بیت الزینب


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





جستجو


 



Ali Gholitabar:
سلام
هوشیاران
آخرین جمعۀ تابستان است و دلم سرشار از شوق لقاء پائیز
از میان چهار فصل سال
عاشق پائیزم
ماه اولش، سوره ای از “مهر” است.
پائیز را به “زردی” و برگ ریزانش نمی شناسم.
اول مهر، آغاز همداستانی با بعثت است …
و بعثت با “اقراء” گل می کند و نفس می کشد.
و من با کفشی ساده و جامه ای فقیرانه از دست مادرم بی نظیرم نان دست پختش را لای کتابم گذاشتم و
از روستامان پیاده به مقدصد دبستانم که در سه کیلومتری روستایم بود حرکت کردم.
مادر … مدرسه … فقر … کتاب … معلم … کلاس …
بابا … آب … بابا … نان …
آن مرد آمد … آن مرد در باران آمد … آن مرد با اسب آمد …
تصمیم کبری …

همۀ این ها نوستالوزیک اند اما عاشق من وجه خاصی از پائیزم .
در پائیز، تمام داشته و غرور طبیت، فرو می ریزد.
برگ ها زرد و بی رمق، مرگ اندیشانه و قهرآمیز، از آغوش اشجار و گیاهان با حسرت و اندوه جدا می شوند.
کم کم شاخه ها بی جامه و تنه ها، تنها و درختان، عریان می شوند.
نه آشیانۀ پرنده ای بر نوک شاخه ای می رقصد
نه جوجه ای دهانش منتظر غذاست
نه نجوای عاشقانۀ جفتی به ناز بر شاخساری طنین می اندازد
نه باری دارد و نه حتی سایه ای
تنها می شوند و مهجور و متروک
و در انظار طوفان فراموشی و برف و یخ بی اعتنائی
و شکستن استخوان حسرت
دیگر حتی زاغ و کلاغ هم برای نشست بر بازوان شاخه ها و بازی با گیسوان درخت، رغبتی نشان نمی دهند!

و من می آموزم که در عصر بی برگ و باری و عریانی باید در اندیشۀ تدبیری درونی باشم تا در پائیز زندگیام
که تنها می شوم و فرید
مورد بی اعتنائی واقع می شوم
مهجورم و منسی و مغفول و منزوی و متروک
ایستادن و ماندن و رویش مجدد را فرا گیرم

تا اگر بهار شدم و بهاری
دست به کینه و خصومت و شکوه و انتقام نزنم
باز که برگ و باری داشتم سایه سار شوم و آشیانۀ یار

بگذارم بر شانه ام تکینند و بر شاخه ام لانه کنند.
می خواه حیات ابدی را برای همه بیافرینم.
با انفاق و مهر و احسان و شفقت و صفا و زراوت و نشاط و …
می خواهم هر چه دارم به هر که به من رجوع می کند ببخشم.

می خواهم در پائیز زندگی ام به شیخ و شاب، عاشقی بیاموزم و با معشوقه و نیمۀ گمشده ام عاشقی کنم/
می خواهم حتی با تهی دستی و فقر و بی کسی و عریانی، اعتبار زمستان را به بازی بگیرم
و از دل طوفان، با شکیبائی برویم و ببالم و بسازم و بتازم و بنازم
تا در بهار عشوه و عشق، مستی را از خمخانۀ نسیمم به جان عشاق، بنوشانم
می خواهم باز هم شهد جانم را عسل مصفای نحل اعجاز کنم
پائیز را با اشتیاق به انتظار می نشینم
من افتادن و ایستادن و تجدید حیات را ضرورت بقا مب دانم
من “پیر” و کهنه و فرتون نمی شوم
من مردار نیستم
من حتی “مرگ” را ایستاده به آغوش می کشم
من “پیر” مفلوک نمی شوم
من اول دوران عاشقی را در خلوتم نفس می کشه.
من جوانم و جویای لذت های ماندگار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1395-06-26] [ 08:21:00 ب.ظ ]




:
????❤????❤????❤????❤????

دل من گم شد،اگر پیدا شد
بسپارید امانات رضا(ع)
واگراز تپش افتاد دلم
ببریدش به ملاقات رضا(ع)
از رضاخواسته ام تاشاید،
بگذارد که غلامش بشوم
همه گفتند محال است ولی
دلخوشم من به محالات رضا(ع) میلادسلطان خوبان امام رضا (ع)مبارک *

????❤????❤????❤????❤????

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1395-05-24] [ 05:27:00 ب.ظ ]




تو را به گنبد طلایت قسم مرا بطلب
عجیب کرده هوایت دلم مرا بطلب
.
تمام حجم اتاق را گریه می کنم
برای لمس نگاهت توهم مرا بطلب
.
هنوز رضا رضاست، طنین ناله ی قلبم
شده پشت از غم و ناله خم مرا بطلب
.
حریم ِ آسمانی ابری ست بی نسیم شما
دلم ، به حرمت پاک حرم مرا بطلب
.
به دست صورتک روزها دلم زپا افتاد
نزدیک و نزدیکتر، ای صبحدم مرا بطلب
.
رمیده آهوی ِ دل سوی تو ، پناهش ده
غریب ِ آشنا ، من رهگذرم مرا بطلب

