾﺶ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯽ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﮎ ﺍﺳﺖ؟

ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ، ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺭﺩ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﯾﮏ ﻧﻔﺮﯼ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﻏﺎﺋﺐ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﮎ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ؟ ﺁﯾﺎ ﺗﻮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺷﺮﯾﮏ ﺧﺪﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﯼ؟

ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ. ﮔﻔﺘﻢ: ﭘﺲ ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯿﻢ؟

گفت : ﻧﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﻫﺪ. ﮔﻔﺘﻢ : ﺁﻥ ﺑﺤﺚ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ. ﻭﻟﯽ ﺳﻮﺍﻝ اولت ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﺪ؟ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺻﺪﺍ ﺯﺩﻥ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﻣﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯿﻢ. ﭘﺲ ﺻﺪﺍ ﺯﺩﻥ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺑﻌﺪ گفتم سوال دومت ﻛﻪ ﮔﻔتی ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﺷﻔﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﮔﻔﺘﻢ تا بحال مشهد رفته ای.  گفت : نه.  گفتم ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﻣﺸﻬﺪ ﻧﺮﻓﺘﻪ ﺍﯾﺪ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯿﺪ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﻫﺪ. گفت ما شنیده ایم که شما به حرم میروید و شفا میخواهید. ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﻫﺪ؟ ﮔﻔﺖ نه: ﻓﻘﻂ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻔﺎ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ. ﺭﻭ ﺑﻪ او ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺗﺎ ﺣﺎﻻ‌ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯽ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ.

ﮔﻔﺘﻢ: ﺁﯾﺎ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻗﺮﺹ ﻭ ﺩﺍﺭﻭ ﻫﻢ ﻧﻮﺷﺖ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﻥ ﻗﺮﺹ ﻭ ﺩﺍﺭﻭ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﺍﺕ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻓﺖ ﯾﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺮﯾﻀﯽ

ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﻭ ﺧﻮﺏ ﺷﺪﻡ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺣﺎﻻ‌ ﺑﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﻦ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺪﻩ . ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺷﻔﺎﯾﺖ ﺩﺍﺩ؟ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩ ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﻗﺮﺹ ﻭ ﺩﺍﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﯼ؟

ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ، ﺧﺪﺍ ﺷﻔﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ.

ﮔﻔﺘﻢ: ﻫﻤﻪ ﯼ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﺗﻮ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩﯼ.

ﺩﯾﺪﻡ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩ.

ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻄﻮﺭ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺷﻔﺎﯼ ﻣﺮﯾﺾ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﯾﮏ ﻗﺮﺹ ﮐﻮﭼﮏ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ، ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﻔﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﯿﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ(ﻉ) ﺑﺪﻫﺪ؟

ﺑﯿﻦ ﺩﻭ ﺭﺍﻩ ﮔﯿﺮ ﻛﺮﺩ. ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ، ﻗﺪﺭﺕ ﺧﺪﺍ ﺯﯾﺮ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﭼﺮﺍ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺛﺎﺑﺖ ﻣﯽ ﺷﺪ.

ﻃﯿﻨﺖ ﭘﺎﮐﺶ ﺣﮑﻢ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﮐﻨﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ.

ﮔﻔﺘﻢ: ﻫﻤﻪ ﯼ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ(ﻉ) ﻗﺪﺭﺗﯽ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻣﺮﯾﺾ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺑﺪﻫﺪ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺍﯾﻦ ﻋﯿﻦ ﺗﻮﺣﯿﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺷﺮﮎ ﻧﯿﺴﺖ.

ﺣﺎﻻ‌ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍنشجویم ﺟﺎ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ گفتم ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺩﻭ ﺁﯾﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﯾﺎﺕ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ. ﻭ ﺩﺭ ﺁﯾﻪ ﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ: ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻠﮏ ﺍﻟﻤﻮﺕ(ﺟﻨﺎﺏ ﻋﺰﺭﺍﺋﯿﻞ) ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ.

ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﻻ‌ﺧﺮﻩ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ؟

ﮔﻔت: ﻋﺰﺭﺍﺋﯿﻞ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ.

ﮔﻔﺘﻢ: ﺧوﺐ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽﮔﻮﯾﻢ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺋﻤﻪ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﻗﺪﺭﺕ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﯾﮑﺴﺮﯼ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻨﺪ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﮎ ﺍﺳﺖ؟ ﮔﻔت : ﻧﻪ….

ﺷﮑﺮﺧﺪﺍ،ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ” ﻋﻠــــﯽ ” ﺩﺭ ﺍﺫﺍﻥ ﻣﺎﺳﺖ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﻪ ﺍﯾﻢ ﻭ ﻋﺸﻖ ﻋﻠﯽ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺎﺳﺖ ﺍﺯ ﯾﺎ ﻋﻠـــﯽ، ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﺩﻫﺎﻥ ﺧﺴﺘﻪ ﮐﯽ ﺷﻮﺩ

ﺍﺻﻼ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿـــــﻦ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﺎﺳﺖ

ﻣﺎ ﺷﯿــــــــﻌﻪ ﺯﺍﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﻭﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻫﺰﺍﺭﺷﮑﺮ

ﺍﯾﻦ ﺷـــــﯿﻌﻪ ﺯﺍﺩﮔﯽ، ﺷﺮﻑ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻣﺎﺳﺖ…. التماس دعا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:10:00 ب.ظ ]




⛱دلم امشب 

التماس دعا می خواهد…..

از همان التماس دعاهایی که آدمیزاد

یک وقت هایی دلش را به"دریا” می زند!!!!

 

⛱وبه خلق الله رو می اندازد

که برایش دعا کنند…..! امشب از همه التماس دعا دارم

 

⛱از آنهایی که از ته جانت لا به لای بعضی ها

با چه""زوری"” بالا می آید….!

آنوقت با همه ی وجود دلت را به

“زمزمه ی خدایا”

گفتن خلق الله خوش میکنی!!

 

⛱که اگر صدای تو به عرش نرسید!

لااقل یکی از همین خلق الله صدایش آنقدر

رسا است که عرشیان وفرشیان از

“"خدایا گفتنش"" 

خدایا بگویند!!!

 

⛱…..التماس دعای فراوان…

 

   

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1396-03-23] [ 05:59:00 ب.ظ ]




آرزو سرمایه بزرگی است که چرخ زندگی انسان را می چرخاند. امید و آرزو اگر نبود نه مادر به فرزندش شیر می داد و نه کشاورز زحمت کش بذری می کاشت در آغوش خاک.

 

آرزو مثل باران است. وقتی آرام می بارد، به خاک آبرو می دهد. جاری می شود و هر جا که می رود با خودش زندگی سوغات می برد. اما اگر سیل شود غریبه و آشنا نمی شناسد مادر و فرزند و بذر و خاک و زحمت کشاورز، همه را با خود می برد.

 

این است ترفند دیگر شیطان که باران آرزوها را سیلابی کند. پس با خیال انسان بازی می کند و عمر هشتاد ساله را هزار سال نشانش می دهد. آنقدر آخرت را دور می کند که دیگر سو سوی چراغهایش از دور به چشم نیاید. طفلکی انسان، غافل از خانه ابدی برای هزار سال طرح و نقشه و برنامه می ریزد.این را می خرم، آن را هم،

این پست و آن مقام را به دست می آورم.

این خانه و آن ویلا را.

به هر آرزویی می رسد آرزوی دیگری از دور نمایان می شود. آنقدر سرگرم آرزوهای بی پایانش می شود که آخرت را از یاد می برد.

چنانکه  امیرالمومنین(ع) فرمود: الأمل ینسی الأجل.[1] آرزو موجب فراموش كردن مرگ می شود.

 

با این کید شیطان، زندگی که فرصت کوتاهی است برای کسب توشه آخرت با سرگرم شدن به آرزوهای بی پایان به پایان می رسد.

امام باقر علیه السلام می فرمایند: تزود من الدنیا بقصر الأمل.[2] با كوتاه كردن آرزو، (برای آخرتت) از دنیا توشه برگیر.

 

يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا.

شيطان به آنان وعده مى‌دهد، و ايشان را در آرزوها مى‌افكند، و جز فريب به آنان وعده نمى‌دهد.

(سوره نساء آیه 120)

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-03-21] [ 12:53:00 ب.ظ ]




امام سجاد علیه السّلام به ابوخالد کابلی فرمودند: ای ابوخالد مردمان زمان غیبت که به امامت او ( حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه شریف) معتقد شوند و منتظر ظهورش باشند، بهترین مردمان خواهند بود؛ زیرا خداوند به اندازه‌ای به آنان فهم و عقل مرحمت کرده است که غیبت در نظر آنان به منزله‌ی مشاهده است. مردم آن زمان مانند کسانی محسوب خواهند شد که در مقابل حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم به جهاد پرداخته باشند. آن‌ها به حقیقت بندگان خالص و شیعیان راست‌گو هستند و همین افرادند که مردم را در پنهان و آشکار، به طرف دین خداوند آشکارا دعوت می‌کنند.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1396-03-20] [ 10:50:00 ق.ظ ]




این گفته حسین پناهی فوق العاده است:

 

پیری به جوانی گفت:

کچل کُن…

برو بالا شهر…

همه فکر میکنن مُد ِ …!

برو وسط ِ شهر…

فکر میکنن سربازی…

“بیا” پایین شهر…

همه فکر میکنن زندان بودی…!!!

این همه اختلاف…

فقط در شعاع ِ چند کیلومتر…..!

 

 

مردم  آنطور که تربیت شده اند میبینند

از قضاوت مردم نترس!……

 

????????

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:27:00 ق.ظ ]




     ‌ دانی که چرا ماه رمضان ماه خداست

یا آنکه چرا حساب این ماه جداست؟

یا آنکه چرا باب کرم مفتوح است؟

زیرا که تولد حسن عشق خداست

ای کوی تو قبله ی مراد ادرکنی

ای داد رس روز معاد ادرکنی

ای گشته زفرط جود و احسان وعطا

مشهور و ملقب به مجتبی ادرکنی

میلاد با سعادت امام حسن مجتبی مبارک باد

?????????

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:22:00 ق.ظ ]




ظهور عشق:

حدیث ? روز

 

? امام على (ع) :

 

 

[رمضان] ماهى است كه خداوند، روزى ها و عمرها را در آن میافزايد و زائران خانه اش را معيّن میكند.

فضائل الشهر الثلا ثة،ص108

 

??????

 

‍ آیت الله بهجت:

 

امام زمان (علیه السلام ) به شخصی که اجازه ملاقات میخواست ، پیغام فرستادند

 

 و فرمودند:

(( شما تهذیب نفس کنید من خودم نزد شما می آیم.))

 

 اسرار ولایت

 

‍ رسول خدا صلّ الله علیه و آله

«لِكُلِّ شَی‏ءٍ بابٌ وَبابُ الْعِبادَةِ اَلصَّوْمُ»

هر چیزی دروازه ای دارد و دروازه عبادت #روزه است(محجة البیضاء،ج۲ص۱۲۲)

با روزه داری دیگر عبادات نیز رونق می گیرند و استوار می شوند.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:07:00 ق.ظ ]




الهـي

باز آمديم با دو دست تهي چه باشد اگر مرحمي بر خستگان نهي

الهـي

گرفتار آن دردم كه تو دواي آني و در آرزوي آن سوزم كه تو سرانجام آني

الهـي

هر دلشده اي با ياري و غمگساري و من بي يار و غريبم

الهـي

چراغ دل مريداني و انس جان غريباني، كريما آسايش سينه محباني و نهايت همت قاصداني

الهـي

جرم من زير حلم تو پنهان است و تو پرده عفو خود بر من گستران

الهـي

اين چيست كه با دوستان خود را كردي كه هر كه ايشان را جست ترا يافت و تا ترا نديد ايشان را نشناخت

الهـي

عاجز و سرگردانم ، نه آنچه دانم دارم و نه آنچه دارم دانم

الهـي

بر تارك ما خاك خجالت نثار مكن و ما را به بلاي خود گرفتار مكن

الهـي

چون به تو بنگريم شاهيم و تاج بر سر وچون بخود تگريم خاكيم و از خاك كمتر

الهـي

هر كس تو را شناخت هرچه غير تو بود بينداخت

 

“خواجه عبدالله انصاری “

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:06:00 ق.ظ ]




‍، ? ? ? ? ? ? ? ✍ #دلنوشتــــــه?

 

گفت: راستی جبهه چطور بود؟؟ 

گفتم : تا منظورت چه باشد …

 

گفت: مثل حالا رقابت بود؟؟ گفتم : آری…

گفت : در چی؟؟ گفتم :در خواندن نماز شب…

گفت: حسادت بود؟؟ گفتم: آری…

گفت: در چی؟؟ گفتم: در توفیق شهادت…

 

گفت: جرزنی بود؟؟ گفتم: آری…

گفت: برا چی؟؟ گفتم: برای شرکت در عملیات …

 

گفت: بخور بخور بود؟؟ گفتم: آری …

گفت: چی میخوردید؟؟ گفتم: تیر و ترکش …

 

گفت: پنهان کاری بود ؟؟گفتم: آری …

گفت: در چی ؟؟ گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها …

 

گفت: دعوا سر پست هم بود؟؟گفتم: آری …

گفت: چه پستی؟؟ گفتم: پست نگهبانی سنگر کمین …

 

گفت: آوازم می خوندید؟؟ گفتم: آری …

گفت: چه آوازی؟؟ گفتم:شبهای جمعه دعای کمیل …

 

گفت: اهل دود و دم هم بودید؟؟ گفتم: آری …

گفت: صنعتی یا سنتی؟؟ گفتم: صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب …

 

گفت: استخر هم می رفتید؟؟ گفتم: آری …

گفت: کجا؟؟ گفتم: اروند، کانال ماهی ، مجنون …

 

گفت: سونا خشک هم داشتید ؟ گفتم: آری …

گفت: کجا؟؟ گفتم:تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ،طلائیه…

 

گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید؟؟ گفتم: آری …

گفت: کی براتون برمی داشت؟؟ گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه …

 

گفت: پس بفرمایید رژ لبم میزدید؟؟ گفتم: آری …

خندید و گفت: با چی؟؟ گفتم: هنگام بوسه برپیشونی دوستان شهیدمان

 

سکوت کرد…گفتم: بگو …بگو …

زیر لب گفت: شهدا شرمنده ام …

 

، ? ? ? ? ? ? ?

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:06:00 ق.ظ ]




دلنوشته های یک طلبه:

شب جمعه است…هوایت نکنم می میرم

یادی از صحن و سرایت نکنم می میرم

 

ناله و شکوه حرام است بر عشاق ولی

از فراق تو شکایت نکنم می میرم

 

سجده بر خاک شما سیره ی هر معصومی است

سجده بر تربت پایت نکنم می میرم

 

دوریت درد من و نام تو درمان من است

تا خود صبح صدایت نکنم می میرم

 

به دعا کردن تو نوکر این خانه شدم

هر سحر، شکرِ دعایت نکنم می میرم

 

“وضع من را به خــــدا روضـه ی تــــو سامان داد

من اگــــر گـــــریه برایـــت نکنــــم می میرم”

 

جان ناقابل من کاش فدای تو شود

اگر این جان به فدایت نکنم… می میرم!

 

شعرهایم همگی درد فراق است… ببخش

صحبت از کرب و بلایت نکنم می میرم

 

شاعر : محمد جواد شیرازی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:05:00 ق.ظ ]




  ? قدم اول برای رسیدن به حال خوش معنوی چیست؟

 

#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_در_زندگی

 

#استاد_پناهیان:

 

?حال خوش معنوی یعنی لذت بردن از اینکه احساس کنی در پناه خدا هستی! این کِیف- از یک مرحله‌ای به بعد- اشک آدم را هم جاری می‌کند.

