بیت الزینب


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





جستجو


 



اِلهی اَتَرانی ما اَتَیتُکَ اِلاّ مِنْ حَیْثُ الْامال.[1]

خدایا! مرا ببین! تنها به خاطر آرزوها و امیدهایم به درگاه تو آمده ام.

 

اولین شب جمعه ماه رجب را لیله الرغائب می نامند که واجد فضیلت های بسیاری است. لیلةالرغائب یعنی شب بخششهای فراوان و فروریختن رحمت بی انتهای الهی.

در واقع «لیله الرغائب» ضیافتی برای خواستن بهترین ها است و او که بخشنده ترین بخشندگان است، کرمش هیچ گاه توقف پذیر نبوده و نخواهد بود. امشب شبی است که از وابستگی‌های زمینی همچون دل‌های گره خورده تا دلبستگی‌‌های آسمانی در قالب نیت های پاکتان که شاید حتی بر زبان نیز جاری نساخته باشید، در نظرتان خواهد آمد و امید اینکه پیش از تماشای هلال رجبی دیگر، آرزوهایتان محقق شده باشد.

اعمالی برای این شب ذکر شده و در حدیث است که در شب جمعه اول ماه رجب، احیاء و بیداری و نیایش، فضیلت ویژه دارد و موجب دست‏یابی به عطایای ارزشمند حضرت پروردگار است.

 

اعمال شب لیلة الرغائب

 

خدایا! کمکم کن تا آرزوهایم شایسته و روا باشند.

کمکم کن بهترین ها را آرزو کنم. من با آرزوهای خویش زنده ام.

یاری ام کن آرزوهایم ارزش خواستن و با آنها زندگی کردن را داشته باشند.

به من بیاموز چیزی را آرزو کنم که تو دوست می داری،

چیزی را طلب کنم که مرا به تو نزدیک تر سازد. به من بیاموز در راه رسیدن به آرزوهایم صبور باشم و تن به قضا و قدر تو بسپارم.

بیاموز که برای کسب نیکی ها، شکیبایی پیشه کنم. در راه استجابت دعاهایم، هرگز ناامید نشوم و هرگز در مهر تو تردید نکنم.

خدایا! مباد ابلیس در آرزوهایم مرا راهبر شود.

مباد دل به وعده های دروغ او ببندم و وعده های راستین تو را از یاد ببرم.

مباد هنگام دل بستن به لطف تو، او مرا از وعده هایت ناامید کند.

مباد تأخیر در رسیدن به آرزوهایم، رشته الفت مرا از تو ببرد و دوستی ام را با شیطان محکم کند.

کمکم کن خالق مهربان! … هرگز صبر و امیدم را از دست ندهم و هرگز به درگاه تو جز با خوش بینی روی نیاورم.

 

خدایا! مرا به آرزوهایم برسان؛ آرزوهایی که خیرند و امید به رسیدنشان، امید به قرب توست. دعاهایم را مستجاب کن تا ایمان و عشقم به تو روز به روز افزون تر شود.

 

 

حکمت 302 نهج البلاغه – نیاز انسان به دعا

 

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-01-10] [ 09:32:00 ق.ظ ]




‘ کلناعباسک یازینب’

 

تقدیم به مدافعان حرم 

 

گفتم کجا، گفتا دمشق 

گفتم چرا، گفتا که عشق

گفتم وَ کِی، گفتا که حال 

گفتم بمان، گفتا محال

 

گفتم مرو، گفتا که لا 

 برپاست آنجا کربلا

باید ولی یاری کنم 

 زینب علمداری کنم

 

گفتم چه داری با حسین 

گفتا وفای عهد و دِین

گفتم حرامی بسته راه 

گفتا که زینب بی‌پناه

 

گفتم که راه چاره چیست 

 گفتا فقط آزادگیست

گفتم مرو خوبم ز دست 

گفتا که زینب بی‌کَس است

 

گفتم خطر دارد بسی 

گفتا چرا دلواپسی

گفتم که جان باید دهی 

گفتا که دارم آگهی

 

