بیت الزینب


خرداد 1397
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30 31  





جستجو


 



 

 

✨﷽✨
#تــلـگــرانــه⚠️‼️

مسخره کردن ظاهر دیگران ، یعنی
مسخره کردن خدا (نعوذبالله)

به شخصی گفتند خیلی بدقیافه ای.
لبخندی زد و گفت :از نقش ایراد
می‌گیری یا از نقاش ؟

یکی ازپیامدهای مسخره‌کردن دیگران
فراموش کردن خداست.

{هوَالَّذي يُصَوِّرُکُمْ فِي‌الْأَرْحامِ کَيْفَ يَشاءُ}

اوست که شما را در رحم ها [یِ مادران]
به هر گونه که می خواهد تصویر می کند .

 

 

 


?آل‌عمران آیه ۶
?نشریه خانه خوبان ش۹۷

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-03-29] [ 11:11:00 ق.ظ ]




 

 

 

صفای ساحل چشمت به دریا میکشد مارا

تمنای وصال تو به صحرا میکشد مارا

من از آدینه های بی تو،از تکرار بیزارم

فقط شوق تماشایت به فردامیکشد مارا

?تعجیل درفرج #پنج صلوات

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-03-28] [ 11:28:00 ب.ظ ]




 

 

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:

هر كه چشمش به دست مردم باشد، اندوهش دراز و افسوسش پايدار شود
مَن نَظرَ إلى ما في أيْدي النّاسِ طالَ حُزنُهُ ، و دامَ أسَفُهُ.

 

 

 

ميزان الحكمه ج3 ص 62

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:46:00 ب.ظ ]




 

 

امام على عليه السلام:

به درگاه خداوند عزّوجلّ توبه بَريد و به محبّت او درآييد؛ زيرا خداوند عزّوجلّ توبه گران و پاكيزگان را دوست مى دارد. مؤمن، توبه گر است.

 

 

ميزان الحكمه ج2 ص121

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:44:00 ب.ظ ]




 

 

 

از خودت سـ❓ــؤال کن:

آیا من در طول روز؛
خلوتی کوتاه، برای تشکّر از خدا دارم؟


من، در روز
چقدر مشتاقم تسبیحمو بردارم،

و شرابِ ناب الحمــدلله رو سر بکشم.

 

 

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:43:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

امام صادق عليه السلام:

هيچ مردى نيست كه تكبّر يا گردنفرازى كند، مگر به خاطر ذلّتى كه آن را در خويش مى يابد.

الكافی جلد 2 صفحه 312

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:43:00 ب.ظ ]




 

 

 

»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»<??

 سور ه طلاق آیه۱۲ 

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
آیه۱۲»اللّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماوات وَ مِنَ الاْ َرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الاْ َمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ عَلى کُلِّ شَیْء قَدِیرٌ وَ أَنَّ اللّهَ قَدْ أَحاطَ بِکُلِّ شَیْء عِلْماً

»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»«?»
آیه ۱۲»خداوند همان کسى است که هفت آسمان را آفرید، و از زمین نیز همانند آنها را; فرمان او در میان آنها پیوسته فرود مى آید تا بدانید خداوند بر هر چیز تواناست و این که علم او به همه چیز احاطه دارد!

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
تفسیر آیه۱۲» هدف از آفرینش عالم معرفت است
این آیه که آخرین آیه سوره طلاق است، اشاره پرمعنى روشنى به عظمت قدرت خداوند در آفرینش آسمان ها و زمین، و نیز هدف نهائى این آفرینش دارد، و بحث هائى را که در آیات گذشته پیرامون وعده ثواب عظیم به مؤمنان پرهیزگار، و همچنین وعده هائى که به گشودن گره مشکلات آنها داده، تکمیل مى کند، بدیهى است، خداوندى که قدرت بر این آفرینش عظیم دارد، توانائى بر انجام آن وعده ها در این جهان و جهان دیگر نیز دارد.
نخست مى فرماید: خداوند همان کسى است که هفت آسمان را آفرید (اللّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماوات).
و از زمین نیز همانند آن (وَ مِنَ الاْ َرْضِ مِثْلَهُنَّ).
یعنى همان گونه که آسمان ها هفتگانه اند زمین ها نیز هفتگانه مى باشند، و این تنها آیه اى از قرآن مجید است که اشاره به زمین هاى هفتگانه مى کند.
✨اکنون ببینیم منظور از این آسمان هاى هفتگانه و زمین هاى مشابه آن چیست؟ در اینجا به اشاره فشرده اى میپردازیم ، و آن این که:
ممکن است، منظور از عدد هفت، همان کثرت باشد; زیرا این تعبیر در قرآن مجید و غیر آن، گاه به معنى کثرت آمده است، مثلاً مى گوئیم: اگر هفت دریا را هم بیاورى کافى نیست.
بنابراین، منظور از هفت آسمان و هفت زمین، تعداد عظیم و کثیر کواکب آسمانى و کراتى مشابه زمین است.
اما، اگر عدد هفت را براى تعداد و شماره بدانیم، مفهوم آن وجود هفت آسمان مى شود، و با توجه به آیه ۶ سوره صافات که مى گوید: إِنّا زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِزِینَة الْکَواکِبِ: ما آسمان نزدیک (آسمان اول) را با کواکب و ستارگان زینت بخشیدیم روشن مى شود که، آنچه ما مى بینیم و علم و دانش بشر به آن احاطه دارد، همه مربوط به آسمان اول است، و ماوراى این ثوابت و سیارات، شش عالم دیگر وجود دارد که از دسترس علم ما بیرون است.
این، در مورد آسمان هاى هفتگانه، و اما در مورد زمین هاى هفتگانه ممکن است اشاره به طبقات مختلف کره زمین باشد، زیرا امروز ثابت شده که زمین از قشرهاى گوناگونى تشکیل یافته.
و یا اشاره به اقلیم هاى هفتگانه روى زمین; چرا که هم در گذشته و هم امروز، کره زمین را به هفت منطقه تقسیم مى کردند (البته طرز تقسیم در گذشته و امروز متفاوت است، امروز زمین به دو منطقه منجمد شمالى و جنوبى و دو منطقه معتدله و دو منطقه حاره و یک منطقه استوائى تقسیم مى شود، اما در گذشته اقلیم هاى هفتگانه به شکل دیگرى تقسیم مى شد).
و ممکن است در اینجا نیز عدد هفت که از تعبیر مِثْلَهُنَّ استفاده مى شود، براى تکثیر و اشاره به زمین هاى متعددى باشد که در عالم هستى وجود دارد.
تا آنجا که بعضى از دانشمندان فلکى مى گویند: کراتى که مشابه کره زمین، بر گرد خورشیدها در این عالم بزرگ گردش مى کند، حداقل سیصد میلیون کره است!.
هر چند، با اطلاعات کمى که ما از ماوراى منظومه شمسى داریم، به دست دادن عدد در این زمینه کار مشکلى است، ولى به هر حال، دانشمندان دیگر فلکى نیز تأکید مى کنند که در کهکشانى که منظومه شمسى جزء آن است، میلیون ها میلیون کره وجود دارد که در شرایطى مشابه کره زمین قرار گرفته، و مرکز حیات و زندگى مى باشد.
البته، ممکن است پیشرفت علم و دانش بشر در آینده، اطلاعات بیشترى درباره تفسیر این گونه آیات در اختیار ما بگذارد.
آنگاه، به مسأله تدبیر این عالم بزرگ به وسیله فرمان خداوند اشاره کرده مى افزاید: امر و فرمان او در میان آنها پیوسته نازل مى شود (یَتَنَزَّلُ الاْ َمْرُ بَیْنَهُنَّ).
پیدا است منظور از أَمْر در اینجا همان فرمان تکوینى خداوند در مورد تدبیر این عالم بزرگ و آسمان ها و زمین هاى هفتگانه است; چرا که او پیوسته با فرمان مخصوص خود، آنها را در مسیر منظمى هدایت و رهبرى مى کند.

»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»<??

ادامه تفسیر:?
در حقیقت این آیه، شبیه آیه ۵ سوره سجده که مى فرماید: یُدَبِّرُ الاْ َمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الاْ َرْضِ: او تدبیر امور از آسمان به زمین مى کند . به هر حال، اگر تدبیر او لحظه اى از این عالم برداشته شود، نظام همگى در هم مى ریزد، و راه فنا پیش مى گیرند.
و در پایان، به هدف این آفرینش عظیم اشاره کرده، مى گوید: اینها همه به خاطر آن است که شما بدانید خداوند بر هر چیزى توانا است و علم و آگاهى او به همه چیز احاطه دارد (لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ عَلى کُلِّ شَیْء قَدِیرٌ وَ أَنَّ اللّهَ قَدْ أَحاطَ بِکُلِّ شَیْء عِلْماً).
?چه تعبیر جالبى که هدف این آفرینش عظیم را، آگاهى انسان از صفات خدا از علم و قدرت او مى شمرد، که آگاهى از این دو صفت براى تربیت انسان کافى است.
انسان، باید بداند او بر تمام اسرار وجودش احاطه دارد، و از همه اعمالش باخبر است، و نیز بداند وعده هایش در زمینه معاد و رستاخیز، در زمینه پاداش و کیفر، و در زمینه وعده پیروزى مؤمنان تخلف ناپذیر است.
آرى، خدائى که چنین علم و قدرتى دارد و نظام عالم هستى را اداره مى کند، اگر احکامى در زمینه زندگى انسان ها، در رابطه با طلاق و حقوق زنان قرار داده، همگى روى حساب دقیق و متقن است.
?قابل توجه این که: در آیات مختلف قرآن، اشاراتى به هدف آفرینش انسان یا مجموع این جهان شده، که در بدو امر ممکن است مختلف به نظر برسد، ولى با دقت مى بینیم همه به یک حقیقت بازمى گردند:
?۱ ـ در آیه ۵۶ ذاریات ، هدف آفرینش انسان و جنّ را عبادت مى شمرد (وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِْنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ).
?۲ ـ در آیه ۷ سوره هود ، هدف آفرینش آسمان ها و زمین را آزمون بشر معرفى مى کند (وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الاْ َرْضَ فِی سِتَّةِ أَیّام وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً).
?۳ ـ در آیه ۱۱۹ هود ، هدف را رحمت الهى مى شمرد (وَ لِذلِکَ خَلَقَهُمْ).
?۴ ـ و بالاخره در آیه مورد بحث، هدف را علم و آگاهى از صفات خدا دانسته است (لِتَعْلَمُوا…).
کمى دقت در این آیات، نشان مى دهد، بعضى مقدمه براى بعضى دیگر است، آگاهى و معرفت، مقدمه اى است براى بندگى و عبادت ، و آن نیز مقدمه اى است براى آزمون و تربیت بشر، و آن هم مقدمه اى است براى بهره گیرى از رحمت خدا (دقت کنید).
تفسیر نمونه)

»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»? 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:42:00 ب.ظ ]




〰〰〰〰•⭕?⭕•〰〰〰〰

سوره آل عمران آیه۱۲۰ 

~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~

 

 


آیه۱۲۰) إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ

•?〰〰〰〰〰〰〰〰〰•?•
آیه۱۲۰) اگر نیكی به شما برسد، آنها را ناراحت می‌كند؛ و اگر حادثه ناگواری برای شما رخ دهد، خوشحال می‌شوند. (امّا) اگر (در برابرشان) استقامت و پرهیزگاری پیشه كنید، نقشه‌های (خائنانه) آنان، به شما زیانی نمی‌رساند؛ خداوند به آنچه انجام می‌دهند، احاطه دارد.

~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~


تفسیر آیه۱۲۰) در آخرین آیه مورد بحث، یکى از نشانه هاى کینه و عداوت آنها بازگو شده است که: اگر فتح و پیروزى و پیش آمد خوبى براى شما رخ دهد، آنها ناراحت مى شوند، و چنانچه حادثه ناگوارى براى شما رخ دهد خوشحال مى شوند (إِنْ تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْکُمْ سَیِّئَةٌ یَفْرَحُوا بِها).
اما اگر در برابر کینه توزى هاى آنها استقامت کنید، و پرهیزگار و خویشتن دار باشید، آنان نمى توانند به وسیله نقشه هاى خائنانه خود به شما لطمه اى وارد کنند، زیرا خداوند به آنچه مى کنید کاملاً احاطه دارد (وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئاً إِنَّ اللّهَ بِما یَعْمَلُونَ مُحیطٌ).
بنابراین، از ذیل آیه استفاده مى شود: در امنیت بودن مسلمانان در برابر نقشه هاى شوم دشمنان، مشروط به استقامت، هوشیارى و داشتن تقوا است، و تنها در این صورت است که امنیت آنها تضمین گردیده است.
تفسیر نمونه)

~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-03-27] [ 10:37:00 ب.ظ ]




 

 

 

امام على عليه السلام:

چه بسيارند دوستان به هنگام چيده شدن كاسه ها،‌ و چه اندكند به گاه گرفتارى هاى زمانه!

غررالحكم حدیث 9657

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:29:00 ب.ظ ]




امام على عليه السلام:

چگونه شيرينى ايمان را بچشد كسى كه از حق مى رنجد؟!
كَيفَ يَجِدُ حَلاوَةَ الإِيمانِ مَن يَسخَطُ الحَقَّ؟!

غررالحكم ح 7004

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1397-03-26] [ 07:17:00 ب.ظ ]




???
??
?
 سوره آل عمران آیه۱۱۹

?……………………………………………?
آیه۱۱۹] هَآ أَنْتُمْ أُولَآءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوٓا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
آیه۱۱۹] شما كسانی هستید كه آنها را دوست می‌دارید؛ امّا آنها شما را دوست ندارند! در حالی كه شما به همه كتابهای آسمانی ایمان دارید (و آنها به كتاب آسمانی شما ایمان ندارند). هنگامی كه شما را ملاقات می‌كنند، (به دروغ) می‌گویند: «ایمان آورده‌ایم!» امّا هنگامی كه تنها می‌شوند، از شدّت خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان می‌گزند! بگو: «با همین خشمی كه دارید بمیرید! خدا از (اسرار) درون سینه‌ها آگاه است.»

?……………………………………………?
تفسیر آیه۱۱۹] در آیه بعد مى فرماید: شما اى جمعیت مسلمانان! آنان را روى خویشاوندى و یا همجوارى و یا به علل دیگر دوست مى دارید، غافل از این که آنها شما را دوست نمى دارند، در حالى که شما به تمام کتاب هائى که از طرف خداوند نازل شده (اعم از کتاب خودتان و کتاب هاى آسمانى آنها) ایمان دارید (ها أَنْتُمْ أُولاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لا یُحِبُّونَکُمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْکِتابِ کُلِّهِ).
ولى آنان به کتاب آسمانى شما ایمان ندارند.
آن گاه، قرآن چهره اصلى آنها را معرفى کرده، مى فرماید: این دسته از اهل کتاب منافق هستند، چون با شما ملاقات کنند، مى گویند: ما ایمان داریم و آئین شما را تصدیق مى کنیم، ولى چون تنها شوند، از شدت کینه و عداوت و خشم سر انگشتان خود را به دندان مى گیرند (وَ إِذا لَقُوکُمْ قالُوا آمَنّا وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیْکُمُ الأَنامِلَ مِنَ الْغَیْظِ).
اى پیامبر! بگو: با همین خشمى که دارید، بمیرید ! (قُلْ مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ)، و این غصه تا روز مرگ دست از شما بر نخواهد داشت.
شما از وضع آنها آگاه نبودید، و خدا آگاه است; زیرا خداوند از اسرار درون سینه ها با خبر است (إِنَّ اللّهَ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ).
تفسیر نمونه]

…………………………………? 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:14:00 ب.ظ ]




 

??======================??
 سوره آل عمران آیه۱۱۸ 

==============================
آیه۱۱۸) يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَآءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ

——————–???———————
آیه۱۱۸)ای كسانی كه ایمان آورده‌اید! محرم اسراری از غیر خود، انتخاب نكنید! آنها از هرگونه شرّ و فسادی در باره شما، كوتاهی نمی‌كنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. (نشانه‌های) دشمنی از دهان (و كلام) شان آشكار شده؛ و آنچه در دلهایشان پنهان می‌دارند، از آن مهمتر است. ما آیات (و راه‌های پیشگیری از شرّ آنها) را برای شما بیان كردیم اگر اندیشه كنید!

==============================
تفسیر آیه۱۱۸) بیگانگان را محرم اسرار خود نسازید
این آیه به دنبال آیاتى که مناسبات مسلمانان با کفار را بیان کرد، به یکى از مسائل حساس اشاره کرده و ضمن تشبیه لطیفى به مؤمنان هشدار مى دهد، مى فرماید: اى کسانى که ایمان آورده اید! غیر از هم مسلکان خود، دوست و هم رازى انتخاب نکنید، و بیگانگان را از اسرار و رازهاى درونى خود با خبر نسازید (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِکُمْ لا یَأْلُونَکُمْ خَبالاً).
بِطانَة در لغت، به معنى لباس زیرین است، و مقابل آن ظهارة به معنى لباس روئین مى باشد. و در اینجا کنایه از محرم اسرار است.
و خَبال در اصل، به معنى از بین رفتن چیزى است، غالباً به زیان هائى که در عقل انسان اثر مى گذارد، گفته مى شود.
یعنى کفار شایستگى دوستى شما را ندارند، و نباید آنان دوست و محرم اسرار شما باشند. کفار در رساندن شر و فساد نسبت به مسلمانان کوتاهى نمى کنند.
هرگز سوابق دوستى و رفاقت آنها با شما مانع از آن نیست که به خاطر جدائى در مذهب و مسلک، آرزوى زحمت و زیان شما را در دل خود نپرورانند، بلکه پیوسته علاقه آنها این است که شما در رنج و زحمت باشید (وَدُّوا ما عَنِتُّمْ).
آنها براى این که شما از مکنونات ضمیرشان آگاه نشوید، و رازشان فاش نگردد، معمولاً در سخنان و رفتار خود مراقبت مى کنند، و با احتیاط و دقت حرف مى زنند.
ولى با وجود این، آثار عداوت و دشمنى از لابلاى سخنان آنها آشکار است (قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ).
گاه به طور نا خودآگاه سخنانى بر زبان مى آورند، که مى توان گفت همانند جرقه ایست از آتش پنهانى دل هاى آنها، و مى توانید از آن، به ضمیر باطن آنان پى ببرید.
?این آیه حقیقتى را بیان مى کند که امیر مؤمنان(علیه السلام) در سخنان خود توضیح فرموده است، آنجا که مى فرماید: ما أَضْمَرَ أَحَدٌ شَیْئاً اِلاّ ظَهَرَ فِى فَلَتاتِ لِسانِهِ وَ صَفَحاتِ وَجْهِهِ: هیچ کس در ضمیر باطن، رازى را پنهان نمى دارد، مگر این که از رنگ چهره و لابلاى سخنان پراکنده و خالى از توجه او آشکار مى شود .
خلاصه این که: خداوند بدین وسیله طریقه شناسائى باطن دشمنان را نشان داده، و از ضمیر باطن و راز درونیشان خبر مى دهد، و مى افزاید: آنچه از عداوت و دشمنى در دل خود پنهان کرده اند، بمراتب از آنچه بر زبان مى آورند بزرگ تر است (وَ ما تُخْفی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ).
سپس اضافه نموده: ما براى شما این آیات را بیان کردیم، اگر در آن تدبر کنید (قَدْ بَیَّنّا لَکُمُ الآْیاتِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ).
به وسیله آن مى توانید دوست خود را از دشمن خویش تمیز دهید، و راه نجات از شرّ دشمنان را پیدا کنید.
تفسیر نمونه)

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=? 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1397-03-25] [ 09:42:00 ب.ظ ]




?این ماه را نگه دار
بگذار در تو بتابد

خداحافظی نکن از این ماه ، از ماه خدا که یازده ماه دیگر سال نیز همچنان ماه خداوند است.
آخر کدام روز و کدام شب و کدام هفته و کدام ماه است که از آن خدا نباشد؟
خدا را نبوس و کنارش نگذار. خدا را لای تقویم نگذار، خدا را لای کتاب نگذار، خدا را سر طاقچه نگذار.

این سفره را جمع نکن، این سفره جمع ناشدنی ست.
این مهمانی را بر هم نزن، این مهمانی تمام نا شدنی ست.
با این برکت ها بدرود نکن، این تبرک ها نا منتهی ست.

اصلا کدام سفره است که صاحبش خدا نباشد؟
کدام جشن و سرور و شور و شادمانی ست که بر پاکننده اش او نباشد؟
کدام خیر و برکت و خجستگی ست که از دست او نباشد؟

???

