بیت الزینب


شهریور 1397
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            





جستجو


 



♦️ حسام الدین آشنا: 

 

?امروز آنکه در اهواز شلیک می کرد برایش مهم نبود که هدفش فارس، عرب یا لر است. 

?خبرنگار است یا سرباز یا بسیجی یا پاسدار 

کودک نشسته بر کالسکه است یا جانباز نشسته بر ویلچر 

او فقط می دانست بودن همه این ها در کنار هم رمز بقای ایران است.او بقای ایران را نشانه رفته بود.

 

امام خمینی( ره‌):

این ملت راباترورنمی شود عقب راند.

                      صحیفه امام ج۱۵ص ۱۳۵

             

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1397-06-31] [ 04:56:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

باش تا نفرین دوزخ از تو چه سازد

که مادران سیاه پوش

داغ داران زیباترین فرزندان آفتاب و باد

هنوز از سجاده ها

سر بر نگرفته اند!

 

تسلیت به خانواده‌های داغدار حادثه تروریستی اهواز?

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:47:00 ب.ظ ]




-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-??

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 سوره شوری آیه۵ 

 

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-

آیه۵) تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ وَالْمَلَآئِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَلَآ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ 

 

  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . ??

آیه۵) نزدیك است آسمانها (بخاطر نسبتهای ناروای مشركان) از بالا متلاشی شوند و فرشتگان پیوسته تسبیح و حمد پروردگارشان را بجا می‌آورند و برای كسانی كه در زمین هستند استغفار می‌كنند؛ آگاه باشید خداوند آمرزنده و مهربان است.

 

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-

تفسیر آیه۵) در آیه بعد، مى افزاید: نزدیک است آسمان ها (به خاطر نزول این وحى بزرگ، از سوى خداوند بزرگ ـ یا ـ به خاطر نسبت هاى ناروائى که مشرکان و کفار به ذات پاک او مى دهند و بت ها را شریک او مى شمرند) از بالا متلاشى شوند (تَکادُ السَّماواتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ).

این جمله، چنان که اشاره کردیم، دو گونه تفسیر دارد که براى هر کدام شاهدى در دست است: 

✨نخست این که: در ارتباط با مسأله وحى که موضوع بحث آیات گذشته بود، باشد، و در حقیقت شبیه چیزى است که در آیه ۲۱ سوره حشر آمده: لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَل لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتِصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ: هر گاه این قرآن را بر کوهى نازل مى کردیم، به خاطر خوف خداوند خاشع و از هم شکافته مى دیدى !

آرى، این کلام خدا است که نزولش از آسمان ها لرزه بر آنها مى افکند، نزدیک است آنها را از هم متلاشى سازد، اگر بر کوه ها نازل مى شد از هم مى شکافت; چرا که سخنى است عظیم از سوى خداوندى حکیم، تنها قلب این انسان لجوج و خیره سر است که در برابر آن نرم و تسلیم نمى شود!

✨دیگر این که: نزدیک است آسمان ها به خاطر شرک و بت پرستى این مشرکان که پست ترین موجودات را هم ردیف مبدأ بزرگ عالم هستى قرار مى دهند، از هم متلاشى گردد.

تفسیر اول، متناسب آیات مورد بحث، در زمینه وحى است و تفسیر دوم، متناسب با آیه ۹٠ و ۹۱ سوره مریم مى باشد که بعد از ذکر گفتار ناهنجار کفار، که براى خدا فرزند قائل شدند، مى فرماید: تَکادُ السَّماواتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنْشَقُّ الاَرْضُ وَ تَخِرُّ الْجِبالُ هَدّاً أَنْ دَعَوْا لِلْرَّحْمنِ وَلَداً: نزدیک است آسمان ها به خاطر این سخن از هم پاره شود، و زمین بشکافد، و کوه ها به شدت فرو ریزد، چرا که آنها براى خداوند رحمن فرزندى قائل شدند . این دو تفسیر در عین حال، با هم منافاتى ندارد، و مى تواند در مفهوم آیه جمع باشد.

در این که: چگونه آسمان ها و کوه ها که موجوداتى جامدند در برابر عظمت وحى، یا گفتار ناهنجار مشرکان، ممکن است از هم بشکافند، تفسیرهاى متعددى وجود دارد، خلاصه اش چنین است:

مجموعه عالم هستى، از جماد و نبات و غیر آن، داراى یک نوع عقل و شعور است، هر چند ما آن را درک نمى کنیم، و بر همین اساس، تسبیح و حمد خدا مى گویند، و در برابر کلام او خاضع و خاشعند و این آیات و آیات سوره مریم شاهد آن است.

یا این که این تعبیر کنایه از عظمت و اهمیت مطلب است، مثل این که مى گوئیم حادثه به قدرى عظیم بود که گوئى آسمان و زمین را بر سر ما خراب کردند.

سپس در دنباله آیه مى افزاید: فرشتگان، تسبیح و حمد پروردگارشان را به جا مى آورند، و براى کسانى که در زمین هستند، استغفار مى کنند (وَ الْمَلائِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِى الأَرْضِ).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:41:00 ق.ظ ]




 

 

 

#اخرین وصیت امام حسین باامام سجاد

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1397-06-30] [ 10:05:00 ب.ظ ]




 

 

امام صادق علیه السلام:

 

آنکه برای ظلمی که به ما واردشده، اندوهگین باشد،‌ نفسش تسبیح وحزنش عبادت است

بحارالانوار ج ۴۴ ص ۲۷۸

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:59:00 ب.ظ ]




•…•…•…•…•.•✨⬛✨•.•…•…•…•…•

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 سوره شوری آیه۴ 

 

…………………………………………………..

