بیت الزینب


اسفند 1395
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30        





جستجو


 



 

زهرا بهانه ای ست که عالم بناشود

او آمده که مادر آئینه ها شود

.

او آفریده گشت که یک چندمدتی

نورخدا به روی زمین جابه جا شود

.

او ازخدا رسید به پیغمبرخدا

تا قفل پلکهای شده بسته واشود

.

او آفریده شدکه در این روزهای سخت

زهراشود، علی شود و مصطفی شود

.

او مادرتمامیِ دلهای حیدریست

بایدکه کُفو فاطمه شیرخداشود

.

هرکس مگرکه مادرمعصوم میشود؟

او آمده که مادرکرب و بلا شود

.

زهرا اگرنبود چگونه به عالمی؟

صدها روایت از مِی کوثر عطا شود

.

بی اذن فاطمه کسی اصلاً اجازه داشت؟

برروی خاک و اوج فلک پیشوا شود

.

ای خوش بحال آنکه درآن لحظه حساب

با انتخاب مادری او سَوا شود

.

مادرسلام روزظهورت مبارک است

لعنت برآنکه منکر صدق شما شود

.

ما را گدای خانه لطفت حساب کن

  ما را برای نوکریت انتخاب کن

.

مادرتویی که قدرشما بی نهایت است

هرجمله ی تو شامل صدها روایت است

.

درهرکجا که نام شما ذکر میشود

تفسیرپایداری و  صبر و صلابت است

.

جبریل با هزارملک ریزه خوار توست

سوگندخورده هرشبِ اینجاضیافت است

.

هرکس مقام نوکریت را فروخته

جان حسین و جان حسن بی لیاقت است

.

تاریخ ثبت کرده که این جان نثاری ات

بهرعلی نمونه اصل ولایت است

.

سلمان زخاک خانه تو رزق میگرفت

این است روز و شب همه کارش ارادت است

.

شاگرد برترین تو  واللهِ زینب است

تندیس عفت است خداوند عصمت است

.

ازگردچادرت همه عالم درست شد

صدها هزاربیرق و  پرچم درست شد

.

خورشید سبز نیمه شبِ انتظار،تو

شیرینی همیشه فصل بهار،تو

.

ابری ترین هوای توسجاده های شب

هر روز تا به شب نفس روزه دار،تو

.

ای رحمت تو شامل حال تمام خلق

روی سرم دوباره ز رحمت ببار،تو

.

ما هرچه هست ازتو و لطفت گرفته ایم

تا روز حشر پیش خدا اعتبار،تو

.

ما با علی امام تو هم رأی می شویم

هردم برای شیر خدا ذوالفقار ،تو

.

آن روزکه تمامی مردم پیاده اند

برروی ناقه های بهشتی سوار،تو

.

آنجابرای اینکه شفاعت شویم ما

حتما دودست ساقی خود را بیار،تو

.

محشر به نام پاک تو محشور میشویم

بی اذن تو زدرب جنان دور میشویم

.

توآمدی که درشب دلها قمرشوی

درسینه ی شکسته ی دوران گُهرشوی

.

توآمدی که قامت دین را بپا کنی

برشاخه های نخل ولا برگ و بَرشوی

تو آمدی که سوره کوثربیاوری

تو آمدی برای علی بال و پرشوی

.

توآمدی که مادری ات رانشان دهی

“تو آمدی که مادر کل بشرشوی”

.

معنای اصل ام ابیهافقط تویی

توآمدی که باعث فخرپدرشوی

.

من که برای مدح توچیزی نداشتم

تنها قلم به صفحه قلبم گذاشتم

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1395-12-29] [ 11:23:00 ب.ظ ]




? مرد بیسوادی قرآن میخواند ولی 

معنی قرآن را نمی فهمید.

روزی پسرش از او پرسید:

 چه فایده ای دارد قرآن میخوانی،

 بدون اینکه معنی آن را بفهمی؟

پدر گفت: پسرم!

 سبدی بگیر و از آب دریا

 پرکن و برایم بیاور.

پسر گفت: غیر ممکن است که آب در سبد باقی بماند.

پدر گفت: امتحان کن پسرم.

 

? پسر سبدی که در آن زغال میگذاشتند

گرفت و به طرف دریا رفت.

سبد را زیر آب زد و به سرعت به

طرف پدرش دوید ولی همه آبها از

سبد ریخت و هیچ آبی در سبد

 باقی نماند. پس به پدرش گفت؛

که هیچ فایده ای ندارد.

پدرش گفت:

دوباره امتحان کن پسرم.

پسر دوباره امتحان کرد ولی موفق

 نشد که آب را برای پدر بیاورد.

برای بار سوم و چهارم هم امتحان کرد

 تا اینکه خسته شد و به پدرش گفت؛

 که غیر ممکن است…!

 

? پدر با لبخند به پسرش گفت:

 سبد قبلا چطور بود؟

پسرک متوجه شد سبد که از

 باقیمانده های زغال، کثیف و 

سیاه بود، الان کاملاً پاک و تمیز

شده است.

پدر گفت: 

این حداقل کاری است که قرآن

 برای قلبت انجام میدهد.

 

٭٭دنیا و کارهای آن، قلبت را از

سیاهی ها و کثافتها پرمیکند؛

خواندن قرآن همچون دریا

 سینه ات را پاک میکند،

حتی اگر معنی آنرا ندانی…!                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                               

 

✨??✨??✨??✨??✨??✨??

✨??✨

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:21:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:19:00 ب.ظ ]




?هفت سین قرآنى?

1- سلامٌ قولاً مِن رَبِّ رحیم.( یس/58)

?” از جانب پروردگار [ی] مهربان [ به آنان] سلام گفته می شود.”

✅این ندای روح افزا و نشاط بخش و مملو از مهر و محبت خدا ، چنان روح انسان را در خود غرق می کند و به او لذت ، شادی و معنویت می بخشد ، که با هیچ نعمتی برابر نیست ، آری شنیدن ندای محبوب ، ندایی آمیخته با محبت و آکنده از لطف ، سرتا پای بهشتیان را غرق سرور می کند ، که یک لحظه ی آن بر تمام دنیا و آنچه در آن است برتری دارد.

?از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده : “ 

?در همان حال که بهشتیان غرق در نعمتهای بهشتی هستند نوری بر بالای سرایشان آشکار می شود ؛ نور لطف خداوند که بر آنها پرتو افکنده است.

?پس ندایی بر می خیزد که “سلام بر شما ای بهشتیان” ، نظر لطف خداوند چنان بهشتیان را مجذوب می کند که از همه چیز جز او غافل می شوند ، و همه نعمتهای بهشتی را در آن حال به دست فراموشی می سپارند.

2- سلامٌ علی نوح ٍ فی العالمین . ( صافات /79)

?” درود بر نوح در میان جهانیان.”

?چه افتخاری از این برتر و بالاتر که خداوند بر حضرت نوح علیه السلام ، سلام می فرستد ، سلامی که در میان جهان و جهانیان باقی می ماند و تا دامنه قیامت گسترده می شود ، سلام خدا توأم با ثناء جمیل و ذکر خیر بندگانش در قرآن کریم ؛ کمتر سلامی به این گستردگی و وسعت درباره کسی دیده می شود ، به خصوص اینکه لفظ ” العالمین” معنی وسیعی دارد که نه تنها همه انسانها ، بلکه عوالم فرشتگان و ملکوتیان را نیز در برمی گیرد.

3- سلامٌ علی اِبراهیم . ( صافات/109)

?” درود بر ابراهیم.”

?در آیات پیش از این آیه ، به چگونگی بشارت دادن فرزندی بردبار و پراستقامت بر حضرت ابراهیم ، و جریان دستور ذبح اسماعیل -  فرزند ایشان - و تسلیم بودن هر دوی آنها بر این امر به میان آمده است ک پس از یاد آوری این قضایا ، خداوند می فرماید: سلام بر ابراهیم [ آن بنده مخلص و پاک باد.]

4- سلامُ عـَلی موُسی و هارون . (صافات/120)

?” درود بر موسی و هارون.”

?درآیات پیش از این آیه ، خداوند ضمن آیاتی ، جریانات حضرت موسی و هارون را نقل می فرماید:

?- ما این دو برادر و قوم آنها را از اندوه بزرگ رهایی بخشیدیم . ( صافات/115)

?ما آنها را یاری کردیم تا آنها بر دشمنان نیرومند خود پیروز شدند . ( صافات/116)

? ما به آن دو ، کتاب آشکار دادیم . ( صافات/117)

? ما آن دو را به راه راست هدایت نمودیم . ( صافات/118)

? ما ذکر و یاد خیر آنها را در اقوام بعد باقی وبرقرار ساختیم . ( صافات /119)

?و بعد از یادآوری موارد فوق خداوند برآن دو سلام می رساند.

?سلامی از ناحیه پرودگار بزرگ و مهربان.

?سلامی که رمز سلامت در دین و ایمان در اعتقاد و مکتب، و در خط و مذهب است.

?سلامی که بیانگر نجات و امنیت از مجازات و عذاب این جهان و آن جهان است.

5- سلامُ علی آلِ یاسین . ( صافات/130)

?” درود بر پیروان الیاس” (1)

?خداوند می فرماید: ما نام نیک الیاس را در میان امتهای بعد جاودان کردیم.( صافات /129)

?امتهای دیگر ، زحمات این انبیاء بزرگ ( الیاس وسلاله ی او ) را که در پاسداری خط توحید، و آبیاری بذر ایمان منتهای تلاش و کوشش را به عمل آوردند ، هرگز فراموش نخواهند کرد ، و تا دنیا برقرار است یاد و مکتب این بزرگ مردان فداکار زنده و جاویدان است.

?تعبیر به ” آل یاسین” به حای” الیاس” یا به خاطر این است که ال یاسین لغتی در واژه ” الیاس” بوده و هر دو به یک معنی است ، و یا اشاره به الیاس و پیروان او است که به صورت جمعی آمده است.

6- سلامٌ عـَلیکُم طِبتُم فادخـُلوُها خالدین . ( زمر/73)

?.. سلام برشما ، خوش آمدید ، در آن درآیید [ و] جاودانه [ بمانید]

?در این آیه ، خداوند می فرماید که بهشتیان وقتی به بهشت می رسند ، در حالی که درهای آن گشوده شده است ، در این هنگام نگهبانان بهشت ، آن ملائک رحمت به آنها می گویند : سلام بر شما ، گوارا باد این نعمتها بر شما ، داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید.

7- سلامُ هیَ حتّی مَطلَعِ الفـَجر. ( قدر/5)

?” [ آن شب] تا دم صبح ، صلح و سلام است . “

?این آیه ، در توصیف شب قدر است . آن شبی است که قرآن درآن نازل شده و عبادت و احیاء آن معادل هزار ماه است ، خیرات و برکات الهی در آن شب نازل می شود و رحمت خاص الهی شامل بندگان می گردد و فرشتگان و روح در آن شب نازل می گردند.

✅پی نوشت :

? (1)  در تفسیر قمی در ذیل آیه اتدعون بعلا آمده كه قوم الیاس ( علیه السلام ) بتی داشتند كه آن را بعل می نامیدند / (و در كتاب معانی به سند خود از نوح قادح از امام صادق ( علیه السلام ) از پدرش از پدران بزرگوارش از علی ( علیهم السلام ) روایت كرده كه درباره آیه سلام علی آل یس فرمود : یس رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است / و آل یس ما هستیم / مؤلف : و از كتاب عیون از امام رضا ( علیه السلام ) نظیر این حدیث روایت شده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:18:00 ب.ظ ]




 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:10:00 ق.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:01:00 ق.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:57:00 ق.ظ ]




هیچ کس نیست که تکبرورزد ;مگر….

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:56:00 ق.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:14:00 ق.ظ ]




 

سلام بر فاطمه که آیه ی رحمت بود و مایه ی نعمت، 

سلام بر فخر زمین و جوهر دین، سلام بر فاطمه که پرتوی از مهر درخشان و جلوه ای از بذر گل افشان است، 

فاطمه علیها السلام متولد می شود؛ خورشیدی که یازده ستاره دنباله دار را در آسمان امامت، مادری کرد.

کسی که سپیده دمان، دیدگان روشنش را سجده می کنند و کوه ها قامتِ قیامت را به احترام برمی خیزند.

فاطمه متولد می شود؛

زنی شگفت که عفتش سرلوحه همیشه زنان تاریخ است.

او می آید و کوچه های مدینه، طلوع گام هایش را به پیشواز می آیند.

بانویی بزرگ که قبیله های زمین، شکوه اساطیری اش را به نماز می ایستند.

او می آید تا دخترانِ زنده به گور شده عرب، غرور زن بودن را از بین خروارها خاک، حِس کنند.

 

مشرکان، پیامبر را ابتر خواندند و خداوند، فاطمه را کوثر نامید؛

اِنّا اعطیناک الکوثر فَصَلِّ لِرَبِّکَ واْنْحَرْ * اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَر

 

فاطمه علیها السلام متولد می شود؛ خورشیدی که یازده ستاره دنباله دار را در آسمان امامت، مادری کرد.

کسی که سپیده دمان، دیدگان روشنش را سجده می کنند و کوه ها قامتِ قیامت را به احترام برمی خیزند.

فاطمه متولد می شود؛

زنی شگفت که عفتش سرلوحه همیشه زنان تاریخ است.

او می آید و کوچه های مدینه، طلوع گام هایش را به پیشواز می آیند.

بانویی بزرگ که قبیله های زمین، شکوه اساطیری اش را به نماز می ایستند.

او می آید تا دخترانِ زنده به گور شده عرب، غرور زن بودن را از بین خروارها خاک، حِس کنند.

 

مشرکان، پیامبر را ابتر خواندند و خداوند، فاطمه را کوثر نامید؛

اِنّا اعطیناک الکوثر فَصَلِّ لِرَبِّکَ واْنْحَرْ * اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَر.