این ماه را با خود نگه دار، بگذار در تو بتابد.
این فصل را با خود نگه دار، بگذار در تو بروید.
این عید را با خود نگه دار ، بگذار در تو بخندد…

#عرفان_نظرآهاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ب.ظ ]




وداع ماه رمضان

بار سفر را بسته اي، اي ماه پرفيض خدا
دلها پر از اندوه و غم، عزم سفر داري چرا
ياد خوش ايام تو، ياد تراويح و قيام
از دل نخواهد شد برون، اي ماه تقوا و صيام

ياد سحرگاه و غروب ، ياد نماز نيمه شب
آن بيقراري هاي ما، در ماه شعبان و رجب
تا تو بياي سوي ما ، مهمان دلهامان شوي
اما چه زود اينها گذشت، حالا تو داري ميروي

افسوس و صدافسوس ازين ماهي كه رفت اي دوستان
افسوس از اين شبهاي قدر، افسوس ازين عمرگران
حيران و دل خونم خدا، اين لحظه هاي آخرش
حيران چو طفلي بينوا، در جستجوي مادرش

قدرش ندانستيم و رفت، اين ماه قران و نماز
درهاي دوزخ بسته بود ، درهاي جنت باز باز
يا رب خدايا درگذر، از اين همه وزر و گناه
از جرم و از تقصير ما، اين واپسين ايام ماه

ما را ز درگاهت نران ، تنهاي تنها ميشويم
با كوله باري از گناه، بدبخت و رسوا ميشويم
ما را ز درگاهت نران ، شايد وداع آخر است
اين شيشه تا سال دگر ، شايد كه افتاد و شكست

?قبولی طاعات وعبادات ‌عید تان مبارک 

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:30:00 ق.ظ ]




?

 

 

 

خداحـافـظ؛ نزدیکــترین رفیـق
خداحـافـظ؛ آرام تــرین اَنیـــس
خداحـافـظ؛ عاشق ترین همــراه

❄️الحمداللّــه برای هر الماسی که به چشمانمان بخشیدی.
الحمداللّــه برای هر بوسه ای که در سجاده سحر، و ضیافت افطــار، مهمانمان کرده ای!

الحمدللّــه برای دور همی های شبانه ای که، ما را از سرتاسر زمیــن، فقــط بصرفِ جرعه ای عشــق، دور هم جمع کردی.

و مــا سحـ?ـرها، دست در دست هم، مهمانِ آغوشی بودیم، که به اندازه همه ی اهل زمین، جا دارد!

الحمداللّــه برای رفاقتهایی که، از پسِ فرسنگها فاصله، فقط و فقط در دایره ی محبت تـــو، آغاز شــد و قرار است تا آسمانــت طــــول بکشــد.

?خداحافظ #افطارانه های پر از پــرواز
خداحافظ #تقدیرات پر از اُمیـــــد
خداحافظ دردِ دل های عاشقانه ی سحــر

راستــی رفیــ?ـق!
آیا ما سفره ی دیگــری از تو را تجربـه خواهیم کرد؟

نمیدانیم؛
به کداممــان، فرصتِ درآغـوش کشیدنِ دوباره ات را خــواهند داد؟
اما یقین بدان؛
از تو عــزیزتر، ثانیه هایی در گذر زمان، سراغ نداریــم!

✨به خُـــدایی می سپاریمَــت که تو را مایه ی سبکبالی دلهای آشفته مان آفـــرید!

✨به دست همان دلبری می سپاریمت،
که تمنّــای دلهایمان را برای سرکشیدنِ جرعه های دیگرت، می داند و می بیند!

خداحافـ✋️ـظ رمضـان
دعایمان کن، تا دست در دست هم… برای درآغوش کشیدنِ دوباره ات، آماده شویم!

دعایمان کن… تا آمدنِ دوباره ات، راهِ آسمــان را گُــم نکنیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1397-03-24] [ 11:17:00 ق.ظ ]




 

 

امام على عليه السلام:

با خشم تربيت[ممكن] نيست
لا أدَبَ مَعَ غَضَبٍ

غررالحكم حدیث 10529

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:14:00 ق.ظ ]




،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ???

سوره ق آیه۱۷ 

،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،.
آیه۱۷) إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ

. . . . . . . . . . . . . .???
آیه۱۷)(به خاطر بیاورید) هنگامی را كه دو فرشته راست و چپ كه ملازم انسانند اعمال او را دریافت می‌دارند؛

،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،. ،.
تفسیر آیه۱۷) در آیه بعد، مى افزاید: به خاطر بیاورید! هنگامى را که دو فرشته سمت راست و چپ انسان که مراقب و ملازم او هستند، اعمال او را گرفته و ضبط مى کنند (إِذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِیدٌ).
یعنى علاوه بر احاطه علمى خداوند به ظاهر و باطن انسان، دو فرشته نیز مأمور حفظ و نگاهدارى حساب اعمال اویند، که از طرف راست و چپ از او مراقبت مى کنند، پیوسته با او هستند و لحظه اى جدا نمى شوند، تا از این طریق اتمام حجت بیشترى شود، و تأکیدى باشد بر مسأله نگاهدارى حساب اعمال.
تَلَقّى به معنى دریافت و اخذ و ضبط است، و مُتَلَقِّیان دو فرشته اى هستند که مأمور ثبت اعمال انسان مى باشند.
قَعِید از ماده قعود به معنى نشسته است و در اینجا منظور ملازم و مراقب است، و به تعبیر دیگر، مفهوم آیه این نیست که این دو فرشته در سمت راست و چپ انسان، نشسته اند; زیرا انسان گاه نشسته است و گاه در حال راه رفتن، بلکه این تعبیر، کنایه از آن است که این دو همواره با انسانند، و مترصد اعمال او مى باشند.
این احتمال داده شده که این دو فرشته، یکى در سمت راست و دیگرى در سمت چپ انسان نشسته و مراقبند.
قابل توجه این که، در روایات اسلامى آمده است که:

? فرشته سمت راست، نویسنده حسنات است، فرشته سمت چپ، نویسنده سیئات ، و فرشته اول فرمانده فرشته دوم است، هنگامى که انسان عمل نیکى انجام دهد، فرشته سمت راست ده برابر مى نویسد، و هنگامى که عمل بدى از او سر زند، و فرشته سمت چپ مى خواهد آن را بنویسد، فرشته اول مى گوید: عجله مکن. لذا او هفت ساعت به تأخیر مى اندازد، اگر پشیمان شد و توبه کرد، چیزى نمى نویسد، و اگر توبه نکرد، تنها یک گناه براى او مى نویسد .
?و نیز از روایات بر مى آید که، بعد از مردن انسان مؤمن، آنها مى گویند: پروردگارا! بنده ات را قبض روح کردى، مأموریت ما کجاست؟
مى فرماید: آسمان من مملو از فرشتگان من است که پیوسته مرا عبادت مى کنند، و زمین نیز مملو از خلق مطیع است، شما به سوى قبر بنده ام بروید و در آنجا تسبیح و تکبیر و تهلیل گوئید، و آن را تا روز قیامت در دفتر حسنات بنده ام بنویسید !.
?در روایت دیگرى آمده است که پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: هر مسلمانى بیمار مى شود، خداوند به فرشتگان حافظ اعمال او مى گوید: مادام که او بیمار است، اعمالى را که در حال صحت انجام مى داده براى او بنویسید، سپس پیامبر(صلى الله علیه وآله)افزود: مَنْ مَرِضَ اَوْ سافَرَ کَتَبَ اللّهُ تَعالى لَهُ ما کانَ یَعْمَلُ صَحِیْحاً مُقِیْماً: کسى که بیمار شود، یا مسافرت کند، خداوند همان اعمالى را که در حال صحت و در حضر انجام مى داد براى او مى نویسد .
و اینها همه، اشاره هاى پر معنائى به توسعه الطاف خداوندى است.
تفسیر نمونه)
〰〰〰〰〰〰〰〰? 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:10:00 ق.ظ ]




 

 

 

دعای روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَةِ وارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ والعِصْمَةِ وطَهّرْ قلْبی من غَیاهِبِ التُّهْمَةِ یا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین.

خدایا بپوشان در آن با مهر و رحمت و روزى كن مرا در آن توفیق و خوددارى و پاك كن دلم را از تیرگیها و گرفتگى‌هاى تهمت اى مهربان به بندگان با ایمان خود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:07:00 ق.ظ ]




‌ ?پایان مهمانے?


و…..
دوباره آغاز میشود هیاهوی دنیای بی رمضان……

من می ترسم خدااااا؛
از نفس کشیدن بی تو،،،،،
از شیطانی که در بندش کرده ای،،،،
از نفسی که سرکشی خواهد کرد،،،،
و از تمام آنچه که مرا از آغوش تو خواهد گرفت……

خدایا

فقط همین روز مانده…..
و احیاهای مضطرانه ما نیز قلب بیمارمان را شفا نداده است…..
وااااااااااااای خدا…..
چه کنم با درد بی پایان دلم……
چه کنم با ناله های بی سرانجام قلبم…..
چه کنم با این همه سیاهی ؛ خدا …….

دلم به شب  ای خوش بود که لیله القدرش خوانده بودی….
و من …..
تمام سال را به طمع آن سپری کرده بودم تا شاید صیحه آسمانی جبرئیل را در اعلان ظهور مهدی فاطمه بشنوم…….
و گذشت…….
و ما فهمیدیم که هنوز لایق دیدارش نبوده ایم……

خدااااااااا؛

آیا ما رمضانی دگر را به چشم خواهیم دید؟؟؟؟؟
من میترسم ؛
از عمر کوتاهی که به دیدار چشمان دلبرش خاتمه نیابد……
من میترسم ؛
از روزی که جبرئیل بشارت دهد و گوشهای من، فرصت شنیدن را از کف داده باشند…….

خدااااااا؛
به خود خود خودت سوگند….
ما مضطریم……..
امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء؟؟؟
آیا کسی هست به فریاد مضطری برسد، هنگامی که یاری می طلبد؟؟؟؟

عالم،،،، روز به روز در سیاهی مطلق ، بیشتر فرو می رود،،
و ما …..
چشم براه تنها نور رهاننده عالم، ایستاده ایم……
خداااااااا؛
ببخش برما….. باقی مانده غیبتش را…….
ما پناهگاه دیگری سراغ نداریم…..

همین یک روزه مان تا عید باقیست……
و ما هر صبح جمعه رمضان را، به امید اقامه نماز به امامت او به نذر صلوات،،، به شب رسانیده ایم……
خدااااااا؛
ما لایق اجابت نیستیم……
تو را به حرمت نام محمد و آل طاهرش،، دستانمان را از اجابت سرشار کن……

الهـــــــــــــــــــــــــے آمــــــــــــــــــین…

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:35:00 ق.ظ ]




✧✾════✾✰✾════✾✧

 

 

✍ به خط پایان… که نزدیک می شویم..؛
تعارضی عظیم، قلبمان را گرفتار می کند…؛
?"شوق” تجربه قنوت هايي که هر کدامشان سفری بلند، به آسمان تو را رقم می زند…
?یا “غم” از دست دادن سحر هايي که، بی نظیرترين فرصتهای هم آغوشی با تو…بوده اند…

❄️دلم برایت تنگ می شود…. خدا
برای لحظه هايي که هیییچ صدایی، جز نجوای دعای سحر، از خانه های اهل زمین، بالا نمی رفت…

❄️برای لحظه هايي که چراغ های روشن خانه های همسایه، شوق بیدار ماندن را در دلم، بیشتر می کرد…

❄️برای لحظه هايي که، با هر کدام از نامهای تو، قنوت می گرفتم و با تکرار مکررشان… بوسه های مداوم تو را احساس می کردم…

❄️دلم برایت تنگ می شود خدا…
تو…. همان لذت شیرین لحظه افطارم بوده ای، که در اولین جرعه آب، تجربه اش می کردم…

❄️تو… همان احساس خالی شدنم، در لابلاي العفو های شبانه ام بودی…که تمام جان مرا… با آرامشی عظیم، احاطه می کردی…

❣دلم برایت تنگ می شود… خدا
نميدانم تا رمضان دیگر… چه برایم مقدر کرده ای…
اما…
بگذار…. سهم من از این رمضان.. همین سجاده خیسی باشد… که در همه طول سال، نمناک باقی بماند…

❄️بگذار…تمام ارثیه ام از سحر هایش، همین قنوت هایی باشد… که تا رمضان دیگر… حتی یک سحر نیز، از ادراکش… جا نمانم…

بگذار … خالی شدنم را تا رمضان دیگر .. به کوله باری سیاه تبدیل نکنم..

❄️تصور جمع شدن سفره ات، دلم را می لرزاند…
رمضان می رود ….
و….من…..می مانم……
یک دنیای شلوغ….
می ترسم… دوباره دستان تو را در شلوغ_بازار دنیا گم کنم….
واااااای…. دلم برایت تنگ می شود… 
می شود…
در میان دلم… چنان لانه کنی، که ترس نداشتنت… پشتم را نلرزاند ؟؟
میشود … بمانی…خدااااااا ؟؟؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-03-22] [ 04:19:00 ب.ظ ]




 

 

دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الى الیُسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین.

خدایا روزى كن مرا در آن فضیلت شب قدر را و بگردان در آن كارهاى مرا از سختى به آسانى و بپذیر عذرهایم و بریز از من گناه و بار گران را اى مهربان به بندگان شایسته خویش.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:15:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

سوره کهف آیه۷ 

{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}
آیه۷) «إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»

.?.〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
آیه۷)در حقيقت، ما آنچه را كه بر زمين است، زيورى براى آن قرار داديم، تا آنان را بيازماييم كه كدام يك از ايشان نيكوكارترند.

{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}
تفسیر آیه۷)در این آیه ، ترسیمى از وضع این جهان، به عنوان یک میدان آزمایش براى انسان ها، و توضیحى براى خط سیر انسان در این مسیر است.
نخست مى گوید: ما آنچه را روى زمین است زینت آن قرار دادیم (إِنّا جَعَلْنا ما عَلَى الاْ َرْضِ زِینَةً لَها).
جهانى پر زرق و برق ساختیم، که هر گوشه اى از آن دل مى برد، دیدگان را به خود مشغول مى دارد، و انگیزه هاى مختلف را در درون آدمى بیدار مى کند، تا در کشاکش این انگیزه ها، درخشش این زرق و برق ها و چهره هاى دل انگیز و دلربا، انسان بر کرسى آزمایش قرار گیرد، و میزان قدرت ایمان، نیروى اراده و معنویت و فضیلت خود را به نمایش بگذارد.
لذا بلافاصله اضافه مى کند: تا آنها را بیازمائیم کدامینشان بهتر عمل مى کنند ؟ (لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً).
بعضى از مفسرین خواسته اند: مفهوم ما عَلَى الاْ َرْضِ را محدود به علماء و یا خصوص مردان کنند و بگویند: زینت زمین اینها هستند، در صورتى که این کلمه مفهوم وسیعى دارد که: همه موجودات روى زمین را شامل مى شود.
جالب این که: تعبیر به أَحْسَنُ عَمَلاً شده، نه أَکْثَرُ عَمَلاً ، اشاره به این که: آنچه در پیشگاه خدا ارزش دارد، حسن عمل و کیفیت عالى آن است، نه فزونى، کثرت، کمیّت و تعداد آن.
به هر حال، این هشدارى است به همه انسان ها و همه مسلمان ها که در این میدان آزمایش الهى، فریب زرق و برق ها را نخورند.
و به جاى آن که به این مظاهر فریبنده دلبستگى پیدا کنند، به حسن عمل بیندیشند. {تفسیر نمونه}

{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{✨ 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-03-21] [ 01:05:00 ب.ظ ]




 

 

دعای روز بیست و ششم ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْكوراً وذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وعَملی فیهِ مَقْبولاً وعَیْبی فیهِ مَسْتوراً یا أسْمَعِ السّامعین.

خدایا قرار بده كوشش مرا در این ماه قدردانـى شده و گناه مرا در این ماه آمرزیده و كردارم را در آن مورد قبول و عیب مرا در آن پوشیده‌اى شنواترین شنوایان.

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:56:00 ب.ظ ]




 

 

 

امام على عليه السلام:

در كارهاى خود به آدم تنبل تكيه مكن
لا تَتَّكِلْ في اُمورِكَ على كَسلانَ.

 

 

غررالحكم حدیث 10205

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-03-20] [ 05:51:00 ب.ظ ]




 

 

 

•?•?•?• • • • • • • • •?•?•?•

 سوره نحل آیه ۱۲۸
• • • • • • • • • • • • • • • • • • • • •
آیه۱۲۸) إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَالَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ

. . . . . . .?.?.?. . . . . . . .
آیه۱۲۸) خداوند با كسانی است كه تقوا پیشه كرده‌اند، و كسانی كه نیكوكارند.

• • • • • • • • • • • • • • • • • • • • •
تفسیر آیه۱۲۸) آخرین آیه مورد بحث، که سوره نحل با آن پایان مى گیرد به نُهمین و دهمین برنامه، اشاره کرده، مى گوید:
✨۹ ـ خداوند با کسانى است که تقوا را پیشه کنند (إِنَّ اللّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا).
تقوا در همه ابعاد، و در مفهوم وسیعش، از جمله، تقوا در برابر مخالفان، یعنى حتى در برابر دشمن باید اصول اخلاق اسلامى را رعایت کرد، با اسیران معامله اسلامى نمود، با منحرفان رعایت انصاف و ادب کرد، از دروغ و تهمت پرهیز نمود.
و حتى در میدان جنگ همان گونه که در اصول تعلیمات جنگى اسلام وارد شده است، باید تقوا و موازین اسلامى را حفظ کرد: به بى دفاعان نباید حمله کرد، متعرض کودکان و پیران از کار افتاده نباید شد، چهارپایان را نباید از بین برد ، مزارع را نباید نابود کرد، آب را نباید بر روى دشمن بست، خلاصه، تقوا و رعایت اصول عدالت، در برابر دوست و دشمن عموماً باید انجام گیرد و اجرا شود (البته موارد استثنائى که بسیار نادر است از این حکم خارج مى باشد).
✨۱٠ ـ و خداوند با کسانى است که نیکوکارند (وَ الَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُونَ).
چنانکه قرآن در سایر آیات بیان کرده، گاهى، باید پاسخ بدى را به نیکى داد، و دشمن را از این طریق شرمنده و شرمسار نمود چرا که: این کار پر خصومت ترین دشمنان و أَلَدُّ الْخِصام را به دوست مهربان و وَلِىٌّ حَمِیم مبدل مى سازد!
احسان و نیکى، اگر به موقع و در جاى خود، انجام پذیرد، یکى از بهترین روشهاى مبارزه است، و تاریخ اسلام، پر است از مظاهر این برنامه، رفتارى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) با مشرکان مکّه بعد از فتح نمود، معامله اى که با وحشى قاتل حمزه کرد، برخوردى که با اسیران بدر داشت، رفتارى که با یهودیانى که انواع اذیت و آزار را درباره او روا مى داشتند، انجام داد، و همچنین نظائر این برنامه در زندگى على(علیه السلام) و سایر پیشوایان بزرگ، خود بیانگر این دستور اسلامى است.
?جالب این که: در نهج البلاغه در خطبه معروف همّام ـ که مرد زاهد و عابد و هوشیارى بود ـ مى خوانیم: هنگامى که از امیرمؤمنان على(علیه السلام) تقاضاى دستور جامعى در زمینه صفات پرهیزگاران کرد، امام تنها به ذکر همین آیه قناعت فرمود: و گفت: اتَّقِ اللَّهَ وَ أَحْسِنْ فَإِنَّ اللّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ الَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُونَ: تقوا را پیشه کن، و نیکى نما که خدا با کسانى است که پرهیزکار و نیکوکارند .
گرچه این سؤال کننده عاشق حق، عطش و تقاضایش با این بیان کوتاه فرو ننشست، و امام(علیه السلام) ناچار به بیان مشروحترى پرداخت و جامعترین خطبه را در زمینه صفات پرهیزکاران که از یکصد خصلت تجاوز مى کند بیان فرمود، ولى، این مقدار از جواب کوتاه نخستین امام(علیه السلام)، استفاده مى شود که: این آیه در واقع فهرستى است از تمام صفات پرهیزکاران.

☀دقت در مواد دهگانه برنامه فوق، که تمام خطوط اصلى و فرعى برخورد با مخالفان را مشخص مى کند نشان مى دهد: از تمام اصول منطقى، عاطفى، روانى، تاکتیکى و خلاصه، همه امورى که سبب نفوذ در مخالفین مى گردد استفاده شده است.
ولى با این حال، اسلام، هرگز نمى گوید: تنها به منطق و استدلال، قناعت کنید، بلکه، در بسیارى از موارد ضرورت پیدا مى کند، در مقابل توطئه هاى دشمن، عملاً وارد میدان شویم، در صورت لزوم، در مقابل خشونتها به خشونت توسل جوئیم، و در برابر توطئه ها به ضد توطئه پردازیم، اما حتى در این مرحله نیز، باید اصل عدالت و اصول تقوا و اخلاق اسلامى به دست فراموشى سپرده نشود.
و اگر مسلمانان در برابر مخالفان خود، این برنامه جامع الاطراف را به کار مى بستند، شاید اسلام امروز، سراسر جهان یا بخش عمده آن را فرا گرفته بود. تفسیر نمونه)
• • • • • • • • • • •?

