بیت الزینب


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





جستجو


 



 

 

 

امام صادق علیه السلام:

 

به درستی که تکبر نپذیرفتن حق است

إِنَّمَا الْكِبْرُ إِنْكَارُ الْحَق

 

 

 

معانی الاخبار صفحه241

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1397-07-14] [ 04:45:00 ب.ظ ]




? دنیا، همانند خانه عنکبوت، سست و بی‌اساس است

 

 

 حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره:

 

? … آری، اگر انسان در خانه زیبا و حتی در طبقه هزارم هم باشد، دنیا همانند «لَبَیتُ الْعَنکبُوتِ؛ خانه عنکبوت»(عنکبوت: ۴۱) سست و بی‌اساس، و سرای غرور و فریب است، و وقتی ویران شد همه‌اش فرو می‌ریزد، و یا مانند خانه‌ای است که روی پلی ساخته شده باشد و زیربنای آن ثابت و پابرجا نباشد و خراب گردد و فرو ریزد.

 

 

 

 

? در محضر بهجت، ج۲، ص۴۱۶

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:43:00 ب.ظ ]




:::?::::?::?::?::?::?::?::::?:::

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 سوره فرقان آیه۵۸ 

 

…………………………………………………..

آیه۵۸) وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَكَفَىٰ بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا 

 

?::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::?

آیه۵۸) و توكّل كن بر آن زنده‌ای كه هرگز نمی‌میرد؛ و تسبیح و حمد او را بجا آور؛ و همین بس كه او از گناهان بندگانش آگاه است!

 

………………………………………………….

تفسیر آیه۵۸) تکیه گاه اصلى پیامبر را روشن مى سازد، مى فرماید: توکل بر خداوندى کن که زنده است و هرگز نمى میرد (وَ تَوَکَّلْ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لا یَمُوتُ).

و با داشتن تکیه گاه، پناهگاه و سرپرستى که همیشه زنده است و همیشه زنده خواهد بود، نه نیازى به اجر و پاداش آنها دارى، و نه وحشتى از ضرر و زیان و توطئه آنان.

و اکنون که چنین است: تسبیح و حمد او به جا آور از نقص ها منزه بشمر، و در برابر همه کمالات او را ستایش کن (وَ سَبِّحْ بِحَمْدِهِ).

در حقیقت، این جمله را مى توان به منزله تعلیل بر جمله قبل دانست; زیرا هنگامى که او از هر عیب و نقص پاک، و به هر کمال و حسنى آراسته است، چنین کسى شایسته توکل مى باشد.

و مى افزاید: از کارشکنى و توطئه هاى دشمنان، نگران مباش! همین بس که خداوند از گناهان بندگانش آگاه است و به موقع حساب آنها را مى رسد (وَ کَفى بِهِ بِذُنُوبِ عِبادِهِ خَبِیراً).

* *

?بر چه کسى باید توکل کرد؟

در آیات قبل، هنگامى که به پیامبر فرمان توکل مى دهد که از همه مخلوقات نظر بر گیرد و تنها به ذات پاک خداوند چشم دوزد، اوصافى براى این ذات پاک برمى شمرد که در حقیقت، شرائط اساسى کسى است که: مى تواند پناهگاه واقعى و مطمئن انسان ها گردد.

*نخست این که: زنده باشد; چرا که موجود مرده و بى خاصیت، همچون بت ها هرگز نمى توانند تکیه گاه کسى شوند.

*دیگر این که: حیاتش جاودانى باشد، به طورى که احتمال مرگ او تزلزلى در فکر متوکلان ایجاد نکند.

*سوم این که: علم و آگاهیش همه چیز را در برگیرد، هم از نیازهاى متوکلان با خبر باشد و هم از توطئه ها و نقشه هاى دشمنان.

*چهارم این که: قدرت بر همه چیز، هر گونه عجز و ناتوانى را که موجب تزلزل این تکیه گاه است، کنار زند.

*پنجم این که: حاکمیت، تدبیر و اداره همه امور در کف با کفایت او باشد، و مى دانیم: این صفات تنها در ذات پاک خدا جمع است، و به همین دلیل، تنها تکیه گاه اطمینان بخش و تزلزل ناپذیر در برابر همه حوادث ذات او است.