 

?هر گریه‌ای نشانۀ حال خوش معنوی نیست؛ این گریه باید ناشی از یک قلب #شاد باشد. حال خوش معنوی به غمگین بودن نیست، به داشتن یک سلسله شادی‌های بسیار عمیق و معنادار است! ما معمولاً وقتی خیلی دل‌مان گرفته و مشکلات هجوم آورده سراغ عبادت و دعا می‌رویم و در خانۀ خدا ناله می‌زنیم، در‌حالی‌که اصلش این است که وقتی سرشار از شادی و نشاط هستی، دنبال دعا و عبادت باشی تا از خدا تشکر کنی.

 

?حال خوش معنوی یعنی اطمینان و نداشتن نگرانی! و #قدم_اول برای رسیدن به حال خوش معنوی این است که به خدا اطمینان پیدا کنی. أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ یعنی با ذکر خدا آرام شو تا نگرانی‌هایت برطرف شود. #آیت_الله_بهجت میفرمود: اگر همان‌قدر که بچه به مادرش اعتماد دارد، به خدا اعتماد داشتیم، مشکلی نداشتیم!

 

? #حال_خوش_معنوی یعنی دیدن کبریایی خدا و لذت بردن از عظمت و شکوهش. الله اکبر یعنی: خدایا! تو چه باعظمت و باشکوهی!

 

? #حال_خوش_معنوی یعنی لذت بردن از اینکه در بغل خدا هستی؛ عین یک کودک که وقتی بین غریبه‌ها، به بغل پدر و مادرش می‌رود، کِیف می‌کند.

 

? #حال_خوش_معنوی یعنی لذت بردن از اینکه احساس کنی در پناه خدا هستی! این کِیف- از یک مرحله‌ای به بعد- اشک آدم را هم جاری می‌کند.

 

? #حال_خوش_معنوی یعنی چشیدن حلاوت و شیرینی ذکر خدا، نه چشیدن غم و اندوه ناشی از بدبختی!

 

? نشاط در زندگی یعنی قدرت‌مندانه زندگی کردن و #عدم_وابستگی، چون هر وابستگی دنیوی نشاط آدم را می‌گیرد. اما نشاط معنوی یعنی احساس ضعف و کوچکی و #وابستگی نسبت به خدا؛ و این ضعف و وابستگی به خدا حس بسیار خوبی به آدم می‌دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-03-18] [ 01:34:00 ب.ظ ]




 ?❤️???❤️???❤️

❤️

ﺧﺪﺍﻱِ ﻣﻦ ﻧﻪ ﺩﻭﺭِ ﮐﻌﺒﻪ ﺍﺳﺖ؛

            ﻧﻪ ﺩﺭ ﮐﻠﻴﺴﺎ؛

            ﻧﻪ ﺩﺭ ﻣﻌﺒﺪ؛

 

ﺧﺪﺍﻱِ ﻣﻦ ﻫﻤﻴﻨﺠﺎﺳﺖ

ﮐﻨﺎﺭِ ﺗﻤﺎﻡِ ﺩﻟﻮﺍﭘﺴﻲ ﻫﺎﻳﻢ؛

                   ﺑﻐﺾ ﻫﺎﻳﻢ؛

                   ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﻳﻢ؛

 

ﺧﺪﺍﻱ ﻣﻦ،

ﻧﻤﻲ ﺗﺮﺳﺎﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ

ﺍﻣــــﺎ؛

ﻣﻲ ﺗﺮﺳﺎﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ:

         ﺷﮑﺴﺘﻦِ ﺩﻟﻲ،

         ﺍﺷﮏ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﻲ،

         ﻧﺎ ﺣﻖ ﮐﺮﺩﻥِ ﺣﻘﻲ،

 

ﺧﺪﺍﻱِ ﻣﻦ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﺪ ﻣﺮﺍ

         ﻫﺮﺟﺎ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﻢ

 

ﻣﻲ ﻓﻬﻤﺪ ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺯﺑﺎﻧﻲ ﮐﻪ ﺳﺨﻦ 

ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻢ 

 

ﺧﺪﺍﻱِ ﻣﻦ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻫﺴﺖ ،

 

ﺧﺪﺍﻱِ ﻣﻦ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﻫﻴﭻ ﻧﻤﻲ ﺗﺮﺳﺎﻧﺪ

ﺟﺰ ﺑﻲ ﻓﮑﺮ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻦ ﻭ

              ﺭﻧﺠﺎﻧﺪﻥِ ﺩﻟﻲ

 

ﺧﺪﺍﻱِ ﻣﻦ،

ﺧــــﺪﺍﻱِ ﺗﻤﺎﻡِ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﻫﺎﺳﺖ.

 

ترجیح می دهم با کفش هایم درخیابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا این که در مسجد بنشینم و به کفش هایم فکر کنم….

                                                

دکتر شریعتی

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-03-17] [ 02:26:00 ب.ظ ]




 

آیت الله بهجت رحمة‌الله‌علیه:

 

 استادم سيدعلي قاضي را در خواب ديدم

به او گفتم چه چيزي حسرت شما در دنياست كه انجام نداده ايد. 

ايشان فرمودند: حسرت ميخورم كه چرا در دنيا فقط روزي يك مرتبه زيارت عاشورا ميخواندم. 

وحشتناك ترين لحظه زماني است كه انسان را در سرازيري قبر ميگذارند. 

شخصي نزد امام صادق(ع) رفت و گفت: من از آن لحظه ميترسم. چه كنم؟ 

امام صادق (ع) فرمودند: زيارت عاشورا را زياد بخوان. 

آن فرد گفت چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم. 

امام صادق فرمود: 

مگر در پايان زيارت عاشورا نميخوانيد، اللهم ارزقني شفاعة الحسين يوم الورود؟

يعني خدايا شفاعت حسين(ع) را هنگام ورود به قبر روزى من كن. 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:24:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:21:00 ب.ظ ]




دلنوشته های یک طلبه:

#مناجات

 

بگو که نیستی فقط، خدای جانمازها 

بگو که چاره‌سازی و خدای چاره‌سازها

 

بگو که نیستی فقط، خدای در سجودها

تو در قیام‌ سروها، تو در خروش رودها

 

تو در هوای باغ‌ها، میان شاه‌توت‌ها

تو بر لب قنات‌ها، تو در دل قنوت‌ها

 

تو خوبی و نمی‌رسی به داد خوب‌ها، فقط

تو هر دمی کنارمی، نه در غروب‌ها فقط

 

تو را میان گریه و میان خنده دیده‌ام

تو را میان هجرت و پر پرنده دیده‌ام

 

تویی، تو رازِ آخرین تبسم شهیدها

تو در سرود بادها، تو در جنون بیدها

 

شنیده‌ام بهشت تو، بهار مهر کوثر است

همان بهشت محشری که زیر پای مادر است

 

خدای من! چه بی خبر، قدم زدم کنار تو

رفیق من! چه دیر آمدم سرِ قرار تو

 

قرار من! قرار لحظه‌های بی‌قرار من!

خدای من! یگانه‌ی همیشه در کنار من!

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:18:00 ب.ظ ]




?????????????????

?????????????

 

النساء 

وَمَن يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَّحِيمًا 

 ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﻛﺎﺭ ﺑﺪﻯ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻫﺪ ﻳﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺳﺘﻢ ﻛﻨﺪ، ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻃﻠﺐ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﻧﻤﺎﻳﺪ، ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻳﺎﻓﺖ. (110)

 

??????????????

 

ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺁﻳﻪ ﻗﺒﻞ ﻛﻪ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﺧﺎﺋﻦ ﺑﻮﺩ، ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺭﺍﻩ ﺗﻮﺑﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﻯ ﺍﻭ ﻣﻰ ﮔﺸﺎﻳﺪ. 

 

ﺳﻮء ﺩﺭ ﻟﻐﺖ، ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻯ ﺯﻳﺎﻥ ﺭﺳﺎﻧﻰ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﭘﺲ ﺁﻳﻪ ﻫﻢ ﻇﻠﻢ ﺑﻪ ﻣﺮﺩم ﻭ ﻫﻢ ﺳﺘﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ. ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺑﺮﺧﻰ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺳﻮء ﺭﺍ ﮔﻨﺎﻩ ﺻﻐﻴﺮﻩ ﻭ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﻇﻠﻢ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﺭﺍ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻛﺒﻴﺮﻩ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ. ( ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎ.) 

 

1- ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺣﻖّ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺣﺘّﻰ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﻇﻠﻢ ﻛﻨﺪ ﻭ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻇﻠﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﻳﺸﺘﻦ ﺍﺳﺖ. ﻳﻈﻠﻢ ﻧﻔﺴﻪ 

 

2- ﺭﺍﻩ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﻄﺎﻛﺎﺭﺍﻥ ﺑﺎﺯ ﺍﺳﺖ. ﻳﺴﺘﻐﻔﺮ ﺍﻟﻠَّﻪ 

 

3- ﻣﻴﺎﻥ ﺍﺳﺘﻐﻔﺎﺭ ﺑﻨﺪﻩ ﻭ ﻣﻐﻔﺮﺕ ﺍﻟﻬﻰ، ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﻯ ﻧﻴﺴﺖ. ﻳﺴﺘﻐﻔﺮﺍﻟﻠّﻪ ﻳﺠﺪﺍﻟﻠّﻪ ﻏﻔﻮﺭﺍً 

 

4- ﺗﻮﺑﻪ ﻯ ﻭﺍﻗﻌﻰ ﭼﻨﺎﻥ ﺷﻴﺮﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﺭﺣﻤﺖ ﺍﻟﻬﻰ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﺧﻮﺩ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ. ﻳﺠﺪﺍﻟﻠﻪ ﻏﻔﻮﺭﺍً ﺭﺣﻴﻤﺎً 

 

5- ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺪﻯ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺑﺨﺸﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ. ﻏﻔﻮﺭﺍً ﺭﺣﻴﻤﺎ

 

??????????????????

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:16:00 ب.ظ ]




  #ماه_رمضان ماه خدایے شدن اسٺ

ای اهل زمین؛ وقت هوایے شدن اسٺ

 

با تشنگے و گرسنگے روضہ بخوان

این ماه، زمان #ڪربلایے شدن اسٺ

 

#بحق_الحسین_الهے_العفو

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:15:00 ب.ظ ]




 

 

موضوع : ❌ زیان پرخوری❌

 

امام علی  عليه السلام : إذَا مُلِئَ البَطْنُ مِنَ المُبَاحِ عَمِيَ القَلْبُ عَنِ الصَّلَاحِ . 

 

                                 

                  ?????

 

امام على عليه السلام : هرگاه شكم از خوردنيهاى مباح انباشته  شود، دل از ديدن خير و صلاح نابينا مى گردد .

 

غرر الحكم : 4139

 

امام على عليه السلام : 

 

همنشين، مانند وصله لباس است؛ بنا بر اين، دوستِ همگون با خودت انتخاب كن

الصاحِبُ كالرُّقعَةِ فَاتَّخِذْهُ مُشاكِلاً

 

ميزان الحكمه جلد6 صفحه 191

?????

 

 

#حدیث_روز

 

امام علی(ع)

روزه قلب بهتر از روزه ی زبان

و روزه ی زبان بهتر از روزه ی شکم است

?????ّ

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:13:00 ب.ظ ]




 

سحر روز دهم چشم و دلم گریان است

نمک سفره ی اشکم شَهِ لب عطشان است

یاد روز دهم ماه محرم خواندم …

امشبی را شَهِ دین در حَرَمَش مهمان است…

 

 

#یا_زینب_کبری_سلام_الله_علیها

#یا_حسین_علیه_السلام

///////////////////////

حسین_جان… 

 

سحر روز دهم ، ظهر دهم در یادم

یاد غارت شدن پیرُهنی افتادم

 

مادری گوشه گودال صدا زد : پسرم

خواهری گفت خدایا تو برس بر دادم

 

قنوت امشب زهرا فقط شده مـادر

به روی سینه مادر نهاده سر، کوثر

 

الهی مادر یاسم غریب می میرد

غریب بود و غریبانه جان دهد آخر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-03-15] [ 07:44:00 ب.ظ ]




پیش از بعثت در میان جاهلان عرب نمایش درایت و دور اندیشی بود. در زمانی که بی عفتی افتخار مردمان بود جز در پاکی قدم برنداشت تا آنجا که او را “طاهره” نامیدند. چنین بود که خدا او را به همسری برترین خلق خدا برگزید.

با درایتش محمد امین را برای تجارت برگزید، با سلیقه آسمانی اش به او پیشنهاد ازدواج داد و با ایمان راسخ تمام داریی اش را برای اوج گرفتن اسلام در طبق اخلاص گذاشت. در روزهای آغازین دعوت که آزار مشرکان قلب مهربان محمد(ص) را آزرده می ساخت خدیجه پناهگاه تنهایی محمد(ص) بود.

 

در فضیلتش نوشته اند:

که خداوند و جبرائیل به او سلام دادند 

و نوشته اند که بهشت مشتاق اوست

و نوشته اند که در بهشت همنشین آسیه و مریم و فاطمه(س) است 

و نوشته اند…. 

اما فضایل بلندی که دست تاریخ از آن کوتاه ماند را می توان در اشکهای پیامبر خدا(ص) تا سالها بعد از وفات او عیان دید.چه فضیلتی بالاتر از اینکه قلب پیامبر مهربانی ها از محبت او لبریز بود؟

محمد(ص) عاشقانه خدیجه را دوست می داشت و همواره از خدیجه به نیکی یاد می کرد و می فرمود: “خداوند بهتر از او را به من نداده است"[1] و هر زمان یادی از خدیجه به میان می آمد چشمانش به یاد او بارانی می شد. 

 

سلام بر تو ای مادر مؤمنان، سلام بر تو ای همسر سرور فرستادگان، سلام بر تو ای مادر فاطمه زهرا سرور بانوان دو جهان، سلام بر تو ای نخست بانوی مؤمن(بخشی از زیارت حضرت خدیجه(س)) 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:09:00 ب.ظ ]




 

 _بسیجی دو قبله دارد:

کلبه برای عبادت 

کربلا برای شهادت 

سجده ای چنین درميا نه ی میدانم آرزوست …♥

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:03:00 ق.ظ ]




 

عکس و تصویر ? امام علی(علیه السلام): چشم شهوت بین، از دیدن عاقبت کار، کور می شود. ? ...

? امام علی(علیه السلام):

چشم شهوت بین، از دیدن عاقبت کار، کور می شود.


? غررالحکم:۱۵۵

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-03-14] [ 01:16:00 ب.ظ ]




حکمت نهج البلاغه 

امام علی «علیه السلام» 

رُبَّ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِ

بسا کسی که با تمجیدی که از وی شده فریب خورده است

 نهج البلاغه،حکمت 462

امام علی «علیه السلام» بسا کسی که با تمجیدی که از وی شده فریب خورده است

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:14:00 ب.ظ ]




?شکرگذاری

 

«قارون» هرگز نمی دانست 

که روزی، کارت عابر بانکی که در جیب ما هست

از آن کلیدهای خزانه وی که مردهای تنومند عاجز از حمل آن بودند  ما را به آسانی مستغنی میکند.

 

و «خسرو» پادشاه ایران نمی دانست که مبل سالن خانه ما از تخت حکومت وی راحت تر است.

e

 

و «قیصر» که بردگان وی با پر شترمرغ وی را باد می‌زدند،

کولرها و اسپلیتهایی که درون اتاقهایمان هست را ندید.

 

و «هرقل» پادشاه روم که مردم به وی بخاطر خوردن آب سرد از ظرف سفالین حسرت میخوردند 

هیچگاه طعم آب سردی را که ما می چشیم نچشید …

 

و «خلیفه منصور» که بردگان وی آب سرد و گرم را باهم می آمیختند تا وی حمام کند، 

هیچگاه در حمامی که ما براحتی درجه حرارت آبش را تنظیم میکنیم حمام نکرد …

 

بگونه ای زندگی میکنیم که حتی پادشاهان عصر هم اینگونه نمی زیستند اما باز شانس خود را لعنت میکنیم!