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:45:00 ب.ظ ]




 

 

 

دعای روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِكَ ومُعادیاً لأعْدائِكَ مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ انْبیائِكَ یا عاصِمَ قُلوبِ النّبییّن.

خدایا قرار بده در این روز دوست دوستانت و دشمن دشمنانت و پیرو راه و روش خاتم پیغمبرانت اى نگهدار دل‌هاى پیامبران.

 

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:42:00 ب.ظ ]




?✨?✨?✨?✨?

#دعای_روز_شنبه

 

??بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ بِسْمِ اللَّهِ كَلِمَةِ الْمُعْتَصِمِينَ وَ مَقَالَةِ الْمُتَحَرِّزِينَ‏ وَ أَعُوذُ بِاللَّهِ تَعَالَى مِنْ جَوْرِ الْجَائِرِينَ وَ كَيْدِ الْحَاسِدِينَ وَ بَغْيِ الظَّالِمِينَ وَ أَحْمَدُهُ فَوْقَ حَمْدِ الْحَامِدِينَ‏ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْوَاحِدُ بِلاَ شَرِيكٍ وَ الْمَلِكُ بِلاَ تَمْلِيكٍ‏ لاَ تُضَادُّ فِي حُكْمِكَ وَ لاَ تُنَازَعُ فِي مُلْكِكَ‏ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ‏ وَ أَنْ تُوزِعَنِي مِنْ شُكْرِ نُعْمَاكَ مَا تَبْلُغُ بِي غَايَةَ رِضَاكَ‏ وَ أَنْ تُعِينَنِي عَلَى طَاعَتِكَ وَ لُزُومِ عِبَادَتِكَ وَ اسْتِحْقَاقِ مَثُوبَتِكَ بِلُطْفِ عِنَايَتِكَ‏ وَ تَرْحَمَنِي بِصَدِّي (وَ صُدَّنِي) عَنْ مَعَاصِيكَ مَا أَحْيَيْتَنِي وَ تُوَفِّقَنِي لِمَا يَنْفَعُنِي مَا أَبْقَيْتَنِي‏ وَ أَنْ تَشْرَحَ بِكِتَابِكَ صَدْرِي وَ تَحُطَّ بِتِلاَوَتِهِ وِزْرِي‏ وَ تَمْنَحَنِي السَّلاَمَةَ فِي دِينِي وَ نَفْسِي وَ لاَ تُوحِشَ بِي أَهْلَ أُنْسِي‏ وَ تُتِمَّ إِحْسَانَكَ فِيمَا بَقِيَ مِنْ عُمْرِي كَمَا أَحْسَنْتَ فِيمَا مَضَى مِنْهُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏

??به نام خداى بخشنده مهربان به نام خدا كه ورد زبان پاكان از گناه و ذكر دايم پرهيزكاران عالم است و به خداى تعالى پناه مى ‏برم از جورستمكاران و مكر حسودان و ظلم بيدادگران جهان و حمد مى‏ كنم او را فوق حمد ستايش كنندگان خدايا تويى يگانه بى‏ شريك و انباز و پادشاه از ملك جهان بى ‏نياز كه هيچكس به ضديت فرمان تو و به نزاع در سلطنت بر نخيزد ز تو درخواست مى‏ كنم كه بر محمد (ص) بنده (خاص) و پيغمبر بزرگت رحمت فرستى و مرا شكر نعمتهايت چنان بياموزى كه به منتهاى خوشنوديت نائل گردم و نيز مرا بر طاعت خود يارى كنى و بر ملازمت بندگيت و استحقاق ثوابت به لطف و عنايت مدد فرمايى و بر من ترحمى كنى كه مرا در همه عمر از معصيت بر طاعت خود اعراض دهى و مادامى كه در اين جهانم باقى مى‏دارى به كارى موفقم بدار كه مرا سودمند باشدو به علوم و اسرار كتاب خود مرا شرح صدر عطا كن و به قرائت قرآن گناهم را محو گردان و در دين و ايمان جسم و جانم را سلامت بخش و خلقم را خوش كن كه آنان كه بايد با من انس گيرند از من وحشت نكنند و با من چنانكه در گذشته عمر احسان كردى در بقيه عمر هم لطف و احسان فرما اى مهربانترين.  مهربانان. عالم

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1397-03-19] [ 10:19:00 ق.ظ ]




 

 

?با خدا زندگی‌کن تا مهربانی‌اش را درک کنی!
? چطور با خدا زندگی کنم؟

? #چگونه_مهربانی_خدا_را_باور_کنیم؟-

 

?یکی از موانع درک مهربانی خدا «آشنانبودن با خدا» است؛ چرا با خدا آشنا نیستیم؟ چون با او زندگی نمی‌کنیم!

?می‌گویند: اگر خواستی کسی را بشناسی با او به سفر برو، با او زندگی کن، با او معامله و تجارت کن.

?زندگی‌کردن با خدا یعنی ؛به‌خاطر خدا یک‌کاری را انجام‌دادن یا یک‌کاری را انجام‌ندادن(ترک گناه)؛ فرقی نمی‌کند آن کار کوچک باشد یا بزرگ؛ کافی است خدا خوشش بیاید.

?یک معامله‌ای با خدا انجام بده؛ مثلاً یک کسی را ببخش یا از چیزی که برایت دوست‌داشتنی است بگذر… با خدا تجارت کن؛ ببین خدا چندجا با تو مهربان خواهد بود! با همین کارهای کوچک، زندگی‌کردن با خدا را شروع کن،

 

 

استاد پناهیان

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:10:00 ق.ظ ]




 

 

 

?.?.?.?.?.?.?.?.?.?

سوره نحل آیه۱۲۷ 

……………………………………………………..
آیه۱۲۷) وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُکَ إِلاّ بِاللّهِ وَ لاتَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ لاتَکُ فِی ضَیْق مِمّا یَمْکُرُونَ

……………….?????………………
آیه۱۲۷) صبر کن، و صبر تو فقط براى خدا و به توفیق خدا باشد، و به خاطر (کارهاى) آنها، اندوهگین و دلسرد مشو، و از توطئه هاى آنها، در تنگنا قرار مگیر.

……………………………………………………..
تفسیر آیه۱۲۷)


? ۶ ـ این عفو، گذشت، صبر و شکیبائى در صورتى اثر قطعى خواهد گذارد که بدون هیچ چشم داشتى انجام پذیرد یعنى فقط، به خاطر خدا باشد، و لذا قرآن اضافه مى کند: شکیبائى پیشه کن و این شکیبائى تو جز براى خدا و به توفیق پروردگار نمى تواند باشد (وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُکَ إِلاّ بِاللّهِ).
آیا انسان مى تواند در برابر این صحنه هاى جانسوز که تمام وجودش را به آتش مى کشد، بدون یک نیروى الهى، و انگیزه معنوى صبر و استقامت کند؟ و این همه ناراحتى را در روح خود پذیرا باشد، و شکیبائى را از دست ندهد؟ آرى، این تنها در صورتى ممکن است که، براى خدا و به توفیق خدا باشد.
?۷ ـ هر گاه تمام این زحمات در زمینه تبلیغ، دعوت به سوى خدا و در زمینه عفو، گذشت و شکیبائى کارگر نیفتاد باز نباید مأیوس و دلسرد شد، و یا بى تابى و جزع نمود، بلکه، باید با حوصله و خونسردى هر چه بیشتر همچنان به تبلیغ ادامه داد.
لذا در هفتمین دستور، مى گوید: بر آنها اندوهگین مباش (وَ لاتَحْزَنْ عَلَیْهِمْ).
این حزن و اندوه، که حتماً به خاطر عدم ایمان آنها است ممکن است یکى از دو پدیده را در انسان به وجود آورد، یا او را براى همیشه دلسرد سازد، و یا او را به جزع، بى تابى و بى حوصلگى وادارد.
بنابراین، نهى از حزن و اندوه در واقع از هر دو پدیده است، یعنى در راه دعوت به سوى حق، نه بى تابى کن و نه مأیوس باش.
?۸ ـ با تمام این اوصاف، باز ممکن است دشمن لجوج، دست از توطئه بر ندارد و به طرح نقشه هاى خطرناک بپردازد، در چنین شرائطى، موضعگیرى صحیح همان است که قرآن مى گوید: از توطئه هاى آنها نگران مباش و محدود نشو (وَ لاتَکُ فِی ضَیْق مِمّا یَمْکُرُونَ).
این توطئه ها، هر قدر وسیع، حساب شده و خطرناک باشد باز نباید شما را از میدان بیرون کند، و گمان برید که در تنگنا قرار گرفته، محاصره شده اید، چرا که تکیه گاه شما، خدا است و با استمداد از نیروى ایمان، استقامت، پشتکار، عقل و درایت مى توانید این توطئه ها را خنثى کنید و نقش بر آب.
تفسیر نمونه)
〰〰〰〰〰〰〰? 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:00:00 ق.ظ ]




 

 

?•▪•▫•▪•▫•▪•▫•▪•▪•?
 سوره نحل آیه۱۲۶ 

.•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•.
آیه۱۲۶) وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ

.▫.▪.▫. . . . . . . . . .▫.▪.▫.
آیه۱۲۶) و هر گاه خواستید مجازات كنید، تنها بمقداری كه به شما تعدّی شده كیفر دهید! و اگر شكیبایی كنید، این كار برای شكیبایان بهتر است.

.•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•.
تفسیر آیه۱۲۶)
?۴ ـ تاکنون سخن از این بود که: در یک بحث منطقى، عاطفى و یا مناظره معقول با مخالفان شرکت کنیم، اما اگر، کار از این فراتر رفت و درگیرى حاصل شد، آنها دست به تعدى و تجاوز زدند، در اینجا دستور مى دهد: اگر خواستید مجازات کنید فقط به مقدارى که به شما تعدى شده، کیفر دهید و نه بیشتر از آن (وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ).
?۵ ـ ولى اگر شکیبائى پیشه کنید و عفو و گذشت، این کار براى شکیبایان بهتر است (وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِلصّابِرِینَ).
در بعضى از روایات مى خوانیم: این آیه در جنگ احد نازل شده، هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) وضع دردناک شهادت عمویش حمزة بن عبد المطلب را دید (که دشمن به کشتن او قناعت نکرده، بلکه سینه و پهلوى او را با قساوت عجیبى دریده، و کبد یا قلب او را بیرون کشیده است، و گوش و بینى او را قطع نموده بسیار منقلب و ناراحت شد) و فرمود: أَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکى وَ أَنْتَ الْمُسْتَعانُ عَلى ما أَرى: خدایا حمد از آن تو است، شکایت به تو مى آورم، و تو در برابر آنچه مى بینم یار و مددکار مائى .
سپس، فرمود: لَئِنْ ظَفَرْتُ لَأُمَثِّلَنَّ وَ لَأُمَثِّلَنَ وَ لَأُمَثِّلَنَ: اگر من بر آنها چیره شوم، آنها را مُثله مى کنم، آنها را مُثله مى کنم، آنها را مُثله مى کنم .
و طبق روایت دیگرى فرمود: هفتاد نفر آنها را مُثله خواهم کرد.
در این هنگام آیه نازل شد (وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِلصّابِرِینَ).
بلافاصله پیامبر(صلى الله علیه وآله) عرض کرد: أَصْبِرُ أَصْبِرُ: خدایا صبر مى کنم، صبر مى کنم !.
با این که: این لحظه، شاید دردناکترین لحظه اى بود که در تمام عمر بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) گذشت، ولى باز پیامبر(صلى الله علیه وآله) بر اعصاب خود مسلط گشت و راه دوم که راه عفو و گذشت بود، انتخاب کرد.
و چنانکه در تاریخ ـ سر گذشت فتح مکّه ـ مى خوانیم: آن روز که پیامبر(صلى الله علیه وآله)بر این سنگدلان پیروز و مسلط شد فرمان عفو عمومى صادر کرد، و به وعده خودش در جنگ اُحد ، وفا نمود.
و به راستى اگر انسان بخواهد نمونه عالى بزرگوارى و عواطف انسانى را ببیند باید داستان أُحد را در کنار داستان فتح مکّه بگذارد، و آن دو را با هم مقایسه کند.
شاید تاکنون هیچ ملت پیروزِ مسلطى با قوم شکست خورده این معامله اى را که پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مسلمانان پس از پیروزى با مشرکان مکّه کردند، نکرده باشد آن هم در محیطى که انتقام و کینه توزى در بافت جامعه آنها نفوذ کرده بود، و کینه ها را نسل، به نسل به میراث مى گذاردند، و اصلاً ترک انتقامجوئى در آن محیط، عیب بزرگى بود.
نتیجه این همه بزرگوارى و عفو و گذشت آن شد که: این ملت جاهل و لجوج چنان تکان خوردند و بیدار شدند که به گفته قرآن: یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللّهِ أَفْواجاً: گروه گروه در آئین خدا وارد شدند.
تفسیر نمونه
.•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•. .•.▪ 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:55:00 ق.ظ ]




 

 

=========▪?⚫?▪ ========

 سوره نحل آیه۱۲۵ 

= = = = = = = = = = = = = =
آیه۱۲۵) ادْعُ إِلى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ

——————–▪?▪———————
آیه۱۲۵) با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما، و با آنها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسى بهتر مى داند چه کسى از راه او گمراه شده است; و او به هدایت یافتگان داناتر است.

= = = = = = = = = = = = = =
تفسیر آیه۱۲۵)

ده دستور مهم اخلاقى در مقابله با مخالفان
در لابلاى آیات مختلف این سوره، بحثهاى گوناگونى گاهى ملایم، و گاهى تند، با مشرکان و یهود و به طور کلى با گروههاى مخالف، به میان آمد، مخصوصاً در آیات اخیر، عمق و شدت بیشترى داشت.
در پایان این بحثها که پایان سوره نحل محسوب مى شود یک سلسله دستورات مهم اخلاقى از نظر برخورد منطقى، طرز بحث، چگونگى کیفر و عفو، و نحوه ایستادگى در برابر توطئه ها و مانند آن، بیان شده است که: مى توان آن را به عنوان اصول تاکتیکى و روش مبارزه در مقابل مخالفین در اسلام نامگذارى کرد و به عنوان یک قانون کلى در هر زمان و در همه جا از آن استفاده نمود.
این برنامه در ده اصل خلاصه مى شود که: با توجه به آیات مورد بحث به ترتیب زیر است:
?۱ ـ نخست، مى گوید: به وسیله حکمت به سوى راه پروردگارت دعوت کن (ادْعُ إِلى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ).
حکمت به معنى علم و دانش و منطق و استدلال است، و در اصل به معنى منع آمده و از آنجا که، علم و دانش و منطق و استدلال، مانع از فساد و انحراف است به آن حکمت گفته شده، و به هر حال نخستین گام در دعوت به سوى حق، استفاده از منطق صحیح و استدلالات حساب شده است، و به تعبیر دیگر دست انداختن در درون فکر و اندیشه مردم، به حرکت در آوردن آن و بیدار ساختن عقلهاى خفته، نخستین گام محسوب مى شود.
?۲ ـ و به وسیله اندرزهاى نیکو (وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ).
و این دومین گام در طریق دعوت به راه خدا است، یعنى استفاده کردن از عواطف انسانها، چرا که: موعظه، و اندرز بیشتر جنبه عاطفى دارد که با تحریک آن، مى توان توده هاى عظیم مردم را به طرف حق متوجه ساخت.
در حقیقت حکمت از بُعد عقلى وجود انسان استفاده مى کند، و موعظه حسنه از بُعد عاطفى .
و مقید ساختن موعظه به حسنه شاید اشاره به آن است که: اندرز در صورتى مؤثر واقع مى شود که خالى از هر گونه خشونت، برترى جوئى، تحقیر طرف مقابل، تحریک حس لجاجت او، و مانند آن بوده باشد.
چه بسیارند اندرزهائى که اثر معکوس مى گذارند به خاطر آن که: مثلاً در حضور دیگران، توأم با تحقیر انجام گرفته، و یا از آن استشمام برترى جوئى گوینده شده است.
بنابراین، موعظه، هنگامى اثر عمیق خود را مى بخشد که حسنه باشد و به صورت زیبائى پیاده شود .
?۳ ـ و با آنها (یعنى مخالفان) به طریقى که نیکوتر است به مناظره پرداز (وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ).
و این سومین گام مخصوص کسانى است که ذهن آنها قبلاً از مسائل نادرستى انباشته شده، و باید از طریق مناظره ذهنشان را خالى کرد، تا آمادگى براى پذیرش حق پیدا کنند.
بدیهى است مجادله و مناظره نیز هنگامى مؤثر مى افتد که: بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ باشد، حق و عدالت، درستى و امانت، صدق و راستى بر آن حکومت کند و از هر گونه توهین، تحقیر، خلافگوئى و استکبار خالى باشد، و خلاصه، تمام جنبه هاى انسانى آن حفظ شود.
و در پایان آیه اضافه مى کند: پروردگار تو از هر کسى بهتر مى داند چه کسانى از طریق او گمراه شده و چه کسانى هدایت یافته اند (إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ).
اشاره به این که: وظیفه شما دعوت به راه حق است، از طرق سه گانه حساب شده فوق، اما چه کسانى سرانجام هدایت مى شوند؟ و چه کسانى در طریق ضلالت پافشارى خواهند کرد؟ آن را تنها خدا مى داند و بس.
این احتمال نیز وجود دارد که: منظور از این جمله، بیان دلیلى باشد براى دستورات سه گانه فوق یعنى این که: خداوند در مقابله با منحرفان این سه دستور را داده است به خاطر آن است که: او مى داند عامل تأثیر در گمراهان و وسیله هدایت چه عاملى است؟.
تفسیر نمونه)
———————————

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:52:00 ق.ظ ]




 

 

 

دعای روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ إنّي أسْألُكَ فيه ما يُرْضيكَ وأعوذُ بِكَ ممّا يؤذيك وأسألُكَ التّوفيقَ فيهِ لأنْ أطيعَكَ ولا أعْصيكَ يا جَوادَ السّائلين.

خدايا من از تو ميخواهم در آن آنچه تو را خوشنود كند و پناه مى برم بتو از آنچه تو را بيازارد واز تو خواهم توفيق در آن براى اينكه فرمانت برم ونافرمانى تو ننمايم اى بخشنده سائلان.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:46:00 ق.ظ ]




 

 

 

 

مقام معظم رهبری : روز جهانی قدس، روز فریاد و مقاومت امت اسلامی بر سر امریکا و صهیونیسم در مقابل سیاستهای تفرقه انگیز است.

نابودی اسرائیل نزدیک است…

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:01:00 ق.ظ ]




 

 

 

 

امام صادق عليه السلام :

هر كس دو سوره عنكبوت و روم را در ماه رمضان ، در شب بيست و سوم بخواند ، به خدا قسم ـ اى ابو محمّد ـ او از اهل بهشت است

.

 

 

 

 

تهذيب الأحكام جلد 3 صفحه 100

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1397-03-18] [ 02:27:00 ق.ظ ]





شب قدر است و من قدری ندارم ،
چه سازم توشه قبری ندارم ،
شب عفو است و محتاج دعایم ،
ز عمق دل دعایی کن برایم ،
اگر امشب به معشوقت رسیدی ،
خدا را در میان اشکهایت دیدی ،
کمی هم نزد او یادی زمن کن ،
کمی هم جای من او را صدا کن ،
بگو یارب فلانی رو سیاه است ،
دو دستش خالی و غرق گناه است ،
بگو یا رب تویی دریای جوشان ،
در این شب رحمتت بر وی بنوشان

? التماس دعا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:16:00 ق.ظ ]




 

╬╬═ 「﷽」
?استاد #فروغی سلمه الله

?راه کسب فیوضات در شب قدر

?تمام #فیوضات و خیرات در دهه ی آخر ماه رمضان، به ویژه در لیالی قدر جمع است.

? بشتابید تا به آن خیرات رسیده و #لیلۀ_القدر را بیابید، آن وقت ارزش و قیمت پیدا می کنید. همین که یک شب انسان برتر از هزار ماه می شود یعنی قیمت پیدا کردن او!

? ﴿لَيْلَةُ اَلْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾ شب قدر بهتر از هزار ماه است!

?راه دست یابی به همه آن خیرات، گشودن درب خانه دل و به #فتح_قلب رسیدن است؛ باید قفل هایی که از هوا و هوس، نافرمانی امر خدا و رذائل اخلاقی بر دل خود زده ایم را باز کنیم تا به فتح قلب برسیم!

? قفلی بود میل و هوا بنهاده بر دل‌های ما
? مفتاح شو، مفتاح را دندانه شو دندانه شو

وقتی دل باز شد ملائکه بر آن نازل می شوند

?﴿تَنَزَّلُ اَلْمَلاٰئِكَةُ وَ اَلرُّوحُ فِيهٰا﴾ فرشتگان و «روح» در آن شب نازل می‌شوند.