تفسیر نمونه) 

:::::::?::::::?:::::::?:::::::? 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:40:00 ب.ظ ]




 

 

 

#یک_آیه_تدبر

#آیات_یهود_شناسی

 

?آیه 82 از سوره مبارکه مائده

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-07-11] [ 06:32:00 ب.ظ ]




<><><>?<>⚪<>⚪<>?<><><>

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 سوره فاتحه آیه۷ 

 

…:…:…:…:…:…:…:…:…:…:…:…:…:…:…:…

آیه۷) صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّآلِّينَ 

 

<><><><><><><><><><><><><><

آیه۷) راه كسانی كه آنان را مشمول نعمت خود ساختی؛ نه كسانی كه بر آنان غضب كرده‌ای؛ و نه گمراهان.

 

…:…:…:…:…:…:…:…:…:…:…:…:…:…:…:…

تفسیر آیه۷) دو خط انحرافى!

 

این آیه در حقیقت تفسیر روشنى است براى صراط مستقیم که در آیه قبل خواندیم، مى گوید: مرا به راه کسانى هدایت فرما که آنان را مشمول انواع نعمت هاى خود قرار دادى (نعمت هدایت، نعمت توفیق، نعمت رهبرى مردان حق و نعمت علم و عمل و جهاد و شهادت) آنها که نه بر اثر اعمال زشت، و انحراف عقیده غضب تو دامنگیرشان شد و نه جاده حق را رها کرده و در بیراهه ها گمراه و سرگردان مانده اند (صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضّالِّینَ).

در حقیقت چون ما آشنائى کامل به راه و رسم هدایت نداریم، خدا به ما دستور مى دهد که در این آیه طریق و خط پیامبران و نیکوکاران که مشمول نعمت و الطاف او شده اند را بخواهیم.

و نیز به ما هشدار مى دهد که در برابر شما همیشه دو خط انحرافى قرار دارد، خط مغضوب علیهم و خط ضالین که به زودى به تفسیر این دو آشنا خواهیم شد.

* * *

 

 

 

?۱ ـ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ کیانند؟

 

سوره نساء آیه ۶۹ این گروه را معرفى کرده است: وَ مَنْ یُطِعِ اللّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیقا:

 کسانى که دستورات خدا و پیامبر را اطاعت کنند، خدا آنها را با کسانى قرار مى دهد که مشمول نعمت خود ساخته، یعنى پیامبران، رهبران صادق و راستین و جانبازان و شهیدان راه خدا و افراد صالح، و اینان رفیقان خوبى هستند .

همان گونه که ملاحظه مى کنیم این آیه افراد مورد نعمت خدا را چهار گروه معرفى مى کند: پیامبران، صدیقین، شهداء، و صالحین.

این مراحل چهارگانه شاید اشاره به این معنى باشد که براى ساختن یک جامعه انسانى سالم، مترقّى و مؤمن، نخست باید رهبران حق و انبیاء وارد میدان شوند.

و به دنبال آنها مبلغان صدیق و راستگو که گفتار و کردارشان با یکدیگر هماهنگ است، تا اهداف پیامبران را از این طریق در همه جا گسترش دهند.

آنگاه در این دوران سازندگى فکرى، طبیعتاً عناصر آلوده و آنها که مانع راه حق اند سر بر دارند، جمعى باید در مقابل آنها قیام کنند و عده اى شهید شوند و با خون پاکشان درخت توحید آبیارى گردد.

در مرحله چهارم محصول این کوشش ها و تلاش ها به وجود آمدن

 صالحان است، اجتماعى پاک، شایسته و آکنده از معنویت.

بنابراین ما در سوره حمد در شبانه روز پى در پى از خدا مى خواهیم که در خط این چهار گروه قرار گیریم، خط انبیاء، خط صدیقین، خط شهدا و صالحین و روشن است که در هر مقطع زمانى باید در یکى از این خطوط، انجام وظیفه کنیم و رسالت خویش را ادا نمائیم.

 

<><><>?<>⚪<>⚪<>?<><><>

 

?۲ ـ مَغْضُوبِ عَلَیْهِم و ضالِّین کیانند؟

 

جدا کردن این دو از هم، در آیات فوق نشان مى دهد هر کدام اشاره به گروه مشخصى است.

در این که فرق میان این دو چیست سه تفسیر وجود دارد:

✨۱ ـ از موارد استعمال این دو کلمه در قرآن مجید چنین استفاده مى شود که مَغْضُوبِ عَلَیْهِم مرحله اى سخت تر و بدتر از ضالِّین است، و به تعبیر دیگر ضالِّین گمراهان عادى هستند، و مَغْضُوبِ عَلَیْهِم ، گمراهان لجوج و یا منافق، و به همین دلیل در بسیارى از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذکر شده.

