بیت الزینب


فروردین 1396
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30 31  





جستجو


 



✅روزپــدر ، روزت مـبــارک آقـایــم

?هر چند همه دوست دارند تو را “آقا” صدا کنند ولی…

 

⬅️به جمع دانشجویان که می رسی قامت “استاد” برازنده توست،

 

⬅️در میان نظامیان که می آیی هیبت “فرماندهی"ات دل دوستان را شاد و دل دشمنانت را می لرزاند

 

⬅️روز پدر که می آید می شوی مهربانترین “بابا"ی دنیا

 

⬅️روز جانباز که می شود همه دست “جانباز” تو را به هم نشان می دهند،

 

⬅️9 دی که می رسد قصه “علی” می شوی در جمل

 

⬅️راستی اصلا مهم نیست تاریخ تولدت 29 فروردین است یا 24 تیر؛ ما حتی 6 تیر هم به شکرانه اینکه خدا دوباره تو را به ما بخشید برایت تولد می گیریم.

 

?و همه اینها بهانه است آقاجان!

بهانه ایست که ما یادمان نرود خدا نعمتی چون شما را ارزانیمان کرده است، خدا را برای این نعمت شکر می گوییم.

ما سرباز تو ایم سید علی …..

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1396-01-22] [ 07:19:00 ب.ظ ]




??⚘﷽ حــديث 

 

?خـوف و رجـا از لـوازم ايمـان‏

 

??داستان ديگرى نيز نقل است. و آن اينكه در بحار و حيوة القلوب و برخى ديگر از كتابها نوشته‏اند:

در زمان سلف، كفن دزدى بود كه قبر مرده‏ها را می‏شكافته و كفن آنها را بر میداشته است. همسايه‏اى داشت كه از اسرارش آگاه بود. مريض شد و حس كرد مردنى است لذا دنبال كفن دزد فرستاد. اتاق را خلوت كرد و بسته‏اى جلو او گذاشت و گفت:

 «اى همسايه! آيا از من به تو آزارى رسيده؟».گفت: «نه».

همسايه گفت: «من به تو حاجتى دارم. میدانم من كه مردم، كفنم را برمیدارى لذا دو كفن خريده‏ام يكى ارزانتر و ديگرى گرانتر. آن را كه گرانتر است هم‏اكنون به تو می‏دهم كه وقتى مردم مرا برهنه نكنى».

كفن دزد تعارف كرد و گفت: «نمی‏خواهم».

همسايه گفت: «نمی‏شود، براى خدا قبول كن. اين معامله را با ما بكن».

??از بس مرد همسايه اصرار كرد، به ناچار كفن دزد پذيرفت و كفن گرانتر را برداشت و رفت.همسايه از دنيا رفت و او را به خاك سپردند. شب هنگام كفن دزد گفت: «مردم كه نمی‏فهمند، پس براى چه دست از كفن او بردارم؟». رفت و طبق معمول خواست همسايه را برهنه كند كه ناگاه ناله‏اى از ميّت بلند شد. «مرا برهنه نكن».

اين جمله آتشى به دل كفن دزد انداخت و از خوف الهى لرزيد و بيرون آمد. گريه و ناله‏كنان بود و خوف به قدرى او را گرفت كه مريضش كرد. بعد هم فهميد كه اين ترس او را خواهد كشت. به پسرش سفارش كرد كه من زحمت زيادى براى شما كشيدم و در مقابل، خواهشى دارم. وصيّتم اين است كه پس از مردن مرا خاك نكنيد بلكه به صحرا ببريد و بدنم را آتش بزنيد و خاكسترش را نصف به دريا و نصفش را به صحرا بيفكنيد؛ 

?✘يعنى از بس روسياهم گنهكارم، لياقت ندارم در قبرستان مسلمين مرا دفن كنيد.

البتّه اهمّيّت براى حال خوفش هست، از بس خودش را شرمسار می‏بيند، گنهكار و روسياه می‏بيند، هرچه گناه نزد شخص بزرگتر شد، به رحمت و مغفرت نزديكتر است.

آخر روايت دارد بعد از آنكه كفن دزد مرد و به وصيّتش عمل كردند، از طرف خداوند امر به احياى او شد و او را زنده كرد. ندا رسيد اى بنده ما! اين چه وصيّتى بود كردى؟

گفت: «پروردگارا! خودت شاهدى از خوف و شرمسارى بود».

ندا رسيد: «ما هم تو را در امان قرار داديم».

هركس از خدا ترسيد، خدا هم او را در امن قرار می‏دهد.

