بیت الزینب


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





جستجو


 



کدامین قلپ میتواند مظلوم ترین چهره تاریخ را معرفی می کند؟ کیست که بتواند بیش از هزار سال غیبت عشق و محبت و اضطرار را بیان کند؟ 

 

کیست که مضطر اولاد آدم را بشناسد؟

همان که غم فراموشی و تنهایی و اضطرار خود را بر دل دارد، اوست مضطر واقعی.

✨?✨
مولای من! تو باید بیایی و بگویی انتظار یعنی چه؟ ای عزیز! بی تو اینهمه محنت را با که تقسیم کنیم؟!
جز اندکی، عشق به تو را باور ندارند، ای مهربان! سخت ترین غربتها از آن توست،
ای مهربان! خود شاهد غربتت بوده ام، مظلومیتت را حس کرده ام، دیده ام دلهای سردی را که حتی به اندازه جرعه ای آب تشنه تو نیستند،


… و تو ای مسلمان کجاست آن امانتت؟! همان تعهدی که کوهها و زمین و آسمان تحمل برداشتن آن را نداشت و تو بلی گفتی…
او کجاست؟! او را بخوان و از خدا بخواه!


او اکنون منتظر #بیداری من و شماست، به خود بیاییم، #غفلت کافی است!


آیا از خود پرسیده ایم که او این سالها چرا منتظر است و ما اکنون اجر رسالت را چگونه داده ایم؟! با #گناه، با “غفلت” یا با “بی تفاوتی"؟!

??کربلای ما اینجاست. عاشورا اکنون است! حسین ما مهدی فاطمه است!
ما که دم از عشق حسین می زنیم با مهدیش چه کرده ایم؟

 


پرده های ضخیم گناه را از قلبمان کنار بزنیم تا در برابر تابش این خورشید عالم تاب، یخ جهل و غفلت وجودمان آب بشود و اهل صفا و پاکی شویم.
بیاییم عشق را باور کنیم و سر در مقدمش بگذاریم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1396-11-27] [ 02:38:00 ب.ظ ]




?امام صادق علیه السلام:?
و قَد سُئلَ عَمّا يَقولُهُ النّاسُ : عَورَةُ المُؤمِنَ عَلَى المُؤمِنِ حَرامٌ ـ: لَيسَ حَيثُ تَذهَبُ ، إنَّما عَورَةُ المُؤمِنِ أن يَراهُ يَتَكَلَّمُ بِكَلامٍ يُعابُ عَلَيهِ ، فيَحفَظَهُ عَلَيهِ لِيُعَيِّرَهُ بِهِ يَوما إذا غَضِبَ .

?امام صادق عليه السلامـ در پاسخ به اين سخن مردم كه مى گويند: عورت مؤمن بر مؤمن حرام است ـ
?فرمود : معنايش آن نيست كه تو فكر مى كنى،
?بلكه مراد از عورتِ مؤمن اين است كه ببيند برادر مؤمنش جمله اى مى گويد كه جاى سرزنش و نكوهش دارد
?و او جمله را در خاطر سپارد، تا روزى كه از دست او عصبانى شد، به واسطه آن جمله او را سرزنش كند.

?بحار الأنوار : ۷۵/۲۱۴/۸
?

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:30:00 ب.ظ ]




آیت‌الله مجتهدی تهرانی (ره) در شرح حدیثی از امامان معصوم (ع) می‌گوید: یکی از یاران امام باقر (ع) نقل می‌کند که من خدمت امام محمد باقر (ع) بودم که مردی با پای پیاده از خراسان خدمت امام رسید. ظاهرا این شخص کفش و جوراب هم نداشت و پایش زخمی شده بود. 


مرحوم مجتهدی در ادامه می‌گوید: او وقتی خدمت امام می‌رسد پای خود را که از شدت جراحت خار و سنگ بیابان زخمی شده بود، نشان امام داد. سپس به امام گفت: به خدا قسم چیزی جز محبت شما اهل بیت (ع) مرا به اینجا نکشانده است.

امام باقر (ع) به او فرمود: به خدا قسم اگر سنگی ما را دوست داشته باشد، خداوند آن سنگ را با ما محشور می کند و آیا دین چیزی جز محبت است؟

آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) در ادامه به قرآن کریم اشاره دارد و می گوید: خداوند در قرآن فرموده اگر شما خدا را دوست دارید و این دوست داشتن زبانی نیست، مرا پیروی کنید و به دین و دستورات من عمل کنید تا خدا هم شما را دوست داشته باشد.