????????????????????????????
ای کاش منم خاک خراســـان بودم

آن لحظه که چون فصل بهاران آمد

ای کاش منم خلسه ی یا هو بودم

یا در حرمت نغمه ی هو هو بودم

ای کاش شبی دست نوازش سر من

می آمد و من بچه ی آهــــــو بودم

????????????????????????????
آقا ! دلم بـرای حـرم تنـگ گشتـه است
پایــم بدون حسّ شما لنـگ گشتـه است

چــونان کبـوترم که پـرش را شکستــــه اند
یا آهویی که زخمی یک سنگ گشته است

اشکم صــدای عطـر تـو را داد مـــی کشد
آهم به نای تشنه ،خوش آهنگ گشته است

دیگر زمان ، زمانــه ی مـاه و پلنـگ نیست
اظــهار عشـق بـر غــربا ننگ گشته است

دیـدی دران حـوالــی اگـر دست و پـا زنان
قلبی ز نصف واشده خـونرنگ گشته است

حتما ً منـم ، پرنده ی هجــران کشیــده ات
بـاری دلـم بـرای حــرم تنـگ گشتـــه است

????????????????????????????

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:25:00 ب.ظ ]




☘✨☘✨☘✨☘

ایمان به غیب و تقابل نیروهای شیطانی در آخرالزمان 1⃣

☘✨☘ایمان به غیب ایمان به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

«الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ»
#سوره_بقره_آیه_۲

آنان كه به غيب ايمان می آورند

????امام صادق علیه السلام میفرمایند: غیب ، قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف و ایمان به غیب ، ایمان به وجود او در دوران غیبت است.

????تفسیر برهان

????????یکی از قوی‌ترین ترفندهای شیطان وادار کردن انسان به اتکاء به نیروی غیبیِ شیطان می‌باشد. چون از این طریق بهتر می‌تواند انسان‌ها را گمراه کند.
خصوصاً اینکه ، آخرالزمان نزدیک نابودیِ ابلیس است و خداوند شیطان را تا هنگام ظهور فرصت داده است ، پس معلوم است که شیطان تمام سعی خود را برای تاخیر درظهور انجام خواهد داد.

⚜اللهم عجل لولیک الفرج⚜

☘✨☘✨☘

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1395-04-25] [ 06:26:00 ب.ظ ]




مهربانی دانه ایست،
حتی اگر ندانی آنرا کجا کاشتی
روزی به بار مینشیند
و درختی میشود

و تو در سایه‌ آن خستگی در خواهی آورد!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:24:00 ب.ظ ]




‍ عشقم امیریست که دلدار حسین است …

قرص قمرش ، نورشب تارحسین است …

گشتم همه عالم و به این نکته رسیدم …

عشق است اباالفضل که علمدار حسین است …

السلام علیک یا ابا عبدالله (ع)و علی الارواح االتی حلت بفنائک ……

السلام علیک یا ابالفضل العباس(ع)
علی عالی اعلا

در جهان باشد اگر یک راه راست

قوس ابروی کج مولای ماست
چشم خود تا باز کردم ابتدا گفتم حسین

با زبان اشک هایم بی صدا گفتم حسین

یاد تو واجب ترین رکن نمازم بوده است

در قنوت خویش قبل هر دعا گفتم حسین

در مناجات شب جمعه نمی دانم چه شد

خواستم بر لب برم نام خدا ، گفتم حسین

کُلِّ اَرضٍ کربلا من تازه می فهمم چرا

در خراسان و نجف ، در سامرا گفتم حسین

نام زهرا را شنیدم هر کجا گفتم علی

نام زینب را شنیدم هر کجا گفتم حسین
هیچ میدانی چرا بی حـاصــلیــم…!؟!

چون که از “یاد شهیدان”
غـافــلیــــم….

 عشق یعنی حرمت یک استخوان

یادگار از قامت یک نوجوان

آنکه با خون شریفش رسم کرد

بر زمین! جغرافیای آسمان….

شادی روح شهدا صلوات
✿↝ M:
:
پیشِ مردم
کج مکن” گردن”
که حیرانت کنند…

آبرویت برده و بدتر
پریشانت کنند…

سفره دل باز کن درهنگام سجود،

پیشِ ” الله” کن گدایی،تا که “سلطانت” کند…ج

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-04-24] [ 07:49:00 ب.ظ ]




???? حیرت آور است !!

????همه ی جهان حجاب دارد:

1_کره زمین دارای پوشش است…

2_ میوه های تر وتازه دارای پوشش است…

3_ شمشیر نیز داخل غلافش حفظ میشود…

4_ قلم بدون پوشش جوهرش خشک میشود و فایده اش از بین میرود و زیر پا انداخته میشود برای اینکه پوشش آن از بین رفته

5_ سیب هم اگر پوسته اش گرفته شود و رها شود فاسد میشود…

و……
در تعجبم از مردی که ماشینش را از ترس خط و خش افتادن چادر می پوشاند؛
اما دختر یا همسر و یا خواهر خود را بدون پوشش رها میکند!!!

بانو!
این چادر تا برسد بدست تو
هم از کوچه های مدینه گذشته
هم از کربلا
هم از بازار شام…!
چادرت را در آغوش،بگیر و بگو برایت روضه بخواند
همه را از نزدیک دیده است…
السلام علیک یا فاطمه الزهرا????

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1395-04-19] [ 10:15:00 ق.ظ ]