 

و هر آنچه دارائیمان زیاد میشود تنگدست تر میشویم!

 

?خدایا تورا بخاطر تمام نعماتت اعم از معنوی و دنیوی به ما عطا فرمودی سپاسگذاریم.

 

خدایا قدرت شکرگویی در حرف و عمل را به ما عنایت فرما ?

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:11:00 ب.ظ ]




  مادامى که گیلاس با بند باریکش به درخت متصل است؛

همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند.

 

باد، باعث طراوتش می‌شود،

آب، باعث رشدش می‌شود،

و آفتاب، به او پختگی و کمال می‌بخشد.

 

?اما …

به محض پاره شدن آن بند؛

و جدا شدن از درخت،

 

آب، باعث گندیدگی؛

باد باعث پلاسیدگی؛

و آفتاب باعث پوسیدگی

و از بین رفتن طراوتش می‌شود!

 

? بنده بودن یعنی همین،

یعنی بند به خدا بودن،

که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل در فساد ما مؤثر خواهند بود.

 

پول، قدرت، شهرت و زیبایی، تا بند به خداییم برای رشد ما، مفید و بسیار هم خوب است.. 

اما به محض جدا شدن بند بندگی، همه آن عوامل باعث تباهی و فساد ما می‌شود.

 

اتصالتان با خدای بزرگ مستدام باد

 

 

???????

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1396-03-13] [ 10:56:00 ق.ظ ]




حدیث امام باقر علیه السلام درباره لعن ( عکس نوشته)

امام باقر علیه السلام فرمودند:

إِنَّ اللَّعْنَةَ إِذَا خَرَجَتْ مِنْ فِي صَاحِبِهَا تَرَدَّدَتْ بَيْنَهُمَا فَإِنْ وَجَدَتْ مَسَاغاً وَ إِلَّا رَجَعَتْ عَلَى صَاحِبِهَا

چون لعنت از زبان كسى در باره ديگرى برون آيد آن لعن در ميان لعنت كننده و شخص لعنت شده تردد و نوسان كند اگر مجوزى در لعنت شده ديد بر او وارد آيد وگرنه به خود لعنت كننده باز گردد .

(اصول کافی، کتاب ایمان و کفر، باب السباب،  

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1396-03-12] [ 01:19:00 ب.ظ ]




   توحید مفضل: بوته های ضعیف، میوه های بزرگ  (+پوستر)

بوته های ضعیف، میوه های بزرگ 

اى مفضّل! 

در اينكه گياه و بوته‏‌اى ضعيف و ناتوان به بار مى‌‏نشيند و ميوه‌‏هاى سنگينى چون: كدو، خربزه، خيار و هندوانه مى‏‌دهد بينديش و در حكمت و تدبير اين كار فكر كن!

 آنگاه كه تقدير بر آن شد كه اين بوته ضعيف ميوه‏‌هاى سنگين چون اين ميوه‏‌ها بار دهد، چنان مقرر گرديد كه روى زمين بگسترد. اگر مانند درخت مى‌‏ايستاد، قادر به حمل اين ميوه‌‏هاى سنگين نبود و پيش از آنكه ميوه‏‌ها برسند و كامل شوند همه چيز درهم مى‏‌شكست.

بنگر كه چگونه شاخ و برگش روى زمين گسترده مى‏‌شود و زمين به جاى بوته، ميوه‏‌هاى سنگين را بر دوش حمل مى‏‌كند.

تو به يك بوته كدو و يا خربزه بنگر كه چگونه يكى است ولى پيرامونش را چند ميوه فرا گرفته. تو گويى گربه‌‏اى است بر روى زمين كه بچه‏‌هايش روى زمين پهن شده‌‏اند و از آن شير مى‏‌خورند. 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:16:00 ب.ظ ]




پرده حرمت ندرید !

کلام امام علی «علیه السلام»

پرده حرمت ندرید !

امام علی «علیه السلام»

اى مردم، دنيا سراى گذر، و آخرت خانه هميشگى است، از سراى گذر براى خانه دائمى توشه برگيريد، و نزد آن كه اسرار شما را مى‏ داند پرده حرمت خود را ندريد، دل هايتان را از دنيا خارج كنيد قبل از آنكه بدن هايتان را خارج كنند

(نهج البلاغة، خطبه 193 )

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:14:00 ب.ظ ]




مثل عطر

عکس نوشته: کنترل اعمال

 مثل عطر

تو برای عطر زدن به کسی نگاه نمی کنی. اصلا برایت مهم نیست دیگران عطر می زنند یا نه. خوب شدن هم مثل عطر زدن است.

چه کار داری دیگران خوب اند یا نه، خوبی می کنند یا نه.

این حرف و نصیحت خداست که می گوید: خود را باش، بر شما باد خودتان!( مائده، 105)

منبع: مثل شاخه های گیلاس، محمد رضا رنجبر

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:12:00 ب.ظ ]




مثل میخ!

صداقت

مثل میخ!

یک میخ اگر کج باشد آن را به دیوار می کوبی؟ و یا اگر بکوبی پیش می رود؟ هرگز!

به همین خاطر اول آن را با چکش یا قطعه سنگی صاف می کنی، آن گاه به دیوار می کوبی و البته جلو هم خواهد رفت.

حال، حرف هم همین طور است اگر می خواهی حقیقتاً در گوش کسی فرو برود باید راست باشد وگرنه حرف دروغ پیش نمی رود.

خود ما هم همین طوریم. اگر بخواهیم پیش برویم باید صداقت و راستی را پیشه کنیم.

منبع: مثل شاخه های گیلاس، محمدرضا رنجبر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:10:00 ب.ظ ]




 

نعمت فراموشی:

توحید مفضل: نعمت فراموشی

نعمت فراموشی:

ای مفضل بدان !
 نعمت فراموشى بمراتب بزرگتر از نعمت حافظه و يادآورى است. 
اگر نعمت‏ فراموشى نبود، هيچ كس مصيبت و سختى های زندگی خویش را فراموش نمى‌‏كرد.
هیچگاه حسرتش پايان نمى‌‏يافت و كينه‌‏اش تمام نمى‌‏گشت. با ياد داشتن و فراموش نساختن‏ آفات دنيا ، هرگز از دنیا لذت نمى‌‏برد و اميدى به فراموشى و غفلت حاكمى كه دشمن اوست‏ نداشت و رهايى از حسد رشك بران نمی‌جست. 
منبع: شگفتیهای آفرینش (ترجمه توحید مفضل) 

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:07:00 ب.ظ ]




  حضرت صاحب الامر در باره غمخواری خود نسبت به ما چنین می فرماید :

« اِلی اِرتیابِ جَماعَةٍ مِنکُم فی الدّینِ وَ ما دَخَلَهُم مِنَ الشَّکِ وَ الحَیرَةِ فی وُلاةِ اَمرِهِم فَغَمُّنا ذلِکَ لَکُم لا لَنا وَسأونا فیکُم لا فینا لِأنَّ اللّهَ مَعَنا فَلا فاقَةَ بِنا اِلی غَیرِةِ وَ الحَقُّ مَعَنا فَلَن یُوحِشُنا مَن قَعَدَ عَنّا وَ نَحنُ صَنا ئعُ  رَبِّنا وَ الخَلقُ بَعدُ صَنائِعُنا »

« به من رسیده است که که گروهی از شما در دین به تردید افتاده ، در دل نسبت به اولیای امر خود به شک و حیرت دچار شده اید و این امر مایه غم ما به خاطر شما شد ، نه بخاطر خودمان در باره شما ناراحت شدیم نه درباره خودمان ، زیرا که خداوند با ماست ، پس نیازی به غیر از او برای ما نیست و حق با ماست ؛ لذا به هیچ وجه کسانی که از ما دست بردارند ، ما را  به وحشت نمی اندازند . ما صنایع و ساخته شدگان خدائیم و خلق صنایع ما هستند . » ( 1 )

همانگونه که ملاحظه می فرمائید حضرت ما را برای خودمان و با توجه به ابعاد وجودی بی نهایت مان دوست دارند ، نه برای خودش و نه بخاطر نیازش به ما که عین اتصال به غنی مطلق و مظهر اوست .

این نوع خواستن و محبت عمیق ترین و زیباترین و خالص ترین نوع خواستن و محبت است زیرا در آن ، هیچ نوع شائبه نیاز و خود خواهی وجود ندارد .

و…….. امیدواریم همه ما این محبت را درک کنیم و از خداوند و خود حضرت بخواهیم که دست عنایتشان را همیشه بر سر ما مستدام بدارند تا مبادا بر اثر کبر و غرور اعمالی انجام بدهیم که خدای ناکرده آن حضرت از دست ما غمگین شوند .

1 . بحار الانوار ، ج 53 ، ص 178

چه انتظار عجیبی…

تو بین منتظران هم.

عزیز من چه غریبی

عجیب تر که چه آسان ندیدنت شده عادت

چه بیخیال نشستیم

نه کوشش نهوفایی

فقط نشسته و گفتیم: خدا کند که بیایی.

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:04:00 ب.ظ ]




  

یا صاحب الزمان رمز ظهور تو ترک گناه و یکدلی و دعای ماست. 
سلام مولای من، سلام معشوق عالمیان، سلام انتظار منتظران 
می خواهم از جور زمانه بگویم ، می خواهم بگویم و بنویسم از فسادی که جهان را چون پرده ای فراگرفته اما زمان فرصتی است اندک و انسان آدمی است ناتوان. پس ذره ای از درد دلم را به زبان می آورم تا بدانی چقدر دلگیر و خسته ام. 
آغاز نامه به جهانبان جهان و جهانیان خدای هر دو جهان: 
مولای من می دانی چند سال است انتظار می کشم. از وقتی سخن گفته ام و معنای سخن خود را فهمیده ام انتظارت را می کشم. بیا و این انتظار مرا پایان بده. 
خسته ام از دست زمانه ، چقدر جور زمانه را تحمل کنم. چقدر ناله مظلومانه کودکان و معصومانی را که زیر ستم اند بشنوم و سکوت کنم. خودت بیا و این جهان سیاه را پایان بده. بیا و جهان را آباد کن. بیا و از آمدنت جهان را شاد کن. می دانی چند نوجوان هم سن و سال من آواره اند؟ چندین هزار کودک بی پناهند، خودت بیا و پناه بی پناهان باش.
چند پیش بود که خوابت را دیدیم گفته بودی می آیی و به اندازه تمام سال های نبوده ات با من حرف می زنی و به درد دل من گوش می دهی اما تا خواستی بگوئی کی و کجا؟، از خواب پریدم و از آن شب به بعد دیگر نمی خوابم. راستش می ترسم. می ترسم بیائی و من خواب باشم. می ترسم بیائی، همه تو را ببینند و تنها من از دیدنت محروم بمانم. هنوز هم می ترسم… 
حس می کنم با این که شبهاست خواب به چشم ندارم اما در خواب غفلتم. بیا و بیدارم کن. بیا و هشیارم کن. بیا و همه جهانیان را از خواب غفلت بیدار کن. همه به خواب سنگین جهل فرورفته اند و صدای مظلومان و دل شکستگان را نمی شنوند. خودت بیا و همه ما را از این کابوس جهانی نجات بده. ای منجی عالمیان ، جهان در انتظار توست مسافر من !
نیستی و ببینی مردم روز میلادت یعنی رمز عشق پاک چه می کنند؟ چگونه بغض سنگین خود را در گلو نگه داشته اند و انتظار می کشند. منتظرند تا کی بیاید و جهان را از عدل پرکند. کسی بیاید و به این جهان بی اساس پایان دهد بیا تا بعد از این در کوچه های غریب شهر روز میلادت را با بودنت جشن بگیریم و خیابان های تاریک و ظلمات را با نور بودنت چراغانی کنیم. بیا و ببین مردم روز آمدنت چه می کنند؟ 
روز جمعه، روز خودت، روز منتظرانت به سراغ حافظ رفتم تا با فالی دلِ شکسته و سینه ی زخمی ام را مرهمی باشم. می دانی چه آمد؟ یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور…. 
نه غم می خورم، نه غم می خورم بخاطر روزهایی که نبوده ای تا لحظات تلخ غم را کنارم باشی. نبوده ای تا ندای مظلوم را بشنوی و ظالم را نابود سازی. 
غم می خورم به خاطر روزهایی که به یادت نبوده ام و با گناه شب شده اند. همان روزهایی که در تقویم خاطره هها در منجلاب گناه و زشتی با قلم جهل ثبت کرده ام.«بهترین روز» اما براستی جز جهل نبود بهترین روز تنها روز ظهور توست. کی می آید؟ کی می شود که با قلم عقل و راستی بر صفحه دل حک کنم و با صدای بلند فریاد بزنم و به گوش جهانیان برسانم.
«بهترین روز ، روز ظهور مولاست»
با تمام جهل و مستی تصمیم گرفته ام دفترچه رزوگار را با پاک کنِ مهر و عطوفت پاک کنم و از اول با نام تو روزگار را آغاز کنم. هنوز در نخستین صفحات آن مانده ام و مطلبی برای نوشتن ندارم. تا پایان نوشتن انتظارت می کشم. 
دیوانه مسلمانی که در روزهای انتظار هزار بار به دیوانگی اش ایمان می آورد….

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:59:00 ب.ظ ]




?خیلی جالبه? 

علی نقی، كاسب مؤمن و خیری بود كه هیچ گاه وقت نماز در مغازه پیدایش نمی كردند. در عوض این معلم قرآن در صف اول نماز جماعت مسجد دیده می شد. 

یك عمر جلسات مذهبی در خانه ها و تكیه ها به راه انداخته و كلی مسجد مخروبه را آباد كرده بود ولی از نعمت فرزند محروم بود.

آنهایی كه حسودی شان می شد و چشم دیدنش را نداشتند، دنبال بهانه می گشتند تا نمكی به زخمش بپاشند؛ آخر بعضی ها عقده پدر او را هم به دل داشتند؛ پیرمردی كه رضاخان قلدر هم نتوانسته بود جلسات قرآن خانگی او را تعطیل كند. 

علی نقی راه پدر را ادامه داده بود اما   

الان پسری نداشت كه او هم به راه پدری برود. به خاطر همین همسایه كینه توز، بهانه خوبی پیدا كرده بود تا آتش حسادتش را بیرون بپاشد؛ در زد. علی نقی آمد دم در. مردك به او یك گونی داد و گفت: 

«حالا كه تو بچه نداری، بیا اینها مال تو، شاید به كارت بیاید».

 علی نقی در گونی را باز كرد،۱۱ تا بچه گربه از توی آن ریختند بیرون. قهقهه مردك و صدای گریه علینقی قاطی شد. 

كنار در نشست و دستانش به دعا بلند و گفت «ای كه گفتی بخوانیدم تا اجابتتان كنم! اگر به من فرزندی بدهی، نذر می كنم كه به لطف و هدایت خودت او را مبلغ قرآن و دینت كنم».

 

خدایی كه دعای زكریای سالخورده را در اوج ناامیدی اجابت كرده بود، ۱۱ فرزند به علی نقی داد كه اولین شان همین حاج آقا محسن قرائتی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:55:00 ب.ظ ]




#روزبدون_گناه??✨??

 

از امیر المؤمنین علیه السّلام نقل شده است که فرمودند: 

 

«کسی که #پس از نماز صبح، یازده بار «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» بخواند، در آن روز گناهی از او سر نمی‏زند؛ 

 

گرچه #شیطان خوار شود(یعنی شیطان هر چه تلاش کند، نتواند انسان را به گناه بکشاند و بدین 

 

ترتیب خوار شود).»