 

خوش آمدی به زمین ای شروع زیبایی. 

تو آمدی، همچون باران های بهاری و بی مضایقه باریدی. مهربان تر از همه باران ها.

بهاری شدی که رسالت و امامت را به هم پیوند داد و شکوفه های اسلام را از هجوم بادهای تفرقه در امان نگاه داشت.

تولد تو شبیه ظهور خورشید است.

تو فقط مثل خودت هستی، تو فقط زهرایی(علیهاالسلام) .

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:06:00 ق.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1395-12-28] [ 10:22:00 ق.ظ ]




حكمت صلوات :

صلوات: تنها دعايي هست كه حتما مستجاب مي شود.

صلوات : بهترين هديه از طرف خداوند براي انسان است.

صلوات : تحفه‌اي از بهشت است.

صلوات : روح را جلا مي‌دهد.

صلوات : عطري است كه دهان انسان را خوشبو مي‌كند.

صلوات : نوري در بهشت است.

صلوات : نور پل صراط است.

صلوات : شفيع انسان است.

صلوات : ذكر الهي است.

صلوات : موجب كمال نماز مي‌شود.

صلوات : موجب كمال دعا و استجابت آن مي‌شود.

صلوات : موجب تقرب انسان است.

صلوات : رمز ديدن پيامبر در خواب است.

صلوات : سپري در مقابل آتش جهنم است.

صلوات : انيس انسان در عالم برزخ و قيامت است.

صلوات : جواز عبور انسان به بهشت است.

صلوات : انسان را در سه عالم بيمه مي‌كند.

صلوات : از جانب خداوند رحمت است و از سو فرشتگان پاك كردن گناهان و از طرف مردم دعا است.

صلوات : برترين عمل در روز قيامت است.

صلوات : سنگين‌ترين چيزي است كه در قيامت بر ميزان عرضه مي‌شود.

صلوات : محبوب‌ترين عمل است.

صلوات : آتش جهنم را خاموش مي‌كند.

صلوات : فقر و نفاق را از بين مي‌برد.

صلوات : زينت نماز است.

صلوات : بهترين داروي معنوي است.

صلوات : گناهان را از بين مي‌برد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:20:00 ق.ظ ]




امام هادی (ع)

 

 مَن أطاعَ اللّه َ يُطاعُ

 

هر كس از خدا فرمان ببرد ، از او فرمان برند

 

 . تحف العقول ، ص 482 .>

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:18:00 ق.ظ ]




‌        

❖✨ ﷽ ✨❖

 

پیامبر اڪرم صلی الله علیه وسلم می فرمایند :

 

روز قیامت فردے را مى آورند

    و او را در پیشگاه خدا نگه مى دارند     

    و ڪارنامه اش را به او مى دهند، 

امــــا ❗️

حسنات خود را در آن نمى بیند.

عرض مى كند:

       الهى! این ڪارنامه من نیست!?

زیرا من در آن طاعات خود را نمى بینم! 

به او گفته مى شود:,,,,,

 پروردگار تو نه خطا مى ڪند

        و نه فراموش. 

عمل تو به سبب ” غیبـ?ـت “ڪردن از مردم بر باد رفت. 

 

سپس مرد دیگرے را مى آورند

   و ڪارنامه اش را به او مى دهند.

 در آن طاعت بسیارے را مشاهده مى ڪند❗️

عرض مى ڪند:,,,,,

الهى! این ڪارنامه من نیست!

 زیرا من این طاعات را بجا نیاورده ام!

گفته مى شود:

 فلانى از تو غیبت ڪرد و من حسنات او را به تو دادم.

 

    “"عاقلان رااشاره اے ڪافیست"”

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:16:00 ق.ظ ]




پیامبر رحمت (ص) :

 

برای هر یک از اعضای بدن صدقه ای است و صدقه زبان، وساطت کردن در رفع حوائج مردم و تلاش براي خاموش کردن فتنه يا صلح و آشتی دادن ميان ديگران است.

 

?مواعظ العددّيه ص ۱۷۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:15:00 ق.ظ ]




 

?

فانی‌ام..آغاز و پایانی ندارم جز خودت

غیر مقدورم که امکانی ندارم جز خودت

 

سالها محتاج نانم از تنور خانه‌ات

از کسی در سفره‌ام نانی ندارم جز خودت

 

هرکسیکه دل‌به‌او بستم دلم را زد شکست

با دلِ ویرانه خواهانی ندارم جز خودت

 

از گناهانم پشیمانم،نگاهم کن کریم

مقصدی از این پشیمانی ندارم جز خودت

 

بین خلوتگاهِ قبرم شک ندارم آخرش

فاتحه‌خوانی و مهمانی ندارم جز خودت

 

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ..

➖➖➖➖➖ ..

❤روزهاتون امام رضایی❤

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:14:00 ق.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:12:00 ق.ظ ]




سلـام اے مونس دلهای خستہ

 

سلـام اے مرحم قلب شڪستہ

 

نظر ڪن بر دل آن شیعہ اے ڪہ

 

بہ امیدے سر راهت نشستہ

 

 ✨الّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج

❤️✨❤️

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:09:00 ق.ظ ]




? یا علــــــــــي علیه السلام مدد

 

تا خدا دارد خدایی میدرخشد نامِ او

 

آنکه باشد جاودان چون حیِّ سبحان حیدر است

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:08:00 ق.ظ ]




☘بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ 

 

 

 

?چگونه می توانیم با انبیاء و صدیقین و شهدا محشور شویم؟

 

 

?پیامبر اکرم (ص) فرمود: هشت ویژگی است که اگر در کسی باشد 

 

?«حَشَرَهُ اللهُ مَعَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَدٰاءِ وَ الصّٰالِحِینَ». 

 

?اگر کسی این ویژگی ها را داشت با پیغمبران و جانشینان آنان و با شهدا و صالحین محشور می شود. 

 

 

?1.«مَنْ زَوَّدَ حَاجّاً» 

 

?کسی که توشه و راه را برای حاجی فراهم کند. 

 

?کسی که می خواهد مکه برود مقدماتی دارد اما ممکن است نتواند برخی مسایل را خودش تأمین کند. افرادی هستند که هر سال عمره می روند 20 سفر، 30 سفر. همین آدم همسایه ای دارد که نگاه به این پارچه ها می کند، دلش می شکند و اشک می ریزد و می گوید: مگر کربلا برای ما نیست؟! مکه برای ما نیست؟!

 

?2.«أَغَاثَ مَلْهُوفاً»؛ 

 

?ملهوف به معنای اندوهگین، افسرده، نگران، درددار و غم دار است. 

 

?کسی که غمی را از یک غم داری بردارد، نگرانی را از یک کسی بردارد، چه کمک به ازدواج یک جوان باشد، چه کمک به مسکن یک نفر باشد، چه ایجاد صلح میان زن و مرد باشد، و یا رفع نیاز از کسی باشد با پیامبر محشور می شود

 

?حضرت موسی (ع) فرمود: در شب میقات خدا به من فرمود: ای موسی! می دانی فرمانرواهای بهشت چه کسانی هستند؟ «اللَّهُمَّ لا»؛ خدایا نمی دانم. خطاب شد: موسی فرمانرواهای بهشت کسانی اند که مؤمنین را شاد می کنند

 

?3.«وَرَبَّی یَتِیماً» 

 

?کسی که یتیمی را سرپرستی کند. حوادث فراوان است. تصادف، زلزله، اتفاقات و سکته ها. لذا خانواده هایی که اولاد یتیم دارند در جامعه بسیارند.

 

?برادر و خواهر من! در روایت داریم که نبی مکرم اسلام جمع بین الاصبعین کرد؛ یعنی به مردم دو انگشت سبابه و وسط را این گونه نشان داد و فرمود: هر کس می خواهد با من در بهشت این طور باشد، (یعنی کنار من باشد) یتیمی را سرپرستی کند و یا به آن محبت کند. این هم سومین عامل حشر با پیغمبر (ص) است.

 

?4.«هَدَی ضَالَّا»؛ 

 

?کسی که گمراهی را هدایت کند. بار برداشتن از دوش مردم که تنها کمک مالی نیست. 

 

?رسول خدا (ص) سه مرتبه فرمود: «اللَّهُمَّ ارْحَمْ خُلَفَائِی»؛ خدایا، جانشینان مرا رحمت کن. «قِیلَ یَا رَسُولَ اللهِ وَ مَنْ خُلَفَاؤُکَ»؛ جانشینان شما چه کسانی هستند؟ فرمود: کسانی که تبلیغ می کنند، کلام مرا می خوانند و مردم را هدایت می کنند.

 

?امروز در جامعه افراد باسواد کم نداریم، تحصیل کرده کم نداریم. یکی در کلام متخصص است، یکی در علوم قرآنی، یکی در فلسفه و یکی در بحث های معارف و دیگری دبیر یا فوق لیسانس رشته ای است. از طرفی در میان بستگان هم افرادی داریم که شبهه در ذهنشان رسوخ کرده که اگر آگاهی داده شوند هدایت می شوند لذا چنین فردی با انبیاء و شهدا محشوبنیامین ضشود.

 

?5.«أَطْعَمَ جَائِعاً»؛ 

 

?کسی که گرسنه ای را اطعام کند.

 

?6.«أَرْوَی عَطْشَاناً»؛ 

 

کسی که تشنه ای را سیراب کند.

 

?7. انفاق لباس 

 

?کسی که عریانی را بپوشاند و بی لباسی را لباس برساند. 

 

?8.«صَامَ فِی یَوْمٍ حَرٍّ شَدِید»؛ 

 

?روزه داری که در روز گرم روزه بگیرد.

 

?حال از این هشت ویژگی که خیلی جالب است، هفت مورد آن به مسایل اجتماعی و بار از دوش مردم برداشتن بر می گردد:

 

1- حاجی را تجهیز کند.

 2- درد دردمند را کم کند.

3- یتیم را سرپرستی کند.

4- گمراه را هدایت کند.

5- گرسنه را سیر کند.

6- تشنه را سیراب کند.

 7- عریان را بپوشاند 

 

?عزیزان، برادران و خواهران گرامی! حواسمان جمع باشد آن کسانی که دستشان می رسد – می گوییم دستشان می رسد، فکرتان به سراغ پول نرود – با آبرو، با زبان، با بیان و به انحاء مختلف کمک کنیم و ان شاء الله طبق وعده ای که پیامبر داد با انبیاء و اولیاء محشور شویم.

 

 

برگرفته از سخنرانی دکتر حجةالاسلام رفیعی

 

 

م

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:06:00 ق.ظ ]




عشقم امیریست که دلدار حسین است …

 

قرص قمرش ، نورشب تارحسین است …

 

گشتم همه عالم و به این نکته رسیدم …

 

عشق است اباالفضل که علمدار حسین است …

 

السلام علیک یا ابا عبدالله (ع)و علی الارواح االتی حلت بفنائک ……

 

السلام علیک یا ابالفضل العباس(ع)

علی عالی اعلا

 

در جهان باشد اگر یک راه راست

 

قوس ابروی کج مولای ماست

چشم خود تا باز کردم ابتدا گفتم حسین

 

با زبان اشک هایم بی صدا گفتم حسین

 

یاد تو واجب ترین رکن نمازم بوده است

 

در قنوت خویش قبل هر دعا گفتم حسین

 

در مناجات شب جمعه نمی دانم چه شد

 

خواستم بر لب برم نام خدا ، گفتم حسین

 

کُلِّ اَرضٍ کربلا من تازه می فهمم چرا

 

در خراسان و نجف ، در سامرا گفتم حسین

 

نام زهرا را شنیدم هر کجا گفتم علی

 

نام زینب را شنیدم هر کجا گفتم حسین

هیچ میدانی چرا بی حـاصــلیــم…!؟!

 

چون که از “یاد شهیدان”

غـافــلیــــم….

 

 عشق یعنی حرمت یک استخوان

 

یادگار از قامت یک نوجوان

 

آنکه با خون شریفش رسم کرد

 

بر زمین! جغرافیای آسمان

شادی روح شهیدان صلوات

✿↝

:

پیشِ مردم

کج مکن” گردن”

که حیرانت کنند…

 

آبرویت برده و بدتر

پریشانت کنند…

 

سفره دل باز کن درهنگام سجود،

 

پیشِ ” الله” کن گدایی،تا که “سلطانت” کند….

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:03:00 ق.ظ ]




۹ ماه قبل از تولد…

در دريايي از ” آب” بوديم

 

بعد از تولد…

براي زندگي در محيطي پر از “هوا” هستيم

 

بعد از مرگ… 

ميان خروارها ” خاك” خواهيم خفت

 

پروردگارا ؛

ياريمان نما اين چرخه را با ” آتش” به پايان نرسانيم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:01:00 ق.ظ ]




مهم ترین ویژگی ها و اولویت های زنان

اکثرالخیر فی النساء. 

بیشترین خیر در زنان است.(۱) 

در جهت حسن ارتباط با زنان باز هم چنان نیازمند شناخت بیش تر ایشان هستیم پس باز هم بدانیم مهم ترین ویژگی ها و اولویت های زنان: 

۱) برای زن ها محبت بر هر چیز مقدم است. 

۲) زن ها توان آفرینش دارند. 

۳) زن ها به زمان توجه خاصی دارند. 

۴) زن ها نیاز دارند احساس امنیت کنند. 

۵) زن ها نیاز دارند احساس ارزشمند بودن کنند. 

برای زن ها محبت بر همه چیز مقدم است.

قال الصادق(ع) 

العبد کلما ازداد للنساء حبا ازداد فی الایمان فضلاً. 

هر چه محبت زن در قلب مرد زیادتر شود فضیلت ایمانش زیادتر گردد.(۲) 

▪ دنیای زن، دنیای محبت است. محبت ورزیدن، فداکاری کردن و محترم شمردن روابط صمیمی، طبیعت زن است. 

