بیت الزینب


آذر 1397
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30





جستجو


 



#روایتگری

 

✅ هوای زیارت امام رضا (ع) داشتم

 

? هر چه اصرار کردم با هم برویم مشهد، قبول نکرد و گفت: خیلی دوست دارم بیام، ولی همون سفر قبلی هم که قسمت شد خدا رو شکر. این بار قصد کردم برم کربلا ، زیارت امام حسین (ع). وقتی شهید شد هنوز یاد حرفش بودم. 

 

?غصه ام بود که نتوانست برود کربلا، اما وقتی وصیت نامه اش را دیدم، دلم آرام گرفت. توی وصیت نامه اش نوشته بود موفق نشدم قبر شش گوشه را زیارت کنم؛ اما توفیق نصیبم شد که خود آقا اباعبدالله علیه السلام را زیارت کنم.

 

 

 

#شهید_سید_زین_العابدین_نبوی 

 

➕ 

┄┅═══✼???✼═══┅┄

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-09-07] [ 07:25:00 ب.ظ ]




 

 

 

? … و جبهه ای به نام اندیمشک

 

▫️ چهارم آذر ماه سال ۱۳۶۵ روزی که ایران برای مظلومیت اندیمشک گریست، روزی که حماسه مقاومت را مردم اندیمشک رقم زدند.

 

… و آن روز در شهر چه خبر بود. 

بوی خون، باروت، دود حاصل از سوختن مغازه و خانه و درختان، مشام هر رهگذری را می آزرد.

در ایستگاه و میدان راه آهن، خون رزمندگانی که در حال تهیه بلیط، صف بسته بودند، کف پیاده روها را سرخ کرده بود. 

پس از بمباران راه آهن اندیمشک، مردمی که برای کمک به مجروحین و انتقال شهدا به سمت راه آهن هجوم برده بودند، مجدد توسط هواپیماهای بعثی بمباران و مردم را به خاک و خون کشیدند.

 

۱۰۰ دقیقه بمباران و به رگبار بستن مردم، طولانی ترین بمباران یک شهر بعد از جنگ جهانی دوم را رقم زد.

 

بمباران ایستگاه و میدان راه آهن اندیمشک، توسط ۵۴ هواپیمای ارتش بعثی صدام، قلب وطنم را لرزاند، اما حماسه‌ی مقاومت مردم، اندیمشک را چون دماوند استوار و چون باران بهاری پر مهر نگه داشت.

 

#اندیمشک، #چهارم_آذر_۱۳۶۵، #میدان_راه_آهن و #ایستگاه_راه_آهن اندیمشک، بخشی از هویت و شناسنامه ایران ماست، این هویت ارزشمند همانند تاریخ شکوهمند ایران هرگز محدود نمی شود. 

پس در کنار هم، یاد و خاطره شهدای چهارم آذر را گرامی میداریم.

 

 

➕ 

┄┅═══✼???✼═══┅┄

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:22:00 ب.ظ ]




 

 

 

امام صادق عليه السلام: 

 

بدهی خود را کم کنید! كه كم قرض داشتن، عمر را زياد مى كند 

خَفِّفُوا الدَّيْنَ، فَإِنَّ فِي خِفَّةِ الدَّيْنِ زِيَادَةُ الْعُمُر

 

الأمالي (للطوسي)، صفحه 667

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:19:00 ب.ظ ]




•••▫•?•▫•••••?•••••▫•?•▫•••

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

سوره مائده آیه۳

 

▫… … … … … … … … … … … … … …▫

آیه۳) حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَآ أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَٰلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ 

 

•••••••••••••••••••???••••••••••••••••••

آیه۳) گوشت مردار، و خون، و گوشت خوك، و حیواناتی كه به غیر نام خدا ذبح شوند، و حیوانات خفه‌شده، و به زجر كشته شده، و آنها كه بر اثر پرت‌شدن از بلندی بمیرند، و آنها كه به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده -مگر آنكه (بموقع به آن حیوان برسید، و) آن را سرببرید- و حیواناتی كه روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح می‌شوند، (همه) بر شما حرام شده است؛ و (همچنین) قسمت كردن گوشت حیوان به وسیله چوبه‌های تیر مخصوص بخت آزمایی؛ تمام این اعمال، فسق و گناه است -امروز، كافران از (زوال) آیین شما، مأیوس شدند؛ بنابر این، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را كامل كردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم- امّا آنها كه در حال گرسنگی، دستشان به غذای دیگری نرسد، و متمایل به گناه نباشند، (مانعی ندارد كه از گوشتهای ممنوع بخورند؛) خداوند، آمرزنده و مهربان است.