گفتم چرا پس می‌روی 

 گفتا به برهانی قوی

گفتم چه آن برهان توست 

 گفتا همان عهد نخست

 

گفتم که منظورت چه است 

 گفتا، ازل، عهد الست

زان دم که گفتیمش بلی 

شد سهم شیعه کربلا

 

او آفرید از این‌همه 

ما را به عشق فاطمه

در آن سحرگاه خیال 

از ابر عشق و شور و حال

 

بارید باران از جنون 

شد خاک شیعه گِل ز خون

گفتم که یعنی شیعه چیست 

گفتا به زهرا واله گیست

 

گفتم تو را در سینه چیست 

 گفتا که شور عاشقیست

گفتم که این شور از کجاست 

 گفتا ز عشق کربلاست

 

گفتم چه باشد کربلا 

 گفتا همه عشق و ولا

گفتم چه داری آرزو 

گفتا به خون گیرم وضو

 

گفتم کجا خوانی نماز 

گفتا که با مهدی حجاز

گفتم دریغا روی تو 

خونین شود گیسوی تو

 

گفتا خوشا گلگون شدن 

 چون لاله رنگ خون شدن

گفتم تویی آخر جوان 

بهر دل مادر بمان

 

گفتا که باید رفتنم 

 گلگون‌کفن پوشد تنم

گفتم مرو، گفت الوداع 

 گفتم چرا، گفتا دفاع

 

گفتم کجا، گفتا حرم 

از دختر پیغمبرم

من شیعه‌ام اهل ولا 

باید روم تا کربلا

 

باید که جان بازم به عشق 

در کربلایی چون دمشق

من شیعه‌ام لبریز درد 

کی من هراسم از نبرد

 

بر یاس نیلی گشته فام 

گیرم عدو را انتقام

گفتم بگو از عشق خاص 

گفتا که سیلی خورده یاس

گفتم که محبوبت که است 

گفت او که پهلویش شکست

 

گفتم که زهرا کیست او 

گفتا که سیلی خورده رو

گفتم که سیلی زد به او 

گفت هر که حیدر را عدو

 

گفتم بگو اسرار عشق 

گفتا که سر بر دار عشق

گفتم تو را کِی عیش و نوش 

گفتا علم گیری به دوش

 

گفتم چرا آشفته‌ای 

 گفتا غم بنهفته‌ای

گفتم بگو بنهفته غم 

 گفتا حرامی و حرم

 

گفتم چه بُغضت در گلو 

گفتا غم معجر و مو

گفتم چه جویی در دمشق 

گفتا که جانبازی به عشق

 

گفتم مرو با ما بمان 

 آنجا نمی‌یابی امان

گفتا امان در کربلاست 

خوش شیعه را رنج و بلاست

 

گفتم چه خواهی یاس را 

 گفتا شدن عباس را

گفتم سرت از تن جدا 

گردد به دست اشقیا

 

گفتا فدای فاطمه 

پا و سر و دستم همه

گفتم اگر گردی هلاک؟ 

صد پاره تن افتی به خاک ؟

 

گفتا که می‌گردم شهید 

 در پیش زهرا روسفید

لبیک یازینب

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-01-07] [ 08:57:00 ق.ظ ]




 

امام صادق? ع?: 

علی (ع) پیش از رسالت پیامبر اسلام (ص)همراه ان حضرت نور نبوت را میدید و صدای فرشته را می شنید پیامبر (ص) به او فرمود:اگر من خاتم پیامبران نبودم، تو شایستگی مقام نبوت را داشتی ولی تو وصی و وارث من ، سرور اوصیاء و پیشوای پرهیزکاران هستی…

➖➖➖➖➖➖➖➖

منبع:مدرک پیشین، ص 210

➖➖➖➖

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-01-06] [ 12:52:00 ق.ظ ]




 

??حضرت علی وبعثت پیامبر ??