▪ زن ها خودآگاهانه انتخاب نکرده اند که محبت مهم ترین اولویت زندگیشان باشد، بلکه محبت فی الواقع، مهم ترین اولویت زندگی آنهاست. طبیعتاً و ذاتاً و فطرتاً این گونه اند. 

▪ خودآگاهی، افکار و احساسات زن ها به طرزی طبیعی و غریزی همگی روی محبت متمرکز هست. 

▪ مرد و زن به دو طریق متفاوت محبت را تجربه می کنند: 

برای اغلب زن ها محبت واقعیتی بی انقطاع و ممتد است، توجهی مستمر و مداوم که هیچ گاه ناپدید نمی شود، حتی مواقعی که مشغول کار یا انجام وظایفی است که ظاهراً هیچ گونه ارتباطی با محبت ندارند. ولی برای اغلب مردها محبت کلاسه شده و تفکیک شده است. گویی دیداری است یا بخشی از وجودشان آن هم گه گاهی و با تعیین وقت قبلی.

● چرا برای زن ها عشق بر هر چیز مقدم است

▪ احساس ارزش شخصی زنان به این بستگی دارد که چقدر در محبت کردن آن هم از صمیم دل در مسیر طاعت الهی و ارتباط برقرار کردن موفق بوده اند.این در حالی است که احساس ارزشمند بودن در مردان به میزان موفقیت ها و دست یابی های آنها به خواسته هایشان بستگی دارد. 

▪ هنگامی که همه چیز در روابط یک زن خوب و عادی است ،حال او خوب است و احساس خوبی نسبت به خود دارد. ولی هنگامی که وضعیت غیرعادی است، احساس ناامنی می کند. البته در زنانی که از نظر ایمانی در درجه ی بالایی قرار دارند این مسئله کم تر دیده می شود. 

▪ صرف نظر از این که اوضاع کاری یا شغلی زن، برنامه ها و علایق او، چقدر خوب پیش می رود، اما چنانچه مشکلی در رابطه ی صمیمی او با همسرش به وجود آمده باشد، احساس خوبی ندارد. 

▪ تجربه ی اغلب مردها دقیقاً نقطه ی مقابل این است. چنانچه زندگی محبتی آنان عالی و بی عیب و نقص باشد اما روز بدی را در سرکار گذرانده باشند به سختی می توانند احساس خوبی داشته باشند. 

هنگامی که زنان محبت را بر همه چیز مقدم می دانند، وقت و انرژی بیش تری را صرف روابط خود می کنند، برنامه ریزی می کنند تا لحظاتی خاص و جاودانی خلق کنند و دوست دارند به طور مستمر همه چیز را بهتر کنند؛ اما مردها از این وضعیت سوء برداشت کرده و فکر می کنند زن ها پرتوقع و زیاده خواه هستند، تشویش و دل واپسی دارند و می خواهند مردها را کنترل کنند.

خطاب به مردها: هر چه بیش تر محبت زن به خود را قدر بدانید، بیش تر به نیازهای خود خواهید رسید و بیش تر همسرتان خوشنودی شما را جلب خواهد کرد. 

به یاد داشته باشید زنی که با قلبی باز، مهربان و سرشار به شما محبت می ورزد، هدیه ی گران بهایی را به شما ارائه داده است. او سعی ندارد در مقابل، چیزی از شما بستاند، بلکه تنها می خواهد تعهد، پایبندی، از خود گذشتگی و شادی خود را به شما هدیه دهد.همه ی زن ها از چنین توانایی برخوردار نیستند. پس قدر همسر خود را بدانید. 

قال رسول الله(ص) 

مَن اِتَّخَذَ زوجَهً فلیکرمها. (۳) 

کسی که زن می گیرد باید او را احترام کند. 

پس شاید لازم باشد در جهت تاکید به زنان بگوییم! 

هنگامی که ما زن ها می آموزیم توانایی خود را در محبت ورزیدن به عنوان موهبتی زیبا گرامی بداریم و قدر بدانیم، مردان زندگیمان نیز می آموزند تا به طرز مشابهی با ما رفتار کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:59:00 ق.ظ ]




 ?????????????????

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

در محضر قرآن 

 

?????????????

 

النساء

وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلًا أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُم بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَٰلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنكُمْ وَأَن تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَّكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ

 ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻰ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ ﺯﻧﺎﻥ (ﺁﺯﺍﺩ) ﭘﺎﻛﺪﺍﻣﻦ ﺑﺎﺍﻳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ، ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﺯﻧﺎﻥ ﭘﺎﻛﺪﺍﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺮﺩﮔﺎﻥ ﺑﺎﺍﻳﻤﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻛﻨﻨﺪ -ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺁﮔﺎﻩ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻤﮕﻰ ﺍﻋﻀﺎﻯ ﻳﻚ ﭘﻴﻜﺮﻳﺪ- ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺻﺎﺣﺒﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺗﺰﻭﻳﺞ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ، ﻭ ﻣﻬﺮﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﺪﻫﻴﺪ  ﺑﻪ ﺷﺮﻁ ﺁﻧﻜﻪ ﭘﺎﻛﺪﺍﻣﻦ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﻧﻪ ﺑﻄﻮﺭ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﺯﻧﺎ ﺷﻮﻧﺪ، ﻭ ﻧﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﻨﻬﺎﻧﻰ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ. ﻭ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻰ ﻛﻪ  ﻣﺤﺼﻨﻪ  ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﻋﻤﻞ ﻣﻨﺎﻓﻰ ﻋﻔﺖ ﺷﻮﻧﺪ، ﻧﺼﻒ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺯﻧﺎﻥ ﺁﺯﺍﺩ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺩﺍﺷﺖ. ﺍﻳﻦ (ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ ﻛﻨﻴﺰﺍﻥ) ﺑﺮﺍﻯ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺘﺮﺳﻨﺪ (ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻏﺮﻳﺰﻩ ﺟﻨﺴﻰ) ﺑﻪ ﺯﺣﻤﺖ ﺑﻴﻔﺘﻨﺪ  ﻭ (ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ﻧﻴﺰ) ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﻯ (ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ) ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ. (25)

 

?????????????

 

ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﻧﻜﺘﻪ ﻫﺎﻯ ﺁﻳﻪ ﻗﺒﻞ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ، ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺍﻟﻤﺤﺼﻨﺎﺕ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﺎﺕ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ، ﺯﻧﺎﻥ ﺁﺯﺍﺩ ﺍﺳﺖ. ﺯﻳﺮﺍ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺁﻥ، ﻓﺘﻴﺎﺗﻜﻢ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﺎﺕ ﺑﻜﺎﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻯ ﻛﻨﻴﺰﺍﻥ ﺍﺳﺖ. ﻗﺮﺁﻥ ﺩﺭ ﺟﺎﻯ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻛﻨﻴﺰﺍﻥ، ﻭﺍژﻩ ﻯ ﻓﺘﻴﺎﺕ ﺭﺍ ﺑﻜﺎﺭ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﻟﺎﺗﻜﺮﻫﻮﺍﻓﺘﻴﺎﺗﻜﻢ ﻋﻠﻰ ﺍﻟﺒﻐﺎء ( ﻧﻮﺭ، 33.) ﻛﻨﻴﺰﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﺭﺗﻜﺎﺏ ﺯﻧﺎ ﺍﺟﺒﺎﺭ ﻧﻜﻨﻴﺪ. 

 

ﻛﻠﻤﻪ ﻯ ﺍَﺧﺪﺍﻥ ، ﺟﻤﻊ ﺧِﺪﻥ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻯ ﺩﻭﺳﺖ ﻭﺭﻓﻴﻖ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣّﺎ ﻣﻌﻤﻮﻟﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﻣﻰ ﺭﻭﺩ ﻛﻪ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﻨﻬﺎﻧﻰ ﻭﺑﺮﺍﻯ ﺍﻣﻮﺭ ﻧﺎﻣﺸﺮﻭﻉ ﺍﺳﺖ. ﺍﻳﻦ ﻛﻠﻤﻪ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞِ ﻣﺴﺎﻓﺤﺎﺕ ﺑﻜﺎﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻯ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺯﻧﺎﻯ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻭ ﻋﻠﻨﻰ ﺩﺍﺭﻧﺪ. 

 

ﻛﻠﻤﻪ ﻯ ﻃَﻮﻝ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻯ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻰ ﻭ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻛﻠﻤﻪ ﻯ ﻋَﻨﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻯ ﺳﺨﺘﻰ ﻭ ﺭﻧﺞ ﻭ ﻣﺸﻜﻠﺎﺕ ﺍﺷﺖ. 

 

ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﻣﺎﻟﻚ ﻛﻨﻴﺰ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ، ﺑﺪﻭﻥ ﺁﻧﻜﻪ ﻧﻴﺎﺯﻯ ﺑﻪ ﻋﻘﺪِ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎﺷﺪ، ﺣﻖّ ﺁﻣﻴﺰﺵ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﻟﺬﺍ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ ﻛﻨﻴﺰﺍﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻣﻄﺮﺡ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ ﻛﻨﻴﺰ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻯ ﺻﺎﺣﺒﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺎﺷﺪ. 

 

ﮔﺮﭼﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ ﻛﻨﻴﺰﺍﻥ ﻧﻜﻮﻫﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣّﺎ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﻯ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺻﺎﺣﺐ ﻛﻤﺎﻟﺎﺕ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺟﻬﺖ ﺑﺮﺧﻰ ﺍﻭﻟﻴﺎﻯ ﺧﺪﺍ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﻯ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺻﺎﺣﺐ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﻰ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ.

 

1- ﺩﺭ ﺍﺳﻠﺎم، ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ، ﺑﻦ ﺑﺴﺖ ﻧﻴﺴﺖ. ﻭﻣﻦ ﻟﻢ ﻳﺴﺘﻄﻊ 

 

2- ﻗﺎﻧﻮﻧﮕﺬﺍﺭ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻧﻴﺎﺯﻫﺎﻯ ﻃﺒﻴﻌﻰ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺳﻮ ﻭ ﻓﺸﺎﺭﻫﺎﻯ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻯ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺳﻮﻯ ﺩﻳﮕﺮ ﺗﻮﺟّﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻭ ﻣﻦ ﻟﻢ ﻳﺴﺘﻄﻊ…. 

 

3- ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ ﻛﻨﻴﺰ ﺭﺍ ﺗﺤﻤّﻞ ﻛﻨﻴﺪ، ﻭﻟﻰ ﻧﻨﮓ ﮔﻨﺎﻩ ﺭﺍ ﻫﺮﮔﺰ. ﻓﻤﻦ ﻣﺎ ﻣﻠﻜﺖ ﺍﻳﻤﺎﻧﻜﻢ 

 

4- ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ ﺯﻥ ﺁﺯﺍﺩ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻥ ﺻﺮﻑ ﻧﻈﺮ ﻛﺮﺩ، ﻭﻟﻰ ﺍﺯ ﺷﺮﻁ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻥ ﮔﺬﺷﺖ. ﻓﺘﻴﺎﺗﻜﻢ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﺎﺕ 

 

5- ﺍﻳﻤﺎﻥ، ﺷﺮﻁ ﺍﺳﺎﺳﻰ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺍﺯﺩﻭﺍﺟﻰ ﺍﺳﺖ. ﺍﻟﻤﺤﺼﻨﺎﺕ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﺎﺕ، ﻓﺘﻴﺎﺗﻜﻢ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﺎﺕ 

 

6- ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻇﺎﻫﺮﻯ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻛﺎﻓﻰ ﺍﺳﺖ، ﻣﺎ ﻣﺄﻣﻮﺭ ﺑﻪ ﺑﺎﻃﻦ ﻧﻴﺴﺘﻴﻢ. ﻭﺍﻟﻠَّﻪ ﺍﻋﻠﻢ ﺑﺎﻳﻤﺎﻧﻜﻢ 

 

7- ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ ﻛﻨﻴﺰ، ﺣﻘﺎﺭﺕ ﻧﻴﺴﺖ. ﺑﻌﻀﻜﻢ ﻣﻦ ﺑﻌﺾ 

 

8- ﺭﺿﺎﻳﺖِ ﻣﺎﻟﻚ ﻛﻨﻴﺰ ﺩﺭ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﺫﻥ ﭘﺪﺭِ ﺩﺧﺘﺮ، ﺷﺮﻁ ﺍﺳﺖ. ﺑﺎﺫﻥ ﺍﻫﻠﻬﻦّ 

 

9- ﻣﺎﻟﻜﺎﻥ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﻛﻨﻴﺰﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﺧﻮﺩﺷﺎﻧﻨﺪ. ﺍﻫﻠﻬﻦّ 

 

10- ﺑﻪ ﻛﻨﻴﺰﺍﻥ ﻧﻴﺰ ﻣﺜﻞ ﺯﻧﺎﻥ ﺁﺯﺍﺩ، ﺑﺎﻳﺪ ﻣﻬﺮﻳﻪ ﻧﻴﻜﻮ ﺩﺍﺩ. ﺁﺗﻮﻫﻦّ ﺍﺟﻮﺭﻫﻦّ ﺑﺎﻟﻤﻌﺮﻭﻑ 

 

11- ﻣﻬﺮﻳﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻛﻨﻴﺰ ﺑﺪﻫﻴﺪ. ﺣﻘﻮﻕ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻯ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﺑﺮﺩﮔﺎﻥ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺮﺍﻋﺎﺕ ﺷﻮﺩ. ﺁﺗﻮﻫﻦّ ﺍُﺟﻮﺭﻫﻦّ 

 

12- ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻣﻬﺮﻳﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻋُﺮﻑ ﻭ ﺷﺌﻮﻥ ﺯﻥ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺎﻟﻤﻌﺮﻭﻑ 

 

13- ﺷﺮﻁِ ﺑﻘﺎﻯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ، ﭘﺎﻛﺪﺍﻣﻨﻰ، ﺩﻭﺭﻯ ﺍﺯ ﻓﺤﺸﺎ ﻭ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﻧﺎﻣﺸﺮﻭﻉ ﺍﺳﺖ. ﻣﺤﺼﻨﺎﺕ ﻏﻴﺮ ﻣﺴﺎﻓﺤﺎﺕ … 

 

14- ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺯﻥ ﺑﺪﻛﺎﺭ ﺍﮔﺮ ﻛﻨﻴﺰ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻛﻨﻴﺰ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﻣﺤﺮﻭﻣﻴّﺖ ﻫﺎﻯ ﺁﻥ،ﺑﻪ ﻧﺼﻒ ﻛﺎﻫﺶ ﻣﻰ ﻳﺎﺑﺪ. ﻓﻌﻠﻴﻬﻦّ ﻧﺼﻒ ﻣﺎ ﻋﻠﻰ ﺍﻟﻤﺤﺼﻨﺎﺕ 

 

15- ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻫﺎﻯ ﺳﻬﻞ ﻭ ﺁﺳﺎﻥ ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﺭﺍﻩ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻯ ﺍﺯ ﻣﻔﺎﺳﺪ ﺟﻨﺴﻰ ﺍﺳﺖ. ﺫﻟﻚ ﻟﻤﻦ ﺧﺸﻰ ﺍﻟﻌﻨﺖ 

 

16- ﺳﺎﻟﻢ ﺳﺎﺯﻯ ﺭﻭﺍﻧﻰ ﺍﺯ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺍﺳﻠﺎم ﺍﺳﺖ. ﺫﻟﻚ ﻟﻤﻦ ﺧﺸﻰ ﺍﻟﻌﻨﺖ 

 

17- ﺻﺒﺮ ﻭ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﻯ، ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ ﻛﻨﻴﺰ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ. ﻭﺍﻥ ﺗﺼﺒﺮﻭﺍ ﺧﻴﺮ ﻟﻜﻢ

 

??????????????????????

