سوره زمر آيه 67
‏متن آيه : ‏ 
وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّماوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ ‏

ترجمه : ‏
‏آنان آن گونه كه شايسته است خدا را نشناخته‌اند ( اين است كه تو را به شرك مي‌خوانند . خدا آن كسي است كه ) در روز قيامت سراسر كره زمين يكباره در مشت او قرار دارد و آسمانها با دست راست او در هم پيچيده مي‌شود . خدا پاك و منزّه از شرك آنان ( و دورِ دور از انبازهاي ايشان و فراتر از انديشه انسان ) است .‏

توضيحات : ‏
‏« مَا قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدْرِهِ » : ( نگا : انعام‌ / 91 ، حجّ‌ / 74 ) . « قَبْضَتُهُ » : قبض به معني در مشت گرفتن است و اينجا به معني ( مَقبوض ) يعني ( در مشت ) است . مراد اين است كه همه زمين در قبضه قدرت و تحت تصرّف او است . « مَطْوِيَّاتٌ » : در پيچيده‌ها . در هم نورديده‌ها . ( نگا : انبياء / 104 ) . « بِيَمِينِهِ » : با دست راست او . انتخاب دست راست بدان خاطر است كه اغلب مردم كارهاي مهمّ را با دست راست انجام مي‌دهند و قوّت و قدرت بيشتري در آن احساس مي‌كنند . همه اين تشبيهات و تعبيرات ، كنايه از سلطه مطلق پروردگار بر عالم هستي است و اين سلطه در جهان ديگر براي انسانها محسوستر و آشكارتر است .‏

و ما قدروا اللّه حق قدره…

قـدر هـر چـيـز، هـمان مقدار و اندازه آن است، حال يا اندازه حجمش، يا عددش، يا وزنش، يا امـثال آن. ولى همين كلمه را به طور استعاره در امور معنوى هم، يعنى در مقام و منزلت نيز به كار مى برند.

پـس ايـنـكـه فـرمـود: (و نـمى توانند خدا را آن طور كه حق اندازه گيرى او است، اندازه بـگـيـرند)، تمثيلى است براى اينكه مردم آن طور كه بايد خدا را نمى شناسند، چون از حيث معاد و برگشت اشياء به او، كه جمله (و الارض جميعا قبضته يوم القيامة ) - تا آخـر سـوره - آن را افـاده مـى كـنـد او را نـمى شناسند. چون در اين جمله اين معنا را خاطر نـشـان مـى كـنـد كـه در روز قـيـامت تمامى اسباب از سببيت مى افتند و دست خلق از همه آنها بريده مى شود، تنها يك سبب مى ماند و آن هم خداى مسبب الاسباب است. و در آن روز زمين را قـبـضـه مـى كند، آسمانها را درهم مى پيچد، و براى مردن همه زنده ها، و زنده شدنشان در صـور مـى دمد، و زنى به نور پروردگارش نورانى مى گردد، و كتاب را مى گذارند و انـبـيـاء و شـهداء را مى آورند، و بين خلق داورى مى شود، و هر كسى آنچه را كه كرده به طـور كـامل دريافت مى كند، و مجرمين را به سوى آتش و متقين را به سوى بهشت مى برند. خـوب، خـدايـى كـه چـنـيـن شانى در مالكيت و تصرف دارد اگر كسى او را با اين شؤ ون بـشـناسد، همين شناسايى ايجاب مى كند كه تنها به سوى او روى آورد و به كلى از غير او اعراض كند.

و ليـكـن مـشـركـيـن چون ايمانى به معاد ندارند پس در حقيقت قدر خدا را به حقيقت قدردانى نـدانـسـتـه و نـشناخته اند، و بدين سبب بوده كه از پرستش او اعراض نموده به پرستش غير او پرداخته اند.

تفسیر نمونه 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...