بیت الزینب


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





جستجو


 



چند نكته از اخلاق و سیرت حضرت محمد مصطفی«ص»)

  بر طـــــاق عرش نام نیـــكوی محـــمد است        

                                                     عالـــــم طفیـــــــل یكسر مــوی محـــــمد است

  

فردا كــــه آفـــتاب قیـــامـــت طـــــــلوع كند                

                                                  چشــــم اُمیــــد جمله بـــسـوی محــــــمد است

حضرت محمد مصطفی«ص» در اخلاق كریمه خود انگشت نمای دوست و دشمن بودند، درحُسن معاشرت آن همه آزار وشكنجه و ‍بدرفتاری كه از دشمنان ستمكار و دوستان نادان خود میدیدندهرگزخم به ابرو نمی آوردند و اظهار دلتنگی نمیكردند،به زنان و كودكان و زیردستان درسلام گفتن پیشی میگرفتند،ازهنگامیكه ازجانب رب العالمین مامورتبلیغ دین وهدایت ورهبری مردم را بدست گرفتند لحظه ای درانجـام وظیفه غفلت نكردند و دركوشش خستگی ناپذیر خود از پای ننشستند،آنحضرت«ص» سیزده سال پیش ازهجرت در شهرمكة المكرمه با گرفتاری طاقت فرسا كه از ناحیه مشركین عرب داشتند پیوسته به عبادت وتبلیغ دین خدا اشتیاق داشتند ودر ده سال بعد ازهجرت درشهر مدینةالمـنوره با گرفتاری های روز افزون كه از جانب دشمنان اسلام داشتند و كارشكنیهایی كه یهود و منافقان مسلمان نما میـــكردند، معارف دین و قوانین اسلام را با وسعت حیرت انگیزی كه داشت ‍به مردم رسانیدند و بیش از هشتاد  جنگ با دشمنان اسلام درطول دوران  نبـــوت شان نمودند علاوه برآن كه اداره امورجامعه اسلامی را كه درآن موقع شامل همه شبه جزیرة العرب میگردید به عهده داشتند،حتی به شكایتها و نیازمندیهای جزیی مردم شخصاًخودشان رسیدگی میكردند. درشهامت وشجاعت پیامبر«ص» این اندازه بس است كه تنها دربرابر جهاد آن روز كه چیزی جزء زورگویی وحق كشی حكومت نمیكرد با دعوت حقه قد علم كردند وآن همه شكنجه و عذاب كه از ستمكاران وقت دیدند هرگز در ایشان سستی و دلسردی ایجاد نكرد و در هیچ جنگی عقب نشینی ننمودند ، مبارك«ص»عفت نفس جالبی داشتند و در زندگی خود روش فقراء را در پیش گرفته بودند و ساده زندگی میكردند،میان ایشان و خادمان و غلامان شان فرقی به نظر نمیرســـید و آن همه اموال زیاد كه به دست شان میرسید و یا از كفار به غنیمت میگرفت در بین فقراء مسلمان تقسیم میكردند، ایشان در زندگی به نظافت و مخصوصاً عطر علاقه زیادی داشتند، مبارك«ص» هرگز تغیر حال نمیداد وهمان تواضع و فروتنـی كه در اوایل زندگی خویش داشتند در اواخر زندگی نیز داشتند و با آن موقعیت با ارزشی كه داشــتند هرگزامتیازی كه ارزش اجتماعی ایشان را نشان دهدبرای خود قایل نشدند،مبارك روی تخت ننشستند وصدر وبلند مجلس رابه خود اختصاص نمیدادند و هرگز قیافه فرمانروایی و حكمرانی را به خود نگرفتند ، گاهی كه ایشان در مجلس عمومی در میان اصحاب و یاران خود مینشستند و اشخاص ناشناس كه برای ملاقات آنحضرت«ص»  میــآمدند پیامبر«ص» را نمیشناختند و به اهل مجلس میگفتند كدامتان پیامـبرهستید؟ آن گاه اصحاب، پیامبر«ص» را به ایشان نشان میدادند. حضرت محمد مصطفی«ص» در طول عمر خود هرگز به كسی دشــــنام ندادند و سخـــن بیهوده نگفتند و با قهقهه نخندیدند و نیزهیچگاه عملی انجام ندادند كه سبك و بی معنی باشد، به تفكر و تامل علاقه داشتند و به سخن هر دردمــــندی و به اعتراض هر معترضی گوش فرا میدادند، آنگاه به پاســـخش میپرداختند و هرگز سخن كسی را قطع نمیكردند ولی اشتباه هركس را به او گوشزد میفرمودند. پیامبر«ص» بی نهایت مهربان و بسیار رفیق القلب بودند و از رنج بردن هرگرفتاری متاثر میشدند، دراجرای احكام و حدُود الهی میان دور و نزدیك،آشنا و بیگانه هیچ فرقی نمیگذاشتند. یك نمونه از اخلاق مبارك: در ابتداء غزوه بدر پیامبر«ص» شخصــــــــاً به تنظیم صفوف لشكر مجاهدین اسلام پرداختند،چون به یكی از مجاهدین رسیدند و او قدری از دیگران جلوتر ایستاده بود مبارك با عصای كه به دست داشت آنرا به شكم مجاهد فشارداده و فرمودند كمی عقب تر بایسـتید تا صف مرتب گردد،آن مجاهد ناگهان گفت یا رسـول الله«ص» به خدا كه با این كار شما شكم من درد گرفت باید من ازشما قصاص كنم، حضرت محمد مصطفـی«ص» با شنیدن این كلام فوراً عصای را به دست آن مجاهد دادند و لباس را از روی شكم شان بالا كشیــــــدند و فرمودند بیا توهم مرا قصاص كن، آن مجاهد و صحابی جلیل القدر جلو آمد شكم مبارك را بوسه زد و گفـت من میدانم كه امروز در این جنگ شهید میشوم ، اما میخواستم به این وسیله با بدن مقدس شما تماس حاصل كنم وپس از آن مجاهد رفت ودرجنگ جام شهادت را نوشید.