منبع:


کتاب احسن الدیث آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-11-26] [ 01:09:00 ب.ظ ]




واژه «عيد» در اصل از فعل” عاد (عود)” “يعود” است و براى آن معانى مختلفى گفته‌اند: از جمله «خوى گرفته»، «روز فراهم آمدن قوم» و «هر روز كه در آن، انجمن يا تذكار فضيلت‌مند يا حادثه بزرگى باشد.»

گويند از آن رو به اين نام خوانده شده است كه هر سال شادى نوينى باز آرد (لغت‌نامه دهخدا) و در فرهنگ معين در اين باره آمده است:

عيد، روز مباركى است كه در آن مردم جشن مى گيرند و شادى مى كنند و در اين روز به همديگر عيدى مى دهند. از قبيل هديه، پول و خلعت.

عيد از منظر امیرالمؤمنین (ع)

على(ع) می‌فرمایند: “هر روزى كه در آن روز، معصيت خدا نشود و گناهى انجام نگيرد، آن روز عيد خوانده می شود «كل يوم لا يعصى الله تعالى فيه فهو يوم عيد» و اين فرمايش اميرمومنان (ع) اشاره به اين موضوع دارد كه روز ترك گناه، روز پيروزى و پاكى و بازگشت به فطرت نخستين است.

واژه عيد در قرآن

واژه عيد به طور کل در قرآن فقط يك بار آمده است:

(اللهم انزل علينا مائده من السماء تكون لنا عيدا لاولنا و آخرنا و آية منك).

خدايا! نازل كن براى ما مائده‏اى از آسمان كه براى اولين و آخرين از ما عيد باشد و نشانه‏‌اى از تو.

واژه نوروز به روایت کتب اربعه شیعه

همه مي دانند که کتب اربعه شيعه از نظر اعتبار و ارزش همچون صحاح سته نزد اهل سنت است و لذا روايات مندرج در کتب چهار گانه شيعه يعني: کافي شيخ کليني، من لايحضره الفقيه شيخ صدوق، تهذيب الاحکام و الاستبصار شيخ طوسي، از حيث وارد شدن در اين منابع اهميت ويژه دارند و پس از جرح و تعديل آنها مي تواند مصدر فتوا و احکام و باورها باشد . رواياتي که در سه کتاب از کتب چهار گانه حديث شيعه آمده چنين است:

 ?1- با لفظ نوروز يک‌بار اين روايات آمده است:

- يوم … النوروز اهدوااليه الشيء
اين روايت در تهذيب الاحکام طوسي جلد 6 ( ص 378، سطر 11 ) ثبت و ضبط شده است.

?2- با لفظ النيروز چهار بار روايات زير نقل شده است:

يا اميرالمومنين اليوم النيروز ( من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق، جلد 3، ص 300، سطر4 )
فاذا کان يوم المهرجان اوالنيروز... ( الکافي شيخ کليني ، ج 5، ص141، سطر 6 )

يوم المهرجان و النيروز اهدوااليه الشيء( من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق، ج 3، ص300، سطر 3)
اتي علي بهديه النيروز فقال ما هذا؟( من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق، ج 3، ص300، سطر 3)


?3- با لفظ ” نيروزا ” يک بار در روايت منقول است:

اصنعوالناکل يوم نيروزا (من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق، ج 3، ص300، سطر 4)

?4- با لفظ نيروزنا يک بار در روايت منقول است: نيروزنا کل يوم (من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق، ج 3، ص300، سطر 5)

نکته قابل توجه در اين است که بيشتر اين روايات در کتاب من لايحضره الفقيه شيخ صدوق آمده که روايات اين کتاب نسبت به ساير کتب اربعه از اعتبار و ارزش بيشتري برخوردار است. به ويژه که شيخ صدوق در آن کتاب بيشتر به روايات فقهي و علمي عنايت داشته است و علاوه بر آن روايات اين با منابع حديث اهل سنت از نظر مضمون و محتوا و حتي الفاظ اشتراک چشمگيري نسبت به ساير کتابهاي حديث شيعه دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:03:00 ب.ظ ]




۷

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: 

هر که پیشانی مادرش را ببوسد آژانس جهنم محفوظ خواهد بود

نهج الفصاحه ص۷۵۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:21:00 ق.ظ ]