جواب دندانشکن 

 

حضرت فرمود: اين زن کنيز شخص ديگري بوده که بر اين مرد حرام بود, روز که بالا آمد کنيز را از صاحبش خريداري کرد و حلال شد. ظهر او را آزاد کرد و بدين جهت بر او حرام شد. عصر با او ازدواج کرد و حلال شد. هنگام غروب او را ظهارکرد و در نتيجه بر او حرام شد و در وقت عشاء کفاره ظهار داد و دوباره بر وي حلال شد, نيمه شب او را طلاق داد و به اين علت حرام شد؛ صبح رجوع کرد و دوباره بر او حلال شد.

مأمون بار ديگر در مقابل دانش امام اظهار شگفتي کرد و گفت: کمي سن مانع از کمال عقل براي اين خاندان نمي شود».(2)

1.شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص283.

2. فضل بن حسن طبرسي، إعلام الوري، ص353.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:56:00 ق.ظ ]




یک کربلا بده همه هستیم بگیر

یک کربلا بده به من، اصلا بگو بمیر!

 

یک کربلا  بده طلبت بیشتر بکن،

یک کربلا بده به راه خدا، بر من فقیر!

 

آقا برای کرب و بلا زار میزنم،

از فرط هجر کرب و بلا جار میزنم!

 

این آخرین امید دل خسته من است،

دست طلب به نام علمدار میزنم.

✨✨✨✨✨

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:52:00 ق.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-12-26] [ 07:51:00 ق.ظ ]




 

 

?بہ دلم داغ حرم مانده،ولےرسمش نیست

 

?من بدم حضرت ارباب،ولےرسمش نیست

 

?من سپردم بہ رفیقان ڪہ بگویندبہ تو

 

?جگرم سوخـــت، #حسین_بن_علے رسمش نیست

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:48:00 ق.ظ ]




‍ امام مهربانـم سلام…

زمستان تقریبا چمدانش را جمع و جور کرده..

و بهـار برای آمدن عجله دارد

آنقدر زیاد که همه مان را به تکاپو واداشته..!

 

همه نگرانیـم بیایـد و هنوز خانه هایمان خوب آب و جارو نشده باشد

بیایـد و باز گوشه ای گردوغبار به چشم بخورد..

 

در تکاپویِ شیرینِ آمدنِ بهار دلم برای شما حسابے گرفت?

نمیدانم دقیقا چند بهار می گذرد که منتظرت نبوده ایم؟!

چند بهار می گذرد که خانه ی دلمان را به نیتِ آمدنت نتکانده ایم؟!

 

شرم میکنم بگویم چندمین بهار است که فکرِ خریدن لباس نو بیشتر بودیم

تا تکاندن دلمان از غبارِ گناه …!

 

خودت دعا کن سربه راه شویـم

سربه راهِ آمدنت …?

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:44:00 ق.ظ ]




.:

#سبک_زندگی ??☕️

 

شهردار ارومیه بود، 

2800 تومان حقوق می گرفت. 

یک روز بهم گفت : بیا هرچی تو این ماه خرج داریم رو بنویسیم، تا اگه چیزی اضافه اومد بدیم به فقرا.

همه چیز رو نوشتم. 

از واکس گرفته تا گوشت و نان و تخم مرغ. 

آخر ماه که حساب کردم شد 2650 تومان، 

آقا مهدی این پول رو جدا کرد، مابقی حقوق رو لوازم التحریر خرید و داد به یکی ازکسانی که از قبل شناسایی کرده بود و می دانست محتاجند.

بعد هم گفت : این هم کفاره ی گناهان این ماه مان…

 

به روایت همسر سردار شهید مهدی باکری فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا 

?به مناسبت 25 اسفند سالروز شهادتش?

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-12-25] [ 07:27:00 ب.ظ ]




?????????

 

 

? زندگینامه #شهید_علی_جان_جشنی

 

♦️شهيد عليجان جشنی در سال ۱۳۴۸ شمسی در يكی از روستاهای توابع استان ايلام در خانواده ای مذهبی  به دنيا آمد پس از سپری شدن دوران كودكی در دبستان همان روستا مشغول تحصيل شد.

 

? در سال ۱۳۵۵ هنگامی كه خانواده اش به شهرستان انديمشك مهاجرت كردند وی نيز راهی آن ديار شد و در آنجا اقامت دائم گزيد دوران دبستان و راهنمایی را در مدارس اندیمشک  پشت سر گذاشت .

 

 ?شهيد در سن خردسالگی پدرش را از دست داد وی در تمام تظاهرات و راهپيمایی ها همگام با ديگر همشهريان فعاليت داشت . او به كسب معارف دينی و الهی و تبليغ احكام اسلام وياديگری كلام قرآن مجيد و آموزش آن به ديگران بخصوص قشر جوان علاقه و اشتياق فراوان داشت با وجود آنكه تحصيلات خود را در دبيرستان مولوی ادامه ميداد و در حوضه علميه شهر جهت آموختن دروس طلبگی ثبت نام ومشغول شد. 

 

?در سال ۱۳۶۴  شهيد عليجان و برادرش شهيد علی محمد در گردان حمزه سید الشهدا اندیمشک از لشکر ۷ولیعصر (عج) در عملیات والفجر ۸( آزاد سازی فاو) شرکت نمود که در همين عمليات شهيد عليجان برادرش علی محمد را كه همراه او بود از دست داد ه به شهادت رسيد.

 

?از همين موقع بود كه عشق عليجان براي رفتن و تداوم خون شهيدان بخصوص ادامه راه برادرش علی محمد اوج گرفت . در پايگاه مقاومت مسجد امام حسين(ع) فعاليت فراوان داشت ودر مسجد امام رضا(ع) نونهالان انقلاب اسلامي را آموزش قرآن و احكام  اسلامرا به آنان می آموخت.

 

?در عمليات هاي مختلف به خصوص عمليات نصر۴ و والفجر۱۰ در غرب كشور و عمليات بيت المقدس۷ در جنوب شركت داشت. دراين اواخر با وجود اينكه سپاه منطقه با رفتن وی به جبهه موافقت نكرده بود ولی شهيد با اصرار فراوان يكماه ماموريت گرفته و راهی جبهه هاي حق عليه باطل شد تا اينكه در تاريخ ۱۳۶۷/۰۴/۰۱  در منطقه عملياتی والفجر ۱۰ در كردستان منطقه رشن در حالی كه شهيد با چندين تن كه برای شناسايی موقعيت دشمن به آنجا رفته بودند با مين برخورد كرد وبر اثر اصابت تركش به شهادت رسید??????

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:25:00 ب.ظ ]




مراء و جدال‏

 

از گناهان بزرگ در اسلام مراء و جدال است و در روايتى از رسول گرامى«صلی الله علیه وآله وسلم» آمده است كه كراراً جبرئيل از طرف حقّ تعالى نهى از مراء و جدال مى‏نمود و آن اقسامى دارد:

الف) پافشارى در اثبات باطل و يا در نابودى حق، و گناه اين قسم در حدّ كفر است و در قرآن اطلاق جبّار بر آن شده است:«وَ خابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنيد؛و هر زورگوى لجوجى، نا اميد شد.» [1]

ب) لجاجت و مشاجره در اينكه غلبه بر ديگرى پيدا كند و به عبارت ديگر فخرفروشى و كشتى‏گرفتن در گفتگوها، و اين صورت نيز از گناهان بزرگ است و مفسدۀ فراوانى در بر دارد، بلكه منشأ گناهان ديگرى است و غالب جدال ها در بين مردم از اين قبيل است.

ج) جدال و مشاجره در اثبات نمودن حقّ يا از بين بردن باطل و يا ارشاد جاهل، نظير مباحثه‏ها و گفتارها و برخوردهاى علمى كه اهل علم با يكديگر دارند، و اين قسم گرچه حرام نيست، ولى بايد توجّه داشت كه در اين گفتگوها شيطان و نفس امّاره و هوى در كمين است و چه بسيار (به طور آگاهانه يا ناآگاهانه) منجر به جدال هاى حرام مى‏شود، البته بايد توجّه داشت كه در همين نوع هم از الفاظ غير مؤدّب پرهيز نمود و اين قسم از جدال و مشاجره به اندازۀ احتياج بلكه به اندازۀ ضرورت باشد.

 

 

پی نوشت :

[1]. ابراهيم، 15. 

آيت الله حسين مظاهري، رساله توضیح المسائل، اخلاق، مراء و جدال

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:30:00 ب.ظ ]




 

✨? نماز شب و درمان دردها:

⚜ امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

علیکم بصلاة اللیل…. و مطرده الداء عن اجسادکم؛

 

? بر شما باد به نماز شب؛ زیرا دور کننده بیماری از بدن های شما است.(علل، ص ۳۶۲)

 

 

⚜ امام علی (علیه السلام) فرمودند:

قیام اللیل مصحه للبدن؛

 

? نماز شب سبب تندرستی بدن می شود.(بحار، ج۸۷، ص۱۴۳)

 

 

?⚪️?⚪️? تذکر ?⚪️?⚪️?

 

?کسی که به خواندن نماز شب موفق می شود اگر بتواند آن را به نافله و نماز صبح وصل کند که نماز صبح در اول وقت خوانده شود، بسیار به جا خواهد بود

 

? و مستحب است که پس از نماز صبح، مشغول دعا و تعقیبات شود که روزی و فراخی آن بسیار مؤثر است

 

? و در صورت امکان از خواب بین طلوعین پرهیز کند؛ زیرا کراهت دارد.

 

 

? نماز شب معراج شب زنده داران

نویسنده: عباس رحیمی

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:27:00 ب.ظ ]




یادپلاک بخیر که شماره پرواز بود؛

???

 

 

یاد چفیه بخیر که علامت زهد بود و برآورنده بسیاری از نیازها؛

 

یاد پوتین هایی بخیر که مشکی بودند اما از پس خود ذره ای تیرگی و تاریکی بر جای نگذاشتند؛

??

 

یاد لباس هایی بخیر که از بس عزیز بودند، خدا زمین را به رنگ آنها آفرید؛

 

یاد بی سیم بخیر که رابط آن ها و آسمان بود؛

 

یاد مین بخیر که سکوی پرواز بود؛

 

یاد گلوله ها بخیر که قاصد وصال بودند؛

 

یاد سنگر بخیر که مفصل ترین میهمانی اشک و خلوص را بدون خرج های کلان ترتیب می داد؛

 

کوتاهی کردیم… فریب خوردیم … فراموش کردیم …

 

شهدا به خدا شرمنده ایم …?

 

????????????????????

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:14:00 ق.ظ ]




‍ ???????

 

قبل از عملیات میمک بود ،

دلم آرام نداشت ،

عبد الحسین انگار فهمیده بود ،

 

بدون مقدمه گفت :

” من با تمام وجود به آیه ی ‌

‌’ و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی ‘‌

اعتقاد دارم ، 

تو عملیات ها یقین دارم که

خداست که تیر ها رو به اهداف مینشونه .. “‌

‌داشتم نگاش می کردم ، پرسید :

” قرآن داری تو جیبت .. ؟ “

 

یه قرآن جیبی داشتم ، گفتم : ” آره “ 

 

گفت : ” برای اینکه حرفم بهت ثابت بشه

همین الان قرآنتو در بیار و باز کن ،

اگر این آیه نیومد .. ! “

 

قرآن رو در آوردم ،‌

بسم الله گفتم و بازش کردم

‘ و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی ‘ ‌

دلم آرام شد ..

?شهید عبدالحسین برونسی»??

 

?????????

 

شهد شیریڹ #شهـــــــادت را…

ڪسانے می چشند…

ڪہ…

شهد شیریڹ #گنــــــــاه ، را نچشند !!

 

#شهدا_گاهی_نگاهی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:12:00 ق.ظ ]




     چهارشنبه سوریه    ….