 

 

 

. { كتاب از آدم صفی الله تا محمد رسول الله «ص» } 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1397-01-30] [ 06:14:00 ب.ظ ]




 

?آیه4⃣2⃣سوره مبارکه نحل

?↩️وَإِذَا قِيلَ لَهُم مَّاذَآ أَنزَلَ رَبُّكُمْ قَالُواْ أَسَطِيرُ الْأَوَّلِينَ

?ترجمه?
وهرگاه به آنان گفته شد: پروردگارتان چه نازل كرده؟ گفتند افسانه‏ هاى پیشینیان.

?نکته ها?
كلمه «اساطیر» یا جمعِ «اُسطوره» به معناى حكایات و افسانه ‏هاى خرافى است كه به صورت مكتوب درآمده باشد، و یا جمع «اَسطار» به معناى سطرهایى كه از روى كتب پیشین، نسخه‏ب ردارى شده باشد. در قرآن این كلمه، نُه بار از زبان كفّار نقل شده كه در همه‏ ى موارد همراه كلمه‏ ى «اوّلین» است، یعنى آنها مى‏ گفتند: این حرفها تازگى ندارد، بلكه همان بافته‏ هاى پیشینیان است.

?بعضى جامعه ‏شناسان امروز نیز مذهب را زاییده جهل و خرافه مى ‏دانند، كه شاید این حرف، بخاطر بعضى خرافاتى باشد كه در میان اصولِ اصیلِ ادیان الهى، جاى گرفته و در واقع ربطى به مذهب ندارد.

?پيام ها ↪️

1⃣↩️فرستادن پیامبران و كتب آسمانى، از شئون ربوبىِ خداوند براى هدایت و تربیت مردم است. «انزل ربّكم»

2⃣↩️خوى افراد مستكبر، تحقیر كردن است، گاهى تحقیر مكتب، گاهى رهبر و گاهى امّت. «انّ اللَّه لایحب المستكبرین و اذا قیل لهم…»

3⃣↩️با آنكه تنها بخشى از قرآن، داستان است نه همه‏ ى آن، ولى همان داستان‏ها هم مربوط به اقوام و پیامبرانى است كه مردم زمان پیامبر از بیشتر آنها بى‏ خبر بودند. پس چگونه مى ‏توان به قرآن نسبت داد: «اساطیر الاولین»؟

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:58:00 ق.ظ ]




 

 