آیه۴] لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ 

 

✨•..•…•…•…•… ⬛ …•…•…•…•…✨

آیه۴] آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست؛ و او بلندمرتبه و بزرگ است!

 

…………………………………………………..

تفسیر آیه۴

?سپس مى افزاید: آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است از آن او است، و او بلند مرتبه و با عظمت است (لَهُ ما فِى السَّماواتِ وَ ما فِى الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَلِىُّ الْعَظِیمُ).

مالکیت او، نسبت به آنچه در آسمان و زمین است، ایجاب مى کند که از مخلوقات خود و سرنوشت آنها بیگانه نباشد، بلکه به تدبیر امر آنها بپردازد، و نیازهاى آنها را از طریق وحى بر آنها نازل کند، و این سومین وصف از هفت وصف کمال او است.

 

 ?علو مقام و عظمت او، که چهارمین و پنجمین اوصاف او در این آیات است اشاره به این است که، او هیچگونه نیاز و حاجتى به اطاعت و بندگى بندگان ندارد، و اگر برنامه هائى براى آنان تنظیم کرده، و از طریق وحى فرستاده است تنها براى این است که بر بندگان جودى کند.

تفسیر نمونه]

•.•.•.•.•.•

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:56:00 ب.ظ ]




در کربلا که موج زند آب روي آب  

از قحط آب گشته بپا،هاي و هویِ آب‏

در ساحل فرات که خود مهر فاطمه است  

دارند کودکان حسين آرزویِ آب‏

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:50:00 ب.ظ ]




 

 

?بصيرت حضرت اباالفضل در روز تاسوعا و عاشورا

 

 

 

? حضرت #امام_خامنه_ای (مدظله العالی): بصیرت اباالفضل العبّاس کجاست؟همه یاران حسینی، صاحبان بصیرت بودند؛ اما او #بصیرت را بیشتر نشان داد.

 

♦در روز تاسوعا، مثل امروز عصری، وقتی که فرصتی پیدا شد که او خود را از این بلا نجات دهد؛ یعنی آمدند به او پیشنهاد تسلیم و امان‌نامه کردند و گفتند ما تو را امان میدهیم؛ چنان بر خورد جوانمردانه‌ای کرد که دشمن را پشیمان نمود. گفت: من از حسین جدا شوم!؟ وای بر شما! اف بر شما و امان‌نامه شما!

 

♦ نمونه دیگرِ بصیرت او این بود که به سه نفر از برادرانش هم که با او بودند، دستور داد که قبل از او به میدان بروند و مجاهدت کنند؛ تا این‌که به شهادت رسیدند. میدانید که آنها چهار برادر از یک مادر بودند: اباالفضل العبّاس - برادر بزرگتر - جعفر، عبداللَّه و عثمان. انسان برادرانش را در مقابل چشم خود برای حسین‌بن‌علی قربانی کند؛ به فکر مادر داغدارش هم نباشد که بگوید یکی از برادران برود تا این‌که مادرم دلخوش باشد؛ به فکر سرپرستی فرزندان صغیر خودش هم نباشد که در مدینه هستند؛ این همان بصیرت است.٧٩/١/٢۶

——

 

 

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1397-06-29] [ 12:43:00 ق.ظ ]




 

 

می رسد رزق محبّان اباعبدالله

از سر سفره ی احسان اباعبدالله

.

نکند تا به ابد پیش کسی ،دست دراز

آن که شد دست به دامان اباعبدالله

.

جای دارد که منا هم بشود قربانش

هر کسی گفت به قربان اباعبدالله

.

روز محشر نشود مضطرب و سرگردان

هر دلی بود ،پریشان اباعبدالله

.

بیخود از خود شده هرکس ز نوایی من هم

مستم از ذکر ” حسن جان ” اباعبدالله

.

ادّعا کردن ما جای خجالت دارد …

گر وهب هست مسلمان اباعبدالله

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-06-28] [ 08:34:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

 

 

 

?روضه حضرت عباس علیه السلام

 

 

 

?استاد علی اکبر #رائفی_پور 

 

 

 

 

 

✔️برای امام زمانمان عباس باشیم

 

 

 

 

 

⚫ 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:07:00 ب.ظ ]




 

 

كس پيش تو دم ز زور و بازو نزند

كو آنكه برابر تو زانو نزند؟

 

لب تشنه ز علقمه گذشتي آري

دريا كه به رودخانه ها رو نزند

 

#کربلا_روزیتون

 

⚫ 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:28:00 ب.ظ ]




 

 

امام على عليه السلام: 

 

تا جايى كه توانايى بر كار خوب داريد، خوبى كنيد؛ زيرا خوبى، [آدمى را ]از مهلكه ها و مرگهاى ناگوار نگه مى دارد

 

 

 

 

ميزان الحكمه ج7 ص299

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:22:00 ق.ظ ]




============.???.===========

 

 

 سوره شوری آیه۲۸ 

 

                        ==========

آیه۲۸) «وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنْشُرُ رَحْمَتَهُ ۚ وَهُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ»

 

                                =?=

آیه۲۸)و اوست كسى كه باران را -پس از آنكه [مردم‌] نوميد شدند- فرود مى‌آورد، و رحمت خويش را مى‌گسترد و هموست سرپرست ستوده.