?? اى كسى كه از فرداى قيامت و شب اوّل قبرت می‏ترسى، امنيّت براى تو است. غرضم مسأله خوف و رجا بود كه از لوازم ايمان است

 

? بحار الأنوار: ۷۰/٣٨٨

ايمان، ص: ۹۵ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:08:00 ب.ظ ]




?پدر يعنی تپش درقلب خانه

 

?"پدر"يعنی تسلط برزمانه

?"پدر"احساس خوب تکيه برکوه

?"پدر"يعنی تسلی وقت اندوه

✅"پدر"يعنی ز من نام ونشانه

 

            ?    پدريعنی فدای اهل خانه

 

?"پدر"يعنی غرور ومستی من

?"پدر"يعنی تمام هستی من

?"پدر"لطف خدابرآدميزاد

?"پدر"کانون مهروعشق وامداد

?"پدر"مشکل گشای خانواده

 

        ?      پدريک قهرمان فوق العاده

 

?"پدر"سرخ ميکندصورت به سيلی

?رخ فرزندنگردد زرد و نيلی

?"پدر"لطف خدا روی زمين است

?هميشه لايق صدآفرين است

 

          ? خوشاآنان"پدر"درخانه دارند

           ?   درون خانه يک"پروانه"دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:07:00 ب.ظ ]




✍قطره اى از بحر فصائل امام على(ع)

 

 

???

امام اول علی

???

امیر عالم علی

???

همای رحمت علی

???

ساقی کوثر علی

???

شمشیر بران على

???

مظهر ایمان على

???

مرد دلاور على

???

عدل و عدالت على

???

حق خلافت على

???

عادل و جابر على

???

زیبای خلقت علی

???

عارف و عرفان علی

???

روشن دلها علی

???

یار پیمبر علی

???

ذکر یتیمان علی

???

نان یتیمان على

???

فکر یتیمان على

???

عاشق الله على

???

شیر خداوند على

???

خورشید تابان على

???

امین یزدان علی

???

نور ولایت علی

???

طاهر و ذاکر علی

???

پاک و مطهر علی

???

صاحب تقوا على

???

یاور مظلوم على

???

دشمن بت ها على

???

حیدر کرار على

???

ریشه امت على 

???

سرور مردان على

???

مونس غمخوار علی

???

درد دل چاه على

???

روز قیامت على

???

مرد شجاعت على

???

فاتح خیبر على

???

سردار جنگ ها على

???

ماه غریبستان على

???

زیبای نخلستان على

???

مرد مردستان على

???

مولای درویشان على

???

چشم و چراغم على

???

دارو ندارم على

???

راز و نیازم على

???

عشق وجودم على

???

نور دو چشمم علی

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:18:00 ق.ظ ]




??⚘﷽ در محضر قرآن

 

?و اخفض لهما جناح الذل من الرحمة و قل رب ارحمهما كما ربياني صغيرا

و از روي مهرباني و لطف، بال تواضع خويش را براي آنان فرودآور و بگو: پروردگارا! بر آن دو رحمت آور، همان گونه كه مرا در كودكي تربيت كردند.

 

پيام‌ها:

➊ فرزند در هر موقعيتي كه هست، بايد متواضع باشد و كمالات خود را به رخ والدين نكشد. «واخفض لهما جناح الذل»

➋ تواضع در برابر والدين، بايد از روي مهر و محبت باشد، نه ظاهري و ساختگي، يا براي گرفتن اموال آنان. «واخفض لهما… من الرحمة»

➌فرزند بايد نسبت به پدر مادر، هم متواضع باشد، هم برايشان از خداوند رحمت بخواهد. «واخفض… و قل رب ارحمهما»

➍دعاي فرزند در حق پدر و مادر مستجاب است، وگرنه خداوند دستور به دعا نمي‌داد. «وقل رب ارحمهما…»

➎ دعا به پدر و مادر، فرمان خدا و نشانه‌ي شكرگزاري از آنان است. «قل رب ارحمهما…»

➏در دعا از كلمه «رب» غفلت نكنيم. «قل رب ارحمهما»

➐ رحمت الهي، جبران زحمات تربيتي والدين است. «رب ارحمهما كما ربياني» گويا خداوند به فرزند مي‌گويد: تو رحمت خود را دريغ مدار، واز خدا نيز استمداد كن كه اداي حق آنان از عهده‌ي تو خارج است.

➑ گذشته‌ي خود، تلخي‌ها و مشكلات دوران كودكي وخردسالي را كه بر والدين تحميل شده است از ياد نبريد. «كما ربياني صغيرا»

➒ پدر و مادر بايد بر اساس محبت فرزندان را تربيت كنند. «ارحمهما كما ربياني»

➓انسان بايد از مربيان خود تشكر وقدرداني كند. «ارحمهما كما ربياني»

 

? سُوره مبارڪه اسرا آیه۲٤ ــــــــــــــــــــــــــــــ

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:16:00 ق.ظ ]




?حــدیــث نــبـــوے?