 

حضرت علی (ع )در خطبه قاصعه:

 

«پیامبر هر ساله در کوه حراء به عبادت میپرداخت و جز من کسی او را نمی دید…

هنگامی که وحی بر ان حضرت نازل شد، صدای ناله شیطان را شنیدم…

به رسول خدا عرض کردم: این ناله کیست؟ فرمود :این ناله شیطان است و علت ناله اش این است که او از اینکه در روی زمین *اطاعت شود*ناامید گشته است. انچه را من می شنوم تو نیز می‌شنوی وانچه را میبینم می بینی جز اینکه تو پیامبری نیستی ، بلکه وزیر بر خیر نیکی هستی(1) »

 

 

 ➖➖➖➖➖➖➖➖

منبع:نهج البلاغه،صبح صالح،خطبه 192

➖➖➖➖➖➖➖➖

برگرفته از کتاب نفیس 

سیره پیشوایان…???

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:51:00 ق.ظ ]




✍✍✍

از نوشته های زیبای شهید آوینی,,,

 

سوار تاکسی بین شهری شدم، مسیرم تهران بود.

اصلا با راننده درباره مقدار کرایه صحبتی نکردم از بابت پول هم نگران نبودم

اما وسط راه که بیابان بود، دست کردم تو جیب راست شلوارم ولی پول نبود…! جیب چپ نبود… جیب پیرهنم!

نبود که نبود … گفتم حتما تو کیفمه!

اما خبری از پول نبود… 

به راننده گفتم: اگر کسی رو سوار کردی و بعد از طی یک مسیری به شما گفت که پول همراهم نیست، چیکار میکردی ؟!!

گفت: به قیافه اش نگاه می کنم!

 

گفتم : الان فرض کن من همان کسی باشم که این اتفاق براش افتاده…!!! یکدفعه کمی از سرعتش کم کرد و نگاهی از آینه به من انداخت

و گفت : به قیافه ات نمیاد که آدم بدی باشی ، می رسونمت … .

 

خدای من!

من مسیر زندگی ام رو با تو طی کردم به خیال اینکه توشه ای دارم

اما الان هرچه نگاه می کنم ، می بینم هیچی ندارم، خالیه خالی ام …

فقط یک آه و افسوس که مفت عمرم از دست رفت …

 

خدایا ما رو می رسونی؟؟؟ یا همین جا وسط این بیابان سردرگمی پیاده مون میکنی؟؟؟

 

الهی و ربی  من لی غیرک …

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1396-01-05] [ 05:42:00 ب.ظ ]




آرامش چیست؟

نگاه به گذشته وشکرخدا

نگاه به آینده واعتمادبه خدا

نگاه به اطراف وجستجوی خدا

نگاه به درون ودیدن خدا

لحظاتتان سرشار آرامش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:40:00 ب.ظ ]




رسول اكرم صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله: اَلْعَدْلُ حَسَنٌ و َلكِنْ فِى الاُمَراءِ اَحْسَنُ،السَّخاءُ حَسَنٌ و َلكِنْ فِى الاَغْنياءِ اَحْسَنُ، اَلْوَرَعُ حَسَنٌ ورَلكِنْ فِى الْعُلَماءِ اَحْسَنُ، اَلصَّبْرُ حَسَنٌ و َلكِنْ فِى الْفُقَراءِ اَحْسَنُ، اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ و َلكِنْ فِى الشَّبابِ اَحْسَنُ، اَلْحَياءُ حَسَنٌ وَ لكِنْ فِى النِّساءِ اَحْسَنُ؛ 

ترجمه: عدالت نيكو است اما از دولتمردان نيكوتر، سخاوت نيكو است اما از ثروتمندان نيكوتر؛ تقوا نيكو است اما از علما نيكوتر؛ صبر نيكو است اما از فقرا نيكوتر، توبه نيكو است اما از جوانان نيكوتر و حيا نيكو است اما از زنان نيكوتر.

مرجع: نهج الفصاحه ص 578 ، ح 2006

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:39:00 ب.ظ ]