 

                          ==========

تفسیر آیه۲۸) درست است که خداوند روزى را با حساب نازل مى کند، تا بندگان طغیان نکنند اما چنان نیست که آنها را محروم و ممنوع سازد، لذا در این آیه مى افزاید: او کسى است که باران نافع را بعد از آن که مردم مأیوس شدند، نازل مى کند و دامنه رحمت خویش را مى گستراند (وَ هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا وَ یَنْشُرُ رَحْمَتَهُ). 

و باید هم چنین باشد چرا که او ولىّ و سرپرستى است، شایسته ستایش (وَ هُوَ الْوَلِىُّ الْحَمِیدُ). 

این آیه در عین این که بیان نعمت و لطف پروردگار است، از آیات و نشانه هاى توحید نیز سخن مى گوید، چرا که نزول باران، نظام بسیار دقیق و حساب شده اى دارد، از موقعى که آفتاب بر اقیانوس ها مى تابد، و ذرات لطیف آب را از املاح جدا کرده و به صورت توده هاى ابر به آسمان مى فرستد، و هنگامى که قشر سرد فوقانى هوا آنها را متراکم مى سازد، و سپس بادها آنها را بر دوش خود حمل مى کنند، و بر فراز زمین هاى تشنه و خشکیده مى برند، و بر اثر برودت و فشار مخصوص هوا تبدیل به دانه هاى کوچک باران مى شود که به نرمى بر زمین نشیند، و در آن نفوذ مى کند، بى آن که ویرانى بیافریند. 

آرى، اگر این نظام را با دقت بررسى کنیم، نشانه هاى علم و قدرت خداوند در آن نمایان است. 

او ولىّ حمیدى است که نیازهاى بندگان را تأمین کرده، و آنها را مشمول الطاف خویش مى گرداند. 

 قابل توجه این که غیث ـ چنان که بسیارى از مفسران و بعضى از اهل لغت تصریح کرده اند ـ به معنى باران نافع است، در حالى که مطر به هر گونه باران گفته مى شود، خواه نافع باشد یا غیر نافع. 

و لذا به دنبال آن، جمله وَ یَنْشُرُ رَحْمَتَهُ (رحمت خود را گسترش مى دهد) آمده است. 

چه تعبیر زیبا و جامعى؟ رحمت خود را در زنده کردن زمین هاى مرده، در رویانیدن گیاهان، در شستشوى هوا، در تأمین آب آشامیدنى انسان ها و موجودات زنده دیگر، و خلاصه در تمام زمینه ها، مى گستراند. 

اگر انسان، بخواهد مفهوم این جمله قرآنى را درک کند، باید پس از نزول باران در یک ساعت آفتابى، قدم به کوه و دشت و بیابان بگذارد، و لطافت و زیبائى و طراوت را که رحمت گسترده خدا است، در همه جا مشاهده کند. 

این استفاده از واژه غیث ، شاید به خاطر آن باشد که با ماده غوث که به معنى فریادرسى است، ریشه مشترک دارد، و به همین دلیل بعضى از مفسران، تعبیر فوق را اشاره اى به هرگونه فریادرسى خداوند بعد از نومیدى ها و نشر رحمت او، دانسته اند.

 

تفسیر نمونه) 

 

                               

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:18:00 ق.ظ ]




❤?

گفت قصد جنگ ندارم ، فقط آب !

 

باور ندارید ؟ این دو دست باشد پیش شما ، فقط آب !

 

تیرهایتان به روی دیده ، فقط آب !

 

و بعد صدای حسین بلند شد ، فقط آه …

☑☑☑☑☑

 

بَر لَبِ آب نِشست و،

                 جُرعه ای بَر لَب نَزد

 

تیر بَر چَشمش نِشست، 

                   ناله ای بَر لَب نَکرد

 

تا دو دَستش را بُریدَند  

               مَشک را دَندان گِرفت

 

آتَشی چون سینه اش 

           سوزاند و حتّی تَب نَکرد

 

 

??????

#صلی_الله_علیک_یا_علمدار_ع

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:04:00 ق.ظ ]




▪مِثْلِ عبّٰاسْ كَسْي هَسْت دِلٰاوَر بٰاشَد

▪بٰاْ هَمِهْ تِشْنِگي اَشْ يٰادِ بَرٰادَر بٰاشَد

 

▪مِثْلِ عَبّٰاسْ كَسيْ هَسْت كِهْ سَقّٰا بٰاشَد

▪جِگَرِ سُوخْتِه اشْ حَسْرَتِ دَريٰا بٰاشَد

 

▪مِثْلِ عَبّٰاسْ كَسْيْ هَسْتْ اَبٰابيلْ شَوَد

▪بٰالُ و پَر سُوخْتِه ، هَمْسٰايِه جِبْريلْ شَوَد

 

▪هيچ كَس مِثْلِ اَباالْفَضْلِ وَفٰادٰار نَبُود

▪لٰايِقِ تَشْنِگيُ و اِسْمِ عَلَمْدٰار نَبُود

 