?در این ایام تصمیم بگیر تا #هوی و #هوس های خود را برای همیشه زیر پا گذاشته و در گروه #اطاعت کنندگان اوامر الهی داخل شوی، آنگاه به #لیلۀ_القدر رسیده و جانت #دار_السلام می گردد!

?﴿سَلاٰمٌ هِيَ حَتّٰى مَطْلَعِ اَلْفَجْر﴾ شبی است سرشار از سلامت (و برکت و رحمت) تا طلوع سپیده!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1397-03-17] [ 08:45:00 ب.ظ ]




امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ : «چگونه شب قدر، بهتر از هزار ماه است؟» ـ فرمودند:

عمل در آن شب، بهتر از عمل در هزار ماهى است كه شب قدر در آنها نباشد‌

 

الكافی جلد 4 صفحه 157

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:42:00 ب.ظ ]




 

 

از لحظه ای که سیاهی… زمین را خلوت کرده است…
اذن “دعای فرج"… بر همه اهل زمین، وارد گشته است..

#لیلةالقدری که برترین اعمالش… دستان #منتظر رو به آسمان… است؛
تمام باطن قدر را رو می کند….
و این یعنی…. ؛
تو……راز همه تقدیرهای عظیم، در لیلةالقدری…یوسف

نشسته ام اینجا…
در لابلاي جمعیتی که، امتداد نگاهشان، به آغوش تو می رسد…
جمعیتی که قرآن بر سر می گذارند، تا شاید، باطن قرآن را، در میان خود، حاضر ببینند…
جمعیتی که بعد از علی… دلخوش به نفس های آخرین دردانه اش هستند، که همین حوالی… فضای زمین را معطر کرده است…

 هنوز دلهای زنگار گرفته مان… برای دریافت اجابت آماده نشده اند…

خسته ايم… از آمد و رفت رمضان هايي که به ملاقات چشمان دلکش تو، ختم نمی شوند…
خسته ايم.. از رمضان هايي که نماز عيدش، همچنان بی حضور تو اقامه می شوند…
خسته ايم… از شلوغی های دنیایی که خالی از خواستن های صادقانه توست…

برای جانهای خسته از گناه مان، امن یجیب بخوان…یوسف
دعای تو.. حتما راه اجابت را باز خواهد کرد…

دعا کن… دعاهاي بی رمق مان، تا آسمان بالا روند…
دعا کن… شاید….اجابت…شویم… یوسف

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:42:00 ب.ظ ]




=========▪?⚫?▪ ========

سوره نحل آیه۱۲۵ 

= = = = = = = = = = = = = =
آیه۱۲۵) ادْعُ إِلى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ

——————–▪?▪———————
آیه۱۲۵) با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما، و با آنها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسى بهتر مى داند چه کسى از راه او گمراه شده است; و او به هدایت یافتگان داناتر است.

= = = = = = = = = = = = = =
تفسیر آیه۱۲۵) ده دستور مهم اخلاقى در مقابله با مخالفان
در لابلاى آیات مختلف این سوره، بحثهاى گوناگونى گاهى ملایم، و گاهى تند، با مشرکان و یهود و به طور کلى با گروههاى مخالف، به میان آمد، مخصوصاً در آیات اخیر، عمق و شدت بیشترى داشت.
در پایان این بحثها که پایان سوره نحل محسوب مى شود یک سلسله دستورات مهم اخلاقى از نظر برخورد منطقى، طرز بحث، چگونگى کیفر و عفو، و نحوه ایستادگى در برابر توطئه ها و مانند آن، بیان شده است که: مى توان آن را به عنوان اصول تاکتیکى و روش مبارزه در مقابل مخالفین در اسلام نامگذارى کرد و به عنوان یک قانون کلى در هر زمان و در همه جا از آن استفاده نمود.
این برنامه در ده اصل خلاصه مى شود که: با توجه به آیات مورد بحث به ترتیب زیر است:
?۱ ـ نخست، مى گوید: به وسیله حکمت به سوى راه پروردگارت دعوت کن (ادْعُ إِلى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ).
حکمت به معنى علم و دانش و منطق و استدلال است، و در اصل به معنى منع آمده و از آنجا که، علم و دانش و منطق و استدلال، مانع از فساد و انحراف است به آن حکمت گفته شده، و به هر حال نخستین گام در دعوت به سوى حق، استفاده از منطق صحیح و استدلالات حساب شده است، و به تعبیر دیگر دست انداختن در درون فکر و اندیشه مردم، به حرکت در آوردن آن و بیدار ساختن عقلهاى خفته، نخستین گام محسوب مى شود.
?۲ ـ و به وسیله اندرزهاى نیکو (وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ).
و این دومین گام در طریق دعوت به راه خدا است، یعنى استفاده کردن از عواطف انسانها، چرا که: موعظه، و اندرز بیشتر جنبه عاطفى دارد که با تحریک آن، مى توان توده هاى عظیم مردم را به طرف حق متوجه ساخت.
در حقیقت حکمت از بُعد عقلى وجود انسان استفاده مى کند، و موعظه حسنه از بُعد عاطفى .
و مقید ساختن موعظه به حسنه شاید اشاره به آن است که: اندرز در صورتى مؤثر واقع مى شود که خالى از هر گونه خشونت، برترى جوئى، تحقیر طرف مقابل، تحریک حس لجاجت او، و مانند آن بوده باشد.
چه بسیارند اندرزهائى که اثر معکوس مى گذارند به خاطر آن که: مثلاً در حضور دیگران، توأم با تحقیر انجام گرفته، و یا از آن استشمام برترى جوئى گوینده شده است.
بنابراین، موعظه، هنگامى اثر عمیق خود را مى بخشد که حسنه باشد و به صورت زیبائى پیاده شود .
?۳ ـ و با آنها (یعنى مخالفان) به طریقى که نیکوتر است به مناظره پرداز (وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ).
و این سومین گام مخصوص کسانى است که ذهن آنها قبلاً از مسائل نادرستى انباشته شده، و باید از طریق مناظره ذهنشان را خالى کرد، تا آمادگى براى پذیرش حق پیدا کنند.
بدیهى است مجادله و مناظره نیز هنگامى مؤثر مى افتد که: بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ باشد، حق و عدالت، درستى و امانت، صدق و راستى بر آن حکومت کند و از هر گونه توهین، تحقیر، خلافگوئى و استکبار خالى باشد، و خلاصه، تمام جنبه هاى انسانى آن حفظ شود.
و در پایان آیه اضافه مى کند: پروردگار تو از هر کسى بهتر مى داند چه کسانى از طریق او گمراه شده و چه کسانى هدایت یافته اند (إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ).
اشاره به این که: وظیفه شما دعوت به راه حق است، از طرق سه گانه حساب شده فوق، اما چه کسانى سرانجام هدایت مى شوند؟ و چه کسانى در طریق ضلالت پافشارى خواهند کرد؟ آن را تنها خدا مى داند و بس.
این احتمال نیز وجود دارد که: منظور از این جمله، بیان دلیلى باشد براى دستورات سه گانه فوق یعنى این که: خداوند در مقابله با منحرفان این سه دستور را داده است به خاطر آن است که: او مى داند عامل تأثیر در گمراهان و وسیله هدایت چه عاملى است؟.
تفسیر نمونه)
———————————?

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:01:00 ق.ظ ]




 

 

دعای روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان 


بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ فَضْلَكَ وأنـْزِل علیّ فیهِ بَرَكاتِكَ وَوَفّقْنی فیهِ لِموجِباتِ مَرْضاتِكَ واسْكِنّی فیهِ بُحْبوحاتِ جَنّاتِكَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ المُضْطَرّین.

خدایا بگشا به رویم در این ماه درهاى فضلت و فرود آر برایم در آن بركاتت را و توفیقم ده در آن براى موجبات خوشنودیت و مسكنم ده در آن وسط‌هاى بهشت اى اجابت كننده خواسته‌ها و دعاهاى بیچارگان.

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:08:00 ق.ظ ]




 

 

دعای روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان


بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ الى مَرْضاتِكَ دلیلاً ولا تَجْعَل للشّیْطان فیهِ علیّ سَبیلاً واجْعَلِ الجَنّةِ لی منْزِلاً ومَقیلاً یا قاضی حَوائِجَ الطّالِبین.

خدایا قرار بده برایم در آن به سوى خوشنودی‌هایت راهنمایى و قرار مده شیطان را در آن بر من راهى و قرار بده بهشت را برایم منزل و آسایـشگاه اى برآورنده حاجت‌هاى جویندگان

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-03-16] [ 01:43:00 ب.ظ ]




 

 

کوه عصیان به سر دوش کشیدم افسوس
لذت ترک گنه را نچشیدم افسوس
کرم و لطف تو چون سایه به دنبالم بود
من به دنبال دل خویش دویدم افسوس
تو مرا فاش به هنگام گنه می‌دیدی
من تو را دیدم، انگار ندیدم افسوس
تو ز لطف و کرم خود نبریدی از من
من در امواج گنه از تو بریدم افسوس
تو مرا عفو نمودی که به نارم نبری
من ز عفو تو خجالت نکشیدم افسوس
تو گناهان مرا از همگان پوشاندی
من ز فعل بد خود پرده دریدم افسوس
خرمن عمر پراکنده شد و رفت به باد
من غفلت‌زده یک خوشه نچیدم افسوس
چشم دادی و ندیدم که ندیدم هیهات
گوش دادی نشنیدم نشنیدم افسوس
آشنا بودی و نشناختمت در همه عمر
که ز تو غیر تو را می‌طلبیدم افسوس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:38:00 ب.ظ ]




 

..

بدون تو….. آسمان و زمین… بی تابند…
می بینی… ؛
همه دریاها، کاسه شیر، پیشکش کرده اند..
تا راهی نشوی…. بابا

حسنین…
زینب…
عباس…
التماست می کنند…..
و این ماييم که … از پس قرن ها …فاصله… التماست می کنیم….
شیعه بدون تو… به کدام دیوار تکیه کند، بابا…؟
آنقدر در نگاه اهل آسمان عزیزی، که شب تولدت را، به آغوش خدا… شب قدر نام گذاشته اند….
تو… همه اعجاز خدایی، حیدر…
و ما باز درد نداشتن تو را، برای هزارمين بار، لمس می کنیم…

یگانه دلبر من… ؛
علی… سهم تو بود… نه ما…
که هزار سال است… در انتظار سهممان از آخرین فرزندش… خیره به راه مانده ايم…

امشب، فقیرترین بنده ات منم، دلبرم ….
دستان خالی ام… به امید تحفه ای عظیم، بالا آمده اند…
من… سهمم را می خواهم…
سهمم را از خانواده علی….
سهمم را از دامان مادر….

من….. یوسفم را… می خواهم… خدااااااا

اذن دعا داده ای… و اجابتش را ضمانت کرده ای…
من یقین دارم، که مرا،… بدون توشه، راهی نخواهی کرد…

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-03-15] [ 09:12:00 ب.ظ ]




           د

 

 

فقط… چند  ضیافت دیگر، تا جمع شدن خوان رحمتت باقی مانده است…
و من هنوز، جامانده ترین مسافر پرواز رمضانم…

ناله های الغوث الغوث مرا شنیده ای….
و اگر اذن تو یاریم کند…باز هم خواهی شنید…

من از “خودم"، عجیییب به تنگ آمده ام…
که اینگونه دستانم را، مضطرانه بالا گرفته ام…
آنقدر، منيت هايم، زمین گیرم کرده اند… که صد بار فریاد الغوث الغوث سر داده ام…

من آتشی به سوزانندگی خودم، سراغ ندارم… خدا
هر الغوث من… استغاثه به فریادرسی است، که تنها قدرت رها کننده من، از حصار منيت های من است….

باز هم می آیم دلبرم…
و تو را به “خودت” قسم می دهم…
تا مرا از “خودم” برهانی…
بک یا الله….
آیا مرا در زمره آزاد شدگان از نفسم، قرار می دهی….؟

وعده فردا شبمان، هراس به دلم افکنده است…
می ترسم از چشماني که گناه، خشکشان کرده است…
می ترسم از دستانی… که غرور… فقر را، از لابلاي سرانگشتانش، دزدیده است…
می ترسم از قلبی که نجاسات نفسم…بال پروازش را شکسته است…

به فریاد دلم برس…
من جز تو، فریادرسی سراغ ندارم…
نام محبوب ترین بندگانت را پیشکش کرده ام… شاید به اعتبار هیبتشان، مرا نیز، به پروازی بلند، مفتخر کنی…

ترس دلم را بریز…
همیشه مرا به هر بهانه ای بخشیده ای….
من سالهاست که جز بخشش… خاطره ای از تو، به یادم ندارم….

دستانم را بالا گرفته ام…
مرا از میان لجن زار منيت هايم، بیرون می کشی؟؟

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:01:00 ب.ظ ]




✧✾═════✾✰✾═════✾✧

‌ #دلنوشته_رمضان

 

برای رفتن… چقدر بی تابی….؟
از لحظه ای که سیاهی، یقه آسمان را گرفته است …چند بار نگاهت را به بالا دوخته ای؟؟
منتظر کدام اشاره ای….بابا؟

دل دل میکنم…بی خیال رفتن شوی…
با رفتن تو…فقط زینب…نیست..که زمین می خورد….
تمام فرزندان تو… تا قیامت، به خاک می افتند….

نرو …بابا
درد نداشتنت ، سلولهای قلب مرا، از هم باز میکند…
وقار حیدری ات، حتی اجازه پلک زدن را هم، از من ، ربوده است ..
تو می روی….و تمام چشم مرا…با خودت میبری….
تو میروی ، تا با یک ضربه…رستگار شوی…
اما من با همان یک ضربه…به غربتی هزار ساله، مبتلا می شوم….

نرو …بابا…
تکرار هر رمضان … تکرار از دست دادن قدم های سنگینی است…که راه نفس های مرا ، مسدود می کند….
همان قدم هايي…که سنگ و کلوخ خیابان نیز… از رفتنش…به درد آمده اند..

بابا…
هنوز هم ، درد امشب زینب… چون آتشفشانی مذاب، در میان قلبمان می جوشد …
من یقین دارم …؛
تا لحظه دیدارت…هیییچ مرهمی، این انفجار مداوم را خاموش نخواهد کرد…

تمام راز زمین … تویی بابا….
و خداوند….لیلةالقدرش را نیز…با تو هماهنگ کرده است …
و این….
شرافتیست … که هزااار سال است، جان مرا در تحمل این درد… تسکین داده است…

می روی…. چاره ای نیست…جان دلم !!!
اما به جان بی نظیرت قسم…؛
من به اعتبار تو ، در زمین راه می روم…
و به اتصال تو…، راه آسمان را ، طی می کنم…..

دستان خالی مرا….
تا آخر بازار دنیا….رها مکن….
شلوغی اش…..مرا نااابود خواهد کرد !!

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:57:00 ب.ظ ]




 

 

پيامبر خدا صلى الله عليه وآله:

كسى كه در رمضان آمرزيده نشود، در كدام ماه آمرزيده مى شود؟
مَنْ لم يُغفَرْ لَهُ في شَهرِرمضانَ ففِي أيِّ شهرٍ يُغفَرُ لَهُ؟

 

 

ميزان الحكمه جلد4 صفحه 521

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:52:00 ب.ظ ]




 

 

〰〰〰〰〰〰〰〰〰✨•⚫•✨

 سوره روم آیه۲۵ 

~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~
آیه۲۵) وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ تَقُومَ السَّماءُ وَ الأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذا دَعاکُمْ دَعْوَةً مِنَ الأَرْضِ إِذا أَنْتُمْ تَخْرُجُونَ

〰〰〰〰〰〰〰〰 •✨•⚫•✨•
آیه ۲۵) از آیات او این است که آسمان و زمین به فرمان او برپاست; سپس هنگامى که شما را (در قیامت) از زمین فرا خواند، ناگهان همه خارج مى شوید (و در صحنه محشر حضور مى یابید)!

~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~
تفسیر آیه۲۵) در آخرین آیه، بحث از آیات آفاقى را در زمینه تدبیر نظام آسمان و زمین و ثبات و بقاى آنها ادامه داده، مى فرماید: یکى دیگر از آیات عظمت حق این است که آسمان و زمین به فرمان او برپا است (وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ تَقُومَ السَّماءُ وَ الأَرْضُ بِأَمْرِهِ).
یعنى، نه تنها آفرینش آسمان ها، که در آیات قبل به آن اشاره شد، آیتى است، که برپائى و ادامه نظام آنها نیز آیتى دیگر مى باشد، چه این که: این اجرام عظیم در گردش منظم خود، احتیاج به امور زیادى دارند، که مهمترین آنها محاسبه پیچیده تعادل نیروى جاذبه و دافعه است.
پروردگار بزرگ، آن چنان این تعادل را سامان بخشیده، که میلیون ها سال، بدون کمترین انحراف در مسیر خود گردش مى کنند.
و به تعبیر دیگر، آیه گذشته اشاره به توحید خلقت بود، و این آیه، اشاره به توحید ربوبیت و تدبیر است.
تعبیر به قیام و برپائى آسمان و زمین، تعبیر لطیفى است که از حالات انسان گرفته شده، چرا که بهترین حالات انسان براى ادامه فعالیت ها حالت قیام است که قادر بر انجام همه حوائج خود مى باشد، و تسلط کامل بر اطراف خویش دارد.
تعبیر به امر در اینجا اشاره به نهایت قدرت پروردگار است، که براى ادامه حیات و نظم این جهان پهناور تنها یک فرمان او کافى است.
و در پایان این آیه، با استفاده از زمینه بودن توحید براى معاد بحث را به این مسأله منتقل ساخته مى فرماید: سپس هنگامى که شما را از زمین فرا مى خواند، ناگهان همه خارج مى شوید (ثُمَّ إِذا دَعاکُمْ دَعْوَةً مِنَ الأَرْضِ إِذا أَنْتُمْ تَخْرُجُونَ).
کراراً در آیات قرآن دیده ایم که، خداوند مسأله معاد را با تکیه بر نشانه هاى قدرت او در آسمان و زمین اثبات مى کند، و آیه مورد بحث نیز یکى از آنها است.
تعبیر به دَعاکُم (شما را فرا مى خواند) اشاره به این است: همان طور که براى تدبیر و نظم جهان یک فرمان او کافى است، براى بعث و نشور و رستاخیز نیز یک دعوت او کفایت مى کند، مخصوصاً با توجه به جمله إِذا أَنْتُمْ تَخْرُجُونَ که اذا در آن به اصطلاح براى مفاجاة است، روشن مى سازد که با یک دعوت او همه ناگهان بیرون مى ریزند.
ضمناً تعبیر دَعْوَةً مِنَ الأَرْضِ نشانه روشنى بر معاد جسمانى است، که انسان در رستاخیز از این زمین فرا خوانده مى شود 

~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•
〰〰〰〰〰〰〰〰〰✨•⚫•✨


?یک دوره کامل درس خداشناسى
در آیات ششگانه گذشته، بحث هاى گوناگونى پیرامون خداشناسى مطرح شده که مجموعاً یک دوره جالب را تشکیل مى دهد، از آفرینش آسمان گرفته تا آفرینش بشر از خاک، و از پیوند محبت خانوادگى گرفته، تا خواب آرام بخش در شب و روز، از تدبیر نظام و جهان بالا گرفته تا برق آسمان و نزول باران و اختلاف زبان ها و رنگ ها، یعنى مجموعه مناسبى از آیات آفاقى و انفسى.
جالب این که، در هر یک از این شش آیه، دو بخش از دلائل توحید ذکر شده تا یکى زمینه سازى کند، و دیگرى تحکیم و تأکید، درست همانند آوردن دو شاهد عادل براى اثبات یک مدعا، که مجموعاً دوازده شاهد صادق را براى قدرت بى پایان حق تشکیل مى دهد!

? چه کسانى از این آیات الهام مى گیرند؟
در ذیل چهار آیه از این شش آیه، تأکید شده است که، در این امور نشانه هاى روشنى است براى متفکران ، عالمان ، شنوایان و عاقلان ولى در آیه اول و آخر، این موضوع دیده نمى شود.
فخر رازى در این زمینه، چنین توضیح مى دهد: عدم ذکر آن در نخستین آیه، ممکن است به خاطر آن باشد که، آیه اول و دوم که پشت سر هم قرار گرفته، هر دو از آیات انفسى سخن مى گوید و یکسان است.
و در آخرین آیه، مطلب به قدرى وضوح پیدا کرده که دیگر نیاز به توضیح بیشتر و تأکید بر تعقل و تفکر نیست.
جالب این که، نخست سخن از تفکر به میان مى آورد، سپس از علم ; چرا که تفکر پایه و زمینه ساز علم است، بعد از آن سخن از گوش شنوا است; چرا که در پرتو علم و آگاهى، انسان آماده شنیدن و پذیرش حق مى شود، همان طور که قرآن مى گوید: فَبَشِّرْ عِبادِ * الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ: به بندگانم بشارت ده * آنانى که سخنان را مى شنوند و از بهترین آنها پیروى مى کنند.
و در آخرین مرحله، سخن از عقل است چون آنها که گوش شنوا دارند، سرانجام به مرحله عقل کامل، خواهند رسید.
این نکته نیز قابل توجه است که در ذیل نخستین آیه، سخن از آغاز آفرینش انسان و انتشار نسل او در زمین است (ثُمَّ اِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُون).
و در آخرین آیه نیز، سخن از خروج و نشور انسان ها در قیامت است (اِذا أَنْتُمْ تَخْرُجُون).
اولى آغاز است و آخرى انجام.
تفسیر نمونه)
•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•⚫

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:47:00 ب.ظ ]




 

 

دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ الجِنانِ واغْلِقْ عَنّی فیهِ أبوابَ النّیرانِ وَوَفّقْنی فیهِ لِتِلاوَةِ القرآنِ یا مُنَزّلِ السّكینةِ فی قُلوبِ المؤمِنین.