در آیه ۱٠۶ سوره نحل مى خوانیم: وَ لکِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْراً فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللّهِ: آنهائى که سینه خود را براى کفر گسترده ساختند غضب پروردگار بر آنها است .

و در آیه ۶ سوره فتح آمده است: وَ یُعَذِّبَ الْمُنافِقینَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِکینَ وَ الْمُشْرِکاتِ الظّانِّینَ بِاللّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّم: خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک و آنها را که درباره خدا گمان بد مى برند مورد غضب خویش قرار مى دهد، و آنها را لعن مى کند، و از رحمت خویش دور مى سازد، و جهنم را براى آنان آماده ساخته است .

به هر حال مَغْضُوبِ عَلَیْهِم آنها هستند که علاوه بر کفر، راه لجاجت و عناد و دشمنى با حق را مى پیمایند و حتى از اذیت و آزار رهبران الهى و پیامبران در صورت امکان فروگذار نمى کنند آیه ۱۱۲ سوره آل عمران مى گوید:

وَ بائُوا بِغَضَب مِنَ اللّهِ… ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کانُوا یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللّهِ وَ یَقْتُلُونَ الأَنْبِیاءَ بِغَیْرِ حَقّ ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ: غضب خداوند شامل حال آنها (یهود) شد; چرا که به خدا کفر مىورزیدند و پیامبران الهى را به ناحق مى کشتند .

✨۲ ـ جمعى از مفسران عقیده دارند که مراد از ضالِّین منحرفین نصارى و منظور از مَغْضُوبِ عَلَیْهِم منحرفان یهودند.

این برداشت به خاطر موضع گیرى هاى خاص این دو گروه در برابر دعوت اسلام مى باشد; زیرا همان گونه که قرآن هم صریحاً در آیات مختلف بازگو مى کند، منحرفان یهود، کینه و عداوت خاصى نسبت به دعوت اسلام نشان مى دادند، هر چند در آغاز، دانشمندان آنها از مبشران اسلام بودند، اما چیزى نگذشت که به جهاتى که اینجا جاى شرح آن نیست از جمله به خطر افتادن منافع مادّیشان سرسخت ترین دشمن شدند، و از هر گونه کار شکنى در پیشرفت اسلام و مسلمین فروگذار نکردند (همان گونه که امروز نیز موضع گروه صهیونیست در برابر اسلام و مسلمانان همین است).

و با این حال، تعبیر از آنها به مَغْضُوبِ عَلَیْهِم بسیار صحیح به نظر مى رسد ولى باید توجه داشت این تعبیر در حقیقت از قبیل تطبیق کلى بر فرد است، نه انحصار مفهوم مَغْضُوبِ عَلَیْهِم در این دسته از یهود.

اما منحرفان از نصارى که موضعشان در برابر اسلام تا این حد سرسختانه نبود، تنها در شناخت آئین حق گرفتار گمراهى شده بودند، از آنها تعبیر به ضالِّین شده که آن هم از قبیل تطبیق کلى بر فرد است.

در احادیث اسلامى نیز کراراً مَغْضُوبِ عَلَیْهِم به یهود و ضالِّین به منحرفان نصارى تفسیر شده است و نکته اش همان است که در بالا اشاره شد.

✨۳ ـ این احتمال نیز وجود دارد که ضالِّین به گمراهانى اشاره مى کند که اصرارى بر گمراه ساختن دیگران ندارند در حالى که مَغْضُوبِ عَلَیْهِم کسانى هستند که هم گمراه اند و هم گمراهگر، و با تمام قوا مى کوشند دیگران را همرنگ خود سازند!.

شاهد این معنى آیاتى است که سخن از کسانى مى گوید که مانع هدایت دیگران به راه راست بودند و به عنوان یَصُدُّونَ عَنْ سَبیلِ اللّه از آنها یاد شده در آیه ۱۶ سوره شورى مى خوانیم: وَ الَّذینَ یُحَاجُّونَ فِی اللّهِ مِنْ بَعْدِ ما اسْتُجیبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ داحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ عَلَیْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ شَدیدٌ: آنها که بعد از پذیرش دعوت اسلام از ناحیه مؤمنان، در برابر پیامبر(صلى الله علیه وآله) به مخاصمه و بحث هاى انحرافى بر مى خیزند، حجت و دلیلشان در پیشگاه خدا باطل و بى اساس است و غضب خدا بر آنها است و عذاب شدید در انتظارشان خواهد بود .