بقره، آيه 143- أُمَّةً وَسَطاً
با توضیح ذیل معنای امت وسط و اشکالی که شما مطرح کرده اید روشن می گردد :
وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْها إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى‏ عَقِبَيْهِ وَ إِنْ كانَتْ لَكَبِيرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ ؛ پيامبر پيروى مى‏كنند از آنها كه به جاهليت باز مى‏گردند مشخص شوند، اگر چه اين جز بر كسانى كه خداوند آنها را هدايت كرده دشوار بود (اين را نيز بدانيد كه نمازهاى شما در برابر قبله سابق صحيح بوده) و خدا هرگز ايمان (نماز) شما را ضايع نمى‏گرداند، زيرا خداوند نسبت به مردم رحيم و مهربان است
بايد دانست كه كلمه (وسط) به معناى چيزي است كه ميانه دو طرف قرار گرفته باشد، نه جزو آن طرف باشد، نه جزو اين طرف، و امت اسلام نسبت به مردم- يعنى اهل كتاب و مشركين- همين وضع را دارند، براى اينكه يك دسته از مردم- يعنى مشركين و وثنى‏ها- تنها و تنها جانب ماديت را گرفته، جز زندگى دنيا و استكمال جنبه ماديت خود، و به كمال رساندن لذتها، و زخارف و زينت دنيا چيز ديگرى نميخواهند، نه اميد بعثى دارند، نه احتمال نشورى ميدهند و نه كمترين اعتنايى بفضائل معنوى و روحى دارند.
بعضى ديگر از مردم مانند نصارى، تنها جانب روح را تقويت نموده، جز به ترك دنيا و رهبانيت دعوت نمى‏كنند، آنها تنها دعوتشان اينست كه بشر كمالات جسمى و مادى را كه خدا در مظاهر اين نشئه مادى ظهورش داده، ترك بگويند، تا اين ترك گفتن وسيله كاملى شود براى رسيدن به آن هدفى كه خدا انسان را بخاطر آن آفريده. ولى نفهميدند كه ندانسته رسيدن به آن هدف را با ابطال و درهم كوفتن راهش ابطال كرده‏اند، خلاصه يك دسته نتيجه را باطل كرده، و فقط به وسيله چسبيدند، و يك دسته ديگر با كوبيدن و ابطال سبب نتيجه را هم ابطال كردند.
و اما امت اسلام، خدا آن را امتى وسط قرار داد، يعنى براى آنان دينى قرار داد، كه متدينين
به آن دين را بسوى راه وسط و ميانه هدايت مى‏كند، راهى كه نه افراط آن طرف را دارد، و نه تفريط اينطرف را، بلكه راهى كه هر دو طرف را تقويت مى‏كند، هم جانب جسم را، و هم جانب روح را البته بطورى كه در تقويت جسم از جانب روح عقب نمانند، و در تقويت روح از جانب جسم عقب نمانند، بلكه ميانه هر دو فضيلت جمع كرده است.
(و اين روش مانند همه آنچه كه اسلام بدان دعوت نموده، بر طبق فطرت و ناموس خلقت است،) چون انسان داراى دو جنبه است، يكى جسم، و يكى روح، نه جسم تنها است، و نه روح تنها، و در نتيجه اگر بخواهد به سعادت زندگى برسد، به هر دو كمال، و هر دو سعادت نيازمند است، هم مادى و هم معنوى.

 


ترجمه الميزان، ج‏1، ص: 482

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:18:00 ق.ظ ]




?امام صادق عليه‏ السلام :?
اَلذُّنوبُ الَّتى تُغَيِّيرُ النِّعَمَ البَغىُ وَ الذُّنوبُ التَّى تورِثُ النَّدَمَ القَتلُ وَ الَّتى تُنزِلُ النِّقَمَ الظُّلمُ وَالَّتى تَهتِكُ السُّتورَ شُربُ الخَمرِ وَ الَّتى تَحبِسُ الرِّزقَ الزِّنا وَ الَّتى تُعَجِّلُ الفَناءَ قَطيعَةُ الرَّحِمِ وَالَّتى تَرُدُّ الدُّعاءَ وَ تُظلِمُ الهَواءَ عُقوقُ الوالِدَينِ؛

? گناهی كه نعمت‏ها را تغيير مى ‏دهد، تجاوز به حقوق ديگران است.
?گناهى كه پشيمانى مى‏ آورد، قتل است.
?گناهى كه گرفتارى ايجاد مى ‏كند، ظلم است.
?گناهى كه آبرو مى‏ بَرد، شرابخوارى است.
?گناهى كه جلوى روزى را مى‏ گيرد، زناست.
?گناهى كه مرگ را شتاب مى ‏بخشد، قطع رابطه با خويشان است.
?گناهى كه مانع استجابت دعا مى‏ شود و زندگى را تيره و تار مى ‏كند، آزار و نافرمانی پدر و مادر است.

?علل الشرايع ج 2، ص 584

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:12:00 ق.ظ ]