.?•?•?•?•?•?•?•?•?.

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 سوره نسا آیه۱۷

 

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

آیه۱۷) إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوٓءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَٰٓئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا 

 

✨•••••••••••••••••••••••••••••••••••✨

آیه۱۷) پذیرش توبه از سوی خدا، تنها برای كسانی است كه كار بدی را از روی جهالت انجام می‌دهند، سپس زود توبه می‌كنند. خداوند، توبه چنین اشخاصی را می‌پذیرد؛ و خدا دانا و حكیم است.

 

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

تفسیر آیه۱۷) شرائط پذیرش

در آیه گذشته، مسأله سقوط حدّ و مجازات مرتکبین اعمال منافى عفت، در پرتو توبه، صریحاً بیان شد و در ذیل آن با جمله اِنَّ اللّهَ کانَ تَوّاباً رَحِیْماً: خداوند توبه بندگان را بسیار مى پذیرد و نسبت به آنها رحیم است اشاره به پذیرش توبه از طرف پروردگار نیز شده.

در آیه مورد بحث، صریحاً مسأله توبه و پاره اى از شرائط آن را بیان مى کند، مى فرماید: پذیرش توبه از سوى خدا تنها براى آنها است که گناهى را از روى جهالت انجام مى دهند (إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللّهِ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَة).

بر این اساس، توبه اى که از روى جهالت نباشد، مورد پذیرش واقع نمى شود.

اکنون ببینیم منظور از جهالت چیست؟ آیا همان جهل و نادانى و بى خبرى از گناه است؟

یا عدم آگاهى از اثرات شوم و عواقب دردناک آن مى باشد؟

کلمه جهل و مشتقات آن گرچه به معانى گوناگونى آمده است ولى از قرائن استفاده مى شود منظور از آن در آیه مورد بحث، طغیان غرائز و تسلط هوس هاى سرکش و چیره شدن آنها بر نیروى عقل و ایمان است، و در این حالت، علم و دانش انسان به گناه، گر چه از بین نمى رود، اما تحت تأثیر آن غرائز سرکش قرار گرفته و عملاً بى اثر مى گردد، و هنگامى که علم اثر خود را از دست داد، عملاً با جهل و نادانى برابر خواهد بود، و تبدیل به عملى بدون توجه به دستورات عقل خواهد شد.

ولى اگر گناه بر اثر چنین جهالتى نباشد، بلکه از روى انکار حکم پروردگار و عناد و دشمنى انجام گیرد، چنین گناهى حکایت از کفر مى کند و به همین جهت توبه آن قبول نیست، مگر این که از این حالت بازگردد و دست از عناد و انکار بشوید.

?در واقع، این آیه همان حقیقتى را بیان مى کند که: امام سجاد(علیه السلام) در دعاى ابو حمزه، با توضیح بیشترى بیان فرموده است آنجا که مى گوید: اِلهِى لَمْ أَعْصِکَ حِیْنَ عَصَیْتُکَ وَ أَنَا بِرُبُوبِیَّتِکَ جاحِدٌ وَ لا بِأَمْرِکَ مُسْتَخِفٌّ وَ لا لِعُقُوبَتِکَ مُتِعَرِّضٌ وَ لا لِوَعِیْدِکَ مُتَهاوِنٌ لکِنْ خَطِیْئَةٌ عَرَضَتْ وَ سَوَّلَتْ لِى نَفْسِى وَ غَلَبَنِى هَواىَ…:

 اى خداى من! آن هنگام که تو را معصیت کردم، نه از این جهت بود که خداوندیت را انکار نمایم، و نه بدین خاطر که امر تو را خفیف شمارم، و نه از این نظر که بخواهم خود را در معرض مجازات تو قرار دهم، و نه این که وعده کیفر تو را سبک بشمارم، بلکه خطائى بود که از من سر زد، نفس اماره حق را بر من مشتبه کرد و هوا و هوس بر من چیره شد…

 

.?•?•?•?•?•?•?•?•?.

 

ادامه تفسیر:?

آن گاه قرآن به یکى یکى دیگر از شرائط توبه اشاره کرده، مى فرماید: سپس به زودى توبه کنند (ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَریب).

درباره این که منظور از قریب (زمان نزدیک) چیست؟ در میان مفسران گفتگو است:

جمع زیادى آن را به معنى قبل از آشکار شدن نشانه هاى مرگ مى گیرند، و آیه بعد را که مى گوید: پس از ظهور علائم مرگ توبه پذیرفته نمى شود، شاهد بر آن مى دانند، بنابراین تعبیر به قریب شاید به خاطر این است که اصولاً زندگى دنیا هر چه باشد کوتاه و پایان آن نزدیک است.

اما بعضى دیگر آن را به معنى زمان نزدیک به گناه گرفته اند، یعنى به زودى از کار خود پشیمان شود و به سوى خدا بازگردد; زیرا توبه کامل آن است که آثار و رسوبات گناه را به طور کلى از روح و جان انسان بشوید، و کمترین اثرى از آن در دل باقى نماند، و این در صورتى ممکن است که در فاصله نزدیکى قبل از آن که گناه در وجود انسان ریشه بدواند، و به شکل طبیعت ثانوى در آید، از آن پشیمان شود، در غیر این صورت غالباً اثرات گناه در زوایاى قلب و جان انسانى باقى خواهد ماند.

پس توبه کامل توبه اى است که به زودى انجام پذیرد، و کلمه قریب از نظر لغت و فهم عرف، نیز با این معنى مناسب تر است.

درست است که توبه بعد از زمان طولانى نیز پذیرفته مى شود، اما توبه کامل نیست و شاید تعبیر به عَلَى اللّهِ: توبه اى که بر خدا لازم است آن را بپذیرد نیز اشاره به همین معنى باشد; زیرا این تعبیر تنها در این آیه از قرآن آمده است و مفهوم آن این است که پذیرش این گونه توبه ها از حقوق بندگان مى باشد، در حالى که پذیرش توبه هاى دور دست از طرف خداوند یک نوع تفضل است، نه حق.

پس از ذکر شرائط توبه در پایان آیه مى فرماید: خداوند توبه چنین اشخاصى را مى پذیرد و خداوند دانا و حکیم است (فَأُولئِکَ یَتُوبُ اللّهُ عَلَیْهِمْ وَ کانَ اللّهُ عَلیماً حَکیماً).

تفسیر نمونه) 

•••••••••••••••••••••••

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...