اما با این همه چنین به نظر مى رسد که جامع ترین این تفاسیر همان تفسیر اول است تفسیرى که بقیه تفسیرها در آن جمع است و در حقیقت مصداقى از مصادیق آن محسوب مى شود بنابراین دلیلى ندارد که ما مفهوم وسیع آیه را محدود کنیم.

تفسیر نمونه) 

<><><><><><><><

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:29:00 ب.ظ ]




 

 

 

یک روزصبح درکشورالمان مردنی که برای خریدشیرامده بودند،درکمال تعجب دیدندشیری که تادیروزیک یروفروخته میشد،امروز۱/۵یوروشده!

هیچ کس سروصداواشوب واغتشاشی نکرداماهیچ کس هم شیرنخرید

بطری های شیربه کارخانه مرجوع شدوهمان شب انکلامرکل ازتلویزیون رسمی المان به طورزنده ازمردمان کشورش بابت این گرانی عذرخواهی کردوازفرداشیربه قیمت ۱یوروتوزیع شد!!!!

یک روزدرکشورایران مردمی که برای خریدرب امده بودنددرکمال تعجب دیدند رب دونه ای ۵۰۰۰تومان،امروز۱۲۰۰۰تومان شده!همه سروصداواعتراض وبعضی هافحش دادندکه چه خبره این همه گرانی اما همه هم رب خردیدند!وحتی ازنیازروزانه بیشتر!!!!

کارتن های رب به کارخانه مرجوع نشدوهمه به فروش رسید وحتی دربازارنایاب نیزشد!فردای همان روزقیمت رب مجدداافزایش پیداکردوهمچنان مردم خریدند ومیخرندوکسی هم عذرخواهی نکرد ونمیکند وهمچنان گران میشود!!!!!ازماست که برماست.

راه  حل گرانی و اقتصادپایدار کدام است ؟شورش خیابانی یا نخریدن؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-07-09] [ 10:52:00 ب.ظ ]




.?•?•?•?•?•?•?•?•?.

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 سوره نسا آیه۱۷

 

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

آیه۱۷) إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوٓءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَٰٓئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا 

 

✨•••••••••••••••••••••••••••••••••••✨

آیه۱۷) پذیرش توبه از سوی خدا، تنها برای كسانی است كه كار بدی را از روی جهالت انجام می‌دهند، سپس زود توبه می‌كنند. خداوند، توبه چنین اشخاصی را می‌پذیرد؛ و خدا دانا و حكیم است.

 

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

تفسیر آیه۱۷) شرائط پذیرش

در آیه گذشته، مسأله سقوط حدّ و مجازات مرتکبین اعمال منافى عفت، در پرتو توبه، صریحاً بیان شد و در ذیل آن با جمله اِنَّ اللّهَ کانَ تَوّاباً رَحِیْماً: خداوند توبه بندگان را بسیار مى پذیرد و نسبت به آنها رحیم است اشاره به پذیرش توبه از طرف پروردگار نیز شده.

در آیه مورد بحث، صریحاً مسأله توبه و پاره اى از شرائط آن را بیان مى کند، مى فرماید: پذیرش توبه از سوى خدا تنها براى آنها است که گناهى را از روى جهالت انجام مى دهند (إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللّهِ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَة).

بر این اساس، توبه اى که از روى جهالت نباشد، مورد پذیرش واقع نمى شود.

اکنون ببینیم منظور از جهالت چیست؟ آیا همان جهل و نادانى و بى خبرى از گناه است؟

یا عدم آگاهى از اثرات شوم و عواقب دردناک آن مى باشد؟

کلمه جهل و مشتقات آن گرچه به معانى گوناگونى آمده است ولى از قرائن استفاده مى شود منظور از آن در آیه مورد بحث، طغیان غرائز و تسلط هوس هاى سرکش و چیره شدن آنها بر نیروى عقل و ایمان است، و در این حالت، علم و دانش انسان به گناه، گر چه از بین نمى رود، اما تحت تأثیر آن غرائز سرکش قرار گرفته و عملاً بى اثر مى گردد، و هنگامى که علم اثر خود را از دست داد، عملاً با جهل و نادانى برابر خواهد بود، و تبدیل به عملى بدون توجه به دستورات عقل خواهد شد.