خدایا بگ شا برایم در آن درهاى بهشت و ببند برایم درهاى آتش دوزخ را و توفیقم ده در آن براى تلاوت قرآن اى نازل‌كننده آرامش در دلهاى مؤمنان.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:27:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

 

#ديگر علی ز بستر خود پا نمی شود
 
 
ديگر علی ز بستر خود پا نمی شود
زخم سر شکسته مداوا نمی شود

دربی که تا کنون به کسی"نه"نگفته بود
اين چند روز روی کسی وا نمی شود

ديگر طبيب زحمت بيخود مکش برو
درد علی که بهتر از اين ها نمی شود

از بس که تب نموده و رنگش پريده است
زردی دستمال هويدا نمی شود

رخسار زرد و ريش سفيد و حنای سرخ
آخر چنين خضاب که زيبا نمی شود

زينب! به کاسه های پر از شير دل نبند
اين چيزها برای تو بابا نمی شود

حرفی بزن علی، به حسينت نگاه کن
دارد ز غصه های تو ديوانه می شود

حال تو را فقط حسنت درک می کند
دردی حريف ماتم زهرا نمی شود

سی سال پيش، جان علی را گرفته اند
خنجر که مَرد کشتن مولا نمی شود

قبری در آسمان بکنيد ای فرشتگان
ماه شکسته روی زمين جا نمی شود

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-03-14] [ 12:03:00 ب.ظ ]




 

 

امام على عليه السلام:

داراييهايى خود را با [دادن ]زكات حفظ كنيد
حَصِّنُوا أموالَكُم بالزَّكاةِ.

 

 

ميزان الحكمه جلد5 صفحه 17

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:48:00 ق.ظ ]




 

 

رسول اكرم صلى الله عليه و آله:

با حريص ، مشورت مكن، زيرا بدى آن را(حریص بودن را) در نظرت، زيبا جلوه مى دهد
َا تُشَاوِرْ حَرِيصاً فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ شَرَّهَا.

 

 

علل الشرايع ج2 ص559

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:41:00 ق.ظ ]




=—————–=???=——————سوره روم آیه۲۳ 

 

=—————————————————=
آیه۲۳) وَمِنْ آيَاتِهِ مَنَامُكُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَآؤُكُمْ مِنْ فَضْلِهِٓ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ

=—————–=???=——————=
آیه۲۳)و از نشانه‌های او خواب شما در شب و روز است و تلاش و كوششتان برای بهره‌گیری از فضل پروردگار (و تأمین معاش)؛ در این امور نشانه‌هایی است برای آنان كه گوش شنوا دارند!

=—————————————————=
تفسیر آیه۲۳)باز هم نشانه هاى عظمت او در برون و درون
به دنبال بحث هاى گذشته پیرامون آیات پروردگار در آفاق و انفس، آیات مورد بحث، به گفتگو پیرامون بخش دیگرى از این آیات بزرگ، مى پردازد.
نخست پدیده خواب را به عنوان یک پدیده مهم آفرینش، و نمودارى از نظام حکیمانه آفریننده آن، مورد توجه قرار داده، مى گوید:
از آیات او خواب شما در شب و روز است، و نیز تلاش و کوشش شما براى بهره گیرى از فضل پروردگار و تأمین نیازمندى هاى زندگى (وَ مِنْ آیاتِهِ مَنامُکُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ ابْتِغاؤُکُمْ مِنْ فَضْلِهِ).
و در پایان، مى افزاید: در این امور آیات و نشانه هائى است براى آنها که گوش شنوا دارند (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیات لِقَوْم یَسْمَعُونَ).
این حقیقت، بر هیچ کس پوشیده نیست که، همه موجودات زنده براى تجدید نیرو، و به دست آوردن آمادگى لازم براى ادامه کار و فعالیت، نیاز به استراحت دارند، استراحتى که به طور الزامى به سراغ آنها بیاید، و حتى افراد پر تلاش و یا حریص را ناگزیر به انجام آن سازد.
چه عاملى براى وصول به این هدف، بهتر از خواب، تصور مى شود؟ که، الزاماً به سراغ انسان مى آید و او را وادار مى کند: تمام فعالیت هاى جسمانى و بخش مهمى از فعالیت هاى فکرى و مغزى خویش را تعطیل کند، تنها دستگاه هائى از جسم، همانند قلب و ریه و بخشى از فعالیت هاى مغزى که براى ادامه حیات لازم است به کار خود ادامه مى دهند، آن هم بسیار آرام و آهسته.
این موهبت بزرگ الهى، سبب مى شود که جسم و روح انسان، به اصطلاح سرویس شود، و با بروز حالت خواب که یک نوع وقفه و تعطیل کار بدن است، آرامش و رفع خستگى حاصل گردد، و انسان، حیات و نشاط و نیروى تازه اى پیدا کند.
مسلماً اگر خواب نبود، روح و جسم انسان، بسیار زود پژمرده و فرسوده مى شد، و بسیار زود پیرى و شکستگى به سراغ او مى آمد، به همین دلیل خواب متناسب و آرام، راز سلامت، و طول عمر، و دوام نشاط جوانى است .
=—————–=???=——————=

ادامه تفسیر:?
قابل توجه این که:
✨اولاً خواب را قبل از ابتغاء فضل اللّه که در آیات قرآن به معنى تلاش براى روزى است، قرار داده، اشاره به این که: پایه اى براى آن محسوب مى شود، چرا که بدون خواب کافى ابتغاء فضل اللّه مشکل است.
✨ثانیاً درست است که خواب، معمولاً در شب است، و تلاش معاش در روز، اما چنان نیست که انسان نتواند این برنامه را به هنگام لزوم تغییر دهد، بلکه خداوند انسان را چنان آفریده که مى تواند برنامه خواب خود را تغییر داده، و بر ضرورت ها و نیازها منطبق سازد، تعبیر به مَنامُکُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ (خواب شما در شب و روز) گویا اشاره به همین نکته است.
بدون شک، برنامه اصلى خواب، مربوط به شب است، و شب به خاطر آرامشى که از تاریکى پدید مى آید، اولویت خاصى در این مورد دارد، اما گاه شرائطى در زندگى انسان پیدا مى شود ـ مثلاً ـ مجبور مى شود شبانه سفر کند، و روز استراحت نماید، اگر برنامه تنظیم خواب در اختیار انسان نبود، چه مشکلاتى که پیش نمى آمد؟
اهمیت این مطلب ـ مخصوصاً در عصر ما ـ که بسیارى از مؤسسات صنعتى و پزشکى و درمانى مجبورند به طور مداوم، در تمام شبانه روز کار کنند، و تعطیل برنامه هاى آنها ممکن نیست، ـ و لذا کارگران در سه نوبت به کار مى پردازند ـ از هر زمان دیگرى روشن تر است.
نیاز جسم و روح انسان، به خواب، به اندازه اى زیاد است که توانائى و تحمل انسان در برابر بى خوابى، بسیار کم است، و از چند شبانه روز تجاوز نمى کند، به همین جهت، جلوگیرى از خواب، همیشه به عنوان یکى از دردناکترین شکنجه ها نزد جباران و طاغوتیان، شناخته شده است.
و نیز به همین دلیل، یکى از طرق درمان مؤثر بسیارى از بیمارى ها این است که بیمار را در خواب عمیق فرو مى برند، و از این راه توان و نیروى بیمار را افزایش مى دهند.
البته هیچ کس، نمى تواند مقدار معینى را به عنوان مقدار خواب لازم براى عموم انسان ها تعیین کند، چه این که: این امر بستگى به سن و سال و وضع و موقعیت اشخاص و چگونگى ساختمان روحى و جسمى آنها دارد، آنچه مهم است این که، خواب کافى مقدارى است که انسان بعد از آن احساس کند، از این نظر اشباع شده است، درست همان گونه که در مورد آب و مقدار غذا احساس سیرى مى کند.
این نیز، قابل توجه است که: علاوه بر طول زمان خواب، عمق آن نیز اهمیت ویژه اى دارد، اى بسا یک ساعت خواب عمیق کار چند ساعت خواب سطحى را در بازسازى روح و جسم انسان انجام مى دهد.
البته در آنجا که خواب عمیق، ممکن نباشد نعاس (خواب خفیف) هم یکى از نعمت هاى الهى است، چنان که در آیه ۱۱ سوره انفال در مورد مجاهدان بدر از آن یاد شده، چرا که در میدان جنگ خواب عمیق، نه امکان پذیر است و نه مفید و سودمند.
به هر حال، نعمت خواب، و آرامش و آسایش ناشى از آن، و نیز قدرت و نشاطى که بعد از خواب پیدا مى شود از نعمت هائى است که با هیچ بیانى قابل توصیف نیست.
تفسیر نمونه)
———————————-

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:38:00 ق.ظ ]




 

 

 

دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان


بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ وفّرْ فیهِ حَظّی من بَرَكاتِهِ وسَهّلْ سَبیلی الى خَیْراتِهِ ولا تَحْرِمْنی قَبولَ حَسَناتِهِ یا هادیاً الى الحَقّ المُبین.

خدایا زیاد بگردان در آن بهره مرا از بركاتش وآسان كن راه مرا به سوى خیرهایش و محروم نكن ما را از پذیرفتن نیكی‌هایش اى راهنماى به سوى حـق آشكار .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ق.ظ ]




 

▪️ﺍﻣﺸﺐﺍﯾﻦﺩﻝ ﯾﺎﺩ ﻣﻮﻻ ‌ﻣﯽﮐﻨﺪ?
▫️ﻟﯿﻠﺔﺍﻟﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖﻭﺍﺣﯿﺎﻣﯽﮐﻨﺪ

▪️ﺑﺸﻨﻮ ﺍﯼﮔﻮﺵﺩﻟﻬﺎ ﺑﯽﺻﺪﺍ
▫️ﻧﻐﻤﻪ ﻓﺰﺕ ﻭﺭﺏﺍﻟﮑﻌﺒﻪﺭﺍ

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-03-13] [ 08:31:00 ب.ظ ]




 

 

ليله القدر
براي درك ليله القدر نگاهي به سوره ي قدر خواهيم داشت :
انا انزلناه في ليله القدر …
ليل به معناي شب است ، اما چه شبي ؟ منظور از شب ، ظلمت تار نا آگاهي و جهل است و در برابر آن نور و روشنايي، نماد آگاهي است. با اين تعاريف مفهوم حركت ظلمات الي النور مشخص مي شود.حركت از ناآگاهي و جهل به سمت آگاهي. سحر، زماني است كه تاريكي جهل جاي خود را به نور آگاهي و معرفت و هدایت مي دهد و اين زمان تحول، بسيار زيبا و ارزشمند است.
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند / واندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند


بي خود از شعشعه ي پرتو ذاتم كردند /باده از جام تجلي صفاتم دادند


چه مبارك سحري بود و چه فرخنده شبي/ آن شب قدر كه اين تازه براتم دادند,,
⭐⭐

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:22:00 ب.ظ ]




 

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ أسْحارِهِ ونوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ وخُذْ بِکُلّ أعْضائی الى اتّباعِ آثارِهِ بِنورِکَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین.

خدایا آگاهم نما در آن براى برکات سحرهایش وروشن کن در آن دلم را به پرتو انوارش وبکار به همه اعضایم به پیروى آثارش به نور خودت اى روشنى بخش دلهاى حق شناسان

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:11:00 ق.ظ ]




 

 

¤¤¤¤¤¤???¤¤¤¤¤¤

 سوره روم آیه۲۲ 

• • • • • • • • • • • • • • • •
آیه۲۲) ۲۲وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَ أَلْوانِکُمْ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیات لِلْعالِمِینَ

¤ ¤ ¤ ¤ ?.?.?¤ ¤ ¤ ¤
آیه۲۲) ۲۲ ـ و از آیات او آفرینش آسمان ها و زمین، و تفاوت زبان ها و رنگ هاى شماست،; در این نشانه هائى است براى عالمان!

• • • • • • • • • • • • • • • •
تفسیر آیه۲۲) آخرین آیه مورد بحث، معجونى از آیات آفاقى و انفسى است: نخست به مسأله خلقت آسمان ها و زمین اشاره کرده، مى گوید: از نشانه هاى بزرگ خدا آفرینش آسمان ها و زمین است (وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ).
آسمان ها با آن همه کرات، با آن همه منظومه ها و کهکشان ها، آسمان هائى که اندیشه بلندپرواز انسان از درک عظمت آن عاجز، و فکر از مطالعه آن خسته مى شود، و هر قدر علم و دانش انسان پیش مى رود، نکته هاى تازه اى از عظمتش آشکار مى گردد.
یک روز بود که، انسان کواکب آسمان را همین تعدادى مى دانست که با چشم دیده مى شود (دانشمندان آنچه را با چشم غیر مسلح دیده مى شود، حدود پنج الى شش هزار احصاء کرده اند).
اما هر قدر تلسکوپ هاى قوى تر و عظیمترى ساخته شد، عظمت و کثرت ستارگان آسمان فزون تر گردید، تا آنجا که امروز معتقدند تنها کهکشان ما که یکى از انبوه کهکشان هاى آسمان است، بیش از یک صد میلیون ستاره دارد که خورشید ما با عظمت خیره کننده اش، یکى از ستارگان متوسط آن محسوب مى شود!، و تنها خدا مى داند که در همه کهکشان ها که تعداد آنها بر هیچ کس روشن نیست چقدر ستاره وجود دارد.
همچنین هر قدر علوم طبیعى، زمین شناسى، گیاه شناسى، حیوانشناسى، علم تشریح و فیزیولوژى، روانشناسى و روانکاوى پیشرفت مى کند، عجائب تازه اى درباره آفرینش زمین، کشف مى شود که هر یک آیتى از آیات عظمت خدا است.
سپس، به یکى از آیات بزرگ انفسى، سخن را منتقل ساخته، مى گوید: اختلاف زبان ها و رنگ هاى شما نیز از آیات عظمت او است ! (وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَ أَلْوانِکُمْ).
بى شک، زندگى اجتماعى بشر، بدون شناخت افراد و اشخاص ممکن نیست، که اگر یک روز، همه انسان ها یک شکل و یک قیافه و داراى یک قدّ و قواره باشند، در همان یک روز، شیرازه زندگى آنها به هم مى ریزد، نه پدر و فرزند و همسر از بیگانه شناخته مى شوند، و نه مجرم از بى گناه، بدهکار از طلبکار، فرمانده از فرمانبر، رئیس از مرئوس، میزبان از مهمان و دوست از دشمن شناخته نمى شود و چه جنجال عجیبى بر پا خواهد شد!
اتفاقاً گاهى، این مسأله در مورد برادران دوقلو، که از هر نظر شباهت با هم دارند، پیش مى آید، و چه مشکلاتى در برخورد مردم و مناسبات با آنها، روى مى دهد، تا آنجا که شنیده ایم گاهى یکى از برادران دو قلوى هم رنگ و هم شکل، بیمار بوده، و مادر دارو را به دیگرى داده است
¤¤¤¤¤¤¤¤¤? @ghorun
¤¤¤¤¤¤???¤¤¤¤¤¤

ادامه تفسیر:?
لذا براى سازمان یافتن اجتماع بشر، خداوند صداها و رنگ ها را مختلف قرار داده است.
به گفته فخر رازى در ذیل آیه مورد بحث، شناسائى انسان نسبت به انسان، یا باید از طریق چشم حاصل شود یا به وسیله گوش ، خداوند براى تشخیص چشم، رنگ ها و صورت ها و شکل ها را مختلف آفریده، و براى تشخیص گوش، اختلاف آوازها و آهنگ هاى صدا را ایجاد کرده است، به طورى که در تمام جهان نمى توان دو انسان را پیدا کرد که از نظر چهره و آهنگ صدا، از تمام جهات یکسان باشند، یعنى صورت انسان، که عضو کوچکى است و آهنگ صداى انسان که موضوع ساده اى است، به قدرت پروردگار به میلیاردها شکل مختلف در مى آید و این از آیات عظمت او است.
البته، این احتمال نیز وجود دارد ـ و بعضى از مفسران بزرگ به آن اشاره کرده اند ـ که اختلاف السنه، به معنى اختلاف زبان ها از قبیل عربى و فارسى و مانند آن باشد، و اختلاف رنگ ها اشاره به اختلاف نژادها که هر نژادى رنگى دارد.
ولى، مى توان معنى وسیعى از کلمه اختلاف استفاده کرد، که شامل این تفسیر و تفسیر ما قبل آن هر دو شود، و به هر معنى، این تنوع خلقت شاهد عظمت و قدرت او است.
فرید وجدى در دائرة المعارف خود از قول نیوتن دانشمند معروف غربى، چنین نقل مى کند: درباره آفریدگار جهان و خداوند، هرگز شک نکنید; زیرا معقول نیست، علت و معلول فاقد شعور، به تنهائى رهبر وجود باشد، چون ضرورت کور و یکسان در هر مکان و هر زمان متصور نیست، که این همه کائنات متنوع و موجودات رنگارنگ از او صادر گردد، و ممکن نیست وجود با نظام و ترتیب اجزائش و تناسب هاى لازم و هماهنگ، با تغییرات زمان و مکان ظاهر گردد، بلکه، همه این امور، حتماً باید از مبدأى سرچشمه گرفته باشد، که داراى علم و حکمت و اراده است .
قرآن، در پایان آیه فوق مى گوید: در این امور نشانه هائى است براى عالمان و اندیشمندان (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیات لِلْعالِمِینَ).
چرا که آنها بیش از هر کس، از این اسرار آگاه مى شوند.
تفسیر نمونه)
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:07:00 ق.ظ ]




 

 

 

امام على عليه السلام:

ارزش هر انسان، [ به] چيزى است كه نيك مى داند
قيمَةُ كُلِّ امرِئٍ ما يُحسِنُ.

 

 

حکمت 81 نهج البلاغه

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:03:00 ق.ظ ]




 

 

?اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ

بخوان. از نو بخوان.
همه چیز را باید از نو بخوانی. سطر سطرِ جهان را بخوان.
سطر سطر جهان را دوباره بخوان. سطر سطر جهان را این‌بار با خدا بخوان. پیامبری همین است. همین که آغاز کنی به قرائت مجدد هستی. اما با چشمی که به خدا آغشته است. با چشمی که از تمنای خدا، برق می‌زنَد. فرق می‌کند، می‌دانی؟

دسته‌ای جهان را بلد می‌شوند. مصرف می‌کنند. به تصاحب درمی‌آورند. از آن لذت می‌بَرند. اما جهان را نمی‌خوانند. کائنات برای آنها حرف و اشاره‌ای ندارد.

دسته‌ای دیگر، جهان را می‌خوانند، اما نه با این نگاه که جهان آبستن از چیزی است. که جهان، جان دارد. که هر ذره، کرشمه‌ای است. که پی‌رنگِ مشترکی پُشت رنگ‌ها نشسته و به «بودن» اعتبار داده است.

دسته‌ای دیگر هستند که جهان را می‌خوانند. اما با «دیده‌ی جان‌‌بین». بین سطور جهان را بو می‌کشند بلکه ردپایی از جان پیدا کنند. ردپایی از نور. از عشق. از آگاهی. از خدا. خطوط جهان را زیر و رو می‌کنند در طلبِ لبخندی که حتا با مرگ از اعتبار نیفتد.
جهان به چشمان‌شان مُشتی کلمه‌ی مهمل نیست. چند نُتِ درهم نیست. نسبتی نهانی میان کلمات جهان است.
انگار همه چیز، یک‌بار نوازش شده است. انگار دستی یک‌بار همه چیز را برق انداخته است.
انگار دهانی در گوش هر چیز، یکبار گفته: دوستت دارم. در فاصله‌ی میان کلمات، میان سطور، در وقفه‌ها و مدها و نقطه‌ها، سراغ از نسبتی جادویی می‌گیرند. نسبتی که میان خطوط جهان، میان کلمات هستی، به مشام می‌آید. نسبتی که نام دیگر آن خداست.

پیامبری، جستجوی خستگی‌ناپذیرِ آن نسبت معطّر است. آن رشته‌ی نازکِ پنهان. آن خطِ نامرئی.