▪هَر كَسْي خْوٰاست كِهْ فَردٰا بِه شَفٰاعَتْ بِرِسَدْ

▪يٰا اَباالْفَضْلِ بِگُوييد بِه سَلٰامَتْ بِرِسَد

 

 

 

⚫فرا رسیدن تاسوعای حسینی تسلیت باد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:52:00 ق.ظ ]




 

 

 

امام على عليه السلام :

 

بايد خريد و فروش آسان و بر موازين عدل باشد، با قیمت هايى كه نه به فروشنده زيان رسانَد و نه به خريدار 

 

نهج البلاغة از نامه 53

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-06-19] [ 07:41:00 ق.ظ ]




.?.•°•?.•° ? .•° ?.•°?.•°•.?.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ  سوره صافات آیه۱۰۱

 

.?.•.•°•.•. .•.•°•.•. .•.•°•.•. .•.•°•.•.?. آیه۱۰۱} فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ … … … ?… … …?… … …? … … ..

. آیه۱۰۱} ما او [= ابراهیم‌] را به نوجوانی بردبار و صبور بشارت دادیم! .?.•.•°•.•. .•.•°•.•. .•.•°•.•. .•.•°•.•.?.

تفسیر آیه۱۰۱} ابراهیم در قربانگاه! در آیات گذشته به اینجا رسیدیم که، ابراهیم(علیه السلام) بعد از اداى رسالت خویش در بابل از آنجا هجرت کرد، و نخستین تقاضایش از پروردگار این بود که: فرزند صالحى به او عطا فرماید; زیرا تا آن روز صاحب فرزندى نشده بود. نخستین آیه مورد بحث سخن از اجابت این دعاى ابراهیم(علیه السلام) به میان آورده مى گوید: ما او را به نوجوانى حلیم، بردبار و پر استقامت بشارت دادیم (فَبَشَّرْناهُ بِغُلام حَلِیم). در واقع سه بشارت در این جمله جمع شده است: ? بشارت تولد فرزندى پسر، و بشارت رسیدن او به سنین نوجوانى، و بشارت به صفت والاى حلم. در تفسیر حَلِیم گفته اند: کسى است که در عین توانائى، در هیچ کارى قبل از وقتش شتاب نمى کند، و در کیفر مجرمان عجله اى به خرج نمى دهد. روحى بزرگ دارد و بر احساسات خویش مسلط است. راغب در مفردات مى گوید: حلم به معنى خویشتن دارى به هنگام هیجان غضب است، و از آنجا که این حالت از عقل و خرد ناشى مى شود گاه به معنى عقل و خرد نیز به کار رفته، و گر نه معنى حقیقى حلم همان است که در اول گفته شد، ضمناً از این توصیف استفاده مى شود که: خداوند بشارت بقاى این فرزند را تا زمانى داده که به سنى قابل توصیف به حلم برسد، و چنان که در آیات بعد خواهیم دید، او مقام حلیم بودن خود را به هنگام ماجراى ذبح نشان داد، همان گونه که ابراهیم(علیه السلام) نیز حلیم بودن خود را در آن هنگام، و هم در موقع آتش سوزى آشکار ساخت. قابل توجه این که: واژه حلیم پانزده مرتبه در قرآن مجید استعمال شده، و غالباً وصفى است براى خداوند جز در دو مورد که توصیفى براى ابراهیم(علیه السلام) و فرزندش در کلام خدا آمده است، و در یک مورد که توصیفى است براى شعیب(علیه السلام) از زبان دیگران. واژه غلام به عقیده بعضى: به هر کودکى قبل از رسیدن به سن جوانى گفته مى شود، و بعضى آن را به کودکى که از ده سال گذشته، و هنوز به سن بلوغ نرسیده است اطلاق کرده اند. از تعبیرات مختلفى که در لغت عرب آمده مى توان استفاده کرد: غلام حد فاصل میان طفل (کودک) و شاب (جوان) است که در زبان فارسى از آن تعبیر به نوجوان مى کنیم. تفسیر نمونه} … … … … … … …??

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:39:00 ق.ظ ]




,,اگر تو 

چاهی در خانهٔ خودت داشته باشی 

و من نیز چاه دیگری در خانه خودم.

بدیهی است که این دو چاه

جدا از یکدیگر به نظر می‌رسند.

 

اما

این چاه‌ها

ذخیرهٔ آب خود را

از یک جریان زیرزمینی

دریافت می‌کنند؛

 

و

این جریان زیرزمینی، 

در مسیر گردش خود،

با اقیانوسی دوردست مرتبط است.

 

اگر

مسیر جریانی که

آب چاه خانه‌ات را تأمین می‌کند

دنبال کنی،

 

نه تنها

به چاه من می‌رسی

بلکه با سایر چاه‌های موجود نیز

مواجه می‌شوی، 

 

و

در نهایت

به آن اقیانوس عظیم

خواهی رسید.

 

آغاز سفر

به صورت فردی است، اما 

هنگامی که سفر به پایان می‌رسد

فردیت نیز پایان می‌یابد.

 

آن گاه تنها چیزِ موجود،

تمامیّت است،

كلّ است،

مطلق است، 

یکی است،

یا هر چه که آن را می‌نامید.