ولى اگر گناه بر اثر چنین جهالتى نباشد، بلکه از روى انکار حکم پروردگار و عناد و دشمنى انجام گیرد، چنین گناهى حکایت از کفر مى کند و به همین جهت توبه آن قبول نیست، مگر این که از این حالت بازگردد و دست از عناد و انکار بشوید.

?در واقع، این آیه همان حقیقتى را بیان مى کند که: امام سجاد(علیه السلام) در دعاى ابو حمزه، با توضیح بیشترى بیان فرموده است آنجا که مى گوید: اِلهِى لَمْ أَعْصِکَ حِیْنَ عَصَیْتُکَ وَ أَنَا بِرُبُوبِیَّتِکَ جاحِدٌ وَ لا بِأَمْرِکَ مُسْتَخِفٌّ وَ لا لِعُقُوبَتِکَ مُتِعَرِّضٌ وَ لا لِوَعِیْدِکَ مُتَهاوِنٌ لکِنْ خَطِیْئَةٌ عَرَضَتْ وَ سَوَّلَتْ لِى نَفْسِى وَ غَلَبَنِى هَواىَ…:

 اى خداى من! آن هنگام که تو را معصیت کردم، نه از این جهت بود که خداوندیت را انکار نمایم، و نه بدین خاطر که امر تو را خفیف شمارم، و نه از این نظر که بخواهم خود را در معرض مجازات تو قرار دهم، و نه این که وعده کیفر تو را سبک بشمارم، بلکه خطائى بود که از من سر زد، نفس اماره حق را بر من مشتبه کرد و هوا و هوس بر من چیره شد…

 

.?•?•?•?•?•?•?•?•?.

 

ادامه تفسیر:?

آن گاه قرآن به یکى یکى دیگر از شرائط توبه اشاره کرده، مى فرماید: سپس به زودى توبه کنند (ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَریب).

درباره این که منظور از قریب (زمان نزدیک) چیست؟ در میان مفسران گفتگو است:

جمع زیادى آن را به معنى قبل از آشکار شدن نشانه هاى مرگ مى گیرند، و آیه بعد را که مى گوید: پس از ظهور علائم مرگ توبه پذیرفته نمى شود، شاهد بر آن مى دانند، بنابراین تعبیر به قریب شاید به خاطر این است که اصولاً زندگى دنیا هر چه باشد کوتاه و پایان آن نزدیک است.

اما بعضى دیگر آن را به معنى زمان نزدیک به گناه گرفته اند، یعنى به زودى از کار خود پشیمان شود و به سوى خدا بازگردد; زیرا توبه کامل آن است که آثار و رسوبات گناه را به طور کلى از روح و جان انسان بشوید، و کمترین اثرى از آن در دل باقى نماند، و این در صورتى ممکن است که در فاصله نزدیکى قبل از آن که گناه در وجود انسان ریشه بدواند، و به شکل طبیعت ثانوى در آید، از آن پشیمان شود، در غیر این صورت غالباً اثرات گناه در زوایاى قلب و جان انسانى باقى خواهد ماند.

پس توبه کامل توبه اى است که به زودى انجام پذیرد، و کلمه قریب از نظر لغت و فهم عرف، نیز با این معنى مناسب تر است.

درست است که توبه بعد از زمان طولانى نیز پذیرفته مى شود، اما توبه کامل نیست و شاید تعبیر به عَلَى اللّهِ: توبه اى که بر خدا لازم است آن را بپذیرد نیز اشاره به همین معنى باشد; زیرا این تعبیر تنها در این آیه از قرآن آمده است و مفهوم آن این است که پذیرش این گونه توبه ها از حقوق بندگان مى باشد، در حالى که پذیرش توبه هاى دور دست از طرف خداوند یک نوع تفضل است، نه حق.

پس از ذکر شرائط توبه در پایان آیه مى فرماید: خداوند توبه چنین اشخاصى را مى پذیرد و خداوند دانا و حکیم است (فَأُولئِکَ یَتُوبُ اللّهُ عَلَیْهِمْ وَ کانَ اللّهُ عَلیماً حَکیماً).

تفسیر نمونه) 

•••••••••••••••••••••••

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:31:00 ب.ظ ]