مستقیم نمی‌شود که مرا بخوانی. همه چیز را بخوان. همه چیز خواندنی است. مرا در همه چیز بخوان. چیزها را بخوان. اما در طلب لبخند من. لبخندی که کلمات هستی را در چشم‌های تو شعله‌ور می‌کند.

بخوان. دوباره جهان را بخوان. بخوان و در پیِ آن نسبتِ معطر باش.

بخوان. دوباره بخوان. دوباره خواندن جهان، آغاز پیامبری است. اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-03-09] [ 09:43:00 ب.ظ ]




 

 

 

#دعای_روز_چهاردهم_ماه_مبارک_رمضان
????

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ لا تؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِكَ یا عزّ المسْلمین.
????
خدایا مؤاخذه نكن مرا در ایـن روز به لغزشها و درگذر از من در آن از خطاها و بیهودگیها و قرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها و آفات اى عزت دهنده مسلمانان
????

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:54:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

ای تو با قلبم صمیمی یا حسن
تو کریم بن کریمی یا حسن
داری از زهرا نشان یا مجتبی
مهربانی دل رحیمی یا حسن

میلاد کریم اهل بیت مبارک

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:48:00 ب.ظ ]




 

 

امام صادق عليه السلام:

همانا خداوند به بنده، به خاطر محبّت زياد او به فرزندش، رحم مى كند
إنَّ اللّهَ لَيَرحَمُ العَبدَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ.

 

الكافی ج 6 ص 50

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:41:00 ب.ظ ]




.?.?.?.?.?.?.?.?.?.?.

 سوره کهف آیات۲۳و۲۴ 

………………………………………………………
آیات۲۳و۲۴) ۲۳وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْء إِنِّی فاعِلٌ ذلِکَ غَداً
۲۴إِلاّ أَنْ یَشاءَ اللّهُ وَ اذْکُرْ رَبَّکَ إِذا نَسِیتَ وَ قُلْ عَسى أَنْ یَهْدِیَنِ رَبِّی لاِ َقْرَبَ مِنْ هذا رَشَداً

. . . . . . . .?.?.?.?.? . . . . . . .
آیات۲۳و۲۴) ۲۳ ـ و هرگز در مورد کارى نگو: من فردا آن را انجام مى دهم .
۲۴ ـ مگر این که خدا بخواهد! و هر گاه فراموش کردى، (جبران کن) و پروردگارت را به خاطر بیاور; و بگو: امیدوارم که پروردگارم مرا به راهى روشن تر از این هدایت کند !
……………………………………………………….
تفسیر آیات۲۳و۲۴)این آیه ، یک دستور کلّى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى دهد که: هرگز نگو من فلان کار را فردا انجام مى دهم (وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْء إِنِّی فاعِلٌ ذلِکَ غَداً).
* * *
مگر این که: خدا بخواهد (إِلاّ أَنْ یَشاءَ اللّهُ).
یعنى در رابطه با اخبار آینده، و تصمیم بر انجام کارها، حتماً جمله ان شاء اللّه را اضافه کن; چرا که:
?اوّلاً: تو هرگز مستقل در تصمیم گیرى نیستى و اگر خدا نخواهد، هیچ کس توانائى بر هیچ کارى را ندارد.
بنابراین، براى این که: ثابت کنى نیروى تو از نیروى لا یزال او است، و قدرتت وابسته به قدرت او جمله ان شاء اللّه: اگر خدا بخواهد را حتماً به سخنت اضافه کن.
?ثانیاً: خبر دادن قطعى براى انسان که قدرتش محدود است و احتمال ظهور موانع مختلف مى رود، صحیح و منطقى نیست، و چه بسا دروغ از آب در آید، مگر این که: با جمله ان شاء اللّه همراه باشد.
بعضى از مفسران احتمال دیگرى در تفسیر آیه فوق گفته اند، و آن این که: منظور نفى استقلال انسان در کارها است، مفهوم آیه چنین است: تو نمى توانى بگوئى من فلان کار را فردا انجام خواهم داد، مگر خدا بخواهد .
البته لازمه این سخن، آن است که: اگر جمله ان شاء اللّه را بیفزائیم، سخن کامل خواهد بود، اما این لازمه جمله است، نه متن، آن چنان که در تفسیر اول گفته شد.
✨پیامبر(صلى الله علیه وآله) بدون ذکر ان شاء اللّه به کسانى که پیرامون اصحاب کهف و مانند آن سؤال کرده بودند، قول توضیح و جواب داد، به همین جهت، مدتى وحى الهى به تأخیر افتاد، تا به پیامبر(صلى الله علیه وآله) در این زمینه هشدار داده شود، و سرمشقى براى همه مردم باشد.
سپس، در تعقیب این جمله، قرآن مى گوید: هنگامى که یاد خدا را فراموش کردى بعد که متوجه شدى، پروردگارت را به خاطر بیاور (وَ اذْکُرْ رَبَّکَ إِذا نَسِیتَ).
اشاره به این که: اگر به خاطر فراموشى، جمله ان شاء اللّه را به سخنانى که از آینده خبر مى دهى، نیفزائى هر موقع به یادت آمد فوراً جبران کن، و بگو ان شاء اللّه ، که این کار گذشته را جبران خواهد کرد.
و بگو امیدوارم پروردگارم مرا به راهى روشن تر از این هدایت کند (وَ قُلْ عَسى أَنْ یَهْدِیَنِ رَبِّی لاِ َقْرَبَ مِنْ هذا رَشَداً). تفسیر نمونه)

…………………………………?

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:36:00 ب.ظ ]




 

 

❣️دلبـــــ(حسن)ـــــر❣️

بـرسانيــد بہ مسڪيـــن
خبـر شاد مرا
اندڪی مانده
ڪريم ديده گشايد به جهان

پیشاپیش میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام مبارک باد.

 

‎‌‌

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-03-08] [ 05:28:00 ب.ظ ]




 

 

.<.<.<.<.<.<.<.<.<.<.<.<.<.♦.?.♦.

سوره آل عمران آیه۱۵ 

<> <> <> <> <> <> <> <> <> <> <>
آیه۱۵) قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذَٰلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ

. . . . . . . . . . . . . . ? . .
آیه۱۵) بگو: «آیا شما را از چیزی آگاه كنم كه از این (سرمایه‌های مادی)، بهتر است؟» برای كسانی كه پرهیزگاری پیشه كرده‌اند، (و از این سرمایه‌ها، در راه مشروع و حق و عدالت، استفاده می‌كنند،) در نزد پروردگارشان (در جهان دیگر)، باغهایی است كه نهرها از پایِ درختانش می‌گذرد؛ همیشه در آن خواهند بود؛ و همسرانی پاكیزه، و خشنودی خداوند (نصیب آنهاست). و خدا به (امورِ) بندگان، بیناست.

<> <> <> <> <> <> <> <> <> <> <>
تفسیر آیه۱۵) پاداش پرهیزگاران
در این آیه در یک مقایسه، اشاره به مواهب فوق العاده خداوند در جهان آخرت و بالاخره قوس صعودى تکامل انسان کرده، مى فرماید: بگو: آیا شما را از چیزى آگاه کنم که از این (سرمایه هاى مادى) بهتر است (قُلْ أَ أُنَبِّئُکُمْ بِخَیْر مِنْ ذلِکُمْ).
آن گاه به شرح آن پرداخته، مى افزاید: براى کسانى که تقوا پیشه کرده اند در نزد پروردگارشان باغ هایى از بهشت است که نهرها از زیر (درختانش) جارى است، همیشه در آن خواهند بود، و همسرانى پاکیزه و (از همه بالاتر) خشنودى خداوند نصیب آنها مى شود، و خدا به بندگان بینا است (لِلَّذینَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللّهِ وَ اللّهُ بَصیرٌ بِالْعِبادِ).
آرى، این باغ هاى بهشتى بر خلاف غالب باغ هاى این جهان، هرگز آب روان از پاى درختانش قطع نمى شود.
و بر خلاف مواهب مادى این جهان، که بسیار زودگذر و ناپایدار است جاودانى و ابدى است.
همسران آن جهان، بر خلاف بسیارى از زیبارویان این جهان، هیچ نقطه تاریک و منفى در جسم و جان آنها نیست و از هر عیب و نقصى پاک و پاکیزه اند، همه اینها در یک طرف.
و مسأله خشنودى خداوند (رِضْوانٌ مِنَ اللّهِ) که برترین نعمت هاى معنوى است یک طرف.
آرى، این نعمت معنوى ما فوق تصور نیز در انتظار مؤمنان پرهیزکار است.
قابل توجه این که: این آیه با جمله أَ أُنَبِّئُکُمْ: آیا شما را آگاه کنم آغاز شده، که یک جمله استفهامیه است و براى گرفتن پاسخ از فطرت هاى بیدار و عقل و خرد انسانى، مطرح شده، تا نفوذش در شنونده عمیق تر باشد.
از سوى دیگر، این جمله از ماده اِنْباء گرفته شده که معمولاً در مورد خبرهاى مهم و قابل توجه به کار مى رود.

<><><><><><><><><>
.<.<.<.<.<.<.<.<.<.<.<.<.<.♦.?.♦.

ادامه تفسیر:?
در واقع، قرآن مجید در این آیه، به افراد با ایمان اعلام مى کند که اگر به زندگى حلال دنیا قناعت کنند، و از لذات نامشروع و هوس هاى سرکش و ظلم و ستم به دیگران بپرهیزند، خداوند لذاتى برتر و بالاتر در جهت مادى و معنوى که از هر گونه عیب و نقص پاک و پاکیزه است، نصیب آنها خواهد کرد.
در اینجا سؤالى مطرح است و آن این که: آیا در بهشت، لذات مادى هم وجود دارد؟
بعضى چنین مى پندارند: لذایذ مادى منحصر به این جهان است، و در آن جهان اثرى از این لذایذ نیست، و تمام تعبیراتى که در آیات قرآن درباره باغ هاى بهشتى و انواع میوه ها، آب هاى جارى و همسران خوب آمده کنایه از یک سلسله مقامات و مواهب معنوى است که از بابِ: کَلِّمِ النّاسَ عَلى قَدْرِ عُقُولِهِمْ: با مردم به اندازه فکرشان سخن بگو به این صورت تعبیر شده است.
ولى در برابر این پندار باید گفت: هنگامى که ما طبق صریح آیات فراوانى از قرآن کریم معاد جسمانى را قبول کردیم باید براى هر دو قسمت (جسم و روح) موهبت هائى به تناسب آنها، منتها در سطحى عالى تر وجود داشته باشد و اتفاقاً در این آیه اشاره به هر دو قسمت شده، هم آنچه شایسته معاد جسمانى است و هم آنچه شایسته روح و رستاخیز ارواح مى باشد.
در واقع آنها که تمام نعمت هاى مادى آن جهان را کنایه از نعمت هاى معنوى مى گیرند تحت تأثیر مکتب هاى التقاطى قرار گرفته، علاوه بر این که بدون جهت ظواهر آیات قرآن را تأویل کرده معاد جسمانى و لوازم آن را به کلى فراموش نموده و منکر شده اند.
و شاید جمله وَ اللّهُ بَصِیْرٌ بِالْعِبادِ: خداوند به وضع بندگان خود بینا است که در آخر آیه آمده، اشاره به همین حقیقت باشد، یعنى او است که مى داند جسم و جان آدمى در جهان دیگر هر کدام چه خواسته هائى دارند و این خواسته ها را در هر دو جنبه به نحو احسن تأمین مى کند. تفسیر نمونه

<><><><><><><><><>

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:35:00 ق.ظ ]




 

 

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:

با بخيل مشورت مكن، زيرا او تو را از هدفت باز مى دارد
لَا تُشَاوِرِ الْبَخِيلَ فَإِنَّهُ يَقْصُرُ بِكَ عَنْ غَايَتِكَ.

 

علل الشرايع ج2 ص559

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:30:00 ق.ظ ]




 

 

 

دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان

 

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ طَهّرنی فیهِ من الدَنَسِ والأقْذارِ وصَبّرنی فیهِ على كائِناتِ الأقْدارِ ووَفّقْنی فیهِ للتّقى وصُحْبةِ الأبْرارِ بِعَوْنِكَ یا قُرّةَ عیْنِ المَساكین.


خدایا پاكیزه‌ام كن در این روز از چرك و كثافت و شكیبائیم ده در آن به آنچه مقدر است شدنى‌ها و توفیقم ده در آن براى تقوى و هم ‌ نشینى با نیكان به یاریت اى روشنى چشم مستمندان.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:26:00 ق.ظ ]




 

 

 

 

گاه می اندیشم چه کسی مرا نفرین کرد که ابلیس دل کوچکم را معبد خود کرد 

ویامیپرسم ای غم چه شد که دلم لجن زار کینه ها گشت 

وامامیخواهم بدانم چه وقت میاید که من به آدمیت خود شک کردم

ویاکسی خواهد گفت بامن ای بخت مرده آنجا گورستان است

وان قبرکوچک و تنگ  مال توست ، آن تنها سرپناه توست

گاه باخود میگویم بعد مرگ من چه کسی از نبودم غمگین خواهد شد 

این غم چند صباحی بیش نخواهد بود 

همه میروند و من میمانم و تنهایی قبرم

 

به مردن رازی ست که درکلام امیراین گونه خطاب میکنند




:النّاسُ نِیامُ إذا مَاتُوا اِنْتَبَهُوا (1)؛ مردم خوابند، هنگامى كه بمیرند بیدار مى‌شوند. قرآن كریم: وَ مَا هَـذِهِ الْحَیَوةُ الدُّنْیَآ إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الاَْخِرَةَ لَهِىَ الْحَیَوَانُ لَوْ كَانُوا یَعْلَمُون (2)؛ این زندگى دنیا، جز سرگرمى و بازیچه نیست و زندگى واقعى، سراى آخرت است، اى كاش [مردم] مى‌دانستند.

از تطبیق فرمایش بلند علوی با آیه شریفه می‌توان دریافت، زندگی و هستی حقیقی، حیات آن جهانی است که چشمان انسان در این دنیا بدان بسته است و تو گویی که زندگی این جهان، بسان زندگی در خواب است که هیچ حقیقتی ورای آن نیست.

انسان در خواب خود هم زندگی می‌کند و چه کارها که نمی کند و چه‌ها که بر سرش نمی‌آید از تلخ و شیرین اما از خواب که بیدار می‌شود نقش آن زندگی نقش بر آب می‌شود و اگر تلخ انسان نفس راحتی می‌کشد و اگر شیرین، حسرت می‌خورد.

ماجرای میان زندگی دنیا و آخرت همین ماجرای زندگی خواب و بیداری است. و چنانکه بعد از بیدار شدن از خواب به آنچه در آن بر ما گذشته و بی اساس بودن آن متحیر شده و خیالمان آسوده و یا متحسر می‌شود. مرگ هم بیداری از این دنیا و چشم گشودن به حیات حقیقی است که تعجب و حسرت ما را بر آنچه بر ما گذشته و خیالاتی که ما را بر خود مشغول داشته، بر می‌انگیزد.

از این خواب دنیایی دو تعبیر می‌توان کرد که یکی تعبیر ابتدایی و اخلاقی است و دیگری تعبیر عمیق عرفانی است. تعبیر ابتدایی و اخلاقی از خواب دنیایی همان پرده‌ی غفلتی است که بر دیده‌ی جان آدمی بر اثر مشغول شدن به دنیا افتاده است. و این پرده دیری نمی‌پاید که با مرگ دریده شده و چشم انسان به حقیقت گشوده می‌شود.

اما تعبیر عمیق و عرفانی اشاره به وهمی بودن زندگی دنیایی دارد تا توجه انسان را در همین جا به زندگی جاودان و حقیقی، معطوف دارد که اگر همت کند در این سرای نیز بدان نائل آید. و هر که بر این رمز موفق شود، خود به سراغ مرگ خواهد رفت، پیش از آنکه مرگ سراغ او آید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: مُوتوا قَبلَ‌ اَن‌ تَمُوتُوا (3)؛ بمیرید قبل‌ از آن‌كه‌ شما را بمیرانند. و این همان رمز است.

 

اذان هنگام تولد برای نمازی است که
هنگام مرگ می خوانند…

و

چقدر کوتاهست این زندگی
به فاصله یک اذان تا نماز
قدر این دوران کوتاه را بدانیم.

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:18:00 ق.ظ ]




 

 

 

امام صادق علیه السلام:

هرصنعتگرى براى جلب مشترى ناگزير ازداشتن سه خصلت است:
دركارش مهارت داشته باشد،
دركارش امانتدارباشد،
ورضايت خاطر كسى راكه به اوسفارش كار داده است،به دست آورد.

 

نجف العقول ص۳۲۲

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-03-07] [ 07:10:00 ب.ظ ]




〰〰〰•?•?•?•?•?•〰〰• سوره آل عمران آیه۶۸ 

.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.
آیه۶۸) إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَٰذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ

〰〰〰〰〰???〰〰〰〰
آیه۶۸) سزاوارترین مردم به ابراهیم، آنها هستند كه از او پیروی كردند، و (در زمان و عصر او، به مكتب او وفادار بودند؛ همچنین) این پیامبر و كسانی كه (به او) ایمان آورده‌اند (از همه سزاوارترند)؛ و خداوند، ولیّ و سرپرست مؤمنان است.

.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.
تفسیر آیه۶۸) بر این اساس، معلوم شد ابراهیم(علیه السلام) پیرو هیچ یک از این آئین ها نبوده، تنها چیزى که در اینجا باقى مى ماند این است: چه کسانى مى توانند رابطه و پیوند خود را با مکتب ابراهیم(علیه السلام) ـ به عنوان یک سند افتخار ـ اثبات کنند؟
و به تعبیر دیگر چگونه مى توان خود را پیرو این پیامبر بزرگ، که همه پیروان ادیان الهى براى او عظمت قائل هستند دانست؟
در آخرین آیه مورد بحث، به این معنى پرداخته، مى گوید: سزاوارترین مردم به ابراهیم آنها هستند که از او پیروى کردند و این پیامبر (پیامبر اسلام) و کسانى که به او ایمان آورده اند مى باشند (إِنَّ أَوْلَى النّاسِ بِإِبْراهیمَ لَلَّذینَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِیُّ وَ الَّذینَ آمَنُوا).
✨بنابراین، مسأله قرابت و خویشاوندى و یا مسأله نژاد، که پیروان ادیان مختلف براى اثبات پیوند خود با ابراهیم(علیه السلام) ذکر مى کردند، هیچگونه ارزشى ندارد و ولایت و ارتباط با پیامبران، تنها از طریق ایمان خالص به خداوند و پیروى از مکتب آنها است و به این طریق، ثابت مى شود که پیوند واقعى، پیوند مکتبى است، چه کسانى که در زمان او زندگى داشتند و از او پیروى کردند (لَلَّذِیْنَ اتَّبَعُوهُ).
و چه کسانى که بعد از او به مکتب و برنامه او وفادارى نشان دادند، مانند این پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و پیروان او (وَ هذَا النَّبِىُّ وَ الَّذِیْنَ آمَنُوا).
اهل کتاب، با عقائد شرک آمیز خود که اساسى ترین اصل دعوت ابراهیم(علیه السلام)یعنى توحید را زیر پا گذارده اند.
و یا بت پرستان عرب که درست در نقطه مقابل آئین ابراهیم(علیه السلام) قرار گرفته اند، چگونه مى توانند خود را پیرو ابراهیم(علیه السلام) و در خط او بدانند؟
آرى، باید اعتراف کنیم که نزدیک ترین افراد به ابراهیم(علیه السلام)، پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)و پیروان او هستند که در اصول و فروع اسلام به او وفادار ماندند.
و در پایان آیه به آنها که پیرو واقعى مکتب پیامبران بزرگ خدا بودند بشارت مى دهد که خداوند ولىّ و سرپرست مؤمنان است (وَ اللّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنینَ).
تفسیر نمونه)

.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.? 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:23:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

اللهم زینی فیه یه بالستر والعفاف ؛ والسترنی بلباس  القنوع والکفاف ، واحملنی فیه علی العدل الانصاف، وامنی فیه من کل مااخاف بعصمتک یا عصمه الخائفین. 

؛خدایا دراین روز به پارسایی و آبرومندی بیارایم و به من جامه ی قناعت و خودداری بپوشان ودر آن به عدل و انصاف وادارم واز هرچه میترسم آسوده ام دار به عصمت خود ای عصمت خائفان. 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:20:00 ب.ظ ]




 

 

 

امام على عليه السلام:

انسان شريف، به هر مقامى، هر چند بزرگ، برسد سرمست نمى شود؛ مانند كوهى كه هيچ بادى آن را به لرزه در نمى آورد؛ اما فرومايه…

 

غرر الحكم حدیث 5197

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:45:00 ق.ظ ]




 

 

 

امام على عليه السلام:

خردمند، بر تلاش خود تكيه مى كند و نادان، بر آرزوهايش
العاقِلُ يَعتَمِدُ عَلى عَمَلِهِ، الجاهِلُ يَعتَمِدُ عَلى أمَلِهِ.