 

▫… … … … … … … … … … … … … …▫

تفسیر آیه۳) خوردنى هاى حرام

در آغاز این سوره، اشاره به حلال بودن گوشت چهار پایان به استثناى آنچه بعداً خواهد آمد، شده بود، آیه مورد بحث، در حقیقت همان استثناهائى است که وعده داده شده.

در این آیه حکم به تحریم یازده چیز شده است که بعضى از آنها در آیات دیگر قرآن نیز بیان گردیده، و تکرار آن جنبه تأکید دارد.

?۱ ـ نخست مى فرماید: مردار بر شما حرام شده است (حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ).

?۲ ـ همچنین خون (وَ الدَّمُ).

?۳ ـ و گوشت خوک (وَ لَحْمُ الْخِنْزیرِ).

?۴ ـ و حیواناتى که طبق سنت جاهلیت به نام بت ها و اصولاً به غیر نام خدا ذبح شوند (وَ ما أُهِلَّ لِغَیْرِ اللّهِ بِهِ).

?۵ ـ و نیز حیواناتى که خفه شده باشند حرامند (وَ الْمُنْخَنِقَةُ).

خواه به خودى خود، یا به وسیله دام، و خواه به وسیله انسان این کار انجام گردد، چنان که در زمان جاهلیت معمول بوده که گاهى حیوان را در میان دو چوب یا در میان دو شاخه درخت سخت مى فشردند تا بمیرد و از گوشتش استفاده کنند.

در بعضى از روایات نقل شده که: مجوس مخصوصاً مقیّد بودند حیوانات را از طریق خفه کردن بکشند، سپس از گوشتشان استفاده کنند، بنابراین ممکن است آیه ناظر به وضع آنها نیز باشد.

?۶ ـ و حیواناتى که با شکنجه و ضرب، جان بسپارند و یا به بیمارى از دنیا بروند (وَ الْمَوْقُوذَةُ).

در تفسیر قرطبى نقل شده: در میان عرب معمول بود که بعضى از حیوانات را به خاطر بت ها آن قدر مى زدند تا بمیرد و آن را یک نوع عبادت مى دانستند!

?۷ ـ و حیواناتى که بر اثر پرت شدن از بلندى بمیرند (وَ الْمُتَرَدِّیَةُ).

?۸ ـ و حیواناتى که به ضرب شاخ مرده باشند (وَ النَّطیحَةُ).

?۹ ـ و حیواناتى که به وسیله حمله درندگان کشته شوند (وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ).

ممکن است یکى از فلسفه هاى تحریم این پنج نوع از گوشت هاى حیوانات آن باشد که خون به قدر کافى از آنها بیرون نمى رود; زیرا تا زمانى که رگ هاى اصلى گردن بریده نشود، خون به قدر کافى بیرون نخواهد ریخت، و مى دانیم خون مرکز انواع میکروب ها است و با مردن حیوان، قبل از هر چیز، خون عفونت پیدا مى کند.

و به تعبیر دیگر، این چنین گوشت ها یک نوع مسمومیت دارند و جزء گوشت هاى سالم محسوب نخواهند شد، مخصوصاً اگر حیوان بر اثر شکنجه، یا بیمارى و یا تعقیب حیوان درنده اى بمیرد، مسمومیت بیشترى خواهد داشت.

به علاوه جنبه معنوى ذبح که با ذکر نام خدا و رو به قبله بودن حاصل مى شود در هیچ یک از اینها نیست.

 

ادامه تفسیر:?

ولى اگر قبل از آن که این حیوانات جان بسپرند به آنها برسند، با آداب اسلامى آنها را سر ببرند و خون به قدر کافى از آنها بیرون بریزد، حلال خواهند بود و لذا به دنبال تحریم موارد فوق مى فرماید: مگر آن که به موقع و با شرایط آن را ذبح کنید (إِلاّ ما ذَکَّیْتُمْ).

بعضى از مفسران احتمال داده اند: این استثناء تنها به قسم اخیر یعنى وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ بر مى گردد.

ولى اکثر مفسران معتقدند: به تمام اقسام بر مى گردد، و این نظر به حقیقت نزدیک تر است.

?۱٠ ـ در زمان جاهلیت، بت پرستان سنگ هائى در اطراف کعبه نصب کرده بودند که شکل و صورت خاصى نداشت، آنها را نُصب مى نامیدند، در مقابل آنها قربانى مى کردند و خون قربانى را به آنها مى مالیدند، و فرق آنها با بت، این بود که بت ها همواره داراى اشکال و صور خاصى بودند، اما نُصب چنین نبودند، قرآن در آیه فوق، این گونه گوشت ها را تحریم کرده، مى گوید: و آنچه در برابر یا روى نصب ذبح شوند (وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ).