 

لذا 

در نقطهٔ آغاز سفر

تو جدا هستی و

من هم جدا هستم، اما در مقصد،

در نقطه غایی،

نه تو هستی و نه من,,

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-06-13] [ 01:32:00 ق.ظ ]




☘?

#خدایا!

تنها

ر

ها

یم

نکن... ?

 

?"رَبِّ لا تَذَرْنی فَرْداً

 

? انبیاء؛ آیه89

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-06-12] [ 05:59:00 ب.ظ ]




#️فرهنگ_سخنان_امام_حسین(ع)?

 

?شیعه و شیعیان

?ارزش کار فکری، عقیدتی برای شیعیان

 

درست است که پوشاندن برهنه یا سیر کردن گرسنه از شیعیان، ثواب بزرگ دارد، اما از دیدگاه? #امام_حسین(ع) کار فکری، عقیدتی کردن برای شیعیان از همه کارها بیشتر پاداش دارد.????

 

? #امام_حسین(ع) فرمود:

»کدام یک بر تو خوشیاند و دوست داشتنی است؟

  نجات آن مسکین و ناتوانی که فردی قصد کشتن آن را کرده است؟ 

 

و یا نجات آن مومن از شیعیان ما که فردی دشنام دهنده و بی دین، قصد انحراف فکر و دل او را دارد؟ 

 

اگر تو راه را بر او بازگشایی تا با دلیل و برهان الهی بتواند آن فرد بی دین و فرومایه را در هم بشکند و به شبهات او پاسخ دهد؟ آری، اگر این فرد را از دست آن دشمن دشنام دهنده نجات دهی ارزشمند تر است

 

 که خدای بزرگ می فرماید:

“و کسی که آن فرد را زنده کند گویا همه انسان ها را زندا کرده است”

 

 پس آنکس که فکرش را زنده می سازی و از کفر به سوی ایمان سوق می دهی گویا همه انساها را زنده کرده ای پیش از آنکه با شمشیرهای آهنی کشته شوند.»

 

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 

?فرهنگ سخنان امام حسین(ع)، محمد دشتی، ص477

 

        

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:56:00 ب.ظ ]




 

 

 

امام على عليه السلام: 

 

هرگاه خشم گرفتى مگذار اوج بگيرد

إذا طِرتَ فَقَعْ شَكِيرا 

 

 

 

غررالحكم حدیث 2340 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:53:00 ب.ظ ]




??.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.??

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 سوره احقاف آیه۱۵ 

 

?………………………………………….?

آیه۱۵} وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِيٓ أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِيٓ أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِيٓ إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ

 

.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.

آیه۱۵} ما به انسان توصیه كردیم كه به پدر و مادرش نیكی كند، مادرش او را با ناراحتی حمل می‌كند و با ناراحتی بر زمین می‌گذارد؛ و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است؛ تا زمانی كه به كمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگی بالغ گردد می‌گوید: «پروردگارا! مرا توفیق ده تا شكر نعمتی را كه به من و پدر و مادرم دادی بجا آورم و كار شایسته‌ای انجام دهم كه از آن خشنود باشی، و فرزندان مرا صالح گردان؛ من به سوی تو بازمی‌گردم و توبه می‌كنم، و من از مسلمانانم!»

?………………………………………….?

 

تفسیر آیه۱۵} اى انسان! به مادر و پدر نیکى کن!

این آیات و آیات آینده، در حقیقت توضیحى است درباره دو گروه ظالم و محسن که در آیات قبل، به سرنوشت آنها اجمالاً اشاره شده است.

نخست، به وضع نیکوکاران پرداخته، و از مسأله نیکى به پدر و مادر و شکر زحمات آنها، که مقدمه اى است براى شکر پروردگار، شروع مى کند، مى فرماید: ما انسان را توصیه کردیم که درباره پدر و مادرش نیکى کند (وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ إِحْساناً).

 وصیت و توصیه به معنى مطلق سفارش است، و مفهوم آن منحصر به سفارش هاى مربوط به ما بعد از مرگ نیست، لذا جمعى در اینجا آن را به معنى امر و دستور و فرمان ، تفسیر کرده اند.

پس از آن، به دلیل لزوم حق شناسى در برابر مادر پرداخته، مى گوید: مادر، او را با اکراه و ناراحتى حمل مى کند، و با ناراحتى بر زمین مى گذارد، و دوران حمل و از شیر باز گرفتنش سى ماه است (حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً).

 مادر در طول این سى ماه، بزرگ ترین ایثار و فداکارى را در مورد فرزندش انجام مى دهد.

از نخستین روزهاى انعقاد نطفه، حالت مادر دگرگون مى شود، و ناراحتى ها پشت سر یکدیگر مى آید، حالتى که، حالت ویار نامیده مى شود، و یکى از سخت ترین حالات مادر است روى مى دهد، و پزشکان مى گویند: بر اثر کمبودهائى است که در جسم مادر به خاطر ایثار به فرزند رخ مى دهد.

هر قدر جنین رشد و نمو بیشتر مى کند، مواد بیشترى از شیره جان مادر مى گیرد، و حتى روى استخوان هاى او و اعصابش اثر مى گذارد، گاه خواب و خوراک و استراحت و آرامش را از او مى گیرد، و در آخر دوران حمل، راه رفتن و حتى نشست و برخاست براى او مشکل مى شود، اما با صبر و حوصله تمام، و به عشق فرزندى که به زودى چشم به دنیا مى گشاید، و بر روى مادر لبخند مى زند، تمام این ناملائمات را تحمل مى کند.