 

غررالحكم حدیث 1240

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-03-06] [ 10:54:00 ق.ظ ]




———————————————-•<?

 سوره آل عمران آیه۱۶۹ 

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
آیه۱۶۹) وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَآءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ

———————————————•<?
آیه۱۶۹) (ای پیامبر!) هرگز گمان مبر كسانی كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند! بلكه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
تفسیر آیه۱۶۹)

زندگان جاوید!
چنین بنظر مى رسد: بعد از حادثه احد جمعى از افراد سست ایمان مى نشستند و بر دوستان و بستگان خود که در احد شهید شده بودند، تأسف مى خوردند که: چرا آنها مردند و نابود شدند؟ مخصوصاً هنگامى که به نعمتى مى رسیدند و جاى آنها را خالى میدیدند بیشتر ناراحت مى شدند، با خود مى گفتند:
ما این چنین در ناز و نعمتیم اما برادران و فرزندان ما در قبرها خوابیده اند و دستشان از همه جا کوتاه است!
این گونه افکار و این گونه سخنان، علاوه بر این که نادرست بود و با واقعیت تطبیق نمى کرد، در تضعیف روحیه بازماندگان بى اثر نبود.
این آیات خط بطلان بر این گونه افکار کشیده، مقام شامخ و بلند شهیدان را یاد کرده، مى گوید: اى پیامبر! هرگز گمان مبر آنها که در راه خدا کشته شدند مرده اند! (وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللّهِ أَمْواتاً).
در اینجا روى سخن فقط به پیامبر(صلى الله علیه وآله) است، تا دیگران حساب خود را بکنند، و مى افزاید: بلکه آنها زنده اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند (بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ).
منظور از حیات و زندگى در اینجا همان حیات و زندگى برزخى است که ارواح در عالم پس از مرگ دارند، نه زندگى جسمانى و مادى، گرچه زندگى برزخى، اختصاصى به شهیدان ندارد، بسیارى دیگر از مردم نیز داراى حیات برزخى هستند.
ولى از آنجا که حیات شهیدان یک حیات فوق العاده عالى و آمیخته با انواع نعمت هاى معنوى است ـ به علاوه موضوع سخن، در آیه آنها هستند ـ تنها از آنها نام برده شده است. آنها به قدرى غرق مواهب حیات معنوى هستند که گویا زندگى سایر برزخیان در مقابل آنها چیزى نیست.

—————————————–•<☀

 

شان نزول

مضمون و محتواى آیات به همه شهدا، حتى شهداى بدر را که چهارده نفر بودند شامل مى شود.
لذا در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که فرمود: آیات درباره شهداى احد و بدر هر دو نازل شده است.
ابن مسعود از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند: خداوند به ارواح شهیدان احد خطاب کرد و از آنها پرسید: چه آرزوئى دارید؟ آنها گفتند:
پروردگارا! ما بالاتر از این چه آرزوئى مى توانیم داشته باشیم، که غرق نعمت هاى جاویدان توایم و در سایه عرش تو مسکن داریم، تنها تقاضاى ما این است که بار دیگر بجهان برگردیم و مجدداً در راه تو شهید شویم، خداوند فرمود:
فرمان تخلف ناپذیر من این است: کسى دوباره به دنیا باز نگردد، عرض کردند .
حالا که چنین است تقاضاى ما این است که سلام ما را به پیامبر(صلى الله علیه وآله) برسانى و به بازماندگانمان، حال ما را بگوئى و از وضع ما به آنها بشارت دهى که هیچگونه نگران نباشند، در این هنگام آیات فوق نازل شد. تفسیر نمونه)

———————————-

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ق.ظ ]




???
??
?

 


#دعای_روز_دهم_ماه_مبارک_رمضان ??


بسم الله الرحمن الرحیم

االلهمّ اجْعلنی فیهِ من المُتوكّلین علیكَ واجْعلنی فیهِ من الفائِزینَ لَدَیْكَ واجْعلنی فیهِ من المُقَرّبینَ الیكَ بإحْسانِكَ یاغایَةَ الطّالِبین…



خدایا قرار بده مرا در این روز از متوكلان بدرگاهت و مقرر كن در آن از كامروایان حضرتت و مقرر فرما در آن از مقربان درگاهت به احسانت اى نهایت همت جویندگان…

?
??
???

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1397-03-05] [ 01:22:00 ب.ظ ]




? ممنوعیت سرزنش و سر کوفت ?


? امام صادق (ع) :

«لَا تُبْدِي الشَّمَاتَةَ لِأَخِيكَ؛ فَيَرْحَمَهُ اللّهُ، وَ يُصَيِّرَهَا بِكَ»
«مَنْ شَمِتَ بِمُصِيبَةٍ نَزَلَتْ بِأَخِيهِ، لَمْ يَخْرُجْ مِنَ الدُّنْيَا حَتّى يُفْتَتَنَ»

از گرفتارىِ برادر (ایمانی) خود اظهار شادى مكن كه خداوند به او رحم مى كند و آن گرفتارى را به تو مى رساند.
هر كس از گرفتارى و مصيبتى كه به برادرش رسيده است شاد شود، از دنيا نرود تا خود گرفتار آن شود.

 

? مرآة العقول، ج ١١، ص ۴

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:11:00 ق.ظ ]




 

 

امام على عليه السلام:

دورانديش، بر پايه خردمندى اش، براى هر پَستى اى، بازدارنده اى دارد
لِلحازِمِ مِن عَقلِهِ عَن كُلِّ دَنِيَّةٍ زاجِرٌ.

 

 

 

غرر الحكم حدیث 7350

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1397-03-04] [ 11:57:00 ق.ظ ]




 

 

▫•▫•▫•♦•♦•♦•♦•▫•▫•▫

 سوره حدید آیه ۲۳ 

. . .. . .. . .. . .. . .. . .. . .. .
آیه۲۳) لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَآ آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ

• • • • • • ♦♦♦• • • • • • •
آیه۲۳) این بخاطر آن است كه برای آنچه از دست داده‌اید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید؛ و خداوند هیچ متكبّر فخرفروشی را دوست ندارد!
. . .. . .. . .. . .. . .. . .. . .. .
تفسیر آیه۲۳) اکنون ببینیم، فلسفه تقدیر این مصائب در لوح محفوظ، و سپس بیان این حقیقت در قرآن، چیست؟ آیه بعد پرده از روى این راز مهم برداشته، مى گوید: این براى آن است که به خاطر آنچه از دست داده اید، غمگین نشوید، و به آنچه خداوند به شما داده، شاد و دلبسته نباشید (لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لاتَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ).
این دو جمله کوتاه، در حقیقت، یکى از مسائل پیچیده فلسفه آفرینش را حل مى کند، چرا که انسان، همیشه در جهان هستى با مشکلات و گرفتاریها و حوادث ناگوارى روبرو است، و غالباً از خود سؤال مى کند: با این که خداوند، مهربان، کریم و رحیم است این حوادث دردناک براى چیست؟!
✨قرآن مى گوید: هدف این بوده که شما، دلبسته و اسیر زرق و برق این جهان نباشید .
منظور این بوده که، موقعیت این گذرگاه و پلى که نامش دنیا است، و همچنین موقعیت خودتان را در این جهان، گم نکنید، دلباخته و دلداده آن نشوید، و آن را جاودانه نپندارید، که این دلبستگى فوق العاده، بزرگترین دشمن سعادت شما است، شما را از یاد خدا غافل مى کند، و از مسیر تکامل باز مى دارد.
این مصائب، زنگ بیدارباشى است براى غافلان، و شلاقى است، بر ارواح خفته، و رمزى است از ناپایدارى جهان، و اشاره اى است به کوتاه بودن عمر این زندگى.
حقیقت، این است که، مظاهر فریبنده این دار الغرور زود انسان را به خود جذب و سرگرم، و از یاد حق غافل مى کند، ناگهان بیدار مى شود که، کاروان رفته، و او در خواب، و بیابان در پیش.
این حوادث که همیشه در زندگى بوده، و همیشه خواهد بود، و حتى پیشرفتهاى عظیم علم هم نتوانسته، و نخواهد توانست جلو حوادث دردناکى، همچون زلزله ها، طوفانها، سیلها و بیماریها و امثال آن را بگیرد، درسى است از بى مهرى زمانه رسوا و به انسان فریاد مى زند:
این دشت خوابگاه شهیدان است *** فرصت شمار وقت تماشا را !
این بدان معنى نیست که، انسان به مواهب الهى در این جهان پشت پا بزند، و یا از آنها بهره نگیرد، مهم این است که اسیر آن نگردد، و آن را هدف و بهره اصلى خود نشمرد.
قابل توجه این که، در مورد آنچه از دست مى رود، تبدیل به فاتَکُم (از شما فوت شده) مى کند، اما در مورد مواهب و نعمتهاى به دست آمده، آن را به خدا نسبت مى دهد و بما آتاکم مى گوید، چرا که فوت و فنا در ذات اشیاء افتاده است، این وجود است که از فیض خداوند سرچشمه مى گیرد.
آرى، این مصائب، شکننده تفاخر و غرور است، لذا در پایان آیه مى افزاید: خداوند هیچ متکبر فخرفروشى را دوست ندارد (وَ اللّهُ لایُحِبُّ کُلَّ مُخْتال فَخُور).

▫•▫•▫•♦•♦•♦•♦•▫•▫•▫

ادامه تفسیر:?
مُختال از ماده خیال گرفته شده و به معنى متکبر است، زیرا تکبر، از خیال فضیلت، و پندار برترى بر دیگران، پیدا مى شود، و فخور صیغه مبالغه از ماده فخر به معنى کسى است که بسیار بر دیگران فخرفروشى مى کند.
تنها کسى گرفتار این حالات مى شود که مست ناز و نعمت گردد، ولى وجود آفات و مصائب، براى آنها که قابل بیدارى و هدایتند این مستى و آثار آن را از بین مى برد.
افراد با ایمان، با توجه به اصل فوق، هنگامى که به نعمتى از سوى خدا مى رسند، خود را امانتدار او مى دانند، نه از رفتن آن غمگین مى شوند، نه از داشتن آن مست و مغرور، در حقیقت آنها خود را همچون مسئولان بیت المال مى دانند که یک روز اموال زیادى را دریافت، و روز دیگر هزاران هزار، پرداخت مى کنند، نه از دریافتش ذوق زده مى شوند، و نه از پرداختش غمگین.
?و چه تعبیر جالبى دارد امیر مؤمنان على(علیه السلام) درباره همین آیه، آنجا که مى گوید: الزُّهْدُ کُلُّهُ بَیْنَ کَلِمَتَیْنِ مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لاتَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ مَنْ لَمْ یَأْسَ عَلَى الْمَاضِی، وَ لَمْ یَفْرَحْ بِالآتِی فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَیْهِ!: تمام زهد در میان دو جمله از قرآن است، آنجا که خداوند سبحان مى فرماید:…به خاطر آنچه از دست داده اید، غمگین نشوید، و به آنچه خدا به شما داده دلبسته و مغرور نباشید ، بنابراین، هر کس بر گذشته تأسف نخورد و به آنچه در دست دارد دلبسته نباشد، زهد را از هر دو طرف در اختیار گرفته .
نکته دیگر این که، توجه به این اصل که: ناکامیها با زندگى انسان از آغاز عجین بوده، و طبق سنت حکیمانه اى مقدر شده است، و دنیا پیوسته فراز و نشیب دارد ، انسان را براى تحمل شدائد، شجاع و در برابر حوادث سخت، صبور و مقاوم مى سازد، به او آرامش خاطر مى دهد، و از بیتابى ها و جزع مانع مى گردد.
ولى، باز تأکید مى کنیم: این تنها در مورد مصائب غیر قابل اجتناب است، و گرنه، مصیبتها و ناکامیهائى که تنها معلول گناهان و سهل انگارى خود انسان است، از این بحث خارج مى باشد و راه مقابله با آنها موضعگیرى صحیح، در برنامه هاى زندگى است.
این بحث را با سرگذشتى که بعضى از مفسران آورده اند پایان مى دهیم:
قتیبة بن سعید مى گوید: وارد یکى از قبایل عرب شدم، صحرائى دیدم پر از شترانى که همه مرده بودند، که به شماره در نمى آمد، در آنجا پیر زنى بود، پرسیدم این شتران از آن که بوده است؟ گفت: از آن پیرمرد که بالاى آن تل نشسته و پشم مى تابد، به سراغ او آمدم.
گفتم: اینها همه از آن تو بوده؟! گفت: به نام من بوده است!
گفتم: چه شده که به این روزگار افتاده اند؟ در جواب (بى آنکه اشاره اى به آفت و علت مرگ و میر آنها کند) گفت: آن کس که داده بود گرفت.
گفتم: (ناراحت نیستى و) در این باب چیزى گفته اى؟ گفت: بلى، این دو بیت را گفته ام:
لا وَ الَّذِى أَنَا عَبْدٌ مِنْ خَلائِقِهِ ***

وَ الْمَرْءُ فِى الدَّهْرِ نَصْبُ الرُّزْءِ و الْمِحَنِ
ما سَرَّنِى أَنْ أُبْلِى فِى مَبارِکِها ***

وَ ما جَرى مِنْ قَضاءِ اللّهِ لَم یَکُنْ!

سوگند به آن کس که من بنده اى از مخلوقات او هستم ـ که انسان در دنیا هدف مصائب و محنتها است .

اگر شترانم در خوابگاه خود بودند ـ و این قضاى الهى که اتفاق افتاد رخ نمى داد خوشحال نمى شدم (من تنها به رضاى او راضیم و هر چه او خواسته است همان را مى پسندم). تفسیر نمونه

▫•▫•▫•▫•▫•

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:40:00 ق.ظ ]




 

 

 

?رمضان

 

 

 

?دعای روز نهم?

▫️بسم الله الرحمن الرحیم ▫️

?اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِيهِ نَصِيبا مِنْ رَحْمَتِكَ الْوَاسِعَةِ وَ اهْدِنِي فِيهِ لِبَرَاهِينِكَ السَّاطِعَةِ وَ خُذْ بِنَاصِيَتِي إِلَى مَرْضَاتِكَ الْجَامِعَةِ بِمَحَبَّتِكَ يَا أَمَلَ الْمُشْتَاقِينَ

?خدايا براى من در اين ماه بهره اى از رحمت گسترده ات قرار ده، و به جانب دلايل درخشانت راهنمايى كن، و به سوى خشنودى فراگيرت متوجه كن، به مهرت اى آرزوى مشتاقان.

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:27:00 ق.ظ ]




 

پروردگارا مرا وسیله صلح و آرامشت قرار بده

بگذار هرآنجا که نفرت است، دانه ی عشق بکارم

و هرکجا ک آسیب است، عفو

هرکجا شک و تردید است، ایمان

هرجا نومیدی است، امید

هرجا تاریکی است، نور

و هرجا غم است، سرور

ای پروردگار عالم به من لطف کن تا بیشتر در پی تسکین بخشیدن باشم تا آرام شدن

همانطور که می فهمم، فهمیده شوم

همانطور که دوست دارم، دوست داشته شوم

زیرا در اثر بخشش است که دریافت می کنم

در اثر بخشیدن است که بخشیده می شوم،در مرگ خود است که در زندگی جاودان متولد می شوم

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:57:00 ق.ظ ]




 

 

   

 

هزار و یك‌ اسم‌ داری‌ و من‌ از آن‌ همه‌ اسم‌ «لطیف» را دوست‌تر دارم‌ كه‌ یاد ابر و ابریشم‌ و عشق‌ می‌افتم. خوب‌ یادم‌ هست‌ از بهشت‌ كه‌ آمدم، تنم‌ از نور بود و پَر و بالم‌ از نسیم. بس‌ كه‌ لطیف‌ بودم، توی‌ مشت‌ دنیا جا نمی‌شدم. اما …
زمین‌ تیره‌ بود. كدر بود، سفت‌ بود و سخت. دامنم‌ به‌ سختی‌اش‌ گرفت‌ و دستم‌ به‌ تیرگی‌اش‌ آغشته‌ شد. و من‌ هر روز قطره‌قطره‌ تیره‌تر شدم‌ و ذره‌ذره‌ سخت‌تر.
من‌ سنگ‌ شدم‌ و سد‌ و دیوار دیگر نور از من‌ نمی‌گذرد، دیگر آب‌ از من‌ عبور نمی‌كند، روح‌ در من‌ روان‌ نیست‌ و جان‌ جریان‌ ندارد.

حالا تنها یادگاری‌ام‌ از بهشت‌ و از لطافتش، چند قطره‌ اشك‌ است‌ كه‌ گوشه‌ دلم‌ پنهانش‌ كرده‌ام، گریه‌ نمی‌كنم‌ تا تمام‌ نشود، می‌ترسم‌ بعد از آن‌ از چشم‌هایم‌ سنگ‌ریزه‌ ببارد.

یا لطیف! این‌ رسم‌ دنیاست‌ كه‌ اشك‌ سنگ‌ریزه‌ شود و روح‌ سنگ‌ و صخره؟ این‌ رسم‌ دنیاست‌ كه‌ شیشه‌ها بشكند و دل‌های‌ نازك‌ شرحه‌شرحه‌ شود؟
وقتی‌ تیره‌ایم، وقتی‌ سراپا كدریم، به‌ چشم‌ می‌آییم‌ و دیده‌ می‌شویم، اما لطافت‌ كه‌ از حد بگذرد، ناپدید می‌شود.

یا لطیف! كاشكی‌ دوباره‌ مشتی، تنها مشتی‌ از لطافتت‌ را به‌ من‌ می‌بخشیدی‌ تا می‌چكیدم‌ و می‌وزیدم‌ و ناپدید می‌شدم، مثل‌ هوا كه‌ ناپدید است، مثل‌ خودت‌ كه‌ ناپیدایی…
یا لطیف! مشتی، تنها مشتی‌ از لطافتت‌ را به‌ من‌ ببخش,,,

‌#عرفان‌_نظرآهاری‌

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:49:00 ق.ظ ]




 

.°.°.°.°.°.°.°.°.°.°.°.°.°.°.°.°.°.°.°.??
?
 سوره حدید آیه۲۲ 

. . . . . . . . . . . . . . . . . .
آیه۲۲] ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَة فِى الأَرْضِ وَ لا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلاّ فِی کِتاب مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِکَ عَلَى اللّهِ یَسِیرٌ

.°. .°. .°. .°. .°. .°. .°. .°. .°. .°.
آیه۲۲] هیچ مصیبتى (ناخواسته) در زمین و نه در وجود شما روى نمى دهد مگر این که همه آنها قبل از آن که زمین را بیافرینیم در لوح محفوظ ثبت است; و این امر براى خدا آسان است!

. . . . . . . . . . . . . . . . . .
تفسیر آیه۲۲] سپس، براى تأکید بیشتر، در زمینه عدم دلبستگى به دنیا، و شاد نشدن به اقبال آن، و غمگین نگشتن به ادبار آن، مى افزاید: هیچ مصیبتى در زمین و در وجود شما واقع نمى شود، مگر این که همه آنها قبل از آن که شما و زمین را بیافرینیم در کتاب (لوح محفوظ) ثبت است، و این امر براى خداوند آسان است (ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَة فِى الأَرْضِ وَ لا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلاّ فِی کِتاب مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِکَ عَلَى اللّهِ یَسِیرٌ).
آرى، مصائبى که در زمین رخ مى دهد همچون زلزله ها و سیلها و طوفانها و آفات مختلف، و همچنین مصائبى که در نفوس انسانها واقع مى شود، مانند مرگ و میرها، و انواع حوادث دردناکى که دامان انسان را مى گیرد، همه آنها از قبل مقدر شده است، و در لوح محفوظ ثبت است.
ولى، باید توجه داشت: مصائبى که در این آیه به آن اشاره شده، تنها مصائبى است که به هیچ وجه قابل اجتناب نیست و مولود اعمال انسانها نمى باشد (و به تعبیر دیگر حصر در اینجا حصر اضافى است).
شاهد این سخن آن که، در آیه ۳٠ سوره شورى مى خوانیم: وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَة فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیر: هر مصیبتى به شما رسد، به خاطر اعمالى است که انجام داده اید، و بسیارى را نیز عفو مى کند !
با توجه به این که: آیات، یکدیگر را تفسیر مى کنند، هنگامى که این دو آیه در برابر هم قرار گیرد، نشان مى دهد، مصائبى که دامنگیر انسان مى شود، بر دو گونه است:
? مصائبى است که مجازات و کفاره گناهان او است، و این مصائب بسیارند، ظلمها، بیدادگریها، خیانتها، انحرافات و ندانم کاریها و امثال آن، سرچشمه بسیارى از مصائب خود ساخته، ما است.
?ولى بخشى از مصائب است که ما هیچگونه نقشى در آنها نداریم و به صورت یک امر حتمى و اجتناب ناپذیر دامان فرد یا جامعه اى را مى گیرد، حساب این دو از هم جدا است، و لذا بسیارى از انبیاء، و اولیاء و صلحاء گرفتار این گونه مصائب مى شدند، این مصائب فلسفه دقیقى دارد .

