بیت الزینب


تیر 1397
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          





جستجو


 



 

 

 

امیرالمؤمنین علیه السلام:

هيچ ثروتى چون عقل نیست،
و هيچ فقرى چون نادانى نيست.
هيچ ارثى چون ادب،
و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست

حکمت 54 نهج البلاغه

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-04-12] [ 11:08:00 ب.ظ ]




 

 

 

روزی که زیرِ خاک، تن ما نهان شود
وانها که کرده‌ایم یکایک عیان شود


یارب به فضل خویش ببخشای بنده را
آن دم که عازم سفر آن جهان شود

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:06:00 ب.ظ ]




 

 

 

✅صبر انقلابی یعنی چه؟

?حضرت #امام_خامنه_ای (مدظله العالی):

?صبر یعنی در میدان باقی ماندن، از میدان بیرون نرفتن!
بعضی از میدان میگریزند!بعضی نمی گریزند، اما به تدریج از میدان کناره می گیرند.
?این خلاف صبر است!
صبر یعنی پایداری کردن، در میدان ماندن ، استقامت کردن، صبر یعنی چشم به هدفهای دور و افق های دور دوختن
——

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:03:00 ب.ظ ]




✨=======================✨

سوره انعام آیه۱۱۶

?=======================?
آیه۱۱۶) وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ

==========✨✨✨========== 
آیه۱۱۶) و اگر اكثر كسانى را كه در روى زمين هستند اطاعت كنى تو را از راه خدا گمراه مى كنند، آنها تنها از گمان پيروى مى كنند و از تخمين و حدس (واهى ).

?=======================?
تفسیر آیه۱۱۶) تکیه بر معیار اکثریت
مى دانیم آیات این سوره، در مکّه نازل شد و در آن زمان مسلمانان شدیداً در اقلیت بودند، گاهى اقلیت آنها و اکثریت قاطع بت پرستان و مخالفان اسلام، ممکن بود این توهّم را براى بعضى ایجاد کند که:
اگر آئین آنها باطل و بى اساس است، چرا این همه پیرو دارند؟
و اگر ما بر حقیم، چرا این قدر کم هستیم؟!
در این آیه، براى دفع این توهّم ـ به دنبال ذکر حقانیت قرآن در آیات قبل ـ پیامبر خود را مخاطب ساخته، مى فرماید: اگر از اکثر مردمى که در روى زمین هستند پیروى کنى تو را از راه حق گمراه و منحرف خواهند ساخت ! (وَ إِنْ تُطِـعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبیلِ اللّهِ).
پس از آن، دلیل این موضوع را بیان مى کند که: علت آن این است: آنها بر اساس منطق و فکر صحیح کار نمى کنند، مى فرماید: راهنماى آنها یک مشت گمان هاى آلوده به هوا و هوس و یک مشت دروغ و فریب و تخمین است (إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاّ یَخْرُصُونَ).

 


✨=======================✨

?اکثریتِ عددى اهمیت ندارد
بر خلاف آنچه در نظر بعضى مسلّم است که اکثریت هاى عددى همواره راه صحیح را مى پیمایند، قرآن در آیات متعددى این موضوع را نفى کرده و براى اکثریتِ عددى اهمیتى قائل نیست.
در حقیقت مقیاس را اکثریتِ کیفى مى داند، نه کمّى ، دلیل این موضوع روشن است; زیرا اگر چه در جوامع کنونى براى اداره اجتماع راهى جز تکیه کردن روى اکثریت ندیده اند.
ولى نباید فراموش کرد که این موضوع ـ همان طور که گفتیم یک نوع اجبار و بن بست است ـ چرا که در جوامع مادى، براى اتخاذ تصمیم ها و تصویب قوانین، هیچ ضابطه اى که خالى از اشکال و ایراد باشد وجود ندارد، لذا بسیارى از دانشمندان با اعتراف به این حقیقت ـ که نظر اکثریت افراد اجتماع، بسیارى از اوقات اشتباه آمیز است ـ مجبور به پذیرش آن شده اند چون راه هاى دیگر، عیبش بیشتر است.
اما یک جامعه مؤمن به رسالت انبیاء براى خود هیچ گونه اجبارى در پیروى نظر اکثریت براى تصویب قوانین نمى بیند; زیرا برنامه ها و قوانین انبیاء راستین خالى از هر گونه عیب، نقص و اشتباه است، و با آنچه اکثریت جایز الخطا تصویب مى کند قابل مقایسه نیست.
یک نگاه، در چهره جهان کنونى و حکومت هائى که بر اساس اکثریت ها بنا شده و قوانین نادرست و آمیخته با هوس ها که گاهى از طرف اکثریت ها به تصویب مى رسد نشان مى دهد که: اکثریتِ عددى دردى را دوا نکرده است، بسیارى از جنگ ها را اکثریت ها تصویب کرده اند و بسیارى از مفاسد را آنها خواسته اند.
استعمارها، استثمارها، جنگ ها و خونریزى ها، آزاد شناختن مشروبات الکلى، قمار، سقط جنین، فحشاء و حتى پاره اى از اعمال شنیع که ذکر آن شرم آور است از طرف اکثریت نمایندگان بسیارى از کشورهاى به اصطلاح پیشرفته که منعکس کننده نظریه اکثریت توده مردم آنها است گواه بر این حقیقت مى باشد.
علاوه بر این آیا اکثریت اجتماعات راست مى گویند؟
آیا اکثریت امین هستند؟
آیا اکثریت از تجاوز به حقوق دیگران ـ اگر بتوانند ـ خوددارى مى کنند؟
آیا اکثریت منافع خود و دیگران را به یک چشم مى بینند؟
پاسخ این سؤالات ناگفته پیدا است، بنابراین، باید اعتراف کرد که تکیه کردن دنیاى کنونى روى اکثریت، در حقیقت یک نوع اجبار و الزام محیط است، و استخوانى است که در گلوى اجتماعات گیر کرده.
آرى، اگر مغزهاى متفکر، مصلحان دلسوز جوامع بشرى و اندیشمندان با هدف ـ که همیشه در اقلیت هستند ـ تلاش و کوشش همه جانبه اى را براى روشن ساختن توده هاى مردم انجام دهند، و جوامع انسانى به اندازه کافى رشد فکرى، اخلاقى و اجتماعى بیابند، مسلّماً نظرات چنان اکثریتى بسیار به حقیقت نزدیک خواهد بود، ولى اکثریت غیر رشید، ناآگاه و یا فاسد و منحرف و گمراه چه مشکلى را مى تواند از سر راه خود و دیگران بردارد؟
بنابراین، اکثریت، به تنهائى کافى نیست، بلکه اکثریتِ رهبرى شده مى تواند مشکلات جامعه خود را تا آنجا که در امکان بشر است حل کند.
و اگر قرآن در مورد اکثریت در آیات مختلف ایراد مى کند، شک نیست که منظورش اکثریتِ غیر رشید و رهبرى نشده است.
تفسیر نمونه)

================? 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:54:00 ب.ظ ]