?¤?¤?¤?¤?¤?

 

 

 

 سوره اسرا آیه۲۳ 

 


. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
آیه۲۳} وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوٓا إِلَّآ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَآ أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَآ أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا

¤.¤.¤.¤.¤…?…¤.¤.¤.¤.¤.
آیه۲۳ }و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیكی كنید! هرگاه یكی از آن دو، یا هر دوی آنها، نزد تو به سن پیری رسند، كمترین اهانتی به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو!

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
تفسیرآیه۲۳} از جمله بالا استفاده مى شود: شرک سه اثر بسیار بد در وجود انسان مى گذارد:
✨۱ ـ شرک، مایه ضعف، ناتوانى، زبونى و ذلت است در حالى که توحید عامل قیام و حرکت و سرفرازى است.
✨۲ ـ شرک، مایه مذمت و نکوهش است; چرا که یک خط روشن انحرافى است در برابر منطق عقل، و کفرانى است آشکار در مقابل نعمت پروردگار، و آن کس که تن به چنین انحرافى دهد، در خور مذمت است.
✨۳ ـ شرک، سبب مى شود: خداوند مشرک را به معبودهاى ساختگیش واگذارد و دست از حمایتش بردارد، و از آنجا که معبودهاى ساختگى نیز قادر بر حمایت کسى نیستند، و خدا هم حمایتش را از چنین کسان برداشته، آنها مخذول یعنى بدون یار و یاور خواهند شد.
در آیات دیگر قرآن، نیز همین معنى به شکل دیگرى مجسّم شده است، چنان که در سوره عنکبوت آیه ۴۱ مى خوانیم: آنها که غیر خدا را معبود خویش انتخاب مى کنند، همانند عنکبوتند که آن خانه سست و بى اساس را تکیه گاه خود قرار داده و سست ترین خانه ها خانه عنکبوت است (مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللّهِ أَوْلِیاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ).
* * *
بعد از اصل توحید، به یکى از اساسى ترین تعلیمات انسانى انبیاء، ضمن تأکید مجدّد بر توحید، اشاره کرده مى گوید: پروردگارت فرمان داده که تنها او را بپرستید و نسبت به پدر و مادر نیکى کنید (وَ قَضى رَبُّکَ أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاّ إِیّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً).
قضاء مفهوم مؤکّدترى از امر دارد، و امر و فرمان قطعى و محکم را مى رساند و این نخستین تأکید در این مسأله است.
قرار دادن توحید یعنى اساسى ترین اصل اسلامى، در کنار نیکى به پدر و مادر تأکید دیگرى است بر اهمیت این دستور اسلامى.
مطلق بودن احسان که هر گونه نیکى را دربرمى گیرد و همچنین، والدین که مسلمان و کافر را شامل مى شود، سومین و چهارمین تأکید در این جمله است.
نکره بودن احسان (إِحْساناً) که در این گونه موارد براى بیان عظمت مى آید پنجمین تأکید محسوب مى گردد.
توجه به این نکته نیز لازم است که: فرمان، معمولاً روى یک امر اثباتى مى رود در حالى که در اینجا روى نفى رفته است (پروردگارت فرمان داده که جز او را نپرستید).
این ممکن است به خاطر آن باشد که: از جمله قَضى فهمیده مى شود که جمله دیگرى در شکل اثباتى در تقدیر است و در معنى چنین مى باشد:
پروردگارت فرمان مؤکد داده: او را بپرستید و غیر او را نپرستید.
و یا این که: مجموع جمله نفى و اثبات (أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاّ إِیّاهُ) در حکم یک جمله اثباتى است، اثبات عبادت انحصارى پروردگار، سپس به بیان یکى از مصداق هاى روشن نیکى به پدر و مادر پرداخته مى گوید:
هر گاه یکى از آن دو، یا هر دو آنها، نزد تو به سن پیرى و شکستگى برسند (آن چنان که نیازمند به مراقبت دائمى تو باشند) از هر گونه محبت در مورد آنها دریغ مدار، و کمترین اهانتى به آنان مکن، حتى سبک ترین تعبیر نامؤدبانه یعنى اف به آنها مگو (إِمّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفّ).
و بر سر آنها فریاد مزن (وَ لاتَنْهَرْهُما).
بلکه با گفتار سنجیده، لطیف و بزرگوارانه با آنها سخن بگو (وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَرِیماً).
تفسیرنمونه}

¤¤¤¤¤¤¤¤¤

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...