ارتش در کلام امام راحل(ره):
 ارتش اساس يك مملكت است، حافظ يك مملكت است و اگر ارتش، اسلامي و فكرش اسلامي بشود، مملكت را به كمال مطلوب مي رساند.
 اگر سلسله مراتب حفظ نشود ارتش رو به ضعف مي رود، و اگر _ خداي نخواسته _ ارتش ما رو به ضعف برود كشور ضعيف خواهد شد.
 اگر ارتش اصلاح بشود استقلال كشور حفظ مي شود، و اگر _ خداي نخواسته _ در ارتش يك فسادي باشد استقلال كشور به خطر مي افتد.
 ملت و ارتش از هم جدايي ندارند.
 ارتش ما از ماست و ما از ارتش.
 ارتش ما ضامن استقلال كشور ماست.
 ارتش ما پشتوانه ملت ماست.
 همان طوري كه ملت بدون ارتش نمي تواند ادامه زندگي بدهد، ارتش هم بدون ملت نمي تواند ادامه زندگي بدهد.
 افتخار و آفرين بر ارتشي كه در اوج تصميم جاودانه خود، حصار تعبّد طاغوت را شكست.


ارتش در بیانات فرماندهی معظم کل قوا(مد ظله العالی):

 ارتش امروز، يك ارتش منظم، محكم، منضبط و با تجهيزات عالى است.
 ارتش، يك سرمايه و ذخيره و اندوخته براى اين ملت است.
 اعتقاد و ايمان قلبى نقش بسيار سازنده‏يى در تقويت ارتش دارد.
 امروز ارتش در چشم مردم، عزيز است.
 بحمداللَّه امروز ارتش ما، يك ارتش متدين است.
 به فضل پروردگار، ارتش جمهورى اسلامى ايران - همان‏طورى كه امام بزرگوار مى‏خواستند و آرزو مى‏كردند و بارها بر زبان آورده بودند - يك ارتش مردمى و خدايى است.
 حضرت امام قلباً براى ارتش احترام قائل بودند.
 واقعيتها به ما ثابت مى‏كنند كه ارتش جمهورى اسلامى ايران در ميان ارتشهاى همگن خود در هر نقطه‏ى عالم يك ارتش ممتاز است.
 روز ارتش، همه‌ساله برای نیروهای مسلّح، بلکه برای ملت ایران و بخصوص برای ارتش سرافراز جمهوری اسلامی، روز جشن و شادمانی است
 ارتش مسیر خوبی را طی کرده است
 امروز در ارتش ما، انسانهای خوب، انسانهای صادق و انسانهایی که بیسروصدا برای خدا کار میکنند،
 خصوصیت ارتش این است که مراقب دشمن است.
 ما امروز که به ارتش نگاه می‌کنیم، می‌بینیم سهم وافری از دین واخلاق، روابط، عملکرد، ایمان دینی احترام به مبانی اخلاقی را برده، در خود به‌وجود آورده و براساس آن کار و تلاش کرده است
 ارتش باید توان مادی و معنوی خود را روزبه‌روز افزایش بدهد. مهم تر از توان مادی، معنویت است. روحیه و ایمان، عشق به مسئولیت و تلاش جانفشانانه و فداکارانه در این راه.
 ارتش جمهوری اسلامی ایران آنچه را که امروز دارد باید قدر بداند و به‌نظر من از همه چیز برتر و بیش از همه، جایگاه و پایگاه مردمی ارتش است.
 ارتش باید آماده باشد تا با شهامت، فداکاری و شهادت‌طلبی هرگونه خطر و تهدیدی را با قدرت هرچه تمام‌تر دفع کند.
 ارتش جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از ویژگی‌های سازمانی و نیز به‌دست آوردن دستاوردهای سال‌های طولانی دفاع مقدس از زمینه ممتازی برای فعالیت‌های عقیدتی سیاسی برخوردار است. لازم است که این امکانات به نیکوترین وجهی شناخته و از آن بهره‌گیری شود.
 ارتش جمهوری اسلامی تنها ارتشی در دنیاست که در خدمت مردم و منافع ملی است.

برادر ارتشى !

تو، خورشید روزهاى خاکسترى دفاع بودى و پرنده جانت ، شکستن قفس هاى وابستگى را به ما آموخت . آمدى تا کوچه هاى وارستگى و اقتدار را عابر باشیم و عشق به وطن ، راز همیشه بودنمان باشد .
   

       روز ارتش مبارک باد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-01-29] [ 04:59:00 ب.ظ ]




 

 

?? رسول اکرم (ص):

✍ از لغزشهاى خطاكاران در گذريد تا بدين سبب خداوند شما را از مقدّرات ناگوار نگه دارد.

? ورام، ج۲، ص۱۲۰

#بخشش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:51:00 ب.ظ ]




 

?جزء چهاردهم?