اما دلم میخواست بودم 

چهارشنبه ;سوریه 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:09:00 ق.ظ ]




مهدی(عج)جان:

 

خوشا آنان که در دامت اسیرند 

به رخسار دل آرايت بصيرند 

 

مکن از بین ما گلچین که گفتند:

کریمان خوب و بد با هم پذیرند

 

فقط امام زمان(عج)

✨✨✨✨

اللهم عجل لولیک الفرج الساعه  

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:00:00 ق.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:51:00 ق.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:50:00 ق.ظ ]




هنگامی که روح در تو دمیده میشود در شکم یک زن هستی 

هنگامی که گریه میکنی درآغوش یک زن هستی 

هنگامی ک عاشق میشوی در قلب یک زن هستی 

                                زن 

              امانت است نه برای اهانت !

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-12-24] [ 12:54:00 ب.ظ ]




??????????????????????

 

بسم الله الرحمن الرحیم

در محضر قرآن :

?????????????

 

النساء

وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاءَ ذَٰلِكُمْ أَن تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا

 ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﺷﻮﻫﺮﺩﺍﺭ (ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺣﺮﺍم ﺍﺳﺖ ) ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻛﻪ (ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺍﺳﺎﺭﺕ) ﻣﺎﻟﻚ ﺷﺪﻩ ﺍﻳﺪ  (ﺯﻳﺮﺍ ﺍﺳﺎﺭﺕ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺣﻜﻢ ﻃﻠﺎﻕ ﺍﺳﺖ ) ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺍﺣﻜﺎﻣﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻣﻘﺮﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍﻣﺎ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﻳﮕﺮ ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻬﺎ (ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ)، ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻤﺎ ﺣﻠﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﺧﻮﺩ، ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻛﻨﻴﺪ  ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﭘﺎﻛﺪﺍﻣﻦ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺯﻧﺎ، ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﻯ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ. ﻭ ﺯﻧﺎﻧﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﺘﻌﻪ [= ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﻮﻗﺖ ] ﻣﻰ ﻛﻨﻴﺪ، ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ ﻣﻬﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻳﺪ. ﻭ ﮔﻨﺎﻫﻰ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻧﻴﺴﺖ ﺩﺭ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻬﺮ، ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﺪ. (ﺑﻌﺪﺍ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﻴﺪ ﺑﺎ ﺗﻮﺍﻓﻖ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﻛﻢ ﻳﺎ ﺯﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ.) ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﺩﺍﻧﺎ ﻭ ﺣﻜﻴﻢ ﺍﺳﺖ. (24)

 

?????????????

 

ﻛﻠﻤﻪ ﻯ ﻣُﺤﺼَﻨﺎﺕ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻟﻐﻮﻯ، ﻳﻌﻨﻰ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺣِﺼﻦ ﻭ ﺣﺮﻳﻢ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺮﺳﻰ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻣﻨﻊ ﺷﻮﺩ. ﺭﻳﺸﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﻠﻤﻪ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ، ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﻪ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﺳﺘﻌﻤﺎﻝ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ: 

 

1- ﺯﻧﺎﻥ ﻋﻔﻴﻒ ﻭﭘﺎﻛﺪﺍﻣﻦ. ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺮﻳﻢ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﺍﻟﺘﻰ ﺍﺣﺼﻨﺖ ﻓﺮﺟﻬﺎ ( ﺗﺤﺮﻳﻢ، 12.) 

 

2- ﺯﻧﺎﻥ ﺷﻮﻫﺮﺩﺍﺭ. ﺯﻳﺮﺍ ﺷﻮﻫﺮ ﻧﻘﺶ ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺍﺯ ﻋﻔﺖ ﺯﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺭﺩ. ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺍﻟﻤﺤﺼﻨﺎﺕ ﻣﻦ ﺍﻟﻨﺴﺎء ﺩﺭ ﺁﻳﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺤﺚ، ﻫﻤﻴﻦ ﻣﻌﻨﻰ ﺍﺳﺖ. 

 

3- ﺯﻧﺎﻥ ﺁﺯﺍﺩﻩ ﻛﻪ ﺍﺳﻴﺮ ﺟﻨﮕﻰ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﻭ ﻛﻨﻴﺰ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ. ﺯﻳﺮﺍ ﺍﺳﺎﺭﺕ ﺳﺒﺐ ﭘﺎﺭﻩ ﺷﺪﻥ ﭘﺮﺩﻩ ﻫﺎﻯ ﻋﻔّﺖ ﻭ ﺣﻴﺎﻯ ﺯﻥ ﻣﻰ ﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﺑﻰ ﻋﻔّﺘﻰ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻛﻨﻴﺰﺍﻥ ﺷﺎﻳﻊ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺍﻟﻤﺤﺼﻨﺎﺕ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﺎﺕ ﺩﺭ ﺁﻳﻪ ﺑﻌﺪ، ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎﺳﺖ. 

 

ﻛﻠﻤﻪ ﻯ ﻣُﺴﻔِﺤﻴﻦ ﺍﺯ ﺳﻔﺎﺡ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻯ ﺯﻧﺎ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ. 

 

ﺍﺳﺎﺭﺕ ﺑﺮﺍﻯ ﺯﻧﺎﻥ ﻛﺎﻓﺮ، ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻟﻪ ﻯ ﻃﻠﺎﻕ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺷﻮﻫﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ. ﻣﺜﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺯﻥ، ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺑﻪ ﻛﻔﺮ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﻫﺪ، ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺷﻮﻫﺮ ﺟﺪﺍ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ. 

 

ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ ﺯﻥ ﺷﻮﻫﺮﺩﺍﺭ، ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺍﺳﻠﺎم ﺣﺮﺍم ﺍﺳﺖ، ﺍﺯ ﻫﺮ ﻣﺬﻫﺐ ﻭﻣﻠﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻭﻟﻰ ﭼﻮﻥ ﺍﺳﺎﺭﺕ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻟﻪ ﻯ ﻃﻠﺎﻕ ﺍﺳﺖ، ﺯﻥ ﺍﺳﻴﺮ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺳﺎﺭﺕ ﺑﻪ ﻣﺪّﺕ ﻳﻜﺒﺎﺭ ﻗﺎﻋﺪﻩ ﺷﺪﻥ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﻭﺿﻊ ﺣﻤﻞ ﺑﺎﻳﺪ ﻋﺪﻩ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻣﺪّﺕ ﻋﺪﻩ ﻫﻴﭻ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺯﻧﺎﺷﻮﻳﻰ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺟﺎﻳﺰ ﻧﻴﺴﺖ. ﺍﻳﻦ ﻃﺮﺡ ﺯﻧﺎﺷﻮﻳﻰ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﻫﻤﺴﺮ ﻳﺎ ﻛﻨﻴﺰ، ﺍﺯ ﻃﺮﺡ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻥ ﺑﻪ ﻛﻔّﺎﺭ ﻳﺎ ﺭﻫﺎ ﻛﺮﺩﻥ ﻭ ﺑﻰ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ، ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ. 

 

ﻛﻠﻤﻪ ﻯ ﻣُﺘﻌﺔ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻛﻠﻤﻪ ﻯ ﺣﺞ، ﺻﻠﻮﺓ، ﺭﺑﺎ ﻭ ﻏﻨﻴﻤﺖ، ﺩﺍﺭﺍﻯ ﻣﻌﻨﺎﻯ ﺷﺮﻋﻰ ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﻟﻐﻮﻯ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﻋﻠﺎﻣﻪ ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺍﻟﻤﻴﺰﺍﻥ ﺷﻜّﻰ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻯ ﺍﺳﺘﻤﺘﻌﺘﻢ ﻣُﺘﻌﻪ ﺍﺳﺖ. 

 

ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺍﺟﺮ، ﺁﺗﻮﻫﻦّ ﺍﺟﻮﺭﻫﻦّ ﺩﺭ ﻣُﺘﻌﻪ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻤﺘﺎﻉ ﺍﺳﺖ، ﻓﻤﺎ ﺍﺳﺘﻤﺘﻌﺘﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺍﺩ ﺁﻳﻪ ﻧﻜﺎﺡ ﺩﺍﺋﻢ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺎﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻋﻘﺪ ﻣﻬﺮﻳﻪ ﻟﺎﺯم ﺍﺳﺖ، ﺧﻮﺍﻩ ﺍﺳﺘﻤﺘﺎﻉ ﺑﺸﻮﺩ ﻳﺎ ﻧﺸﻮﺩ، ﻟﻜﻦ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺁﻣﻴﺰﺵ ﺍﮔﺮ ﻃﻠﺎﻕ ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺖ، ﻧﺼﻒ ﻣﻬﺮﻳﻪ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ. 

 

ﺟﻤﻠﻪ ﻯ ﻓﻤﺎﺍﺳﺘﻤﺘﻌﺘﻢ ﺑﻪ ﻣﻨﻬﻦّ ﻓﺎﺗﻮﻫﻦّ ﺍُﺟﻮﺭﻫﻦّ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎم ( ﻛﺎﻓﻰ، ﺝ 5، ﺹ 448 ﻭﺳﺎﺋﻞ، ﺝ 21، ﺹ 5.) ﻭﺍﻛﺜﺮ ﺗﻔﺎﺳﻴﺮ ﺍﻫﻞ ﺳﻨّﺖ، ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﻮﻗّﺖ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﻠﻴﻔﻪ ﺩﻭّم ﺁﻥ ﺭﺍ ﺣﺮﺍم ﻛﺮﺩ، ﺑﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﻛﺴﻰ ﺣﻖّ ﺗﺤﺮﻳﻢ ﺣﻜﻢ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﻭﺍﮔﺮ ﺣﺮﺍم ﻧﻤﻰ ﺷﺪ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ، ( ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻛﺒﻴﺮ ﻓﺨﺮﺭﺍﺯﻯ، ﺫﻳﻞ ﺁﻳﻪ.) ﻛﺴﻰ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﺯﻧﺎ ﻧﻤﻰ ﺷﺪ ﻣﮕﺮ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺷﻘﻰّ. ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﻮﻗّﺖ ﻳﻚ ﻃﺮﺡ ﺻﺤﻴﺢ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﺁﻥ، ﺯﻧﺎ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﻮﻗّﺖ ﻳﻚ ﺿﺮﻭﺭﺕ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺍﻫﻞ ﺳﻨّﺖ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﻴﻢ، ﺟﻮﺍﺯ ﻣُﺘﻌﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﻭﺭﻯ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮ ﻭ ﺑﺮﻭﺯ ﺟﻨﮓ ﻫﺎ ﺑﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﺍﻟﺁﻥ ﻧﻴﺰ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺍﺳﺖ. ﻣُﺘﻌﻪ ﻃﺮﺣﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﻞ ﺍﻳﻦ ﻣﺸﻜﻞ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﻭ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻯ ﺍﺯ ﻓﺴﺎﺩ ﺍﺳﺖ ﻭﺗﺎ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻫﻢ ﺟﻨﺒﻪ ﺷﺮﻋﻰ ﺩﺍﺭﺩ. 

 

ﺩﺳﺘﺎﻭﻳﺰ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻋﺪّﻩ ﻭ ﺍﺭﺙ ﻭ ﺣﻔﻆ ﻓﺮﻭﺝ، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﻄﺮﺡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺘﻌﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﻴﺴﺖ. ﻭﻟﻰ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ: 

 

ﺍﻭّﻟﺎً ﻧﺎم ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﻪ ﻣﺘﻌﻪ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ، ﻭ ﺛﺎﻧﻴﺎً ﺩﺭ ﻣﺘﻌﻪ ﻫﻢ ﻋﺪّﻩ ﻟﺎﺯم ﺍﺳﺖ ﻭﻓﻘﻂ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺭﺙ ﺯﻥ ﺍﺯ ﻣﺮﺩ ﻳﺎ ﺑﺎﻟﻌﻜﺲ، ﺩﺭ ﻣﺘﻌﻪ ﺍﺳﺘﺜﻨﺎ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. 

 

ﭼﻨﺪ ﭘﺮﺳﺶ: 

 

1- ﺁﻳﺎ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﻮﻗّﺖ ﻧﻘﺎﺑﻰ ﺑﺮ ﭼﻬﺮﻩ ﻯ ﻓﺤﺸﺎ ﻧﻴﺴﺖ؟ 

 

ﭘﺎﺳﺦ: ﺧﻴﺮ، ﺯﻳﺮﺍ: 

 

ﺍﻟﻒ: ﺩﺭ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﻮﻗّﺖ ﺯﻥ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻳﻚ ﻧﻔﺮ ﺍﺳﺖ. 

 

ﺏ: ﺣﺪﺍﻗﻞ ﭼﻬﻞ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺭﻭﺯ ﺑﺎﻳﺪ ﻋﺪّﻩ ﻧﮕﺎﻩ ﺩﺍﺭﺩ. 

 

ﺝ: ﻣﻮﻟﻮﺩ ﻣُﺘﻌﻪ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻣﻮﻟﻮﺩ ﻫﻤﺴﺮ ﺩﺍﺋﻤﻰ ﺍﺳﺖ. 

 

2- ﺁﻳﺎ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻫﻮﺳﺒﺎﺯ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺳﻮء ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻨﺪ؟ 

 

ﭘﺎﺳﺦ: ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻣﻔﻴﺪ ﻭ ﺿﺮﻭﺭﻯ ﺍﻓﺮﺍﺩﻯ ﺳﻮء ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﻨﻨﺪ. ﻣﮕﺮ ﺍﺯ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﺷﺮﺍﺏ ﻧﻤﻰ ﺳﺎﺯﻧﺪ؟ ﻣﮕﺮ ﺯﻣﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﺳﻔﺮ ﺣﺞ ﺳﻮء ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺑﺎﻳﺪ ﻣﻨﻜﺮ ﺳﻔﺮ ﺣﺞ ﺷﺪ؟ 

 

3- ﺗﻜﻠﻴﻒ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣُﺘﻌﻪ ﭼﻴﺴﺖ؟ 

 

ﭘﺎﺳﺦ: ﺩﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﻭ ﺍﺭﺙ ﻭ ﺍﻣﺜﺎﻝ ﺁﻥ، ﻫﻴﭻ ﻓﺮﻗﻰ ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻫﻤﺴﺮ ﺩﺍﺋﻢ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ.