.°.°.°.°.°.°.°.°.°.°.°.°.°.°.°.°.°.°.°.??
?

ادامه تفسیر:?

?لذا در حدیثى مى خوانیم: هنگامى که امام على بن الحسین(علیهما السلام) را با غل و زنجیر وارد مجلس یزید کردند، یزید ، رو به امام(علیه السلام) کرد و آیه سوره شورى را خواند: ما َصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَة فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ (و مى خواست چنین وانمود کند که مصائب شما خانواده، نتیجه اعمال خودتان است، و از این طریق زخم زبان بزند) اما، امام فوراً کلام او را نفى کرد فرمود: کَلاّ، ما نُزِلَتْ هذِهِ فِینا، إِنَّما نُزِلَتْ فِینا: ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَة فِى الأَرْضِ وَ لا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلاّ فِی کِتاب مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها: چنین نیست، این آیه درباره ما نازل نشده، آنچه درباره ما نازل شده، آیه دیگرى است که مى گوید: هر مصیبتى در زمین یا وجود شما رخ دهد پیش از آفرینش شما و زمین در لوح محفوظ ثبت شده است (و فلسفه و حکمتى دارد).
بحث مشروح ترى در این زمینه ذیل همان آیه ۳٠ سوره شورى ست.
?شاگردان مکتب ائمه اهلبیت(علیهم السلام) نیز همین معنى را از آیه فهمیده اند، چنان که نقل مى کنند: هنگامى که سعید بن جبیر را نزد حجاج آوردند و تصمیم به قتل وى گرفت، مردى از حضار گریه کرد.
سعید گفت: چرا گریه مى کنى؟ در پاسخ گفت: به خاطر این مصیبتى که براى تو پیش آمده، گفت: گریه نکن، این در علم خدا بوده است که چنین شود، آیا نشنیده اى که خداوند، مى فرماید: ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَة فِى الأَرْضِ وَ لا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلاّ فِی کِتاب مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها.
البته، تمام حوادثى که در عالم رخ مى دهد، در لوح محفوظ و علم بى پایان خداوند، ثبت است، و اگر در اینجا تنها اشاره به مصائب واقع در زمین و نفوس انسانى شده، به خاطر این است که موضوع سخن، همین معنى بوده، و چنان که خواهیم دید، نتیجه گیرى در آیه بعد از همین موضوع مى شود.
ضمناً جمله إِنَّ ذلِکَ عَلَى اللّهِ یَسِیر ، اشاره به این است که ثبت و حفظ این همه حوادث در لوح محفوظ، با کثرت فوق العاده اى که دارد براى خداوند آسان است.
و منظور از لوح محفوظ : علم بى پایان خداوند است، و یا صفحه جهان خلقت و نظام علت و معلول، که آن نیز مصداق علم فعلى خداوند است (دقت کنید). تفسیر نمونه]

…………………………….

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1397-03-03] [ 09:23:00 ق.ظ ]




 

 

امام على عليه السلام:

به آنچه فرمان مى دهى، خود بيش از همه عمل كن
كُن آخَذَ النّاسِ بِما تَأمُرُ بِهِ

ميزان الحكمه ج7 ص345

?@hadis.eshgh

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:18:00 ق.ظ ]




 

 

دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ ارْزُقنی فیهِ رحْمَةَ الأیتامِ وإطْعامِ الطّعامِ وإفْشاءِ السّلامِ وصُحْبَةِ الكِرامِ بِطَوْلِكَ یا ملجأ الآمِلین.

 

خدایا روزیم كن در آن ترحم بر یتیمان و طعام نمودن بر مردمان و افشاء سلام و مصاحبت كریمان به فضل خودت اى پناه آرزومندان

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:25:00 ق.ظ ]




 

دعای روزانه ماه مبارک رمضان

??????

#دعای_روز_هفتم_ماه_مبارک_رمضان

اللَّهُمَّ أَعِنِّي فِيهِ عَلَى صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِهِ وَ ارْزُقْنِي فِيهِ ذِكْرَكَ بِدَوَامِهِ بِتَوْفِيقِكَ يَا هَادِيَ الْمُضِلِّينَ

خدایا! در این روز به روزه داشتن و عبادت یاری‌ام فرما و از گناهان و لغزش‌ها دورم کن و توفیقی نصیبم نما تا پیوسته به یاد تو باشم. به امید توفیقت ای رهنمای گمگشتگان

??آمین یا رب العالمین??

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-03-02] [ 05:59:00 ب.ظ ]




 

 

#یک_آیه_تدبر
#آیه_توحیدی

آیه 36 از سوره مبارکه یونس

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:54:00 ب.ظ ]




.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.????.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.

سوره آل عمران آیه۱۰۳ 

.. … … … … … … … … … … … … … … … …
آیه۱۰۳) وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَآءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِٓ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ

?.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.?
آیه۱۰۳) و همگی به ریسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت‌]، چنگ زنید، و پراكنده نشوید! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به یاد آرید كه چگونه دشمن یكدیگر بودید، و او میان دلهای شما، الفت ایجاد كرد، و به بركتِ نعمتى او، برادر شدید! و شما بر لبِ حفره‌ای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین، خداوند آیات خود را برای شما آشكار می‌سازد؛ شاید پذیرای هدایت شوید.

.. … … … … … … … … … … … … … … … …
تفسیر آیه۱۰۳) دعوت به سوى اتحاد
در آیه بعد، بحث نهائى که همان مسأله اتحاد و مبارزه با هر گونه تفرقه باشد مطرح شده، مى فرماید: همگى به ریسمان الهى چنگ بزنید، و از هم پراکنده نشوید ! (وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا).
درباره این که منظور از حبل اللّه: ریسمان الهى چیست؟ مفسران احتمالات مختلفى ذکر کرده اند:
بعضى مى گویند: منظور از آن قرآن است.
بعضى مى گویند: اسلام.
و بعضى دیگر گفته اند: منظور خاندان پیامبر و ائمه معصومین(علیهم السلام) هستند.
در روایاتى که از پیامبر(صلى الله علیه وآله) و ائمه اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده نیز همین تعبیرات گوناگون دیده مى شود، مثلا
✨در تفسیر درّ المنثور از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و در کتاب معانى الاخبار از امام سجاد(علیه السلام) نقل شده که فرمودند: حبل اللّه قرآن است.
✨و در تفسیر عیاشى از امام باقر(علیه السلام) که فرمود: ریسمان الهى آل محمّد(صلى الله علیه وآله)مى باشند، که مردم مامور به تمسک به آن هستند.
ولى نه این احادیث و نه آن تفسیرها، هیچ کدام با یکدیگر اختلاف ندارند، زیرا منظور از ریسمان الهى هر گونه وسیله ارتباط با ذات پاک خداوند است، خواه این وسیله، اسلام باشد، یا قرآن، یا پیامبر و اهل بیت او.
و به عبارت دیگر تمام آنچه گفته شد، در مفهوم وسیع ارتباط با خدا که از معنى حبل اللّه استفاده مى شود، جمع است.
دشمنان دیروز و برادران امروز پس از آن قرآن به نعمت بزرگ اتحاد و برادرى اشاره کرده و مسلمانان را به تفکر در وضع اندوهبار گذشته، و مقایسه آن پراکندگى با این وحدت دعوت مى کند، و مى فرماید: فراموش نکنید که در گذشته چگونه با هم دشمن بودید، ولى خداوند در پرتو اسلام و ایمان، دل هاى شما را به هم مربوط ساخت، و شما دشمنان دیروز، برادران امروز شدید (وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً).
جالب توجه این که: کلمه نعمت را دو بار در این جمله تکرار کرده و به این طریق اهمیت موهبت اتفاق و برادرى را گوشزد مى کند.
نکته دیگر این که: مسأله تألیف قلوب مؤمنان را به خود نسبت داده، مى گوید: خدا در میان دل هاى شما الفت ایجاد کرد و با این تعبیر،
?اشاره به یک معجزه اجتماعى اسلام شده; زیرا اگر سابقه دشمنى و عداوت پیشین عرب را درست دقت کنیم که چگونه کینه هاى ریشه دار در طول سال هاى متمادى در دل هاى آنها انباشته شده بود؟ و چگونه یک موضوع جزئى و ساده کافى بود آتش جنگ خونینى در میان آنها بیفروزد ـ مخصوصاً با توجه به این که مردم نادان و بى سواد و نیمه وحشى معمولاً افرادى لجوج و انعطاف ناپذیرند، و به آسانى حاضر به فراموش کردن کوچک ترین مسائل گذشته نیستند ـ اهمیت این معجزه بزرگ اجتماعى اسلام، آشکار مى شود، و ثابت مى گردد که از طرق عادى و معمولى امکان پذیر نبود در طى چند سال، از چنان ملت پراکنده و کینه توز و نادان و بى خبر، ملتى واحد و متحد و برادر بسازند.

،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،????.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.

ادامه تفسیر:?
سپس قرآن مى گوید: شما در گذشته در لبه گودالى از آتش بودید که هر آن ممکن بود در آن سقوط کنید و همه چیز شما خاکستر گردد (وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَة مِنَ النّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها) اماخداوند شما را نجات داد و از این پرتگاه به نقطه امن و امانى که همان نقطه برادرى و محبت بود رهنمون ساخت.
شفا در اصل لغت به کناره چاه و یا خندق و مانند آن گویند. شاید اطلاق «شفه» بر لب نیز به همین مناسبت باشد. همچنین استعمال این واژه در بهبودى از بیمارى، به خاطر آن است كه انسان در كناره سلامت و تندرستى قرار مى گیرد.
«نار» (آتش) در آیه فوق، كنایه از جنگها و نزاعهایى بوده كه هر لحظه در دوران جاهلیت به بهانه اى در میان اعراب شعلهور مى شد.
در پایان آیه براى تأكید بیش تر مى گوید: «این چنین، خداوند آیات خود را براى شما آشكار مى سازد; شاید پذیراى هدایت شوید» (كَذلِكَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَكُمْ ءَایَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ).
بنابراین، هدف نهایى هدایت و نجات شماست و چون پاى منافع و سرنوشت شما در میان است، باید به آنچه گفته شد اهمّیّت فراوان دهید.

? نقش اتحاد در بقاى ملت ها
با تمام گفتگوهائى که درباره اثر اعجاز آمیز اتحاد در پیشرفت اهداف اجتماعى و سربلندى اجتماعات گفته شده است، مى توان گفت: هنوز اثر واقعى آن شناخته نشده است.
امروز سدهاى عظیمى در نقاط مختلف جهان برپا شده که مبدأ تولید بزرگ ترین نیروهاى صنعتى است و سرزمین هاى وسیعى را زیر پوشش آبیارى و روشنائى خود قرار داده است.
اگر درست فکر کنیم مى بینیم: این قدرت عظیم چیزى جز نتیجه به هم پیوستن قدرت هاى ناچیز دانه هاى باران نیست و آن گاه به اهمیت اتحاد و کوشش هاى دسته جمعى انسان ها واقف مى شویم.
در احادیث فراوانى که از پیامبر و پیشوایان بزرگ اسلام(صلى الله علیه وآله) به ما رسیده به لزوم و اهمیت این موضوع با عبارات مختلفى اشاره شده است:
?در یک مورد پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: اَلْمُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِ کَالْبُنْیانِ یُشَیِّدُبَعْضُهُ بَعْضاً: افراد با ایمان نسبت به یکدیگر همانند اجزاى یک ساختمانند که هر جزئى از آن جزء دیگر را محکم نگاه مى دارد .
و نیز فرمود: اَلْمُؤْمِنُونَ کَالنَّفْسِ الْواحِدَةِ: مؤمنان همچون یک روحند .
و نیز مى فرماید: مَثَلُ الْمُؤْمِنِیْنَ فِى تَوادِّهِمْ وَ تَراحُمِهِمْ کَمَثَلِ الْجَسَدِ الْواحِدِ اِذَا اشْتَکى بَعْضُهُ تَداعى سائِرُهُ بِالسَّهَرِ وَ الْحُمّى: مثل افراد با ایمان در دوستى و نیکى به یکدیگر، همچون اعضاى یک پیکر است که چون بعضى از آن رنجور شود و به درد آید اعضاى دیگر را قرار و آرامش نخواهد بود .
تفسیر نمونه)
?

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:52:00 ب.ظ ]




✨☀?
✨☀

سوره انعام آیه۱۰۳ 

✨:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:✨
آیه۱۰۳) لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ

- - - - - - - - - - - - - - - - - -
آیه۱۰۳) چشمها او را نمی‌بینند؛ ولی او همه چشمها را می‌بیند؛ و او بخشنده (انواع نعمتها، و با خبر از دقایق موجودات،) و آگاه (از همه) چیز است.

✨:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:✨
تفسیر آیه۱۰۳) براى اثبات حاکمیت و نگاهبانى پروردگار نسبت به همه چیز و همچنین براى اثبات تفاوت او با همه موجودات مى فرماید: چشم ها او را نمى بینند، اما او همه چشم ها را ادراک مى کند، او بخشنده انواع نعمت ها، با خبر از تمام ریزه کارى ها و آگاه از همه چیز است (لا تُدْرِکُهُ الأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطیفُ الْخَبیرُ).
مصالح بندگان را مى داند، از نیازهاى آنها با خبر است و به مقتضاى لطفش با آنها رفتار مى کند.
در حقیقت کسى که مى خواهد حافظ، مربّى و پناهگاه همه چیز باشد، باید این صفات را دارا باشد.
به علاوه، این جمله دلیل بر آن است که او با همه موجودات جهان تفاوت دارد; زیرا:
*پاره اى از آنها هم مى بینند و هم دیده مى شوند مانند انسان ها.
*پاره اى نه مى بینند و نه دیده مى شوند، مانند صفات درونى ما.
*بعضى دیگر دیده مى شوند اما کسى را نمى بینند مانند جمادات.
*تنها کسى که دیده نمى شود اما همه چیز و همه کس را مى بیند، ذات پاک او است.
تفسیر نمونه)

————————————————✨
✨ 
☀?
☀ چشم ها، خدا را نمى بیند
دلایل عقلى گواهى مى دهد که: خداوند هرگز با چشم دیده نخواهد شد; زیرا چشم تنها اجسام یا صحیح تر بعضى از کیفیات آنها را مى بیند و چیزى که جسم نیست و کیفیت جسم هم نمى باشد، هرگز با چشم مشاهده نخواهد شد.
به تعبیر دیگر، اگر چیزى با چشم دیده شود، حتماً باید داراى مکان و جهت و مادّه باشد، در حالى که او برتر از همه اینها است، او وجودى است نامحدود و به همین دلیل بالاتر از جهان مادّه است; چرا که در جهان مادّه همه چیز محدود است.
در بسیارى از آیات قرآن از جمله آیاتى که در مورد بنى اسرائیل و تقاضاى رؤیت خداوند سخن مى گوید، با صراحت کامل، نفى امکان رؤیت از خداوند شده است.
عجیب این است که: بسیارى از اهل تسنن معتقدند: خداوند اگر در این جهان دیده نشود در عالم قیامت دیده مى شود! و به نوشته تفسیر المنار : هذا مَذاهِبُ أَهْلِ السُّنَّةِ وَ الْعِلْمِ بِالْحَدِیْثِ: این عقیده اهل سنت و دانشمندان علم حدیث است .
و عجیب تر این که: حتى محققان معاصر و به اصطلاح روشنفکران آنها نیز تمایل به این موضوع نشان مى دهند، و حتى گاهى سرسختانه روى آن ایستادگى مى کنند!
در حالى که بطلان این عقیده به حدّى روشن است که نیاز به بحث ندارد; زیرا دنیا و آخرت (با توجه به معاد جسمانى) هیچ تفاوتى در این مسأله نخواهد داشت.
آیا خداوند که وجودى مافوق مادّه است در قیامت تبدیل به یک وجود مادّى مى شود و از آن مقام نامحدود به محدودیت خواهد گرائید؟
آیا او در آن روز تبدیل به جسم و یا عوارض جسم مى شود؟
و آیا دلائل عقلى بر عدم امکان رؤیت خدا هیچ گونه تفاوتى میان دنیا و آخرت مى گذارد؟ با این که داورى عقل در این زمینه تغییرناپذیر است.
و این عذر، که بعضى از آنها آورده اند که: ممکن است در جهان دیگر انسان درک و دید دیگرى پیدا کند، عذرى است کاملاً غیر موجّه; زیرا:
اگر منظور از این درک و دید، درک و دید فکرى و عقلانى است، که در این جهان نیز وجود دارد، و ما با چشم دل و نیروى عقل، جمال خدا را مشاهده مى کنیم.
و اگر منظور، چیزى است که با آن جسم را مى توان دید، چنین چیزى در مورد خداوند محال است خواه در این دنیا باشد، خواه در جهانى دیگر.
بنابراین، گفتار مزبور که انسان در این جهان خدا را نمى بیند ولى مؤمنان در قیامت خدا را مى بینند، یک سخن غیر منطقى و غیر قابل قبول است.
تنها چیزى که سبب شده آنها غالباً از این عقیده دفاع کنند، این است که: در پاره اى از احادیث که در کتب معروف آنها نقل شده امکان رؤیت خداوند در قیامت آمده است.
ولى آیا بهتر این نیست که باطل بودن این موضوع به حکم عقل را دلیل بر مجعول بودن آن روایات و بى اعتبار بودن کتاب هائى که این گونه روایات در آنها آمده است، بدانیم.
مگر این که: این روایات را به معنى مشاهده با چشم دل تفسیر کنیم.
آیا صحیح است از حکم خِرَد و عقل به خاطر چنین احادیثى چشم بپوشیم؟
و اگر در بعضى از آیات قرآن تعبیراتى وجود دارد که در ابتداى نظر مسأله رؤیت خداوند را مى رساند مانند: وُجُوهٌ یَوْمَئِذ ناضِرَةٌ * إِلى رَبِّها ناظِرَة: صورت هائى در آن روز پرطراوت است * و به سوى پروردگارش مى نگرد.
و مانند: یَدُ اللّهِ فَوْقَ أَیْدِیْهِمْ: دست خدا بالاى دست آنها است.
اینها جنبه کنایه دارد; زیرا مى دانیم هیچ گاه آیه اى از قرآن بر خلاف حکم و فرمان خِرَد نخواهد بود.
جالب این که: در روایات اهل بیت(علیهم السلام) شدیداً این عقیده خرافى نفى شده و با تعبیرات کوبنده اى از معتقدین آن انتقاد گردیده است از جمله این که:
?یکى از یاران معروف امام صادق(علیه السلام) به نام هشام مى گوید: نزد امام صادق(علیه السلام) بودم که معاویه بن وهب ـ یکى دیگر از دوستان آن حضرت ـ وارد شده، گفت:
اى فرزند پیامبر(صلى الله علیه وآله) چه مى گوئى در مورد خبرى که درباره رسول خدا(صلى الله علیه وآله)وارد شده که او خداوند را دید؟
به چه صورت دید؟!
و همچنین در خبر دیگرى که از آن حضرت نقل شده: مؤمنان در بهشت پروردگار خود را مى بینند، به چه شکل خواهند دید؟!
امام صادق(علیه السلام) تبسم (تلخى) کرده، فرمود: اى معاویة بن وهب! چقدر زشت است که انسان هفتاد، هشتاد سال عمر کند، در ملک خدا زندگى نماید و نعمت او را بخورد، اما او را درست نشناسد.
اى معاویه! پیامبر(صلى الله علیه وآله) هرگز خداوند را با این چشم مشاهده نکرد، مشاهده بر دو گونه است: مشاهده با چشم دل و مشاهده با چشم ظاهر.
هر کس مشاهده با چشم دل را بگوید درست گفته و هر کس مشاهده با چشم ظاهر را بگوید دروغ گفته و به خدا و آیات او کافر شده است; زیرا پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: هر کس خدا را شبیه خلق بداند کافر است. تفسیر نمونه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-03-01] [ 01:19:00 ب.ظ ]




 

 

#دعای روز ششم ماه مبارک رمضان

 

 بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ لا تَخْذِلْنی فیهِ لِتَعَرّضِ مَعْصِیتِکَ ولا تَضْرِبْنی بِسیاطِ نَقْمَتِکَ  وزَحْزحْنی فیهِ من موجِباتِ  سَخَطِکَ بِمَنّکَ وأیادیکَ یا مُنْتهى رَغْبـةَ الرّاغبینَ.

 

خدایا در این روز مرا به نفس سرکشم, وامگذار تا پی طغیان و نارضایتی تو روم و مرا با تازیانه خشم و غضبت ادب مکن، مرا از موجبات ناخرسندیت, بر کنار بدار، به حق مهربانی و نعمت نوازیت، ای نهایت آرزوی مشتاقان

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:25:00 ق.ظ ]




 

 

#یک_آیه_تدبر
#آیه_امامت

آیه 59 از سوره مبارکه نساء

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:18:00 ق.ظ ]