?آیه6⃣1⃣سوره مبارکه نحل

?⬅️وَعَلَمَتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ‏

?ترجمه?
ونشانه‏ هاى دیگرى (در زمین قرار داد) وآنان به وسیله ستاره راه مى ‏یابند.

?نکته ها?
براى حركت در بیابان‏ها و پیدا كردن راهها، نیاز به علائم داریم. علائم طبیعى در روز، و ستارگان در شب، كه خداوند در این آیه به این دو امر اشاره مى ‏نماید.
نه فقط براى شناخت راه از بیراهه، دربیابان‏ها، نیاز به علامت داریم، بلكه براى شناخت حقّ از باطل نیز در لابلاى هوس‏ها و غرائز و طاغوت‏ها، به نشانه‏ هاى روشن نیازمندیم. پیامبرصلى الله علیه وآله براى بعد از خود علامت‏هایى را قرار داد كه هرگاه مردم دچار حیرت و سرگردانى شدند به آنها نظر كنند و حقّ را بشناسند؛

?اوّلین آنها حضرت زهراعلیها السلام است كه درباره‏اش فرمود: رضاى او رضاى من و غضب او غضب من است.

?علامت دیگر ابوذر غفارى است كه پیامبر درباره ‏اش فرمود: آسمان بر كسى راستگوتر از ابوذر سایه نیفكنده است، تا مردم ببینند زبان ابوذر از چه كسى حمایت مى ‏كند و او در تبعیدگاهِ چه كسى از دنیا مى‏ رود.

?علامت دیگر عمّار یاسر است كه پیامبر فرمود: قاتلِ عمّار گروه منحرفند. مردم دیدند كه در جنگ صفین، عمّار به دست لشگر معاویه كشته شد.

?و مهم‏ترین علامتِ روشن پس از پیامبر، امام حسین‏ علیه السلام است كه پیامبر درباره‌‏اش فرمود: «حسین از من است و من از حسین». امام صادق و امام رضاعلیهما السلام نیز مى ‏فرمایند: «نحن العلامات و النّجم رسول اللّه»(11)
ستارگان، هم وسیله‏ ى شناخت جهت قبله هستند و هم در دریاها و كویرها كه هیچ علامتى نیست، بهترین وسیله‏دى راه‏یابى مى ‏باشند.

?11) تفاسیر مجمع‏ البیان و نمونه؛ كافى، ج‏1، ص 207، امالى مفید، 102.

?پيام ها ↘️↘️

1⃣⬅️آیا خدایى كه براى هدایت دنیوى مردم علائمى را قرار داده، از هدایتِ معنوى آنها غافل بوده است؟ «و علامات … یهتدون»

2⃣⬅️علم هیئت و ستاره ‏شناسى، مورد توجّه اسلام است. «وبالنّجم هم یهتدون»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:25:00 ق.ظ ]




 

 



?امیرالمؤمنین (ع):

پرهیز از نگاه ناروا؛ برترین پرهیزگاری است.

?غررالحکم، ح ۵۵۴۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:22:00 ق.ظ ]




?حضرت امير المؤمنين علی عليه السّلام:?
لو تعلمون ما اعلم ممّا طوى عنكم عيبة اذا لخرجتم الى الصّعدات تبكون على اعمالكم و تلتدمون على انفسكم و لتركتم اموالكم لا حارس لها و لا خالف عليها و لهمّت كلّ امرء منكم نفسه لا يلتفت الى غيرها و لكنّكم نسيتم ما ذكّرتم و امنتم ما حذّرتم فتاه عنكم رايكم و تشتّت عليكم امركم

?اگر بدانید آنچه من می ‏دانم از چيزهائى كه عیب آن از شما پوشيده شده است ،
?به صحراها و بلنديها بیرون می رفتید،يعنى از خانه‏ ها ترک استراحت می کردید
?در حالتى كه بر اعمال خود گریه و با نوحه به صورت و سينه خود می زديد.
?و قطعا مالهاى خود را بدون هیچ حافظ و صاحب و جانشينى ترک می کردید،
?و هر شخصی از شما نفس خود را محزون و غمگين می ‏ساخت يا می ‏گداخت
?به طورى كه اصلا التفات به غير خود نداشت،

?ولی شما آنچه را بدان پند داده شدید فراموش نموديد ،
?و از آنچه ترسانيده شديد خود را ایمن دانستید
?پس انديشه و تدبير شما حیران شد،
?و كار شما بر شما پراکنده گردید.

 

?نهج البلاغه خطبه 115

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-01-28] [ 08:09:00 ب.ظ ]