 

1- ﺑﺮﺍﻯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ، ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺳﺮﺍﻍ ﺯﻧﺎﻥ ﺷﻮﻫﺮﺩﺍﺭ ﺭﻓﺖ. ﻭﺍﻟﻤﺤﺼﻨﺎﺕ 

 

2- ﺯﻧﺎﻥ ﺍﺳﻴﺮ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﻛﻔّﺎﺭ، ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺑﻰ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ، ﻳﺎ ﺑﻪ ﻛﻔّﺎﺭ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﺷﻮﻧﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻫﻤﺴﺮ ﻳﺎ ﻛﻨﻴﺰ، ﺑﺎ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻯ ﺷﺮﻋﻰ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺍﻟﺎ ﻣﺎ ﻣﻠﻜﺖ ﺍﻳﻤﺎﻧﻜﻢ 

 

3- ﺣﺮﺍم ﺑﻮﺩﻥ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ ﻣﺤﺎﺭم ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﺷﻮﻫﺮ ﺩﺍﺭ ﻭ ﺟﻤﻊ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﻭﺧﻮﺍﻫﺮ، ﺍﺯ ﺍﺣﻜﺎم ﺛﺎﺑﺖ، ﻗﻄﻌﻰ ﻭ ﺗﻐﻴﺮﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﺍﻟﻬﻰ ﺍﺳﺖ. ﺣﺮﻣﺖ… ﻛﺘﺎﺏ ﺍﻟﻠَّﻪ ﻋﻠﻴﻜﻢ 

 

4- ﺻﺮﻑ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺑﻰ ﻋﻔّﺘﻰ ﻭﻓﺤﺸﺎ ﺣﺮﺍم ﺍﺳﺖ. ﺗﺒﺘﻐﻮﺍ ﺑﺎﻣﻮﺍﻟﻜﻢ… ﻏﻴﺮ ﻣﺴﺎﻓﺤﻴﻦ 

 

5- ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﻮﻗّﺖ، ﺷﺮﻋﻰ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻬﺮﻳﻪ ﺯﻥ ﺑﺎﻳﺪ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺷﻮﺩ. ﻓﻤﺎ ﺍﺳﺘﻤﺘﻌﺘﻢ… ﺁﺗﻮﻫﻦ ﺃﺟﻮﺭﻫﻦ 

 

6- ﺩﺭ ﻣﻬﺮﻳﻪ، ﺭﺿﺎﻳﺖ ﻃﺮﻓﻴﻦ ﺷﺮﻁ ﺍﺳﺖ. ﻓﻴﻤﺎ ﺗﺮﺍﺿﻴﺘﻢ ﺑﻪ 

 

7- ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻣﺪّﺕ ﺩﺭ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﻮﻗّﺖ، ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻥ ﻣﺪّﺕ ﻳﺎ ﻣﻬﺮﻳﻪ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﻃﺮﻓﻴﻦ ﺗﻤﺪﻳﺪ ﻭ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻛﺮﺩ. ﻟﺎﺟﻨﺎﺡ ﻋﻠﻴﻜﻢ ﻓﻴﻤﺎ ﺗﺮﺍﺿﻴﺘﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻌﺪ ﺍﻟﻔﺮﻳﻀﺔ 

 

8- ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﻮﻗّﺖ ﻭ ﺍﺣﻜﺎم ﻭ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ، ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻪ ﺍﺯ ﻋﻠﻢ ﻭ ﺣﻜﻤﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺳﺖ. ﻋﻠﻴﻤﺎً ﺣﻜﻴﻤﺎً 

 

9- ﻋﻠﻢ ﻭﺣﻜﻤﺖ ﺩﻭ ﺷﺮﻁ ﻟﺎﺯم ﺑﺮﺍﻯ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﮔﺬﺍﺭ ﺍﺳﺖ. ﻛﺘﺎﺏ ﺍﻟﻠّﻪ… ﻋﻠﻴﻤﺎً ﺣﻜﻴﻤﺎً 

 

??????????????????????  

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:43:00 ق.ظ ]





از امام کاظم علیه‌السلام آمده است که:

عمروبن عبید بصری بر (پدرم) امام صادق علیه‌السلام در آمد. همین که سلام کرد و نشست، این آیه را تلاوت کرد: «وَ الَّذینَ یجْتَنِبُونَ کَبائِرَ اْلإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ» و آن‌گاه از خواندن بقیه ایه خودداری کرد. امام صادق علیه‌السلام پرسید: چرا سکوت کردی؟ گفت: دوست دارم اول گناهان کبیره را از نظر قرآن کریم بشناسم. حضرت فرمود: عیبی ندارد. ای عمرو! بزرگ‌ترین کبایر عبارت است از:

1. شرک به خدای تعالی است، به دلیل این کلام خدای عزوجل که می‌فرماید: «إِنَّ اللّهَ لا یغْفِرُ أَنْ یشْرَکَ بِهِ»، و این ایه که می‌فرماید: «إِنَّهُ مَنْ یشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَیهِ الْجَنَّةَ وَ مَأْواهُ النّارُ وَ ما لِلظّالِمینَ مِنْ أَنْصارٍ» مائده/72 ؛ و کسی که به خدا شرک بورزد، خدا بهشت را بر او حرام کرده و جایگاهش آتش است).

 

2. و بعد از شرک به خدای تعالی، نومیدی از رحمت او است؛ چون در این باره فرموده: «إِنَّهُ لا ییأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ» یوسف/87؛ و از رحمت خدا مایوس نمی‌شوند، مگر مردم کافر.

 

3. و سپس ایمنی از مکر خدای تعالی است؛ چون خدای تعالی او را خاسر و زیانکار خوانده و فرموده «فَلا یأْمَنُ مَکْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ» اعراف/99 .

 

4. یکی دیگر از گناهان کبیره‌ای که در قرآن آمده، عقوق والدین است و خداوند که عاق والدین را جبار و شقی نامیده و از قول عیسی علیه‌السلام نقل کرده که فرمود: «وَ بَرًّا بِوالِدَتی وَ لَمْ یجْعَلْنی جَبّارًا شَقِیا» مریم/32؛ خدا مرا در برابر مادرم نیکوکار کرده، و مرا جبار و شقی قرار نداد.

 

5. از دیگر گناهان کبیره، قتل نفس است (یعنی کشتن انسانی که خدای تعالی ریختن خون او را جایز ندانسته و در نتیجه بدون حق نباید کشته شود) و درباره این گناه فرموده: «وَ مَنْ یقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِدًا فیها» نساء/93؛ و کسی که مؤمنی را عمداً به قتل برساند، کیفرش جهنم است؛ در حالی‌که همیشه در آن خواهد بود .

 

6. نسبت زنا به زنان بی‌گناه دادن که خدای تعالی درباره این گناه فرموده: «إِنَّ الَّذینَ یرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَ اْلآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ» نور/23 ؛ کسانی که زنان مؤمن پاکدامن و از همه جا بی خبر را تهمت زنا می‌زنند، در دنیا و آخرت لعنت شده‌اند و عذابی عظیم دارند.

7. از گناه کبیره دیگر، خوردن مال یتیم است؛ چون قرآن کریم درباره‌اش می‌فرماید: «إِنَّ الَّذینَ یأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیتامى ظُلْمًا» نساء/10؛ کسانی که اموال یتیمان را به ظلم می‌خورند، جز این نیست که آتش در شکم خود می‌کنند.

 

8. گناه کبیره دیگر، فرار از جنگ است؛ چون خدای تعالی درباره آن می‌فرماید: «وَ مَنْ یوَلِّهِمْ یوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاّ مُتَحَرِّفًا لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَیزًا إِلى فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ» انفال/16؛ و کسی که پشت به دشمن کند، بدون اینکه بخواهد حیله جنگی به کار برد، و یا به جمعیتی بپیوندد تا او را کمک کنند، با خشم خدا روبه‌رو شود، و چنین کسی جای در دوزخ دارد که چه بد سرانجامی است.

خروج ربا از نظام اقتصادی با حذف

9. ربا خواری که خدای تعالی درباره آن فرموده: «الَّذینَ یأْکُلُونَ الرِّبا لا یقُومُونَ إِلاّ کَما یقُومُ الَّذی یتَخَبَّطُهُ الشَّیطانُ مِنَ الْمَسِّ» بقره/275؛ (آنها که ربا می‌خورند از جای بر نمی‌خیزند، مگر مثل کسی که شیطان با تماس خود مُخْبِطش کرده است. و نیز درباره رباخواران فرموده: «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ» بقره/279؛ حال اگر باز هم از این عمل دست بردار نیستید، اعلام جنگ با خدا و رسولش دهید.

 

10. از گناهان کبیره جادوگری (سحر) است؛ چون خدای تعالی درباره آن فرموده: «وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی اْلآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ» بقره/102؛ ساحران به خوبی می‌دانند کسی که سحر را بر کتاب خدا ترجیح دهد، در آخرت نصیبی ندارد.

 

11. یکی دیگر از گناهان کبیره زنا است؛ زیرا خدای تعالی می‌فرماید: «وَ مَنْ یفْعَلْ ذلِکَ یلْقَ أَثامًا ، یضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ یوْمَ الْقِیامَةِ وَ یخْلُدْ فیه مُهانًا» فرقان/68 ـ 69؛ و کسی که این گناه را مرتکب شود، با عقوبتی روبه‌رو خواهد شد و روز قیامت عذاب برای او مضاعف گشته، با ذلت در آن جاودانه خواهد زیست.

 

12. دیگری سوگند دروغ است؛ چون خدای تعالی درباره آن می‌فرماید: «إِنَّ الَّذینَ یشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَ ایمانِهِمْ ثَمَنًا قَلیلاً أُولئِکَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی اْلآخِرَةِ» آل عمران/77؛ مسلماً کسانی که با عهد خدا و سوگندهاشان بهایی اندک را به دست می‌آوردند، اینان در آخرت هیچ بهره‌ای ندارند.

 

13. غلول؛ یعنی دزدیدن از غنیمت است که خدای تعالی درباره آن فرمود: «وَ مَنْ یغْلُلْ یأْتِ بِما غَلَّ یوْمَ الْقِیامَةِ» آل عمران/161؛ و کسی که از غنیمت بدزدد و در آن خیانت کند، روز قیامت با همان خیانتش می آید.

 

14. ندادن زکات واجب؛ چون خدای سبحان درباره آن می‌فرماید: «یوْمَ یحْمى عَلَیها فی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ» توبه/35؛ روزی که بر آن گنجینه‌ها در آتش جهنم می‌دمند تا سرخ شود، آن‌گاه با همان پولها پیشانی و پشت و پهلویشان را داغ می‌زنند.

 

15. شهادت دروغ و کتمان شهادت است؛ چون خدای فرموده: «وَ مَنْ یکْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ » بقره/283؛ و کسی‌که شهادت را کتمان کند، قلبش گنهکار است.

 

16. شرب خمر و می‌گساری؛ زیرا خدای تعالی آن‌را معادل بت ‌پرستی قرار داده است.

 

17. ترک نماز عمداً.

 

18. ترک هر عملی که خدای تعالی آن را واجب کرده؛ به دلیل اینکه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود: کسی که نماز را عمداً ترک کند، ذمه خدا و ذمه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از او بری و بیزار است.

 

19. قطع رحم؛ زیرا خدای تعالی فرموده: «أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدّارِ» رعد/25؛ اینان مشمول لعنت خدایند، و منزل بد که (همان دوزخ) است از آن ایشان است.

عمروبن‌عبید از نزد امام صادق علیه‌السلام بیرون می‌شد، در حالی که صدایش به گریه بلند بود، و می‌گفت: هلاک شد هر کس که به رای خود فتوا داد، و با شما ـ اهل بیت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در فضیلت و علم معارضه کرد.

 

منبع:من وحی القرآن، ج7 ،ص 209ـ210؛ مجمع البیان، ج 3 ،ص 62؛ اصول کافی، ج 2 ،ص 285 ،حدیث 24؛ ترجمه تفسیر المیزان، ج4،ص 226، 229.