(ثواب‏الأعمال و عقاب الاعمال، ص 277)

 

???✨??????

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-03-10] [ 03:09:00 ب.ظ ]




❗❗❗???❗❗❗❗

 

??قبــر هاسخن میگـوینــد

 

?از گورستان برگشته بود.

استاد عارفان، مرحوم آیت الله قاضی را میگویم.

شاگردان گرداگردش را گرفته بودند که آقا! چه دیدید؟

آخر دیدنِ او با دیدنِ دیگران تفاوف داشت.

فرمود: هرچه درون قبرها را نگاه کردم مار و عقربی ندیدم؛ به قبرها گفتم: این آخوندها چه میگویند که قبرها پر از مار و عقرب است، آیا اینها درست است؟!

قبرها گفتند: ما خودمان مار و عقربی نداریم؛

هرکس می‌آید با خود یا روح و ریحان می‌آورد و یا مار و عقرب!?

 

?داستانهایی کوتاه از زندگی بزرگان علم و اخلاق/جلد اول/ص17

 

دعاهای گشایشگر

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:07:00 ب.ظ ]




????????

 

❓#چرا_دعا_کنیم…

 

✨دعا وسيله‌ي تقرب به خدا:

 

?اگر هيچ بهره‌ي مادي از دعايمان نبريم ، دست كم – و بلكه دست بالا - اين فايده‌ي بزرگ و اين سعادت والا نصيبمان شده كه با خالقمان به سخن بنشينيم و به دنبال آن به او تقرب پيدا كنيم . تقربي كه مايه و شالوده‌اش ،‌معرفت الله است و از معرفت و شناخت خدا بالاتر ، مگر نعمتي پيدا مي شود ؟

 

✨امام صادق «عليه السلام» مي‌فرمايند :

 

بر شما باد به دعا كردن كه تقرب - به خدا - پيدا نمي كنيد با چيزي مثل دعا …

 

 ?اصول كافي ، ج 4 ، ص 212.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:04:00 ب.ظ ]




خیال می‌کردم حتما باید سرطان گرفته باشم تا بگویم: خدا دارد امتحانم می‌کند! 

و

 

من همه‌ی لحظات عمرم را پای جلسه‌ی امتحان گذرانده بودم و حالیم نبود❗️

 

 

 

 

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:02:00 ب.ظ ]




حدیث

 

 ?✨رسول خدا (ص) فرمود: 

 

چهار کس است که دعایشان رد نمی شود و درهای آسمان برای دعای آن ها باز شده تا به عرش برسد:

 

??دعای پدر در حق فرزندش

??دعای مظلوم از دست کسی که ظلم دیده است

??دعای شخص حاجی تا زمانی که برگردد

 ??دعای شخص #روزه دار تا زمانی که افطار میکند.

??روزه داران عزیز ما را از دعای خیرتان محروم نکنید ?

? فضائل الاشهر الثلاثة , صفحه ۸۵

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:59:00 ب.ظ ]




 





استغفار در ماه مبارک 

ماه رمضان ماهی است که هوایش از آلودگی های شیطانی تصفیه شده و روح ملکوتی آن برای فیض رساندن به بندگان تقویت شده است.
امید به شفا از بیماریهای حاصل از گناهان در این ماه بسیار است و مغفرت یافتن یکی از بهترین شفاهای معنوی است.

بنابراین اگر در هر ماهی استغفار خوب است در ماه رمضان بهتر و دارای تاثیر بیشتر است.
چرا که هر عمل خوبی در ماه رمضان به برکت فضای معنوی این ماه و انرژی فوق العاده آن، موثرتر و عظیم تر است. 

حضرت رسول صلى اللَّه علیه و آله فرمود:
اى مردم اینک ماه خداوند با بركت و مغفرت بطرف شما روى آورده، 

ماهى كه در نزد خداوند از همه ماه‏ها افضل است،
روزهاى آن بهترین روزها و شبهاى آن نیكوترین شبها و ساعات آن افضل ساعات میباشد. 

اى مردم شما در این ماه به ضیافت خداوند دعوت شده و نزد خداوند گرامى هستید.
نفس‏هاى شما در این ماه تسبیح و خواب شما در آن عبادت، 

و اعمال شما در آن مقبول و دعاى شما در آن مستجاب است 
اكنون با نیت پاك و قلبى صادق از خداوند بخواهید كه شما را موفق بدارد روزه بگیرید

و تلاوت قرآن مجید كنید. (ترجمه حدیث از مسند الإمام الرضا علیه السلام، ج‏2، ص: 186)
از جمله اعمالی که در این ماه مغفرت، سفارش شده است استغفار است.

قالَ أَمِیرُ الْمُۆْمِنِینَ علیه السلام عَلَیْكُمْ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ بِكَثْرَةِ الِاسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاءِ فَأَمَّا الدُّعَاءُ 
فَیُدْفَعُ عَنْكُمْ بِهِ الْبَلَاءُ وَ أَمَّا الِاسْتِغْفَارُ فَتُمْحَى بِهِ ذُنُوبُكُم‏ (أمالی الصدوق،61 ،المجلس الخامس عشر)

امیر مۆمنان «علیه السلام» فرمود بر شما باد در ماه‏ رمضان بكثرت استغفار و دعاء، 
اما دعاء وسیله دفع بلا است و استغفار وسیله محو گناهان شماست.

برای کسانی که همیشه درگیر افسردگی و غمهای مبهم هستند استغفار دوای درد است.
بنابر روایات، استغفار می تواند اندوه از دل بزداید و فرج و گشایش در کارها ایجاد کند.

از طرفی، روزه هم، جسم را نیرومند و امراض را از بدن دفع می کند.اگر این دو با هم جمع شوند
تاثیرشان قطعا شفای روح و جسم خواهد بود. همان تاثیری که در روایات از آن به تولدی دیگر تعبیر شده است
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:27:00 ب.ظ ]




 





استغفار در ماه مبارک 

ماه رمضان ماهی است که هوایش از آلودگی های شیطانی تصفیه شده و روح ملکوتی آن برای فیض رساندن به بندگان تقویت شده است.
امید به شفا از بیماریهای حاصل از گناهان در این ماه بسیار است و مغفرت یافتن یکی از بهترین شفاهای معنوی است.

بنابراین اگر در هر ماهی استغفار خوب است در ماه رمضان بهتر و دارای تاثیر بیشتر است.
چرا که هر عمل خوبی در ماه رمضان به برکت فضای معنوی این ماه و انرژی فوق العاده آن، موثرتر و عظیم تر است. 

حضرت رسول صلى اللَّه علیه و آله فرمود:
اى مردم اینک ماه خداوند با بركت و مغفرت بطرف شما روى آورده، 

ماهى كه در نزد خداوند از همه ماه‏ها افضل است،
روزهاى آن بهترین روزها و شبهاى آن نیكوترین شبها و ساعات آن افضل ساعات میباشد. 

اى مردم شما در این ماه به ضیافت خداوند دعوت شده و نزد خداوند گرامى هستید.
نفس‏هاى شما در این ماه تسبیح و خواب شما در آن عبادت، 

و اعمال شما در آن مقبول و دعاى شما در آن مستجاب است 
اكنون با نیت پاك و قلبى صادق از خداوند بخواهید كه شما را موفق بدارد روزه بگیرید

و تلاوت قرآن مجید كنید. (ترجمه حدیث از مسند الإمام الرضا علیه السلام، ج‏2، ص: 186)
از جمله اعمالی که در این ماه مغفرت، سفارش شده است استغفار است.

قالَ أَمِیرُ الْمُۆْمِنِینَ علیه السلام عَلَیْكُمْ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ بِكَثْرَةِ الِاسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاءِ فَأَمَّا الدُّعَاءُ 
فَیُدْفَعُ عَنْكُمْ بِهِ الْبَلَاءُ وَ أَمَّا الِاسْتِغْفَارُ فَتُمْحَى بِهِ ذُنُوبُكُم‏ (أمالی الصدوق،61 ،المجلس الخامس عشر)

امیر مۆمنان «علیه السلام» فرمود بر شما باد در ماه‏ رمضان بكثرت استغفار و دعاء، 
اما دعاء وسیله دفع بلا است و استغفار وسیله محو گناهان شماست.

برای کسانی که همیشه درگیر افسردگی و غمهای مبهم هستند استغفار دوای درد است.
بنابر روایات، استغفار می تواند اندوه از دل بزداید و فرج و گشایش در کارها ایجاد کند.

از طرفی، روزه هم، جسم را نیرومند و امراض را از بدن دفع می کند.اگر این دو با هم جمع شوند
تاثیرشان قطعا شفای روح و جسم خواهد بود. همان تاثیری که در روایات از آن به تولدی دیگر تعبیر شده است
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:27:00 ب.ظ ]




 

شرط روزه داری راستین
قال جعفر بن محمد علیهما السلام: 
« إذا صُمتَ فَلْیصُمْ سَمعُكَ وَبَصَرُكَ وَشَعْرُكَ وَعَدَّدَ أشیاءَ 
غَیرَ هَذا وَقالَ لاتَكونَنَّ یومَ صَومِكَ كَیومِ فِطْرِكَ؛ 2

هر گاه روزه گرفتی پس باید گوش و چشم و موی تو نیز روزه باشد.
امام چیزهای دیگری نیز غیر از اینها را برشمرد و فرمود: 
نباید روزی كه روزه هستی با روزی كه روزه نیستی یكسان باشد.»

 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله: 

« رُبَّ قائِمٍ حَظَُّهُ مِنْ قِیامِهِ السَّهْرُ وَرُبَّ صائِمٍ حَظُّهُ مِن صِِیامِهِ الْعَطَشُ؛ 3

چه بسا شب زنده داری كه بهره اش از شب زنده داری اش فقط شب بیداری است 
و چه بسا روزه داری كه بهره-اش از روزه داری، فقط تشنگی است.»


رمضان؛ میدان مسابقه
امام مجتبی علیه السلام در روزهای پایانی ماه مبارك رمضان از كنار جماعتی كه مشغول خنده و شوخی بودند عبور كردند.
حضرت با ناراحتی به آنها فرمود
: « خدا ماه رمضان را میدان مسابقه بندگان قرار داده است. 
دسته ای گوی سبقت می ربایند و پیروز می شوند و تعدادی هم از دیگران عقب می مانند و سرافكنده می شوند. 
عجیب است در روزی كه پیشی گیرندگان پیروز شده اند و عقب ماندگان زیانكار گردیده اند، جمعی به شوخی و خنده مشغولند
. به خدا سوگند اگر پرده در افتد، امروز نیكوكار، مشغول پاداش خود و عقب افتاده،
گرفتار بدیهای خود است و برای احدی فرصتی جهت شوخی و لهو و لعب باقی نمی ماند.» 4


 

 
 
 
 
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:18:00 ب.ظ ]




 



 


مدیریت مرد در خانواده 


آیه 34 به یک قانون جاری در خلقت اشاره می کند و آن مدیریت خانواده از سوی مرد و تشکیل دهنده آن خانواده است.
(الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلىَ النِّسَاءِ)

این آیه بر خلاف باور برخی، کاری به جنس مرد و جنس زن در جوامع انسانی ندارد که خواسته باشد مردان را قوّام و سرپرست زنان قرار دهد؛ بلکه حوزه بحث و نظر آن، خانواده ایست که با ازدواج و مدیریت مرد شکل می گیرد.
باید دانست که این یک برتری معنوی و اعطای کمال ویژه به مردان نیست که زنان خواسته باشند بر آن رشک برند و یا به این تقسیم کار حمله ور شوند؛ بلکه صرفاً یک وظیفه و کار اجرایی است؛ مانند سایر وظایفی که مردان و زنان بر عهده دارند.

اما چرا این وظیفه به مردان داده شده و از زنان خواسته نشده؛ علتش یکی نوع ساختار روحی و جسمی مردان است که به آنها این امکان را می دهد بهتر و راحت تر از زنان بار این مسئولیت را به دوش کشیده و آن را انجام دهند (ِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلىَ‏ بَعْضٍ)

دیگر اینکه وظیفه تأمین و گذران اقتصادی خانواده به عهده مرد است (وَ بِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ) 

و این یک روال عادی و معمول در جوامع انسانی است که حتی در جوامع غیر اسلامی و حتی غیر دینی هم به خوبی مشاهده می شود. این را هم باید افزود که این جریان عمومی، منافاتی با برخی موارد که زن ها مدیریت خانواده را بر عهده دارند ندارد. 

مواردی که مرد به دلایل گوناگونی مانند از کار افتادگی و یا نداشتن توان مدیریتیِ لازم برای اداره یک خانواده، این وظیفه را به زن واگذار کرده و یا زن گوی سبقت را از او ربوده است.

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:11:00 ب.ظ ]




 




نتیجه یک عمر بندگی خدا

آیه 69 نتیجه یک عمر بندگی در راه خدا و اطاعت از رسول صلی الله علیه و آله را بیان می کند که آن همنشینى با كسانى است كه خداوند، نعمت خود را بر آنها تمام كرده است. (وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَـئِكَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم )

سپس در توضیح این جمله و بیان كسانى كه خداوند نعمت خویش را بر آنها اتمام كرده است اشاره به چهار طایفه مى كند:

1. انبیاء علیهم السلام: فرستادگان مخصوص پروردگار (مِنَ النَّبِیِّینَ) 

2. راستگویان: كسانى كه هم در سخن راست مى‏گویند و هم با عمل و كردار صدق گفتار خود را اثبات مى كنند و نشان مى دهند كه مدعى ایمان نیستند؛ بلكه به راستى به فرمان هاى الهى ایمان دارند. (وَ الصِّدِّیقِینَ) 

3. شهداء: كشته شدگان در راه هدف و عقیده پاك الهى و یا افراد برجسته اى كه روز قیامت شاهد و گواه اعمال انسانها هستند.(وَ الشُّهَداءِ)

4. صالحان: افراد شایسته و برجسته اى كه با انجام كارهاى سازنده و مفید و پیروى از اوامر انبیاء علیهم السلام به مقامات برجسته‏اى نائل شده اند. (وَ الصَّالِحِین)


پی نوشت ها:

1. کافی 5/449/ح 5

2. همان، ح4

3. المیزان فی تفسیر القرآن 4/317

4. تفسیر نمونه 3/355

5. کافی 2/284/ح 20

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:08:00 ب.ظ ]




?پدرم خيلے زيبا و مؤثر به ما تذکر مے داد؛ 

دعوا کردنش هميشه غير مستقيم بود؛

يعنے اصلا دعوا نمے کرد ؛

و سرمان داد نمے کشيد …

 

?وقتے کار اشتباهے مے کرديم، 

صدايمان مے کرد و ما را مے برد توےاتاقش، 

مے نشستيم کنار هم ؛

بابا سوره ے والعصر را مے خواند …

حالا من دل توے دلم نبود که من چے کار کردم!؟ 

آن قدر زيبا و با ادب حرف مے زد 

که به خودم قول مے دادم ديگر اشتباهم را تکرار نکنم.

 

❤️شهيد سپهبد علے صیاد شیرازے❤️

 

? به رنگ صبح، ص۴?

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1396-03-09] [ 05:06:00 ب.ظ ]




  ✨امام زین العابدین(ع):

 

˝هر کس سوره قدر را

هنگام افطار و سحرش بخواند،

بین سحر و افطار (هنگام روز)

ثواب کسی را دارد که، در راه خدا،

در خون خود غوطه ور باشد.˝

 

 

?‍ وسائل ج۱۰ ص۱۴۹

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:06:00 ب.ظ ]




الحق که مستحق عذاب هستیم…

چقدر مهربانی میکنی با ما؟

به چه امیدی؟…

چگونه چرتکه می‌اندازی که در بلاهایت غرق نمی‌شویم؟

چگونه حساب می‌کنی؟…

نمی‌دانم

چگونه حساب می‌کنی؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:58:00 ق.ظ ]




 

?#پرسش

 

❔چرا در ماه #رمضان با کسانی که #علنا روزه خواری می کنند برخورد می شود ❗️مگر افراد #آزادی ندارند❕آیا برای این برخورد کردن مستند روایی وجود دارد❕❕

 

 

?#پاسخ?