 

?رســول اڪــرم(ص)

 

اِتَّقِ اللَّهَ حَيثُما كُنتَ وَ أتبَع السَّيِّئَةَ الحَسَنَةَ تَمحُها وَ خالِقِ النّاسَ بِخُلقٍ حَسَنٍ؛

 

??هر كجا هستى از خدا بترس؛ به دنبال گناه كار نيك انجام بده تا آن را محو كند و با مردم خوش اخلاق و نيكو رفتار باش.

 

?نـهـج الفـصــاحـہ

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

⛅أللَّھُــمَـ ؏َـَجـلْ لِــٔوَلیِــڪْ ألــفــَرَج⛅

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:14:00 ق.ظ ]




*از پرفسور سمیعی ، ، ، پرسیدند ، ، ، تو چرا به خدا ، ، ، اعتقاد داری ، ، ، گفت کنار دریا ، ، ، مرغابی را دیدم که ، ، ، پایش شکسته ، ، ، پایش را ، ، ، داخل گلهای رس مالید ، ، ، بعد به پشت خوابید ، ، ، و پایش را به ، ، ، سمت نور خورشید ، ، ، گرفت تا ، ، ، گل خشک شود ، ، ، اینطوری پای خودش را ، ، ، گچ گرفت ، ، ، فهمیدم که نیرویی ، ، ، مافوق طبیعی ، ، ، وجود دارد ، ، ، که به او ، ، ، این آموزش را داده ، ، ، حالا اسم این نیرو را ، ، ، می توانید خدا ، ، ، یا هر چیز دیگر بگذارید ، ، ، مغرور نشوید ، ، ، وقتی ، ، ، پرنده ای زنده است ، ، ، مورچه را میخورد ، ، ، وقتی می میرد ، ، ، مورچه او را می خورد ، ، ، شرایط ، ، ، با زمان تغییر می کند ، ، ، هیچ وقت کسی را ، ، ، تحقیر نکنید ، ، ، شاید ، ، ، امروز قدرتمند باشید ، ، ، اما زمان ، ، ، از شما ، ، ، قدرتمندتر است ، ، ، پس ، ، ، مهربان باشید . . . ! [ هیچگاه فراموش نکنیم که هیچکس بر دیگری برتری ندارد ؛ مگر به ” فهم و شعور ” ؛ مگر به ” درک و ادب ” ؛*

????????

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:14:00 ق.ظ ]




 

 

?وسـوسـه در عقـايـد" 

 

??«و ما انسان را آفريديم و آنچه را نفْس او بدان وسوسه مى كند مى دانيم و ما از رگ گردن به او نزديكتريم». 

«بگو: پناه مى برم به پروردگار مردم، پادشاه مردم، معبود مردم، از بدى وسوسه گر خنّاس، كه در سينه هاى مردم وسوسه مى كند، از جنّ و انس». 

 

◀حـديـث : 

كنز العمّال ـ به نقل از ابن مسعود ـ : از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله سؤال كرديم كه گاهى اوقات چيزهايى از ذهن انسان مى گذرد كه اگر از آسمان سقوط كند و در وسط آسمان پرنده او را بربايد برايش خوشتر است تا اينكه آن خطورات ذهنى را به زبانش آورد حضرت فرمود : اين ايمان محض است، يا ايمان ناب است. 

 

?←•كنز العمّال ـ به نقل از زهرى ـ : عدّه اى از اصحاب خدمت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمدند و عرض كردند : [گاهى اوقات ]در سينه هاى خود وسوسه شيطان مى يابيم كه اگر هر يك از ما از ستاره ثريّا سقوط كند، برايش خوشتر از آن است كه آن وسوسه ذهنى را به زبان آورد. حضرت فرمود: آيا براستى چنين احساسى (ترس از اظهار آن) مى يابيد؟ عرض كردند: آرى. حضرت فرمود: اين ايمان ناب است. شيطان در بالاتر از اين چيزها قصد [منحرف ساختن] بنده مى كند و هرگاه بنده از [خطر] او مصون ماند، با اين گونه وسوسه ها به سراغ او مى آيد. 

 

?-سوره مبارکه ق : ۱۶

-سوره مبارکه الناس : ۱/۶

-كنز العمّال : ۱۷۰۹

-كنز العمّال : ۱۷۱۵

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:11:00 ق.ظ ]