???.????????.???

 

سوره نسا آیه۷۹ 

 

………….?………?………?………?………..

آیه۷۹} «مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ ۚ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا»

 

…………?………?…?…?………?……….

آیه۷۹}هر چه از خوبيها به تو مى‌رسد از جانب خداست؛ و آنچه از بدى به تو مى‌رسد از خود توست؛ و تو را به پيامبرى، براى مردم فرستاديم، و گواه بودن خدا بس است.

 

………….?………?………?………?………..

تفسیر آیه۷۹}  در آیه مذکور یک نظر صریح بیان مى دارد و چنین مى فرماید:  تمام نیکى ها و پیروزى ها و حسناتى که به تو مى رسد از ناحیه خدا است و آنچه از بدى ها و ناراحتى ها و شکستها دامنگیر تو مى شود، از ناحیه خود تو است ! (ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَة فَمِنَ اللّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَة فَمِنْ نَفْسِکَ). 

توضیح این معنى را ذیل نکته اى خواهید خواند. 

و در پایان آیه به آنها که شکست ها و ناکامى هاى خود را به پیامبر(صلى الله علیه وآله) نسبت مى دادند و به اصطلاح در اثر قدم پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى دانستند، با خطاب به پیامبر چنین پاسخ مى گوید:  ما تو را فرستاده خود به سوى مردم قرار دادیم و خداوند گواه بر این مطلب است و گواهى او کافى است  (وَ أَرْسَلْناکَ لِلنّاسِ رَسُولاً وَ کَفى بِاللّهِ شَهیداً). 

آیا ممکن است فرستاده خدا سبب شکست و ناکامى و بدى براى مردم باشد؟ 

 

 

???.????????.???

 

? سرچشمه خوبى ها و بدى ها کیست؟ 

مطالعه این دو آیه که در قرآن پشت سر هم قرار گرفته، سؤالى را در ذهن ترسیم مى کند که: چرا در آیه اول، همه نیکى ها و بدى ها (حسنات و سیئات) به خدا نسبت داده شده، در حالى که آیه دوم فقط نیکى ها را به خدا نسبت مى دهد و بدى ها و سیئات را به مردم؟! 

قطعاً در اینجا نکته اى نهفته است و گرنه چگونه ممکن است دو آیه پشت سر همدیگر اختلاف به این روشنى داشته باشد؟ 

با مطالعه و دقت در مضمون دو آیه به چند نکته برخورد مى کنیم که هر کدام مى تواند پاسخ جداگانه اى به این سؤال بوده باشد: 

?۱ ـ اگر سیئات و بدى ها را تجزیه و تحلیل کنیم داراى دو جنبه هستند یکى جنبه مثبت، دیگرى جنبه منفى، و این، جنبه منفى آن است که قیافه سیئه به آن مى دهد و به شکل  زیان نسبى  در مى آورد. 

✨به عنوان مثال: 

انسانى که به وسیله سلاح گرم یا سرد بى گناهى را به قتل مى رساند، مسلماً مرتکب سیئه اى شده است. 

اکنون عوامل وجود این کار بد را بررسى مى کنیم در میان این عوامل، قدرت انسان، فکر انسان، قدرت یک اسلحه سرد یا گرم، نشانه گیرى صحیح، استفاده از فرصت مناسب، تاثیر و قدرت گلوله دیده مى شود که تمام اینها جنبه هاى مثبت قضیه است; زیرا همه آنها مى توانند مفید و سودمند واقع شوند و اگر در مورد خود به کار گرفته شوند مشکلات بزرگى را حل مى کنند. 

اما جنبه منفى قضیه آن است که تمام این قدرت ها و نیروها در غیر مورد خود به کار گرفته شده است، مثلاً به جاى این که به وسیله آنها دفع خطر حیوان درنده و یا یک قاتل جانى و خطرناک شده باشد، در مورد انسان بى گناهى به کار رفته است. 

همین جنبه منفى اخیر است که آن را به صورت  سیئة  در مى آورد، و گرنه، نه قدرت نشانه گیرى انسان چیز بدى است و نه نیروى باروت و نفوذ گلوله، همه اینها منابع قدرتند و در مورد خود قابل استفاده فراوان. 

بنابراین، اگر ملاحظه مى کنیم در آیه اول تمام حسنات و سیئات به خداوند نسبت داده شده است به خاطر آن است که: تمام منابع قدرت حتى قدرت هائى که از آن سوء استفاده مى شود، از ناحیه خدا است و سرچشمه قسمت هاى سازنده و مثبت او است. 

و اگر در آیه دوم  سیئات  به مردم نسبت داده شده است، اشاره به همان  جنبه هاى منفى  قضیه و سوء استفاده از مواهب و قدرت هاى خدادادى است. 

و این درست به آن مى ماند که: پدرى سرمایه اى به فرزند خود براى ساختن خانه خوبى بدهد، ولى او آن را در راه مواد مخدر و فساد و تبهکارى و یا دائر کردن خانه و مرکز فساد به کار اندازد، شکى نیست که او از نظر اصل سرمایه، مدیون پدر است ولى از نظر سوء استفاده، مستند به خود او است. 

?۲ ـ ممکن است آیه شریفه اشاره به مسأله  الأَمْرُ بَیْنَ الأَمْرَیْنِ  بوده باشد که در بحث جبر و تفویض به آن اشاره شده است و خلاصه آن این است: 

همه حوادث جهان حتى اعمال و افعال ما خواه حسنه باشد یا سیئه، خوب باشد یا بد، از یک نظر مربوط به خدا است; زیرا او است که به ما قدرت داده و اختیار و آزادى اراده بخشیده است. 

بنابراین، آنچه ما با آزادى اراده انتخاب مى نمائیم، بر خلاف خواست خدا نیست، ولى در عین حال اعمال ما به ما نسبت دارد، و از وجود ما سرچشمه مى گیرد; زیرا عامل تعیین کننده عمل، اراده و اختیار ما است، و به همین دلیل، ما در برابر اعمالمان مسئولیم، و استناد اعمال ما به خدا آن چنان که اشاره شد از ما سلب مسئولیت نمى کند و موجب عقیده جبر نیست. 

بر این اساس آنجا که مى فرماید:  حسنات  و  سیئات  از خدا است، اشاره به همان فاعلیت خداوند نسبت به همه چیز است، و آنجا که مى فرماید:  سیئات  از شما است، اشاره به فاعلیت ما و مسأله اراده و اختیار ما مى کند و در واقع مجموع دو آیه، مسأله  امر بین الامرین  را ثابت مى کند (دقت کنید). 

?۳ ـ تفسیر دیگرى که براى این دو آیه وجود دارد و در اخبار اهل بیت(علیهم السلام)نیز به آن اشاره شده است این است که: منظور از سیئات، کیفرهاى اعمال و مجازات و عقوبات معاصى است، شکى نیست که این کیفرها از ناحیه خداوند است، ولى چون نتیجه اعمال و افعال بندگان مى باشد از این جهت گاهى به بندگان نسبت داده مى شود، و گاهى به خداوند، و هر دو صحیح است، مثلاً صحیح است گفته شود: قاضى دست دزد را قطع مى کند، و نیز صحیح است گفته شود: این خود دزد است که دست خود را قطع مى نماید! {تفسیر نمونه}

 

………………………………………………….??

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...