 

?در این شکی نیست که روزه خواری ماه #رمضان عمل بسیار #شنیع و زشتی تلقی می شود  تا آنجا امام صادق علیه السلام فرمود:

 

« هر کس یک روز از ماه رمضان را ، روزه #خواری کند ، روح #ایمان از او خارج می شود»

 

?#الفقیه ج2 ص118

 

?در روایات متعددی وارد شده است که باید با این گونه افراد برخورد شود و این افراد مشمول #تعزیر و مجازات می شوند ؛

 

?#وسائل الشیعه ج10 ص248 باب2

 

?این محدودیت  #منافاتی با آزادی انسان در دینداری ندارد. هر فردی  #مختار است که مسلمان شود یا نه؛ ولی در محیط اجتماعی تابع #قوانین و سنت های جامعه است.

 

? روزه خواری در انظار #مردم از حالت فردی و شخصی به حالت اجتماعی در می آید که افراد در جامعه مجاز به انجام هر کاری نیستند. هر فردی در #منزل خود می تواند روزه خوار ی کند که اگر بدون عذر باشد گنهکار است؛ ولی روزه خواری در اجتماع، موجب تضییع #حقوق دیگران و بی حرمتی به عقاید افراد جامعه و ریختن قبح #گناه می گردد و به تدریج روزه خواری برای سایر افراد جامعه نیز رنگ عادی را به خود می گیرد. زیرا بین عمل حرام و تظاهر به عمل حرام تفاوت است.

 

 

?در نتیجه هیچ فردی اعم از مسلمان و غیر مسلمان، مسافر و غیر مسافر حق #روزه_خواری در انظار عمومی را ندارد. هر شخصی که در فضای کشور اسلامی زندگی می کند باید به این قانون #احترام بگذارد.فرد روزه خوار علاوه بر بی حرمتی به احکام و قوانین اسلامی، به صورت علنی و آشکار بیان می کند که رعایت #حقوق دیگران، برایش اهمیتی ندارد؛ لذا مستوجب عقوبت است.

 

 

? زندگانی دسته جمعی برای افراد بشر دارای #فواید وبرکات فراوانی است ولی در مقابل آن محدودیت هایی نیز برای او #ببار می آورد 

 

?در زندگی #اجتماعی سرنوشت افراد بهم مربوط است وافراد در سرنوشت هم اثر دارند . در اجتماع چیزی به عنوان « #ضرر_فردی »وجود ندارد و هر زیان فردی امکان این را دارد که به صورت یک «#زیان اجتماعی» درآید وبه همین دلیل منطق وعقل به افراد اجازه می دهد که در پاک نگه داشتن محیط زیست خود از هرگونه تلاش و کوششی خود داری نکنند

 

?#پیامبر گرامی فرمود:

 

” یک فرد گنهکار در میان #مردم همانند کسی است که با جمعی سوار #کشتی شود و به هنگامی که در وسط دریا قرار گیرد تبری برداشته وبه سوراخ کردن موضعی که در آن  نشسته بپردازد و هرگاه به او اعتراض کنند در جواب بگوید من در سهم خود تصرف می کنم اگر دیگران اورا از این عمل خطرناک باز ندارند طولی نمی کشد که آب دریا به داخل #کشتی نفوذ کرده ویکباره همگی در دریا غرق می شوند»

 

? #مسند احمد ج4 ص268

 

? #نهج الفصاحه ص836

 

? پیامبر گرامی با این مثال جالب منطقی بودن وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را مجسم ساخته و حق نظارت  بر اجتماع و برخورد با هنجار شکنان اجتماعی را یک حق طبیعی که ناشی از پیوند سرنوشت ها است می داند 

 

?#تفسیر نمونه ج3 ص38 

 

?روشن است که اگر این #محدودیت ها نباشد به تدریج قبح گناه ریخته و ارتکاب گناه برای افراد آسان میشود 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:57:00 ق.ظ ]




?????????

 

روزی مرحوم آخوند کاشی مشغول وضوگرفتن بودند..

 

که شخصی باعجله  آمد، وضو گرفت و به داخل اتاق رفت و به نماز ایستاد…

 

با توجه با این که مرحوم کاشی خیلی بادقت وضو می گرفت و همه آداب و ادعیه ی وضو را بجا می آورد؛ قبل از اينكه وضوی آخوند تمام شود، آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود…!

 

به هنگام خروج، با مرحوم کاشی رو به رو شد.

ایشان پرسیدند: 

 

چه کار می کردی؟ ….

 

 گفت: هیچ.

 

فرمود: تو هیچ کار نمی کردی!؟

 

گفت: نه!  (می دانست که اگر بگوید نماز می خواندم، کار بیخ پیدا می کند)!

 

آقا فرمود: مگر تو نماز نمی خواندی!؟

 

گفت: نه!

 

آخوند فرمود: من خودم دیدم داشتی نماز می خواندی…!

 

گفت: نه آقا اشتباه دیدید!

 

سؤال کردند: پس چه کار می کردی؟

 

 

گفت: فقط آمده بودم به خدا بگویم من یاغی نیستم، همین!

 

 

 

این جمله در مرحوم آخوند (رحمة الله عليه) خیلی تأثیر گذاشت…

 

تا مدت ها هر وقت از احوال آخوند می پرسیدند،  ایشان با حال خاصی می فرمود: 

 

من یاغی نیستم

 

خدایا ما خودمون هم می دونیم که عبادتی در شان خدایی تو نکردیم… نماز و روزه مان اصلاً جایی دستش بند نیست!… 

 

فقط اومدیم بگیم که:                         

 

خدایا ما یاغی نیستیم….

بنده ایم….

 

اگه اشتباهی کردیم مال جهلمون بوده…..

 

لطفا همین جمله را از ما قبول کن.

 

الهی و ربی من لی غیرُک

?????????

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:56:00 ق.ظ ]




 صیانه ماشطه»، آرایشگر دختر فرعون و همسر حزقیل (مردی که در قرآن کریم، از او به عنوان «مؤمن آل فرعون » یاد شده) بود. 1 این بانو، در ثبات ایمان و صبر و تحمل، کاری کرد که نظیر آن در تاریخ، کمتر دیده شده است. در کتاب «خصائص الفاطمیه » روایت شده که در دولت حقّه امام زمان (عج) سیزده زن برای معالجه مجروحان، به دنیا رجعت می کنند؛ که یکی از آن ها صیانه ماشطه است. در اینجا به گوشه ای از زندگی این بانوی بزرگوار اشاره می کنیم:

 

 

روزی صیانه مشغول آرایش و شانه کردن موی دختر فرعون بود. ناگاه شانه از دست او افتاد خم شد و هنگام برداشتن آن، گفت: «بسم الله ». دختر فرعون به او گفت: «آیا پدر مرا می گویی؟» صیانه گفت: «خیر، بلکه کسی را می گویم که پروردگار من و پروردگار تو و پدر توست». دختر فرعون گفت: «حتماً این حرف تو را به پدرم خواهم گفت». صیانه هم گفت: «بگو، من هیچ ترسی ندارم«.

 

دختر فرعون این جریان را اطلاع پدرش رساند. آتش خشم فرعون مشتعل گشت و دستور داد تا صیانه و فرزندانش را حاضر کنند. به او گفت: «پروردگار تو کیست؟» صیانه گفت: «پروردگار من و تو، «الله» است». هر چه فرعون خواست او را از این عقیده منصرف کند، نتوانست. به او گفت: «اگر از این عقیده ات دست برنداری، تو و فرزندانت را در آتش می سوزانم». صیانه گفت: «بسوزان، مرا باکی نیست. فقط از تو می خواهم که پس از سوزاندن، استخوان هایمان را جمع کنی و آن ها را دفن نمایی». فرعون گفت: «این خواسته ات را به خاطر حقی که بر ما داری اجابت می کنم«.

 

دستور داد تنوری از مس ساختند و در آن آتش افروختند. یک پسر او را در آتش انداختند تا آن که کاملاً سوخت و آن زن نگاه می کرد. بقیه فرزندانش را نیز در آتش انداختند؛ تا این که نوبت به طفل شیرخواره رسید. حال صیانه منقلب شد. در آن حال، کودک شیرخواره به زبان آمد و گفت: «ای مادر! صبر کن که تو بر حق هستی و بین تو و بهشت، یک گام، بیشتر نیست.«

 

پس طفل را با مادرش در تنور انداختند و سوزاندند.

 

گر ببینی یک نَفَس حُسن وَدود                   اندر آتش افکنی جان و وجود2

 

در آن حال، «آسیه » همسر فرعون دید که ملائکه، روح صیانه را به آسمان می برند و چون این صحنه را دید، یقین و اخلاص و تصدیق او زیادتر شد.

 

در همین هنگام، فرعون بر آسیه وارد شد و از آن چه با صیانه کرده بود، خبر داد. آسیه گفت: «وای بر تو ای فرعون! چه چیز تو را بر خداوند جلّ و علا جرأت داده و جسور نموده؟!» فرعون گفت: «شاید تو هم به جنونی که دوستت مبتلا شده بود، گرفتار شده ای!» آسیه پاسخ داد: «من به جنون مبتلا نشده ام؛ ولیکن به خداوند جلّ و علا ـ که پروردگار من و تو و عالمیان است ـ ایمان آوردم». فرعون، مادر آسیه را حاضر کرد و به او گفت: «دخترت دیوانه شده؛ به او بگو به خدای موسی عکافر شود و گرنه قسم می خورم که مرگ را به او بچشانم«.

 

مادر با دخترش خلوت کرد و از او خواست تا با خواسته فرعون همراه شود و امرش را در کفر به خدای موسی عبپذیرد؛ اما آسیه نپذیرفت و گفت: «آیا به پروردگار متعال کافر شوم؟ به خدا قسم هرگز چنین کاری را نخواهم کرد«.

 

فرعون دستور داد تا دست ها و پاهای آسیه را به چهار میخ کشیدند و آسیه هم چنان در عذاب و رنج بود تا روحش به اعلی علیین و نزد خداوند پرواز کرد. 3

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 -1سوره مؤمن، آیه 28؛ «و قال رجل مؤمن من آل فرعون«.

 -2دفتر چهارم مثنوی.

 -3بحارالانوار، ج 13، ص 163و 164؛ حیاة القلوب، ج 1، ص 243؛ ریاحین الشریعة، ج 5، ص 153.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-03-07] [ 01:29:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:25:00 ب.ظ ]




حضرت فاطمه عليهاالسلام   إنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعا وَلایُبالى .  همانا خداوند متعال تمامى گناهان بندگانش را مى آمرزد و از كسى باكى نخواهد داشت . تفسیر التّبیان : ج 9، ص 37، س 16

حضرت فاطمه عليهاالسلام 

إنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعا وَلایُبالى . 
همانا خداوند متعال تمامى گناهان بندگانش را مى آمرزد و از كسى باكى نخواهد داشت .
تفسیر التّبیان : ج 9، ص 37، س 16

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-03-04] [ 07:18:00 ب.ظ ]




 سلام بر مولای من “مهدی” و سلام بر مادرش"فاطمة الزهرا” و سلام بر منتظران پاکدامنش… 
و بر غیرتِ آسمانی‌ات تبریک… 
خوشحالم که در این جامعه‌ی امروزی تنها نیستم… 
که در این غوغای آخرالزمان همدردی هست که بداند چه می‌نویسم…

باید نگاهم را زینبی کنم.

 

من یکی از حَواهای زمینم ولی از نوع فاطمی نَسَبَش 
از نوعِ زینب نشانَش و از نوع مهدی نَمایَش… 
دلگیر بودم که چرا من هم مانند مولایم مهدی غریب مانده‌ام 
در این زمانه، تا کسی مرا با امانتِ فاطمه (چادر) می‌بیند 
روی از من بر می‌دارد و به دخترکان هزار رنگ دنیا چشم می‌دوزد… 
دلگیر بودم چرا مرا نمی‌بینند… 
آخر… 
من لیلة القدرِ عاشورایی زینب را همیشه به سر دارم و عاشقانه دوستش دارم 
هر چند در این فصلِ بهاری و تابستانِ بعدش کمی گرمایَ حجابم مرا به شور می کِشاند ولی رهایش نخواهم کرد… 
اینان به سانِ زلیخا زندگی می کنند و من مانند “زینب “… 
اینان به سان زلیخا دلدادگی می کنند و من مانند “فاطمه “… 
هنوز هم در فکرم، چه شد دل مولایم علی را شیفته‌ی زیبایی خود کرد… 
الگوی بی مانندِ من در زمین زینب است که اگر آتش هم دامن گیرم شود، حجاب م را رها نخواهم کرد… 
می‌خواهم اگر فردایِ محشری بر پا شد و من، فاطمه را دیدم، شرمگین نگاهش نباشم… 
می‌خواهم اگر فردای محشری بر پا شد و من، زینب را دیدم، با افتخار بر چشمانش نگاه کنم 
باید نگاهم را زینبی کنم، که جز زیبایی نبینم… 
مولایم مهدی در غربت تنها مانده و اهلِ زمین در فکرِ نقاشی صورت و ظاهر خویش‌اند… 
اهلِ زمین محتاجِ دعای عارفانه‌ی تواَند مهدی جان 
برای حواهای زمینی دعایی کن مولای من 
که عطر و رنگ “فاطمی” بگیرند و غیرتِ “زینبی".

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:09:00 ب.ظ ]




 

?ده چیز ٬ ده چیزدیگر را مےخورد :

➊نیکے بدی را

➋تڪبرعلم را

➌توبه گناه را

➍دروغ رزق را

➎عدل ظلم را

➏غم عمررا 

➐صدقه بلارا

➑خشم عقل را

➒پشیمانے سخاوت را

➓غیبت حسن عمل را

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ب.ظ ]




⭐️??⭐️??⭐️??⭐️??

?⭐️?

⭐️?

?

#دانستنیها

 

?چرا خداوند شهوت را وجود انسان قرار داده است ❗️

 

?اگر آب هزاران سال از ارتفاع به پایین سقوط  کند، هیچ کس مدعی #تکامل آب نمی شود. همان گونه که اگر هزاران سال بخار آب از پایین به بالا صعود کند، کسی مدعی تکامل بخار نمی شود. اما اگر جسم سنگینی مانند فلزات، در یک سطح هموار، شروع به حرکت بکند، این سوال مطرح می شود که چگونه این جسم خلاف مقتضیات اولیه خود حرکت کرده است! و طبعا اگر دلیل این حرکت در خود او باشد، می توان مدعی تکامل آن شد.

 

?در واقع انسان از درون و بیرون با دو کشش متفاوت مواجه است.

بخشی از درون انسان، به خوبی ها می کشاند.  تقوای الهیِ الهام شده به انسان و #فطرت الهیِ نشان دهنده #توحید، او را به خوبی ها می کشاند و وجدان درونی او را از زشتی ها باز می دارد. و در مقابل نفس اماره و تمایلات پست، می تواند زمینه افراط در تامین نیازهای مادی شود و زمینه بدی و آلودگی را فراهم کند.

 

?همچنین در خارج نیز جنگ خیر و شر در دو سپاه رحمانی و #شیطانی، در همیشه تاریخ جاری است. از سویی اولیاء الهی و پیامبران ما را به سمت خوبی ها دعوت می کنند. و از سوی دیگر نیز شیاطین زمینه ساز گمراهی و انحراف هستند و این نزاع، می تواند بستر تکامل را مهیا کند.