دوران وضع حمل، که یکى از سخت ترین لحظات زندگى مادر است، فرا مى رسد تا آنجا که گاه مادر جان خود را بر سر فرزند مى نهد.

به هر حال، بار سنگینش را بر زمین گذارده، دوران سخت دیگرى شروع مى شود، دوران مراقبت دائم و شبانه روزى از فرزند، دورانى که باید به تمام نیازهاى کودکى پاسخ گوید، که هیچ گونه قدرت بر بیان نیازهاى خود ندارد، اگر دردى دارد، نمى تواند محل درد را تعیین کند، و اگر ناراحتى از گرسنگى و تشنگى و گرما و سرما دارد، قادر به بیان آن نیست، جز این که ناله سر دهد و اشک ریزد، و مادر باید با کنجکاوى و صبر و حوصله تمام، یک یک این نیازها را تشخیص دهد و برآورده کند.

نظافت فرزند در این دوران، مشکلى است طاقت فرسا، و تأمین غذاى او که از شیره جان مادر گرفته مى شود، ایثارى است بزرگ.

بیمارى هاى مختلفى که در این دوران، دامان نوزاد را مى گیرد و مادر باید با شکیبائى فوق العاده به مقابله با آنها برخیزد، مشکل دیگرى است.

این که قرآن در اینجا تنها از ناراحتى هاى مادر سخن به میان آورده، و سخنى از پدر در میان نیست، نه بخاطر عدم اهمیت آن است; چرا که پدر نیز در بسیارى از این مشکلات، شریک مادر است، ولى چون مادر سهم بیشترى دارد بیشتر روى او تکیه شده است.

?………………………………………….?

ادامه تفسیر:?

 

در اینجا این سؤال مطرح مى شود که در آیه ۲۳۳ سوره بقره دوران شیرخوارگى دو سال کامل (۲۴ ماه) ذکر شده: وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ یُتِمَّ الرَّضاعَة: مادران، فرزندان خود را دو سال تمام شیر مى دهند، (این) براى کسى است که بخواهد دوران شیرخوارگى را تکمیل کند .

در حالى که در آیه مورد بحث، مجموع دوران حمل و شیرخوارگى فقط سى ماه ذکر شده، مگر ممکن است دوران حمل شش ماه باشد؟

فقهاء و مفسران، با الهام از روایات اسلامى در پاسخ گفته اند: آرى، حداقل دوران حمل، ۶ ماه و حداکثر دوران مفید رضاع ۲۴ ماه است، حتى از جمعى از پزشکان پیشین، همچون جالینوس و ابن سینا نقل شده که گفته اند: خود با چشم شاهد چنین امرى بوده اند که فرزندى بعد از شش ماه به دنیا آمده است.

ضمناً از این تعبیر قرآنى، مى توان استفاده کرد که هر قدر از مقدار حمل کاسته شود، باید بر مقدار دوران شیرخوارى افزود، به گونه اى که مجموعا ۳٠ ماه تمام را شامل گردد، از ابن عباس نیز نقل شده که هر گاه، دوران باردارى زن ۹ ماه باشد باید ۲۱ ماه فرزند را شیر دهد، و اگر حمل ۶ ماه باشد باید ۲۴ ماه شیر دهد.

قانون طبیعى نیز همین را ایجاب مى کند، چرا که کمبودهاى دوران حمل ،در دوران شیرخوارگى باید جبران گردد.

سپس، مى افزاید: حیات انسان، همچنان ادامه مى یابد تا زمانى که به کمال قدرت و نیروى جسمانى رسد، و به مرز چهل سالگى وارد گردد (حَتّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً).

 بعضى از مفسران، بلوغ اشد (رسیدن به مرحله توانائى جسمى و عقلى) را با رسیدن چهل سالگى هماهنگ، و براى تأکید مى دانند، ولى ظاهر این است که بلوغ اشد اشاره به بلوغ جسمانى ، و رسیدن به اربعین سنة (چهل سالگى) اشاره به بلوغ فکرى و عقلانى است; چرا که معروف است: انسان غالباً در چهل سالگى به مرحله کمال عقل مى رسد، و گفته اند: غالب انبیاء در چهل سالگى مبعوث به نبوت شدند.

ضمناً در این که سن بلوغ قدرت جسمانى، چه سنى است؟ در آن نیز گفتگو است، بعضى همان سن معروف بلوغ را مى دانند که در آیه ۳۴ اسراء در مورد یتیمان نیز به آن اشاره شده، در حالى که در بعضى از روایات تصریح شده که سن هیجده سالگى است.

البته مانعى ندارد، که این تعبیر در موارد مختلف، معانى متفاوتى دهد که با قرائن روشن مى شود.

?در حدیثى آمده است: اِنَّ الشَّیْطانَ یَجُرُّ یَدَهُ عَلى وَجْهِ مَنْ زادَ عَلَى الاَرْبَعِیْنَ وَ لَمْ یَتُبْ، وَ یَقُولُ بِأَبِی وَجْهٌ لایُفْلَحُ!: شیطان دستش را به صورت کسانى که به چهل سالگى برسند و از گناه توبه نکنند، مى کشد و مى گوید: پدرم فداى چهره اى باد که هرگز رستگار نمى شود ! (و در جبین این انسان نور رستگارى نیست!).