روشن است: تحریم این نوع گوشت جنبه اخلاقى و معنوى دارد، نه جنبه مادّى و جسمانى، و در واقع یکى از اقسام ما أُهِلَّ لِغَیْرِ اللّهِ بِهِ مى باشد، که به خاطر رواجش در میان عرب جاهلى، به آن تصریح شده است.

?۱۱ ـ نوع دیگرى از حیواناتى که تحریم آن در آیه فوق آمده، آنها است که به صورت بخت آزمائى ذبح و تقسیم مى گردیده و آن چنین بوده که:

ده نفر با هم شرط بندى مى کردند، حیوانى را خریدارى و ذبح نموده، سپس ده چوبه تیر که روى هفت عدد از آنها عنوان برنده و سه عدد عنوان بازنده ثبت شده بود، در کیسه مخصوصى مى ریختند و به صورت قرعه کشى آنها را به نام یک یک از آن ده نفر بیرون مى آوردند، هفت چوبه برنده به نام هر کس مى افتاد سهمى از گوشت بر مى داشت، و چیزى در برابر آن نمى پرداخت، ولى آن سه نفر که تیرهاى بازنده را دریافت داشته بودند، باید هر کدام یک سوم قیمت حیوان را بپردازند، بدون این که سهمى از گوشت داشته باشند.

این چوبه هاى تیر را ازلام جمع زلم (بر وزن قلم) مى نامیدند، اسلام خوردن این گوشت ها را تحریم کرد، نه به خاطر این که اصل گوشت حرام بوده باشد، بلکه به خاطر این که جنبه قمار و بخت آزمائى دارد، مى فرماید: و آنچه را به وسیله چوب هاى مخصوصى بخت آزمائى قسمت مى کنید (وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالأَزْلامِ).

روشن است: تحریم قمار و مانند آن اختصاص به گوشت حیوانات ندارد، بلکه در هر چیز انجام گیرد ممنوع است و تمام زیان هاى فعالیت هاى حساب نشده اجتماعى و برنامه هاى خرافى در آن جمع مى باشد.

و در پایان براى تأکید بیشتر روى تحریم آنها مى فرماید: تمام این اعمال فسق است و خروج از اطاعت پروردگار (ذلِکُمْ فِسْقٌ).

بعد از بیان احکام فوق، دو جمله پرمعنى در آیه مورد بحث به چشم مى خورد، نخست مى گوید:

✨امروز کافران از دین شما مأیوس شدند، بنابراین از آنها نترسید و تنها از (مخالفت) من بترسید (الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ).

سپس مى فرماید: امروز دین و آئین شما را کامل کردم، و نعمت خود را بر شما تمام نمودم، و اسلام را به عنوان آئین شما پذیرفتم (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الإِسْلامَ دیناً).

و در پایان آیه بار دیگر به مسائل مربوط به گوشت هاى حرام بازگشته، و حکم صورت اضطرار را بیان کرده، مى گوید: کسانى که به هنگام گرسنگى ناگزیر از خوردن گوشت هاى حرام شوند در حالى که تمایل به گناه نداشته باشند خوردن آن براى آنها حلال است; زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است (فَمَنِ اضْطُرَّ فی مَخْمَصَة غَیْرَ مُتَجانِف لاِ ِثْم فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ).

و به هنگام ضرورت بندگان خود را به مشقت نمى افکند و آنها را کیفر نمى دهد.

 مَخْمَصَه از ماده خَمْص (بر وزن لمس) به معنى فرورفتگى است، و به معنى گرسنگى شدید که باعث فرورفتگى شکم مى شود نیز آمده است خواه به هنگام قحطى باشد یا به هنگام گرفتارى شخصى.

 غَیْرَ مُتَجانِف لاِ ِثْم به معنى آن است که تمایل به گناه نداشته باشد، که یا به عنوان تأکید مفهوم اضطرار آمده.

یا به منظور آن است که به هنگام ضرورت زیاده روى در خوردن گوشت حرام نکند، و آن را حلال نشمرد.

یا آن که مقدمات اضطرار را خودش فراهم نساخته باشد.

و یا آن که در سفرى که براى انجام کار حرامى در پیش گرفته، گرفتار چنان ضرورتى نشود.

ممکن است همه این معانى از این عبارت منظور باشد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:12:00 ب.ظ ]