 

?از همین روست که تکامل در انسانی که مرکب از دو جزء #خلق شده است، معنا می یابد اما در فرشته یا #حیوان که تنها یک جزء دارند، تکاملی ندارند. و روشن است که این بستر همان گونه که می تواند سبب تکامل باشد، می تواند سبب سقوط نیز باشد:

 

?امير المؤمنين على بن ابى طالب عليه السّلام می فرمایند: #خداوند عزّ و جلّ در فرشتگان عقل را بدون شهوت و در #چهار_پايان شهوت را بدون عقل و در فرزندان آدم هر دو را قرار داد، حال كسى كه عقلش بر شهوتش غالب گردد به يقين از فرشتگان بهتر بوده و آن كه شهوتش بر عقلش غالب شود حتما از چهار پايان بدتر مى ‏باشد. [۱]

 

[۱]: علل الشرائع، ج‏۱، ص۵

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:09:00 ب.ظ ]




 

داستانهای علما: مزاح با استاد بزرگ مرحوم حاج شیخ عبدالکریم

 

روز نهم ربیع آقایان طلاب نقشه کشیدند که با استادشان مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری شوخی کرده باشند. یکی یکی آمدند حضور آقا عرض کردند فردا روز نهم بهتر است که درس را تعطیل نفرمائید. حاج شیخ هم دید همه موافقند با گفتن درس موافقت فرمودند. و قول دادند که فردا به درس تشریف ببرند.

صبح شد وقت درس رسیده حاج شیخ به خادمش کربلائی علی شاه فرمود برود به مدرسه تحقیق کند ببیند طلبه ‏ها برای درس حاضر شده‏ اند یا خواسته‏ اند مراح کنند؟

خادم رفت و برگشت و عرض کرد همه شاگردها پای منبر نشسته و منتظر حضرت عالی هستند.

حاج شیخ وقتی مطمئن شد که درس جدی است و شوخی نیست حرکت کردند تشریف بردند بالای منبر نشستند.  تا شروع کردند به گفتن درس، طلبه‏ ها طبق نقشه قبلی از پای درس یکی یکی حرکت کردند و بیرون رفتند. حاج شیخ بالای منبر تنها ماند. طلاب در خارج مدرسه شروع کردند به خندیدن.

مرحوم حاج شیخ از منبر پائین آمدند و با آقایان خندیدند. بعد که خنده ‏ها تمام شد و همه آرام گرفتند حاج شیخ با ملایمت فرمودند:

بسیار خوب خنده‏ هایتان را کردید و شوخی تان را هم با من نمودید و به هدفتان رسیدید. بهتر این است که برویم درس را شروع کنیم باز هم غنیمت است. بهتر است به هدف اصلی مان که درس خواندن است نیز برسیم.

آقایان هم تصدیق نموده همگی برگشتند و در پای منبر نشستند. حاج شیخ تشریف برد بالای منبر نشست، چون دید تمامی شاگردان آمدند و نشستند و منتظرند که ایشان درس را شروع کنند و آنهائی که درس را می ‏نوشتند کاغذ و قلمهایشان را آماده گرده اند، فرمودند: خداحافظ شما و رفتند. این دفعه طلاب بی استاد ماندند.!

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-03-03] [ 07:51:00 ب.ظ ]




  

 

باعث سرزنش ما نشوید 

امام صادق «علیه السلام» خطاب به هشام کندی:

إِیَّاکُمْ أَنْ تَعْمَلُوا عَمَلًا یُعَیِّرُونَّا بِهِ فَإِنَّ وَلَدَ السَّوْءِ یُعَیَّرُ وَالِدُهُ به عمله کُونُوا لِمَنِ انْقَطَعْتُمْ إِلَیْهِ زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْهِ شَیْناً  

مبادا کاری کنید که ما را بدان سرزنش کنند، همانا فرزند بد، پدرش را به کردار او سرزنش کنند، برای کسی که به او دل داده‌اید (امام خود) زینت باشید و عیب و ننگ مباشید.

بحارالانوار،ج85،ص116


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:45:00 ب.ظ ]




ده تذکر اخلاقی از مرحوم رجبعلی خیاط رحمه الله علیه

انسان به جایی می رسد که عالم تحت فرمان او می شود.

  1. اگر به قدر ترسیدن از یک عقرب، از عِقاب خدا بترسیم، عالَم اصلاح می شود. 

  2. تو برای خدا باش، خدا و همه ملائکه اش برای تو خواهند بود. «مَن کانَ لله، کان الله لَه» 

  3. سعی کنید صفات خدایی در شما زنده شود؛ خداوند کریم است، شما هم کریم باشید. رحیم است، رحیم باشید. ستاّر است، ستار باشید… 

  4. دل جای خداست، صاحب این خانه خداست. آن را اجاره ندهید. 

  5. کار را فقط برای رضای خدا انجام دهید، نه برای ثواب یا ترس از جهنّم. 

  6. اگر انسان علاقه ای به غیر خدا نداشته باشد، نفس و شیطان زورشان به او نمی رسد. 

  7. اگر کسی برای خدا کار کند، چشم دلش باز می شود. 

  8. اگر مواظب دلتان باشید و غیر خدا را در آن راه ندهید، آنچه را دیگران نمی بینند شما می بینید. و آنچه دیگران نمی شنوند، شما می شنوید. 

  9. هرکاری می کنید نگویید: “من کردم"، بگویید: «لطف خداست». همه را از خدا بدانید. 

  10. نفس امّاره را مهار کنید و با آن مخالفت کنید. 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1396-03-02] [ 01:03:00 ب.ظ ]




  

نصف حلال انار. 

عبدالله عبدی کوفی معروف به “عبدالله بن ابی یعفور” از یاران و دوستداران واقعی اهل بیت علیهم‌السلام، روزی در حضور امام صادق علیه‌السلام بود و در ضمن صحبت‌هایی که با آن حضرت داشت جمله‌ای زیبا بیان کرد که جای تفکر و اندیشه بسیار زیادی دارد.ایشان به امام صادق علیه‌السلام عرضه داشت: “والله لو فلقت رمانة بنصفين فقلت هذا حرام وهذا حلال لشهدت ان الذى قلت‏حلال، حلال; وان الذى قلت‏حرام، حرام; فقال: رحمك الله، رحمك الله” سوگند به خدا! اگر انارى را از وسط دو نصف كنى و بفرمايى كه نصف آن حلال و نصف ديگرش حرام است، مطمئنا گواهى خواهم داد كه: آنچه را گفتى حلال، حلال است و آن نصفى را كه فرمودى حرام، حرام است [و هيچگونه چون و چرا نخواهم كرد.]

نصف حلال انار!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:02:00 ب.ظ ]




پرستاري از بيمار چه ثوابي دارد؟ 

مَن قامَ عَلى مَريضٍ يَوماً ولَيلَةً ، بَعَثَهُ اللّهُ تَعالى مَعَ إبراهيمَ الخَليلِ عليه السلام ، فَجازَ عَلَى الصِّراطِ كَالبَرقِ اللاّمِعِ

پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم»

مَن قامَ عَلى مَريضٍ يَوماً ولَيلَةً ، بَعَثَهُ اللّهُ تَعالى مَعَ إبراهيمَ الخَليلِ عليه السلام ، فَجازَ عَلَى الصِّراطِ كَالبَرقِ اللاّمِعِ

کسی که یک شبانه روز از بیماری پرستاری کند خداوند او را با ابراهیم خلیل علیه السلام محشور خواهد کرد و او همانند برق خیره کننده و درخشان از صراط عبور می کند

وسائل الشیعه، ج 16، ص 344

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:57:00 ب.ظ ]




ی در سایر کتب دینی

. ّ

 

همچنان که برق از شرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر شود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد…

آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدیدار شود و در آن وقت جمیع طوایف زمین سینه زنی کند و پسر انسان را ببیند که بر ابرهای آسمان با قوت و جلال می‌آید…، اما از آن روز و ساعت هیچکس اطلاع ندارد، حتی ملائکه‌ی انسان… برای همین، شما نیز حاضر باشید، زیرا در ساعتی که گمان نبرید، پسر انسان می‌آید. ( انجیل متی، فصل 24)

منجی در سایر کتب دینی

  

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:56:00 ب.ظ ]




: گل باش

عکس نوشته درباره احترام گذاشتن به دیگران

وَ اِذا حُیِّیتُم بِتَحیَةٍ

فَحَیُّوا

بِاَحسَنَ مِنها اَو رَدُّوها(نسا/86)

گل باش!

به گل آب بدهی گلاب می دهد؛ یعنی همان چیز، بهترش را به شما برمی گرداند. خدا دوست دارد مثل گل باشیم. یعنی هرکس به ما محبتی کرد با محبت بیشتر پاسخ بدهیم وَ اِذا حُیِّیتُم بِتَحیَةٍ فَحَیُّوا بِاَحسَنَ مِنها؛ هنگامی که شما را احترام کردند شما زیباتر احترام کنید. 

منبع:كتاب سی تدبر، سی تلنگر،محمد رضا رنجبر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:53:00 ب.ظ ]




انگشت ما شهادت می دهد 

آن روز انگشت شهادت ما به چه چیزهایی شهادت می دهد؟! - سوره فصلت آیات 20 و 21

آن روز انگشت شهادت ما به چه چیزهایی شهادت می دهد؟!

حَتَّى إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (۲۰) وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (۲۱)

تا آنكه نزديك آتش آيند آنجا گوش و چشم و پوست بدنشان به آنچه كرده‏ اند شهادت مى ‏دهند (20). به پوست بدن خود مى‏ گويند چرا عليه ما شهادت داديد مى‏ گويند خدايى كه هر چيز را به زبان مى‏ آورد ما را به زبان آورد و اوست كه شما را در اولين بار در دنيا خلق كرد و به سوى او بازگشت مى ‏كنيد (21). 

سوره فصلت آیات 20 و 21

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:41:00 ب.ظ ]




 

وضعیّت اقتصادی زنان در آخرالزمان

یکی از مهم‌ترین مشکلاتی که بشر در آخرالزّمان با آن سخت دست به گریبان است، مسائل و مشکلات اقتصادی است. نابسامانی عظیم اقتصادی در سرتاسر جهان به وقوع می‌پیوندد و زنان از این واقعه شوم، در امان نخواهند بود؛ بلکه بیشترین ضربه را آن‌ها خواهند خورد.

امام صادق(علیه السلام) در بیان نشانه‌های ظهور می‌فرمایند: «بعضی از مردان را می‌بینی که از راه فساد زنان خود ارتزاق می‌کنند.»4

حضرت علی(علیه السلام) در بیان نشانه‌های ظهور می‌فرمایند: «زنان در آخرالزّمان به خاطر حرص به دنیا در کسب و کار همسران خود شرکت می‌نمایند.»5

امام علی(علیه السلام) می‌فرمایند: «ظاهر می‌شود در آخرالزّمان که بدترین زمان‌هاست، زنانی که در عین لباس پوشیدن لخت و عور هستند.»

وضعیّت اجتماعی زنان در آخرالزّمان

1. عدم امنیّت برای زنان: از انحرافات خطرناک که جامعه پیش از ظهور به آن گرفتار می‌گردد، بی‌امنیّتی خانوادگی و ناموسی است، این مسئله آنچنان فراگیر می‌شود که کمتر کسی می‌تواند یا می‌خواهد از آن جلوگیری نماید.»6

حضرت علی(علیه السلام) در این خصوص می‌فرمایند: «سفیانی در حالی که نیزه‌ای در دست دارد، زنی باردار دستگیر می‌نماید و به یکی از یارانش می‌گوید: به او تعدّی نما و او سپس شکم زن را می‌درد و جنینش را بیرون می‌آورد و هیچ کس نمی‌تواند چنین وضعیّت هولناکی را تغییر دهد.»7

2. هبوط مسائل اخلاقی و انسانی در زنان: جامعه پیش از ظهور، جامعه‌ای مملوّ از فساد و بی‌بند و باری‌های اخلاقی است، کردارهای حیوانی گروهی انسان‌نما، آنچنان فراگیر می‌شود که حالت عادّی به

 خود می‌گیرد. روایاتی که این وضع اخلاقی پیش از ظهور را بیان نموده‌اند، بسیار زیاد است.

محمّد بن مسلم می‌گوید: به امام باقر(علیه السلام) عرض کردم: قائم شما چه وقت ظهور خواهد کرد؟ امام(علیه السلام) فرمودند: «آنگاه که مردها خود را شبیه زنان نمایند و زن‌ها شبیه مردان شوند، آنگاه که مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان.»8

امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند: «و زنان را می‌بینی که به‌سان مردان، مجالس (کنفرانس) راه می‌اندازند.»

و در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) است که فرمودند:«… در آن زمان زنان را می‌بینی که از بذل خود به کفّار هیچ واهمه‌ای ندارند.»9

امام علی(علیه السلام) می‌فرمایند: «ظاهر می‌شود در آخرالزّمان که بدترین زمان‌هاست، زنانی که در عین لباس پوشیدن لخت و عور هستند.»10

اب پاشی-اب و اتش -اب بازی -تهران

3. افزایش زنان بی‌سرپرست: در آخرالزّمان وضعیّت به گونه‌ای است که بر اثر جنگ‌های پی در پی، تعداد مردان کاهش چشمگیری می‌یابد و به همین دلیل، زنان زیادی بی‌سرپرست می‌گردند و به دنبال کسی هستند تا سرپرستی ایشان را به عهده گیرد.

رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می‌فرمایند: «قیامت برپا نمی‌شود، مگر اینکه برای پنجاه زن یک سرپرست باشد.»11

و در حدیث دیگری می‌فرمایند: «زمانی فرا رسد که پنجاه زن با یک مرد رو به رو شده، یکی می‌گوید: ای بنده خدا مرا بخر و دیگری می‌گوید به من پناه ده.»12

امام صادق(علیه السلام) در بیان نشانه‌های ظهور می‌فرمایند: «بعضی از مردان را می‌بینی که از راه فساد زنان خود ارتزاق می‌کنند»

با مقایسه اخباری که در مورد زن آخرالزّمان به ما رسیده و وضعیّت کنونی زن از حیث اجتماعی و اخلاقی، بین زن امروز و زن آخرالزّمان شباهت بسیاری دیده می‌شود. امّا این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که نمی‌توان فساد اخلاقی را برای تمام زنان تعمیم داد، زیرا در آن زمان، زنان آگاه، عفیف و با ایمانی نیز وجود دارند که از اوضاع بد آن زمان متأثّرند. امّا وضع عمومی به شکل دیگری است.13

 

پی‌نوشت‌ها:

4.محمد باقر مجلسی ،بحارالانوار،ج.  52،ص 257

5. لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص 428.

6. سیّده ارغوان حیدری، «زن، انتظار، ظهور»، ماهنامه شمیم یاس، سال سوم، ش 8، آبان 1382، ص 8.

7. همان، ص 9. به نقل از مقدّسی شافعی سلمی، عقدالدرر، ص 409.

8. منتخب الاثر، ص 292.

9. بحارالانوار، ج52، صص 257 و 258.

10. منتخب الاثر، ص 426.

11. «زن، انتظار، ظهور»، همان، ص 9، به نقل از احمد بن حنبل، مسند، ج3، ص 120.

12. همان، به نقل از بحارالانوار، ج52، ص 250.

13. همان.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:39:00 ب.ظ ]




 

روزگاری به هوای همه کس بال زدم

پر پرواز به درگاه شما نیست مرا

خدای من,مولای من “من بنده ی ضعیف تو هستم

معصیت عادت من گشته و حالم خوش نیست

لذتی در سحر نافله ها نیست مرا

خدای من هر بار که امدم به یه شوقی امدم

از اینکه هر هفته می ایم در خانه تو خسته نشدم ,من از دست خودم خسته شدم

هر بار معصیت مرا از تو دٌر کرده"صفای دلمان را برده"دیگر ان ادم سابق نیستم

اما خدای من مولای من از تو نا امید نشدم"اخر خودت گفتی لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ

از رحمتت نا امید نیستم"همین که اراده ای در من نهادی که با تو مناجات کنم این رحمت توست

خدایا من دراین  روز  از سر تقصیرات من گنهکار بگذر"هر بار گناه کردم دستم را گرفتی"هر چی بود بین من و خودت بود"ولی ستارالعیوب بودنت دیدن دارد.