*از ابن عباس نیز نقل شده: مَنْ بَلَغَ الْأَرْبَعِیْنَ وَ لَمْ یَغْلِبْ خَیْرُهُ شَرَّهُ فَلْیَتَجَهَّزْ اِلَى النّارِ!: هر کس چهل سال بر او بگذرد و نیکى او بر بدیش غالب نشود آماده آتش جهنم گردد!

به هر حال، قرآن به دنباله این سخن مى افزاید: این انسان لایق و با ایمان، هنگامى که به چهل سالگى رسید، سه چیز را از خدا تقاضا مى کند:

? نخست مى گوید: پروردگارا! به من الهام ده، و توفیق بخش تا شکر نعمتى را که به من و پدر و مادرم ارزانى داشتى به جا آورم (قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلى والِدَیَّ).

این تعبیر، نشان مى دهد که انسانِ با ایمان، در چنین سن و سالى، هم از عمق و وسعت نعمت هاى خدا بر او، آگاه مى گردد، و هم از خدماتى که پدر و مادر به او کرده، که تا به این حد رسیده; چرا که در این سن و سال، معمولاً خودش پدر یا مادر مى شود، و زحمات طاقت فرسا و ایثارگرانه آن دو را با چشم خود مى بیند، و بى اختیار به یاد آنها مى افتد، و به جاى آنها در پیشگاه خدا شکرگزارى مى کند.

 

?در دومین تقاضا عرضه مى دارد: خداوندا! به من توفیق ده تا عمل صالح به جا آورم، عملى که تو از آن خشنود باشى (وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:51:00 ب.ظ ]




 

امام على عليه السلام: 

 

خود را رسوا مسازيد، تا خشمتان را فرو نشانيد. اگر نادانى با شما نادانى كرد، بردبارىِ شما بايد آن را فرا بگيرد 

 

 

 

غررالحكم حدیث 10240

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-06-06] [ 08:25:00 ب.ظ ]




✨.<><><><><><><><><><><>.✨

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 سوره عصر آیه۳

 

… … … … … … … … … … … … … … … 

آیه۳) إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ 

 

.<><><><><><><><><><><><><>.

آیه۳) مگر كسانی كه ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند، و یكدیگر را به حق سفارش كرده و یكدیگر را به شكیبایی و استقامت توصیه نموده‌اند!

 

… … … … … … … … … … … … … … …

تفسیر آیه۳)

آرى، تنها یک راه براى جلوگیرى از این خسران عظیم و زیان قهرى و اجبارى وجود دارد، فقط یک راه که در آخرین آیه این سوره به آن اشاره شده است، مى فرماید: مگر کسانى که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، و یکدیگر را به طرفدارى و انجام حق سفارش کردند، و یکدیگر را به صبر و استقامت توصیه نمودند (إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ).

و به تعبیر دیگر، چیزى که مى تواند جلو این زیان بزرگ را بگیرد و آن را به منفعت و سودى عظیم مبدل کند، آن است که در برابر از دست دادن این سرمایه، سرمایه اى گران بهاتر و ارزشمندتر به دست آورد، که نه تنها جاى خالى آن سرمایه پر شود، بلکه ده ها و صدها و هزاران بار از آن بیشتر و بهتر باشد.

?هر نفسى که انسان مى زند، یک گام به مرگ نزدیک تر مى شود، چنان که امیرمؤمنان على(علیه السلام) در آن عبارت نورانیش فرمود: نَفَسُ الْمَرْءِ خُطاهُ إِلى أَجَلِهِ: نفس هاى انسان گام هاى او به سوى مرگ است.

بنابراین، هر ضربانى که قلب انسان مى زند، او را یک قدم به پایان عمر نزدیک تر مى سازد، و به این ترتیب، باید در برابر این زیان قطعى کارى کرد، که جاى خالى پر شود.

*گروهى، سرمایه هاى نفیس عمر و زندگى را از دست مى دهند و در برابر آن مالى مختصر یا بسیار، خانه اى محقر یا کاخى زیبا، فراهم مى سازند.

*گروهى، تمام این سرمایه را براى رسیدن به مقامى از دست مى دهند.

*و گروه هائى، آن را در مسیر عیش و نوش و لذات زودگذر مادى.

مسلماً، هیچ یک از اینها نمى تواند بهاى آن سرمایه عظیم باشد، بهاى آن فقط و فقط رضاى خدا و مقام قرب او است.

?یا همان گونه که امیرمؤمنان على(علیه السلام) فرموده: إِنَّهُ لَیْسَ لاِ َنْفُسِکُمْ ثَمَنٌ إِلاَّ الْجَنَّةَ فَلا تَبِیعُوها إِلاّ بِها: براى وجود شما، بها و قیمتى جز بهشت نیست، مبادا آن را به کمتر از آن بفروشید.

?و یا همان گونه که در دعاى ماه رجب از امام صادق(علیه السلام) آمده است: خابَ الْوافِدُونَ عَلى غَیْرِکَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلاّ لَکَ: آنها که بر غیر تو وارد شوند، مأیوس خواهند شد، و آنها که به سراغ غیر تو آیند، زیانکارند!

