,,وارد صحرای عرفات که شوی
و هنگام اعراف فرا رسد …خواهی دید که چیستی و خدا کیست..
قدمهایی تو بر میداری و خسته میشوی و مایوس …توان دیدن خود را نیز نخواهی داشت پس از اعراف و …حال اگر در اعراف خود ..اعتراف به خود کردی و اعراف حق برایت نمایان شد …میشوی معرف حق ,,,
هر چه پلیدی و خشم را از خودت دور کن که سر منشا همه بدی ها یاس است ….ای عزیز
بدان تمام راه و تمام سختی راه برای عبور و حرکت توست ….بدون اصطحکاک یک قدم هم به پروردگارت نزدیک نمی شدی …دمی آرام بگیر ..خدا مرهم تمام درد هایت خواهد شد
و زمانی که به دیدار حق نائل شدی..هیچ دردی بر جانت حضور نخواهد داشت که همه ی درد …نشان از دوریِ تو از خدایت بوده ..از نشناختن و یاس و درماندگی تو …
وتسلیم که شدی به حقیقت ؛ ،خدایت تو را تسلی میدهد
اینجا ..در این صحرای بی کلامی …شجاعانه ببخش و رها کن وجودت را از هر چه غیر اوست …پیمانه ات که خالی شد …با پیمان دیگری …وجودت حیات می یابد. …..
بی سر که شدی …از سِرّ حق آگاه میشوی و بی پا که باشی قدم او مقدم بر هر اقدامی از جانب تو خواهد بود …
و مبین و نگاه نکن …که آنکس که کور شود از دیده به سر …..نادیدنی های راه برایش هموار خواهد شد به اذن خدا …و دل برکن از زمین و زمان که خدا
ترا به حکم یقین به منزل سعادتش خواهد رساند …
منزلی که سرای ابدیت و عشق است …. منزلی که صاحب خانه خداست ,,

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...