یا رب بیا این عبد رسوا را مسوزان

این ناسپاس ناشکیبا را مسوزان

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:34:00 ب.ظ ]




 

برخورد کریمانه؛ آداب معاشرت اسلامی

 

هميشه عمل هاي بزرگ و اقدام هاي والا، از سوي صاحبان روح هاي بلند سر مي زند. اينكه نيكي را به نيكي پاسخ دهيم و به لبخند ديگري با لبخند پاسخ دهيم، رفتاري عادي است.

برخورد كريمانه، نشان دادن نوعي «مناعت طبع» و «بلند همتي» و «روحيه والا» است كه ديگران را هم تحت تأثير قرار مي دهد. مثل آنكه بدي را با نيكي پاسخ بگويي و قهر و خشونت را، با محبت و عاطفه.

فتوّت و جوانمردي در برخورد، يكي از اين گونه «بزرگواري»ها در معاشرت هاست. «خود» را نديدن و براي «ديگران» در قاموس زندگي شخصي، جايي باز كردن و دلي به دست آوردن و تكيه گاهي براي يك بينوا گشتن!

ضعيفان و جوانمردان

صاحبان دل هاي شكسته، در پي مرهم گذار، چشم به اين سو و آن سو

مي دوزند. غريبان بي پناه، در تنگناهاي زندگي در سايه همت و فتوّت آزادمردان مي آرمند و مظلومان بلاديده، دل را با دستِ گرم و نوازشگر جوانمردان خوش مي سازند و به حمايت و ياري آنان دلگرم و اميدوارند.

اگر در جامعه، افراد آزاده اي نباشند كه عشق محرومان و ضعيفان را در دل دارند، ستمگران روزگار آنان را سياهتر مي كنند و بي دردان، تهيدستان را به روز سياه مي نشانند.در عهد كهن، رمز و راز پيدايش گروههايي از «جوانمردان» و «عيّاران»، همين روحيه خدمت به همنوع و ياري بي دفاع و پناه بودن براي بي پناهان بوده است.

برخورد كريمانه، نشان دادن نوعي «مناعتِ طبع»، «بلندهمتي» و «روحيه والا» در معاشرت با ديگران است، يعني «خود» را نديدن و براي «ديگران» در قاموسِ زندگي فردي خود، جايي باز كردن.

فتوّت و جوانمردي، زيباترين آرايش يك انسان است. به فرموده امير مؤمنان(ع):

«ما تَزَيَّنَ الأنسانُ بِزينةٍ اَجْمَلَ مِنَ الفُتُوَّةِ»(1) انسان به هيچ زينتي، زيباتر از مروّت و جوانمردي آراسته نشده است. 

مفهوم فتوّت

بي دردي و بي خيالي نسبت به وضع مردم و نياز و محروميّت و مظلوميّت آنان، از مردانگـي و از مسلمانـي به دور است. از آن سو، غم مردم خوردن و حامي مظلوم بودن و ياري به بينوا رساندن، مسلماني و مردانگي است.

آيين «رادمردي» حكم مي كند كه صاحبان قدرت و مُكنت، دستي هم به سر و گوشِ محرومان بكشند و بازوي آنان را بگيرند و از زمين گيري و خاك نشيني بلند كنند، عزّت ببخشند و حرمت گزارند. اين، زكاتِ توانايي و توانگري است!

«مردانگي»، صفت برجسته و ارزشمندي است كه به يك اجتماع زنده آبرو مي بخشد. بزرگواري و كرامت نفس در برخورد با ديگران، خصيصه آزادمرداني است كه از روي فتوّت و جوانمردي، انديشه محرومان را در سر مي پرورانند و مهرشان را در دل. زندگي بي حضور چنين فرزانگاني، نه لذّت دارد، نه زيبايي. جامعه اي كه از جوانمردان خالي باشد، غبار مرگ بر چهره اش نشسته است.

اين سجيّه و خصلت عملي، ريشه در درون و انديشه دارد و از آنجا به رفتار و معاشرت و برخوردها سرايت مي كند. امام علي(ع) مي فرمايد:

«بُعْدُ المرءِ عَنِ الدنيّة فُتُوَّةٌ»(2)

جوانمردي، دور بودن انسان از پستي و فرومايگي است.

و … فرومايگي چيست، جز زور و تحقير، بي حرمتي و تكبّر، خودخواهي و حق كشي، كينه توزي و انتقام جويي، بُخل و حسادت، سخت گيري و بدرفتاري، بي وفايي و دروغ، نفاق و دو رنگي؟ …

و مردانگي چيست، جز ايثار و گذشت، عفو و مدارا، بخشندگي و نوازش، صبوري و تحمل، همت بلند و حسن خُلق، يكرنگي و وفاداري، صداقت و دلجويي؟ …

در ديد شما،  «نامرد » و «پست» و «فرومايه» كيست؟ و مروّت و مردانگي كدام است؟

خواجه عبداللّه انصاري گويد:

«اگر بر روي آب رَوي، خسي باشي، و اگر به هوا پري، مگسي باشي، دل به دست آر، تا كسي باشي!»(3)

و خداوند، همين را مي پسندد و مي پذيرد و پاداش مي دهد، چرا كه دلهاي شكسته، جلوه گاه محبت خدا و اميد به درگاه او است و جوانمردي، آرامش بخشيدن به آن دلهاست. به گفته مولانا:

هزار بار پياده طواف كعبه كني قبول حق نشود گر دلي بيازاري(4) 

در حديثي، اميرالمؤمنين(ع) چارچوب و استخوان بندي مروّت و جوانمردي را اين گونه برمي شمارد كه مي تواند معياري براي هر شخص جهت ارزيابي ميزان فتوّت خويش باشد:

«نِظامُ الفُتُوَّةِ اِحتمالُ عَثَراتِ الاْخوانِ وَ حُسْنُ تَعَهُّدِ الجيران.»(5)

نظام مردانگي، تحمل لغزش هاي برادران و رسيدگي شايسته به همسايگان است.

برخي از نشانه ها

نه فتوّت به ادّعا است، نه جوانمردي به سخن! رفتار و عمل، شاهد مردي و نامردي هر انسان است. فتوّت نيز تنها با عمل است كه مهر تأييد مي خورد و مقبول خاطرها مي گردد، نه با حرف و شعار.

بعضي از نشانه هاي رادمردان كه در روايات آمده، از اين قرار است: روح هاي بزرگ، ظرفيت بخشايش و گذشت نيز دارند. اما افراد حقير و فرومايه، به سرعت در صدد انتقام برمي آيند. به فرموده حضرت علي(ع):

«لَيْسَ مِنْ شِيَمِ الكرامِ تَعجيلُ الأنتقام»(6)

جامعه اي كه از آزادمردان و اهل فتوّت خالي باشد، غبار مرگ بر چهره اش مي نشيند. زندگي بي حضور چنين فرزانگان، نه لذت دارد، نه زيبايي.

شتاب و سرعت در انتقام گرفتن، از اخلاق انسانهاي بزرگوار نيست.

باز هم از كلام حضرت امير(ع) بياموزيم:

«المبادَرةُ اِلَي الْعَفوِ مِنْ اَخلاقِ الكِرامِ، المبادَرَةُ اِلَي الأنتقامِ مِن اَخلاقِ اللّئام»(7)

سرعت در عفو، از اخلاق مردان بزرگوار است و شتاب در انتقام گرفتن، از اخلاقِ فرومايگان

آغاز به نيكي

گاهي كسي از انسان چيزي مي طلبد، انسان هم پاسخ مي دهد. ولي اخلاق جوانمردانه آن است كه حفظ آبروي ديگران كني و پيش از سؤالشان، در رفع نيازشان بكوشي كه اين خصلت، مردانگي و فتوّت است و نشانه كرامت روح. به تعبير حضرت علي(ع) : «الكريمُ مَنْ بَدَءَ بِاحسانِه»(8) كريم، كسي است كه آغازگر نيكي باشد و شروع به احسان كند.

 پاسخ بدي با نيكي

اين رفتار نيز، روحيه اي والا و عفوي بزرگ مي خواهد كه اگر ديگران بدي كردند و ناسزا گفتند و بي اعتنايي نمودند، تو خوبي كني و ادب و احترام نشان دهي و اگر از تو بريدند و قطع رابطه كردند، تو قطع رابطه نكني و پيوندها را نگه داري. در اينجا هم مناسب است اين كلام علوي آويزه گوشمان باشد:

«الكريمُ مَنْ جازي الأسائَةَ بالأحسانِ»(9)

جوانمرد، كسي است كه بدي را با نيكي پاسخ دهد. آري … در عفو، لذتي است كه در انتقام نيست.

 عفو با قدرت

جوانمرد كسي است كه وقتي قدرت دارد و مي تواند انتقام بگيرد، درگذرد و عفو را پيشه خود سازد. علي(ع) فرمود:

«الكَريمُ اِذا قَدَرَ صَفَحَ وَ اِذا مَلِكَ سَمِحَ وَ اِذا سُئِلَ اَنْجَحَ»(10)

جوانمرد و بخشنده كسي است كه:

ـ وقتي قدرت يابد، درگذرد و ببخشايد

ـ و چون توانمند و مالك گردد، عطا كند و ببخشد،

ـ و آنگاه كه چيزي از او خواسته شود، نياز را برآورد.

 غمخواري محرومان

جوانمردان به نيازمندان رسيدگي و نسبت به آنان حمايت و دلجويي مي كنند و خود را در راحت و رنج ديگران شريك مي شمارند.

به قول سعدي: 

• تو كز محنت ديگران بي غمي نشايد كه نامت نهند آدمي 

«پورياي ولي»، از پهلوانان نامدار و عارفي كه از مردانگي او حكايت هاي بسياري زبانزد مردم است،(11) در يك رباعي چنين سروده است:

• گر بر سر نفس خود اميري، مردي مردي نبود فتاده را پاي زدن گر دستِ فتاده اي بگيري، مردي(12) 

جوانمردي همان خوشخويي، بخشندگي، مردم نوازي و رسيدگي به بينوايان است و همه اينها به شكرانه قدرت و تواني كه پروردگار عطا كرده است. 

 

تماشاي جلوه هاي فتوّت و بزرگواري و «برخورد كريمانه» در آينه رفتار بزرگان و اسوه ها، تماشايي تر است. در بخش آينده، نمونه هايي از اين رفتارهاي زيبا و نمونه هاي تاريخي تقديم شما خواهد شد.ادامه دارد.

منابع : 

1- غررالحكم (چاپ دانشگاه)، ج6، ص96. 

2- همان، ج3، ص260. 

3- مناجات، خواجه عبداللّه انصاري (بخش مقالات) ص35. 

4- كليات شمس، جزء 6، ص298. 

5- غرر الحكم، ج6، ص185. 

6- همان، ج5، ص81. 

7- ميزان الحكمه، ج8، ص367. 

8- همان، ص365. 

9- همان. 

10- غررالحكم، ج7، ص346. 

11- فرهنگ فارسي (معين)، بخش اعلام. 

1

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-03-01] [ 10:45:00 ب.ظ ]




همه کار به نام خدا

قرآن در آغاز هر سوره (به جز سوره برائت) و در خلال چندین آیه دیگر به ما آموخته که هر کار را با نام خدا آغاز کنیم، و فضاى روح و جان خویش را با نامش عطرآگین سازیم.
به نام «الله» که جامع همه صفات کمالیه است. خداوندى که «رحمن» و «رحیم» است. این نام مقدّس قلب را جلا، روح را صفا، و جان را نشاط مى بخشد.
یادآورى رحمت عام و خاصش، دنیایى از امید به همراه مى آورد. یادآورى قدرت و توانائى اش به انسان در برابر انبوه مشکلات، قدرت و توان مى دهد. مسلّماً هر کارى را با این روحیه آغاز کنیم به انجام مى رسد; و هر جهاد و تلاشى را با این برنامه شروع نماییم پیروز خواهیم شد.

شرح کلمات آیه

بسیارى از علماى لغت معتقدند که واژه « اسم » در اصل از ماده « سموّ » (بر وزن عُلّو) به معناى ارتفاع و بلندى گرفته شده، و از آنجا که نامگذارى سبب معرفت و شناخت و علّو مقام هر چیز است; واژه « اسم » در این معنا به کار رفته. (1)
«رحمان» و «رحیم»; این دو واژه از ماده « رحمت » گرفته شده، و معروف این است که « رحمان » کسى است که رحمت اش عام است، و همگان را شامل مى شود، در حالى که « رحیم » به کسى گفته مى شود که رحمت اش خاص است، بنابراین رحمانیت خداوند سبب شده است که فیض نعمت اش دوست و دشمن، و مؤمن و کافر را شامل شود; ولى رحیمیّت او ایجاب مى کند که مؤمنان را مشمول مواهب خاصّى در دنیا و

 

آخرت قرار دهد که دور افتادگان از خدا و بى خبران از آن محروم اند.
شاهد این تفاوت امور زیر است:
1. « رحمان » صیغه مبالغه است، و « رحیم » صفت مشبهه; و صیغه مبالغه تأکید بیشترى را مى رساند و دلیل بر گستردگى این نوع رحمت است. ولى بعضى هر دو را صفت مشبهه و یا هر دو را صیغه مبالغه دانسته اند، امّا با این حال تصریح کرده اند که « رحمان » مبالغه بیشترى را مى رساند. (2)
2. بعضى نیز گفته اند: چون « رحیم » صفت مشبهه است و دلالت بر ثبات و استمرار دارد مخصوص مؤمنان است ولى « رحمان » که صیغه مبالغه است چنین دلالتى ندارد.
3. « رحمان » نام مخصوص خدا است و به غیر او اطلاق نمى شود; در حالى که « رحیم » هم به او گفته مى شود و هم به غیر او; و این دلیل بر آن است که مفهوم « رحمان » رحمت گسترده ترى است.
4. این قاعده در ادبیات عرب معروف است که «زیادةُ المبانى تَدُلُّ عَلى زِیادَةِ المَعانِى» : «یعنى واژه اى که حروف اش بیشتر است مفهوم آن نیز بیشتر است» و چون « رحمان » پنج حرفى، و « رحیم » چهار حرفى است; بنابراین مفهوم « رحمان » وسعت بیشترى دارد. (3)
5. این تفاوت را بعضى، از آیات قرآن نیز استفاده کرده اند. زیرا « رحمان » در قرآن غالباً به صورت مطلق آمده، در حالى که « رحیم » در بسیارى از موارد مقیّد است. مانند: (إِنَّ اللهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ) : «زیرا خداوند نسبت به مردم، رئوف و مهربان است» ( 4)  ( وَکَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً ): «او نسبت به مؤمنان همواره مهربان بوده است» ( 5) (إِنَّ اللهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیماً): «خداوند نسبت به شما مهربان است» ( 6) در حالى که « رحمان » بدون این قیود ذکر شده و دلیل بر عمومیت رحمت او است.
6. بعضى از روایات نیز شاهد این تفاوت است. در حدیث پر معنایى از امام صادق (علیه السلام) مى خوانیم:«الرَّحمنُ اِسْمٌ خاصٌ بِصِفَة عامَّة، وَالرَّحیمُ اسمٌ عامٌ بِصِفَة خاصَّة»: «رحمن اسم خاص است (مخصوص خداوند) امّا با وصفى عام ـ مفهوم رحمتش دوست و دشمن را در بر مى گیرد ـ ولى رحیم اسم عام است به صفت خاص (این اسم هم بر خداوند و هم غیر او اطلاق مى شود، ولى مفهومش رحمتى است مخصوص مؤمنان)». ( 7)
امّا با تمام اینها نمى توان انکار کرد که گاهى این دو واژه به یک معنا به کار مى رود; مانند آنچه در دعاى عرفه از امام حسین(علیه السلام) نقل شده است: «یا رحمنَ الدُّنیا وَالآخِرةَ وَرَحِیْمَهُما»: «اى خدایى که رحمان دنیا و آخرت و رحیم هر دویى» ولى این ممکن است یک استثنا بوده باشد; بنابراین منافاتى با تفاوت فوق ندارد.