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:57:00 ق.ظ ]




 

با توجه به اين مطلب چرا حضرت اميرالمؤمنين سلام الله عليه براي ازدواج با ام‌البنين (س) به سراغ عقيل آمد كه علم انساب مي‌دانست؟


در مورد علم پيامبر و امام زياد بحث شده و آيات و روايات هم در اين زمينه فراوان است. شك نيست كه پيامبر و امام علم استقلالي به غيب ندارند .از پس پرده و منايا و بلايا و نسب و طهارت مولد افراد و … كه جلوه هاي مختلف علم غيب است ، به خودي خود آگاهي ندارند.
رسول خداست كه به بيان قرآن مي فرمايد:
ُوَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِيَ السُّوءُ؛ (1)
اگر از غيب (بالاستقلال ) با خبر بودم ، سود فراواني براي خود فراهم مي‏كردم ، و هيچ بدي (و زياني) به من نمي‏رسيد.
از طرف ديگر شكي نيست كه خداوند عالم مطلق به جهان ملك و ملكوت است . همه اجزاي جهان در حضور اوست . هيچ ذره اي از محضر علمي خدا غايب نيست:
وَ ما تَكُونُ في‏ شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفيضُونَ فيهِ وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مُبين؛ (2)
در هيچ حال (و انديشه‏اي) نيستي، و هيچ قسمتي از قرآن را تلاوت نمي‏كني، و هيچ عملي را انجام نمي‏دهيد، مگر اينكه ما گواه بر شما هستيم ،در آن هنگام كه وارد آن مي شويد! هيچ چيز در زمين و آسمان، از پروردگار تو مخفي نمي‏ماند حتّي به اندازه سنگيني ذرّه‏اي، و نه كوچك تر از آن و نه بزرگ تر، مگر اين كه (همه آن ها) در كتاب آشكار (و لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است!
خداوندي كه قاهر و مسلط بر جهان است و همه جهان محضر اوست ، مي تواند بندگاني را برگزيند. بر همه ملك و ملكوت يا بر حوزه هايي از ملك و ملكوت (كه خودش مصلحت مي داند) آگاه گرداند . بنا به آيات قرآن چنين برگزيدگي صورت گرفته و برگزيدگان خدا به اذن و اراده او بر همه جهان غيب يا بر حوزه هايي از آن مطابق اراده خدا آگاهي دارند:
ِ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَي الْغَيْبِ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبي‏ مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاء؛ (3)
چنين نبود كه خداوند شما را از اسرار غيب، آگاه كند (تا مؤمنان و منافقان را از اين راه بشناسيد. اين بر خلاف سنت الهي است) ولي خداوند از ميان رسولان خود، هر كس را بخواهد برمي گزيند (و قسمتي از اسرار نهان را كه براي مقام رهبري او لازم است، در اختيار او مي‏گذارد.)
پس هيچ منعي ندارد كه امامان به اذن خدا بر اين علوم آگاهي داشته باشند . بنا بر روايات دارند ؛ اما اين علم كه به امامان داده شده ، بايد در راستاي رسالت هدايتي كه بر دوش آنان گذارده شده ، مورد استفاده قرار گيرد . اجازه ندارند جز در مواقع خاص كه خدا اجازه داده ، اين علم را به كار گيرند .
امام علي علاوه بر اين كه به افاضه خدايي از اين علوم بهره مند است ، مجاز نيست در امور شخصي از آن بهره بگيرد . بنا به بهره گيري در امور شخصي از اين علم هم ندارد . برادرش در اين زمينه تبحر خاصي دارد . امام كه مجاز نيست و ضرورتي ندارد در اين زمينه به علم امامت مراجعه كند ، از برادر كمك مي گيرد تا با توجه به آگاهي وسيعي كه به انساب عرب و ويژگي هاي هر قبله دارد ، فردي مناسب كه ويژگي هاي شجاعت و سخاوت و … را در خود جمع دارد ، براي همسري او بر گزيند . اين گونه كمك گرفتن در زندگي پيامبران و معصومين بي شمار است . با علم غيب افاضي آنان هيچ منافاتي ندارد.
شبي كه حضرت علي (ع) در بستر پيامبر(ع) خوابيد، اگر مي دانست كه كشته نمي شود، فضيلتي براي حضرت نبود، در حالي كه هم در قرآن (4) و هم در روايت ذيل همين آيه ،اين كار را يكي از فضايل حضرت شمرده است، پس در اين جا هم حضرت به اذن الهي از آينده اين كار آگاه نبود.
خداوند متعال در برخي موارد به خاطر مصلحت هايي معصومان را به علم غيب آشنا نمي كند .
پي نوشت ها :
1. اعراف (7) ايه 188.
2. يونس (10) آيه 61.
3. آل عمران (3) آيه 179.
4.بقره (2) آيه 207


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:52:00 ق.ظ ]




“آدم”

 گناه کرد،

 کلید :

“رَبّنَا ظلمنا أنفسنا وَإِنْ لَمْ تغفر لنا وَتَرْحَمنَا لَنَكُونَنَّ مِنْ الْخاسرِينَ”

 پس مورد عفو وبخشش قرار گرفت

 

 "نوح”

بین دشمنانش گیر افتاده بود،

کلید:

“رب اني مغلوب فانتصر”

پس گشایش الهی نصیبش شد و با کشتی اش نجات یافت و دشمنانش نابود شدند

 

 "زكريا”

پیر مسن بود و همسرش هم نازا،

کلید:

“رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ”

پس یحیی به او عطا گردید

 

 "يونس”

در تاریکی دریا و شکم ماهی تنها مانده بود،

کلید:

“لا إله إلّا أنت سبحانك إني كنت من الظالمين”

پس نجات یافت

 

 "أيوب”

به مصیبت و بیماریهای سختی دچار شد،

کلید:

“رَبِّ إنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ”

پس از درد و رنج نجات یافت

 

 "إبراهيم”

 در آتش افکنده شد،

کلید:

“حسبنا الله ونعم الوكيل”

 پس نجات یافت و پیروز گشت

 

 "يعقوب”

یوسف را از دست داده بود،

کلید:

“إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّه”

پس خداوند بعد سالها یوسف را به او برگرداند

 

 "محمد”

در غار ثور توسط کفار محاصره شده بود،

کلید:

“لا تحزن إن الله معنا”

پس بر آنها پیروز گشت.

 

 

?آیا خدا برای بنده اش کافی نیست!؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:19:00 ق.ظ ]




بهترین حس یعنی 

حال مادرامون 

خوب  باشه :)

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-12-23] [ 07:04:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:39:00 ب.ظ ]




   چهارشنبه سوری. …

     چهارشنبه سوزی …!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:37:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:45:00 ب.ظ ]




 #مـــهدے_جانـــ

 

✨شده ام غرق 

گنه اے گل نـرگس برگرد

 

✨دل همانند 

ڪویر است وپی بارانیــم

 

✨ذڪر تعجیل فرج

 نام حسین ابن علیست

 

✨مـهدیا از

 غم جدت بخــدا نالانیم    .

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:58:00 ب.ظ ]




   ? هیچ گاه یک فرمانده

در«لحظه»به شهادت نمی رسد

 

یک فرمانده!

بارها به شهادت می رسد

 

یک فرمانده !

باتک تک نیروهایش پر می کشد

وبه شهادت می رسد

 

یک فرمانده!

باهرخطابِ بی پاسخ پشت بی سیم؛

به شهادت می رسد

 

یک فرمانده !

بانگاه «مادر»شهید؛به شهادت می رسد

 

یک فرمانده !

باسکوت همسرشهید؛به شهادت می رسد

 

آری…یک فرمانده !

به یاد حضرت«مادر»ذره ذره پرمی کشد

و قطره قطره خون خودرانثارمی کند

 

یا زهرا(س)…….

?به یادشهیدان مدافع حرم

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:58:00 ب.ظ ]




گفتم كه خدا مرا مرادي بفرست 

 

طوفان زده ام راه نجاتي بفرست. 

 

فرمود كه با زمزمه يامهدي(عج) 

 

نذر گل نرگس صلواتي بفرست. 

 

 اللهم .صل .علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:53:00 ب.ظ ]




?السلام علیک یا

 

                  ?صاحب الزمان!!

 

?امام غریبم سلام!!

 

?من از جُستجوی

 

             ِ?زَمٖین خَسته ام

 

?️کجای آسمان ببینمت ؟!

 

اللّهم.عجل.لولیک.الفرج.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:49:00 ب.ظ ]




 

سخت ترين و بدترين ثانيه هاي زندگيم

زمانيست که مادرم گريه کند…..


بعضـی ها را هرچه قدر بـخوانی … خسته نمیشوی !

بعضـی ها را هرچه قدر گوش دهی … عادتــــ نمیشوند !

بعضـی ها هرچه تکرار شوند … باز بکرند و دستــ نـخورده !
دیده ای ؟!

شنیده ای ؟!

بعضـــی ها بی نهایتـــــــــــــــند !

♥~ مـــــثل مـــــادر ~♥


و امــا تــو،
اي مــادر!

اي مــادر،
هــوا ، همــان چيــزي اســت
کــه بــه دور ســرت مــي چــرخــد
و هنگــامــي کــه تــو مــي خنــدي،
صــاف تــر مــي شــود!


صـــــدای خنـــده ی مـــــادرم

حـتـی

غـــــم هایم را هـــم می خـنــــدانـــــد !

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:03:00 ق.ظ ]




 

شعر درباره مادر, شعر روز مادر

 

 

حديث از خــــــــــــــاتم پيغمبـــران است         كه جنّت  زير  پـــــــــاي مادران است
بزن  بر پاي مــــــــــــــادر بوسه از شوق         كه   خاك پــــــاي او رشك جنان است
گرچه در  عالم  پد ر دارد  مقامي ارجمند         ليكن افزون ازپدر قدر ومقام مادر است

مادر   دانا   كند    فرزند   دانــــــــا تربيت         هركه برهرجا رسدازاهتمام مادر است 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:48:00 ق.ظ ]




مادر یعنی دلسوز و بی قرار، مادر یعنی امید در سختی ها، مادر یعنی رایحه ی خوش گل ها، مادر یعنی تمام وجود ما.

ای که همه جا هستی و بوی تو آرامش بخش دل هاست. ای که پادشاهان قدرتمند گدای دستای تواند. ای کسی که بهشت بی صبرانه مشتاق تو است.

بگو چگونه ستایش جان سوزی هایت را کنم، بگو چگونه شب هایی را که در خواب ناز بودم و تو بیدار ماندی را جبران کنم، بگو چگونه دوایی باشم بر درد های زندگی ات.

ای مادرم بدان تا تو به بهشت نروی به بهشت نمی روم، بدان پس از گذشت سال ها، سال مهرت در دلم جاری می ماند.

دوستت دارم، اشک های گوشه چشمت را هنگام موفقیتم دوست دارم، نگاه مادرانه ات را هنگام جدایی ها دوست دارم و تا ابد محتاج دستانت هستم، محتاج دستانی که سرم را نوازش می کرد، محتاج دستانی که پارچه ی خنک بر پیشانیم نهاد. حتی محتاج آن دستان نوازشگرت هستم  و راه بد و راست را به من نشان داد.

ای مادرم، ای کسی که هر چه گویم تلافی جانسوزی هایت نمی شود. ای کسی که آوردن نامت پر افتخار تر از قهرمان شدن در جهان است به خاط تمام خوبی هایی که در حقم کردی و من نادیده گرفتم مرا ببخش.

.  

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:46:00 ق.ظ ]




دلیل این که گفته اند: بهشت زیر پای مادران است چیست؟ آیا منظور این است که هر زنی می میرد وارد بهشت می شود؟


مادر این موهبت الهی،‌و این فرشتة زمینی در قرآن و روایات به کرّات مورد تمجید قرار گرفته و خدا ضمن ارج نهادن به مقام و منلت والدین، تکالیف فراوانی بر عهدة فرزند قرار داده است. رسول خدا(ص) و ائمة‌اطهار(ع) در روایات فراوانی به بیان منزلت والدین پرداختهاند. یکی از این احادیث، روایت شریفة “الجنه تحت اقدام الأمّهات"[1] می باشد. در تفسیر این حدیث دو وجه به نظر می رسد:
اوّل: در ضرب المثل ها برای شخص آگاه به وضعیت جغرافیایی و مکانی شهر می گویند: “فلانی همة شهر زیر پایش است". کنایه از این که شخص بر تام مکان های شهر و نقاط مختلف آن مسلط است. حال در مورد مقام مادر فرمود: بهشت زیر پای مادران است، کنایه از این که مادر بر بهشت مسلط است. اگر فرزند آرزوی بهشت دارد، باید مادر از او راضی باشد، و رضایت او شرط ورود به بهشت است. اگر رضایت والدین نباشد، فرزند وارد بهشت نمی شود.
دوّم: روایت دیگری در مورد مادر وارد شده که “در زیر پای مادران، باغی از باغ های بهشت است"[2] از مجموع این دو روایت می توان برداشت که رضایت پدر و مادر شرط ورود به بهشت است، زیرا در این روایت فرموده: در زیر پای مادران باغی از باغ های بهشت است. طبق روایات،‌بهشت دارای درجات مختلف می باشد که هر درجه به فراخور مقام و استحقاق به افراد تعلّق می گیرد. این مرتبه از جنت،‌مستحق کسانی استکه مادر از آن ها راضی باشد.
با توجه به مطالب بالا، روشن می گردد که معنای روایت این نیست که هر زنی بمیرد،‌وارد بهشت می شود، بلکه فقط اهمیت مقام مادر را نسبت به فرزند یادآور می شود.
این که گفته “بهشت زیر پای مادر است” و نگفته “بهشت در دست مادر است” شادی می خواهد بگوید آن قدر باید در برابر مادرت متواضع باشی که حتی کف پای او را به صورت بمالی یا ببوسی و این قدر به او احترام بگذاری!
نکتة‌دیگر: به فرزندان گوشنزد کند مبادا به خاطر ابن که مادر در اثر پیری یا جهات دیگر، حرف ها یا کارهایی که شما نمی پسندید، انجام دهد، نسبت به او بی اعتنا باشی و یا پدر را بر او ترجیح دهی یا زنت یا شوهرت را بر او ترجیح دهی!
پیامبر فرمود: “إذا کنت فی صلوة التصوع فإنْ دعاک والدک فلا تقطعها و إن دعتک و الدتک فاقطعها؛[3] هنگامی که نماز مستحبی می خوانی، اگر پدرت تو را صدا کرد، نمازت را قطع نکن،‌ ولی اگر مادرت تو را صدا زد،‌نمازت را قطع کن و به او جواب بده".
امام خمینی فرمود: “در دامن زن، مرد به معراج می رود” یعنی اگر زن (مادر) اخلاق نیکو داشته، فرزند را درست تربیت کند،‌عاقبت فرزند، بهشت و خوشبختی است. از این رو رَحِم (زهدان) پاک است که فرزندانی بهشتی تربیت می کند.
———————————————————————————————————-
پی نوشت ها:
[1] کنز العمال، ج 16، ص 461،‌ح 45439؛ مستدرک الوسائل، ج 15، ص 180.
[2] مستدرک الوسائل،‌ ج 15، ص 178.
[3] المستدرک‌، ج 15، ص 181.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:36:00 ق.ظ ]




 

 

بنال ای دل شبِ ام البنین است?

