عبادتگران بسيار فراوانند.

 دنيا از آنان پر است.

 تمام عبادتگاهها از عبادتگران پر است. عبادت آنان تشريفاتي است. 

صرفا دنباله رو سنتها هستند. 

نمادها را پرستش مي كنند. 

قلبشان از عشق انباشته نيست. 

عطش واقعي خدا را ندارند،، تنها يك وظيفه اجتماعي را انجام مي دهند. 

شايد به آن عادت كرده اند. 

اگر آنرا انجام ندهند احساس مي كنند چيزي كم است… 

 

فقط به زيبايي هستي اي كه ما را فرا گرفته است عشق بورز،، اين عبادت راستين است، زيرا خدا آشكار است.

 به هزاران شيوه در دسترس است- در درختان، در گلها، در پرندگان، در كوهها، در خورشيد، در ماه، در انسانها و در حيوانها. خدا را احساس كن! 

بيشتر از آن كه باور پيدا كني، زيبايي هستي را احساس كن.

 شكوه عالم، 

شكوه شبي پر ستاره را احساس كن. 

 

اگر زيبايي طلوع خورشيد نتواند به تو كمك كند زانو بزني، هيچ عبادتگاهي نخواهد توانست.

 اگر صداي آواز مرغي از دوردست هيچ جذبه اي براي تو نداشته باشد، پس تو مرده اي. پس عبادت در تو مرده است. 

 

عبادت تنها زماني مي تواند انجام يابد كه قلب با زندگي به تپش در آيد.

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...