از آن جا که قادر مطلق، و رحمن و رحیم واقعى، تنها ذات پاک خدا، و عالم هستى سفره احسان او است، و هرکس هرچه دارد از او دارد، باید فقط از او استمداد جست، و به نام او آغاز کرد.

چرا فقط با نام خدا شروع مى کنیم؟!

از آن جا که قادر مطلق، و رحمن و رحیم واقعى، تنها ذات پاک خدا، و عالم هستى سفره احسان او است، و هرکس هرچه دارد از او دارد، باید فقط از او استمداد جست، و به نام او آغاز کرد. آیات مربوط به « بسم الله» و روایاتى که در این زمینه وارد شده نیز همه بر همین معنا تأکید مى کند.
در آیه «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» که در آغاز تمام سوره هاى قرآن جز سوره برائت آمده; اعلام مى کنیم که کار خود را به نام خداوند «رحمن» و «رحیم» آغاز مى کنیم; و در انجام برنامه هاى خویش از او یارى مى جوییم. (8)
کار و برنامه ما هرچه باشد فانى و ناپایدار است، محدود و کوچک است; امّا هنگامى که آن را به ذات پاکى پیوند مى دهیم که پایدار و جاویدان و نامحدود و بى انتها است، رنگ او را به خود مى گیرد، و از عظمت و جاودانگى او بهره مند مى شود.
نیروى ما هرچه باشد ضعیف است; امّا هنگامى که این قطره هاى ناچیز به اقیانوس پر عظمت قدرت الهى ضمیمه شود عظمت پیدا مى کند، و روح و درک و آمادگى تازه اى به ما مى بخشد، و این است رمز بسم الله در آغاز هر کار!
این حقیقت را می توان از آیات دیگری از قرآن دریافت؛
مثلا در آیه شریفه: «اقْرَأْ بِسْمِ رَبِّکَ الَّذِى خَلَقَ»(علق، آیه 1) سخن از خطاب جبرئیل امین در آغاز بعثت به پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله) است; آنجا که پیامبر را در آغوش گرفت و فشرد، و گفت: «بخوان بنام پروردگارت که جهان را آفرید».
به این ترتیب جبرئیل نیز نخستین برنامه رسالت خود را به هنگام بعثت پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله) با نام خدا شروع کرد.
و آیه کریمه «وَقَالَ ارْکَبُوا فِیهَا بِسْمِ اللهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّى لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ»(هود، آیه 41) از داستان نوح(علیه السلام) سخن مى گوید. هنگامى که لحظه طوفان و مجازات هاى کوبنده الهى نسبت به قوم کافر و سرکش فرا رسید و کشتى را آماده حرکت ساخت و به یاران اندک خود که از هشتاد نفر تجاوز نمى کردند دستور داد سوار کشتى شوند، و گفت: به نام خدا بر آن کشتى سوار شوید; حرکت شما با نام خدا باشد، و هم توقف شما با یاد او، سپس از غفران و رحمت الهى کمک مى گیرد و مى گوید: (إِنَّ رَبِّى لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ ) .
همچنین در آیه «قَالَتْ یَا أَیُّهَا المَلَؤُا إِنِّى أُلْقِىَ إِلَىَّ کِتَابٌ کَرِیمٌ إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ أَلاَّ تَعْلُوا عَلَىَّ وَأْتُونِى مُسْلِمِینَ»(نمل، آیه 29 ـ 31) سخن از نامه اى است که سلیمان(علیه السلام) ، بعد از آن که هُدهد او را از قوم سبا و بت پرستى آنان با خبر ساخت; براى ملکه سبا نوشت.
هنگامى که این نامه به دست ملکه سبا رسید اطرافیان و درباریان را جمع کرد و به آنها گفت: «این نامه با ارزشى است که از سلیمان(علیه السلام) به من رسیده است; و مضمون آن این است: به نام خداوند بخشنده مهربان، برترى جویى بر من نکنید و به سوى من آیید و تسلیم حق باشید.»

از مجموع چهار آیه فوق به خوبى استفاده مى شود که آغاز هر کار باید به نام خدا صورت گیرد; خواه این کار تعلیم و هدایت الهى باشد (مانند سوره هاى قرآن)؛ یا نیایش بندگان در برابر ذات پاک او (سوره حمد)؛ یا آغاز دعوت رسالت و نخستین پیام وحى (مانند آغاز سوره علق)؛ و یا اینکه آغاز حرکتى باشد براى نجات از بحران و طوفان و آغاز توقف براى پیاده شدن از کشتى و شروع برنامه جدید، (مانند داستان نوح) یا آغاز نامه و دعوت به تسلیم در برابر حق (مانند نامه سلیمان براى ملکه سبا).
خلاصه خواه آغاز کار از سوى خدا باشد، یا از سوى خلق یا از سوى جبرئیل یا پیامبرانى همچون نوح و سلیمان (علیها السلام) یا افرادى عادى، انسان ها همه در آغاز هر کار بدون استثناء باید به نام او شروع کنند، و خود را به ذات پاک او مرتبط سازند و از این دریاى بیکران علم و قدرت آگاهى و توانایى جویند.
این است معناى حدیث معروف پیامبر(صلى الله علیه وآله): «کُلُّ أَمْرذِى بالٍ لَم یُذْکَرْفِیهِ بِسم الله فَهُوَ أَبْتَرْ»: «هر کار با اهمیّتى نام خدا بر آن برده نشود بى عاقبت و نافرجام است.» (9)
نکته قابل توجّه این که اوصافى که بعد از نام خدا در آیات فوق ذکر شده، درست مناسب همان کارى است که «بسم الله» در آغاز آن گرفته. مثلا در داستان نوح (علیه السلام) سخن از «غفور» و «رحیم» بودن خداوند به میان آمده، که اشاره اى است به شمول رحمت الهى نسبت به یاران نوح(علیه السلام) و در داستان نزول اوّلین بارقه وحى سخن از خداوندى به میان آمده که خالق انسان و مربى و پروردگار او است، و مى دانیم مسأله وحى نیز آغاز یک تربیت است، بنابراین تربیت تشریعى با تربیت تکوینى هماهنگ مى شود.
به هر حال استفاده از اوصاف مناسب، آموزشى است براى همه ما و همه انسان ها به هنگام یاد خدا در آغاز کارها.

اهمیّت «بسم الله الرحمن الرحیم»

در روایات اسلامى به قدرى به این آیه از قرآن مجید اهمیّت داده شده است که آن را چیزى هم ردیف اسم اعظم الهى معرفى مى کند. چنان که در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «بِسم الله الرَّحمن الرَّحیم أَقْرَبُ اِلى اِسمِ اللهِ الأَعَظَمِ مِنْ ناظِرِ الْعَیْنِ اِلى بَیاضِها» : «بسم الله الرحمن الرحیم به اسم اعظم خدا نزدیکتر است از مردمک چشم به سفیدى آن»! (10)
در حدیث دیگرى از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) آمده است: «اقرب من سواد العین الى بیاضها»: «از سیاهى چشم به سفیدى آن نزدیکتر است». (11)
اهمیّت شروع به « بسم الله » تا آن حد است که از بعضى روایات استفاده مى شود که در صورت ترک آن ممکن است انسان مشمول مجازات هاى الهى گردد; چنانکه در حدیثى مى خوانیم:
- عبدالله بن یحیى وارد مجلس امیرمؤمنان على (علیه السلام) شد و در برابر او تختى بود; حضرت دستور فرمود: روى آن بنشیند. ناگهان تخت واژگون شد و او به زمین افتاد و سرش شکست و خون جارى شد.
امیر مؤمنان (علیه السلام) دستور داد آب آوردند و خون را شستند سپس فرمود: «نزدیک بیا، دست مبارک را بر آن گذاشت نخست احساس درد شدیدى کرد، و بعد شفا یافت! سپس فرمود: «شکر خدایى را که گناهان شیعیان ما را در دنیا با حوادث ناگوارى که براى آنها پیش مى آید مى شوید و پاک مى کند!»
عبدالله عرض کرد: “اى امیرمؤمنان! مرا آگاه کردید; اگر بفرمایید من چه گناهى مرتکب شده ام که این حادثه ناگوار برایم پیش آمد تا دیگر تکرار نکنم خوشوقت مى شوم;” فرمود: «هنگامى که نشستى « بسم الله الرحمن الرحیم» نگفتى، مگر نمى دانى رسول خدا (صلى الله علیه وآله) از ذات پاک پروردگار براى من چنین نقل فرموده: “هرکار با اهمیّتى که بسم الله در آن گفته نشود نافرجام و بى عاقبت است"».
عبدالله گفت: «فدایت شوم من بعد از این هرگز آن را ترک نمى کنم.»
امام (علیه السلام) فرمود: «در این صورت بهره مند و سعادتمند خواهى شد». (12)

ولى مى دانیم اسم اعظم یا « بسم الله » که فوق العاده به آن نزدیک است تنها الفاظى نیست که بر زبان جارى شود; و چنین نیست که فقط با تلفظ به آنها مشکلات حل گردد; درهاى خیرات و برکات گشوده شود، و نابسامانى ها سامان یابد، بلکه تخلّق به آنها شرط است.
یعنى باید مفهوم « بسم الله » در روح و جان انسان پیاده شود، به هنگامى که این جمله را بر زبان جارى مى کند تمام وجود خویش را در پناه خدا ببیند; و از ذات پاک اش با تمام هستى خویش مدد طلبد. این نکته نیز قابل توجّه است که نه تنها در گفتن که در نوشتن نیز تأکید شده است با نام خدا شروع کنند; همان گونه که در نامه سلیمان(علیه السلام) به بلقیس آمده بود.
- در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «لا تَدَعِ الْبَسْمَلَةَ وَ لَوْ کَتَبْتَ شِعْراً»: «بسم الله را ترک مکن ولو یک شعر بنویسى» سپس افزود: قبل از اسلام نامه هاى خود را با جمله «بِسمِکَ اللّهُمَّ» آغاز مى کردند، هنگامى که آیه «إنَّهُ مِن سُلَیمان و إنَّه بسمِ الله الرّحمنِ الرّحیم» نازل شد، نامه هاى خود را با « بسم الله» آغاز کردند. (13)
- در حدیث دیگرى مى خوانیم که امام هادى(علیه السلام) به یکى از کارگزاران خود مسائل متعدّدى را  خاطر نشان ساخت. بعد به او فرمود: «حال بگو ببینم چه مى گویى؟» او نتوانست آنچه را شنیده بود تکرار کند. امام دوات را پیش کشید و نوشت: “بسم الله الرحمن الرحیم” ان شاء الله به خاطر داشته باش که همه کارها به دست خدا است…»
او مى گوید: من این ماجرا را که دیدم تبسّم کردم. امام(علیه السلام) فرمود: «چرا تبسّم کردى؟» عرض کردم: خیر است.
فرمود: «توضیح بده».
گفتم: فدایت شوم این کار شما مرا به یاد حدیثى که یکى از اصحاب از جدّت على بن موسى الرضا (علیه السلام) نقل کرد انداخت. او هنگامى که دستور براى انجام کارى مى داد; مى نوشت: «بسم الله الرحمن الرحیم» به خاطر داشته باش ان شاء الله… ـ سپس مطالب مورد نیاز را مى نوشت ـ لذا تبسّم کردم.
امام (علیه السلام) به من فرمود: «لَوْ قُلْتُ اِنَّ تارِکَ التَّسْمِیَةِ کَتارِکِ الصَّلاةِ لَکُنْتُ صادِقاً»: «اگر بگویم ترک کننده بسم الله مانند ترک کننده نماز است راست گفته ام».
- اهمیّت « بسم الله » تا آن اندازه است که در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «اِذْا قالَ المُعلِّمُ لِلصَّبِىِّ بسم الله الرحمن الرحیم (و قالَ الصِّبىُّ بسم الله الرحمن الرحیم) کَتَبَ الله بَرَائَةً لِلصَّبِىِّ وَبَرَائَةً لِأَبَوَیْهِ وَ بَرائَةً لِلمُعَلِّم»: «هنگامى که معلم به کودک بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم ـ و او تکرار کند ـ خداوند فرمان آزادى از دوزخ براى کودک و پدر و مادرش و معلّم مى نویسد». (14)

—————————–

پی نوشت:
(1) . بعضى آن را از ماده «وَسْم» به معناى علامت مى دانند، ولى این صحیح به نظر نمى رسد، زیرا جمع آن که به صورت «اسماء» و تصغیر آن «سُمّى» و «سُمیّة» مى آید، دلیل بر این است که «واو» در آغاز ریشه آن نیست، بعضى نیز آن را از کلمه «شِما» که لغتى است آرامى و عبرى مشتق مى دانند که به هنگام تعریب به صورت اسم و سماء درآمده است « التحقیق فى کلمات القرآن الکریم» ولى این نیز بعید به نظر مى رسد، و گواهى بر آن در دست نیست; شاهد دیگر بر این که از ماده « وسم » گرفته نشده این است که همزه « اسم» در درج کلام ساقط مى شود در حالى که اگر از ماده « وسم» بود همزه به جاى واو بود و نباید ساقط شود.
(2) . به تفاسیر مجمع البیان، جلد 1، صفحه 20; روح المعانى، جلد 1، صفحه 55 و المیزان، جلد 1، صفحه 16 مراجعه شود.
(3) . تفسیر شُبر، صفحه 38 و روح المعانى، جلد 1، صفحه 56.
(4) . سوره بقره، آیه 143.
(5) . سوره احزاب، آیه 43.
(6) . سوره نساء، آیه 29.
(7) . مجمع البیان، جلد 1، صفحه 21.
(8) . بعضى معتقداند جمله محذوف در این جا «ابتداء» (ابتدا مى کنم) بوده، و بعضى مى گویند: «استعین» (یارى مى جویم) است. البتّه در صورتى که این جمله را خداوند بیان کند ـ مانند تمام سوره هاى قرآن جز سوره حمد ـ باید به معناى اوّل باشد، ولى در خصوص سوره حمد که از زبان بندگان است مى تواند به معناى اوّل یا دوّم و یا هر دو بوده باشد، بنابراین «با» در بسم الله یا به معناى استعانت است یا به معناى مصاحبت.
(9) . سفینة البحار، جلد1، مادّه « سما».
(10) . تفسیر برهان، جلد 1، صفحه 41، حدیث 2 و 9.
(11) . همان مدرک.
(12) . بحارالانوار، جلد 73، صفحه 305 .
(13) . سفینة البحار مادّه « سما».
(14) . تفسیر برهان، جلد 1، صفحه 43، حدیث 32.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:39:00 ب.ظ ]




هر کس اعتماد بر کسی دارد

عکس و تصویر خداوندا ! هر کس اعتماد بر کسی دارد یا امید به جایی غیر تو … ...

خداوندا !
هر کس اعتماد بر کسی دارد یا امید به جایی غیر تو …

اینک اعتماد بر تو دارم و امیدم در همه کار تویی …

پس برای من آن را مقدر فرما که فرجام آن نیکوتر بود و از فتنه های گمراه کننده مرا رهایی ده !

و صلی الله علی سیدنا محمد رسول الله المصطفی و علی آله الطاهرین.


صحیفه سجادیه دعای 54

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:34:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:18:00 ب.ظ ]