حجاب انقلابی و انقلاب حجابی

 

 

کسانی که سال‌های دهۀ پنجاه را به یاد دارند، می‌دانند که حجاب و چادر،  درآن زمان در میان دانشجویان دختر رایج شد. و نیز می‌دانند که عامل تغییر ناگهانی در پوشش دختران در آن سال‌ها، حسینیۀ ارشاد و سخنرانی‌های علی شریعتی بود. 

اسد الله علم، وزیر دربار شاه در یادداشت‌های روزانه‌اش، دست‌کم دو بار به این رخداد عجیب و ناگهانی در دانشگاه‌های ایران اشاره کرده است. در یادداشت مربوط به روز هفتم اردیبهشت سال ۱۳۵۶ می‌گوید: 

«چیزی که دیروز خیلی باعث تعجب من در دانشگاه پهلوی شد، مشاهدۀ زیادی دختر چادر‌به‌سر بود.»(یادداشت‌های علم، ج۶، ص۶۵). 

در خاطرات مربوط به ۵۶/۲/۳۱ می‌گوید: 

وقتی به شاه گفتم که دانشجوهای دختر در دانشگاه‌ها چادری شده‌اند، شاه گفت کار مارکسیست‌های اسلامی است(همان، ص۴۴۷). 

«مارکسیست‌های اسلامی» نامی بود که شاه برای سخنرانان حسینیۀ ارشاد به کار می‌برد(حسینیۀ ارشاد به روایت ساواک، ص۲۴۹ و ۳۵۶).
استاد محمدرضا حکیمی نیز می‌گوید: 

«این‌جانب از سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ در دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران تدریس می‌کردم و دانشجویانی بسیار، حتی از دانشگاه‌های دیگر، به صورت مستمع آزاد در آن کلاس(درس نهج البلاغه) حاضر می‌شدند؛ تا آنجا که تعدادشان به سی‌صد نفر می‌رسید. نیمی از حاضران، خانم‌ها بودند و همه با حجاب. آن خانم‌ها از کسانی بودند که تحت تأثیر شریعتی و مطالعۀ آثارش، حجاب را انتخاب کرده بودند.»

(محمد اسفندیاری، شعلۀ بی‌قرار، ویراست سوم، ص۵۶). 

محمد رجبی از دانشجویان آن دوره می‌گوید: 

«این‌جانب در سال ۱۳۴۷ که به دانشگاه رفتم، فقط یک خانم چادری در آنجا بود. از این رو برای تشکیل انجمن اسلامی دانشجویان که حضور خانم‌های با حجاب در آن ضروری بود، دچار مشکل بودیم. پس از گذشت چند سال من به زندان افتادم و هنگامی که در سال ۱۳۵۵ آزاد شدم و به دانشگاه رفتم، بسیاری از خانم‌ها را با حجاب دیدم که همه متأثر از شریعتی و کتاب‌های او بودند.»(همان)
. آنچه حجاب را به دانشگاه‌ها برد، محبوبیت اسلام به روایت شریعتی بود و در واقع زنان از اسلام به حجاب رسیدند؛ نه از حجاب به اسلام. آن روز زنان در واکنش به رژیمی که آن را فاسد و غیر اسلامی می‌دانستند، مانتو و روسری پوشیدند و از حجاب شرعی نماد سیاسی ساختند. در دوران اسلام سیاسی و حجاب اجباری نیز، ترک حجاب، بیشتر رفتاری سیاسی است تا دین‌ستیزی یا اخلاق‌گریزی. بنابراین طرفداران واقعی حجاب، تنها کاری که از دستشان برمی‌آید، بیرون آوردن حجاب از زیر سایۀ سیاست است که البته در آیندۀ نزدیک ممکن نیست؛ زیرا حجاب اجباری زنان از ارکان اسلام سیاسی است؛ برخلاف اسلام سنتی و تاریخی که هیچ‌گاه به سوی حجاب سیاسی یا اجباری نرفت و بلکه مخالف حجاب برخی زنان(اقلیت‌های دینی، اسیران و کنیزان) بود.  

(منابع این یادداشت، برگرفته از کتاب «شعلۀ بی‌قرار» است)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...