و بى جهت نیست که، یکى از نام هاى قیامت یوم التغابن است، همان گونه که در آیه ۹ سوره تغابن آمده است: ذلِکَ یَوْمُ التَّغابُن: آن روز معلوم مى شود چه کسانى مغبون شده و زیان کرده اند .

حسن مطلب، و لطف مسأله، اینجا است که: از *یکسو، خریدارِ سرمایه هاىِ وجود انسان، خداوند بزرگ است: إِنَّ اللّه اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنین…

*از سوى دیگر، سرمایه هاى کم را نیز خریدارى مى کند: فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة خَیْراً یَرَه.

*و از سوى سوم، بهاى عظیم در برابر آن مى پردازد، و گاه ده برابر و گاه تا هفتصد برابر و گاه بیشتر فی کُلِّ سُنْبُلَة مِائَةُ حَبَّة وَ اللّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاء و همان گونه که در دعا وارد شده است: یا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسِیرَ وَ یَعْفُو عَنِ الْکَثِیرِ: اى خدائى که حسنات کم را مى پذیرى و گناهان بسیار را مى بخشى.

*و از سوى چهارم، با این که تمام سرمایه ها را خودش در اختیار گذاشته، آن قدر بزرگوار است که برمى گردد و همان ها را با گران ترین قیمت خریدارى مى کند!

تفسیرنمونه) 

<

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:21:00 ب.ظ ]




,,درخواب برای ابراهیم آگاهی آمد که ابراهیم اسماعیلت را قربانی کن. اول فکر کرد آگاهی منفی است ولی دید چند شب پیاپی این آگاهی آمد که قربانی کن و به این باور رسید که باید اسماعیل را قربانی کنم. گفت خدایا خودت قربانیش کن.⭐️⭐️

گفتند : خودت باید اینکار را بکنی. بعد گفتند: با تمام اشتیاقت باید او را به قربانگاه ببری .

. در این مسیر شک ها و تردید ها و وسواس به او حمله کرد. شیطان مدام وسوسه میکرد که قربانی نکن.و او سعی میکرد با حرکت در پناه خدا ( اعوذ باالله) شیطان را از خودش دور کند.

ابراهیم باید بود واقعا بالاترین وابستگیش را قربانی میکرد آنهم نه فقط با گفتن ، بلکه با رفتن به قربانگاه. خیلی از دغدغه های زمینی نمیگذاشتند که او به قربانگاه برود.

زن و خانواده، مال، راحتی، شیرینی زندگی، ( اموالکم و اولادکم) . در طول مسیر به شیطان سنگ میزد. به شیطان درون خودش به وسوسه های درون خودش. به وابستگیهای درون خودش.

بالاخره به نوک کوه ( در سرزمین موریا) رسید و گفت این اسماعیل و اینهم چاقو. ولی گفته میشد که خودت باید قربانی کنی. چاقو کار نمیکرد. به او گفتند محکم بکش. و در نهایت ابراهیم چاقو را محکم بر گلوی پسرش کشید و اسماعیلش را قربانی کرد.

وابستگی او نسبت به فرزند از بین رفت. بعد گفته شد و حالا جشن قربانی کردن را بگیر. جشن قربانی کردن وابستگیهات، نیازمندیهات، و سپس گوسفند نازل شد.

به او گفته شد گوسفند را بکش و به میمنت این عید که عید قربان و عید قطع وابستگیهاست جشن بگیر و در این جشن مسکینان را هم دعوت کن او از گوسفند به آنان بخوران.

در حالیکه خیلی از مردم تصور میکنند که قربانی کردن گوسفند یعنی ریختن خون و این باوری منفی است. 

خون حیوانی را بریزم برای زیارت، برای گرفتن حاجات زمینی، و سپس خون را به سر در منزل ، به ماشین، جلوی پای مسافر و …. بمالم اینها همه آلودگی به همراه داره چون هدف هدف منفی است و بدور ازا آگاهی مثبت .

فلسفه گوسفند فلسفه جشن و اطعام بوده نه فلسفه خون. یعنی میخواهم جشنی بگیرم قربانی بکنم و این قربانی را بین مسکینان پخش کنم و به نوعی از بار حسرت در دنیای حسرت بکاهم.

دوستان بین کادو و پیشکش یک فرقی وجود دارد . کادو در واقع چیزی است که میتوان به هر دلیلی آنرا پس گرفت. در حالیکه پیشکش پس گرفتنی نیست یعنی اگر اهدا شد دیگه تمام است ونمیتوان آنراپس گرفت,,,

تیکهای شخصیتی ما پیشکش هایی هستند به بارگاه الهی. چون اگر من مغرور باشم، و منیت داشته باشم آیا میتوانم در مرحله الست بلی بگویم؟؟⭐️⭐️

پس باید وابستگیهای وجود را پیشکش کرد. راحت طلبیم، زود رنجیم، تنبلیم، بیتفاوتیم، حسودیم، بیغیرتیم، بی انگیزه بودنم، خساستم، پرخاشگریم، بدبینیم، دلسوزی بیش از حدم، دیکتاتوریم، تمایل به قضاوتم، جاه طلبیم، انحصار طلبیم,,,,,,

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1397-06-01] [ 08:55:00 ق.ظ ]