 

شب تاب و تبِ ام البنین است?

 

صدای قطره‌های آب لرزان?

 

غم روز و شبِ ام البنین است?

 

به طفلان حال عباسش بگوید?

 

وفا چون مذهبِ ام البنین است?

 

میان ناله‌ها امشب بنالد?

 

اباالفضلم گلِ ام البنین است?

 

اگر شد کار عباسش دلیری?

 

شجاعت مکتبِ ام البنین است?

 

اگر عباس او باب کرم شد?

 

سخاوت منسبِ ام البنین است?

 

کتاب غیرت و عشق و شهادت?

 

نمی از مشربِ ام البنین است?

 ///////////*****/////////*****///////****

 #دخیلک_یا_ام_البنین

 

مادر دَهر نزائيد و نیامد بر زمین 

بعد حیدر پهلوانی چون یَلِ اُم بنین

 

#شاه_وفا_اباالفضل ع

 

 

 

?وفات حضرت ام البنین شیرزن عالم ومادر شیران شهید دشت کربلا را تسلیت عرض می کنیم?

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1395-12-22] [ 07:13:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:11:00 ب.ظ ]




 ➖?➖?➖?➖?➖?➖?➖?➖

 

❤️هفت سین فدائیان رهبری

 

سایه آقا مون اولین سین سفره هفت سینم?

 

سلامتی آقامون دومین سین سفره هفت سینم?

 

سخنان دل نشین آقامون سومین سین?

 

سیمای نورانی آقامون چهارمین سین?

 

سیره و روش آقامون پنجمین سین?

 

سینه پردرد آقامون ششمین سین?

 

نام زیبا و دلربای آقامون سین هفتم?

 

?سید علی الحسینی الخامنه ای?

 

#اللهم_احفظ_امامنا_الخامنه_ای?

 

➖?➖?➖?➖?➖?➖?➖

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:05:00 ب.ظ ]




 

 

با شهدا…..

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:05:00 ب.ظ ]




‌ آقاجان …..

حرف رفتن مزن ای یار ، 

دلم می شکند …

گر نباشی تو علمدار ، 

علم 

می شکند  …

تو تمامی امید دل مایی آقا …

 

حرف رفتن که شود ،

 لوح و قلم می شکند …

 

لبیک یا خامنه ای

 

??????

 

? تقدیم به تمام مادران شهدا که بسیار عزیز و گرانقدر هستن…

 

?قصه دل ?

 

 

?درد دل مادر شهید با فرزندش

 

 

مادری خسته دل و رنجیده / داغ فرزند شهیدش دیده / آمده کنار قبر پسرش / عقده وا کرده برای جگرش / 

پسرم! تا که شهیدان بودند / آسمان آبی بود / مهربانی و صفا بود و امید / 

همه چون آینه باهم یکرنگ / سینه ها بوی محبت می داد / خاک هم بوی شهادت می داد /

چشم ها پایین بود /حرف یکرنگی بود /

ظاهرو باطن افراد به هم فرق نداشت /

 

 همه خانم ها زیر چادر بودند / صحبت از تقوا بود / همه جا زیبا بود /

 

 خسته ام زین همه تزویر و ریا / خسته ام از همه مردم شهر / 

تو دعاکن که بمیرم پسرم / همه بر

زخم من انگار نمک می پاشند / 

 

نام های شهدا را زاماکن همه برمی دارند / چه بگویم دل خونی دارم /

 

 گله دارم، گله از بعضی ها / به خدا سخت زمینی شده اند / 

 

فکر کارند و پی پست و مقام اند همه / فکر

اندوختن ثروت و مالند همه / فکر باغی در شهر، فکر ویلا و زمین ، وقتشان پرکرده /

 

 خط کج گشته هنر / بی هنرها همگی خوب و هنرمند شدند / کج روی محبوب است / 

 

در مجالس و سخرانی ها ، تکیه و

هیئت ها / جای زیبای شهیدان خالیست / یا اگر هست از آن بوی ریا می آید / 

 

پسرم کو دعاهای کمیل در همه جا / کو دعاهای توسل که به عکس شهدا تزیین بود /

 

 آه ای مردم شهر که چنین در دل خود غوطه ورید

/ نکند پا بگذارید به خون شهدا / دل فرزند شهیدی نکند تنگ شود /

 

 جان زهرا نپسندید که این فاصله فرسنگ شود / خواب غفلت به خدا گوشمان پر کرده / چشممان را بسته همه در خواب خوشیم / 

 

همه در فکر تجمل هستیم / فکر روز و شبمان نان شب است/ 

 

باز هم کوفه پر از آه شده /کوچه های تنها، همه پرچاه شده / وعلیّ دوران رهبر تنهایی / برسر چاه زمان با دل تنهایش، درد دلها دارد / بر سر هر چاهی، اشک ها می بارد /

 

 آه ای مردم شهر / آه ای هیئتیان / آه ای سینه زنان / آه ای گریه کنان / آه ای مسئولان/ نکند پا بگذاریم به خون شهدا نکند محو شود ارزشها /

نکند مادر وفرزند شهید بوی غربت گیرد / به خدا یک یکمان مسئولیم

?????????

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:04:00 ب.ظ ]




 

 

?” در محضـر شهـــید “

 

نصفہ شب بود ، چشم چشم رو نمى ديد ،سوار تانك بودیم ، وسط دشت ،كنار برجك نشستہ بودم ،ديدم يكى پيادہ میاد ،بہ تانك هـا نزديك مےشد ،چندلحظہ توقف مےڪرد ،مےرفت سراغ بعدی ،سمت ما هم اومد ،دستش رو دو پايم حلقہ كرد ،پايم رو بوسيد و گفت :

 

«بہ خدا سپردمتون.»

گفتم «حاج حسين؟»،

گفت :«هيـس! اسم نيار»،

رفت طرف تانك بعدى… 

 

تازہ فهمیدم پاے رزمندہ ها رو مےبوسه ،گفت اسمشو نیارم کہ کسے نفهمہ پابوسشون همون حاج حسین خرازی فرماندمونه …

 

#سردار_شهید_حسین_خرازی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:00:00 ب.ظ ]




بارالها

از کوی تو بیرون نشود

پای‌ خیالم

نکند فرق به حالم…

چه برانی

چه بخوانی

چه به اوجم برسانی

چه به خاکم بکشانی… 

نه من آنم که برنجم ، 

نه تو آنی که برانی.. 

نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم ، 

نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی

در اگر باز نگردد… 

نروم باز به جایی 

پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی… 

کس به غیر از تو نخواهم ، 

چه بخواهی چه نخواهی… 

باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی …     

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:58:00 ب.ظ ]




 *يـا ام الـبـنــ♡ـين (س)*

 

 *اگر اهل*

 *وفا امشبــ*

 *غمین استــ*

 

 *وفاتــ حضرتــ*

 *ام البنين استــ*

 

 *پیام تسلیت*

 *دادیم عباس*

 

 *ڪہ طرحش*

 *از لسان*

 *یاس دین است*

 

*الـلـهـم ؏َجـِّلْ لـولـيـك الـفــ♡ــرج*

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:56:00 ب.ظ ]




?” حدیـــــثِ ….

 

 

 پيامبر صلى اللہ عليہ و آله:

 

لا ضَرَرَ وَ لا اِضرارَ فِى السلامِ، فَالاِسلامُ يَزيدُ المُسلِمَ خَيرا وَ لا يَزيدُهُ شَرّا؛

 

 

در اسلام هيچ ضررى نيست و ضرر زدن بہ ديگران نيز ممنوع است، پس اسلام بہ مسلمان خير میرساند و شر نمیرساند.

 

?(الفقيہ، ج ۴، ص ۳۳۴، ح ۵۷۱۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:54:00 ب.ظ ]




حسادت و ريشه هاى آن از نگاه قرآن

حسادت اخلاقى است كه از سوى همگان زشت و ناپسند شمرده مى شود؛ و حتى كسانى كه خود هر ازگاهى دچار اين حالت مى شوند حسادت ديگرى به خود يا ديگران را ناپسند و دور از اصول اخلاقى مى شمارند. اين حالت در برخى به شكل حال و در ديگرى به شكل مقام ظاهر مى شود.

به اين معنا كه برخى از انسان ها در يك فرآيند زمانى به علت عدم چيرگى بر نفس اماره خويش به بيمارى حسادت دچار مى شوند و توان مقابله روحى و روانى با آن را ندارند و اين حالت در آنان مقيم مى شود. عده اى ديگر هم به جهاتى ممكن است دچار حسادت شوند اما مهار و كنترل نفس اماره موجب مى شود تا به شكل بيمارى و مقام در آنان در نيايد.

حسادت كه به معناى آرزوى زوال نعمتى در ديگرى است در حوزه روان شناسى اجتماعى واكنش هاى بسيار خطرناكى به همراه دارد. به گونه اى كه مى توان گفت خاستگاه بسيارى از نابهنجارى هاى رفتار فردى و جمعى مى تواند حسادت به شكل حال و يا مقام باشد. به اين معنا كه حسادت در حوزه اخلاقيات موجب مى شود تا شخص از درون دچار افسردگى و حقارت و خشم و مانند آن شود و از اين كه نعمتى را در ديگرى مى يابد ناخشنود شود و اين مسئله در روحيات وى تأثير سوء و زشت بگذارد؛

به يقين بازتاب ها، كنش ها و واكنش هاى حسود در حوزه عمل اجتماعى سخت تر و زشت تر مى باشد و آثار آن در كاهش ضريب امنيت اجتماعى خود را نشان مى دهد. كنش هاى خطرناك و واكنش ها و رفتارهاى خطرساز چون آدم ربايى، اهانت، تهمت، تخريب، قتل و نابهنجارى هاى ديگر ريشه در حسادت دارداز اين رو بازخوانى حسادت در آموزه هاى قرآنى و توجه به تحليل قرآن در حوزه روان شناسى اجتماعى، مى تواند براى فهم مشكل و سازوكارهاى رهايى از آن مفيد و سازنده باشد در اين نوشتار كه در دو قسمت تقديم خوانندگان عزيز مى شود كوشش بر آن است تا تحليل قرآن نسبت به مسئله حسادت و بازتابهاى آن در حوزه عمل اجتماعى و روان شناسى اجتماعى و نيز زمينه هاى بروز و ظهور حسادت از نگاه قرآن مورد بررسى و كنكاش قرارگيرد كه با هم قسمت نخست آن را از نظر مى گذرانيم.

 

حسادت، خاستگاه نابهنجارى هاى اجتماعى

حسادت مى تواند در حوزه اخلاق فردى و اجتماعى بازتاب ها و واكنش هاى متضاد و خطرسازى را بيافريند. قرآن به صراحت در جاهاى مختلف به اين مسئله توجه داده و با بيان مصاديق عينى و تأثيرات مخرب و زيانبار آن كوشيده تا شخص را براى رهايى از اين رذيلت اخلاقى و نابهنجارى زشت به تلاش و تكاپو وادارد.

در تحليل قرآنى به خطرساز بودن حسادت نسبت به آدمى اشاره مستقيمى شده است. در آيه1 و 5سوره فلق، حسد را يكى از خطرهاى تهديدكننده آدمى مى شمارد و پناه جويى به خدا را براى محافظت از آن مطرح مى سازد و مى فرمايد: «قل اعوذ برب الفلق* … *و من شر حاسد اذا حسد»(سوره فلق).

اين آيه خطر حسادت را در هنگام اقدام عملى حسود، شديدتر ارزيابى مى كند؛ زيرا هنگامى كه شخص، حسادت را به عنوان يك واكنش روانى و روحى در خود پديد مى آورد تنها آرزوى زوال نعمتى از ديگرى را دارد ولى هرگاه از اين فراتر رود و خود مستقيم بكوشد تا نعمتى را از شخص زايل كند و يا از ميان بردارد در اين هنگام است كه رفتارهاى خطرساز و نابهنجارى هاى رفتارى را بروز مى دهد.

حسادت تا زمانى كه روحى و روانى است تنها به شخص حسود آسيب مى رساند و او را دچار افسردگى و خودباختگى و حقارت و بى اعتمادى به خود مى كند و به گونه اى نهان و مخفى است اما زمانى كه وى را تحت كنترل و مهار خويش در آورد، به شكل نابهنجارى هاى رفتارى و و اكنش هاى عملى و اقدامات عينى بروز و ظهور مى كند كه در اين حالت بسيار خطرناك مى شود.

 

پيچيدگى مسأله حسادت

مشكلى كه در مساله حسادت وجود دارد اين است كه رفتارها و نابهنجار ى هاى شخص قابل شناسايى و رويت است ولى انگيزه هاى آن مخفى مى باشد. اشخاصى كه در معرض حسادت عملى قرار مى گيرند و يا ناظر اقدامات عملى حسود هستند نمى توانند تحليل درستى از علل و انگيزه هاى رفتارهاى نابهنجار و خطرساز شخص داشته باشند به ويژه آن كه شخص حسود در بسيارى از مواقع به جهت آن كه حسادت را امرى زشت و ناپسند مى شمارد و يا جامعه را نسبت به آن سخت و تند مى يابد رفتارهاى خويش را توجيه و انگيزه ها و علل ديگرى را براى رفتارهاى نابهنجار و خطرساز خويش برمى شمارد. به اين معنا كه هرگز به طور مستقيم به علت رفتار نابهنجار و خطرساز خويش اشاره نمى كند و آن را توجيه كرده و علل و انگيزه هاى واهى ديگرى را برمى شمارد. از اين روست كه مخفى و نهان بودن حسادت حسودان مساله را پيچيده و توان تحليل درست و بازسازى رفتارى را از ديگران مى گيرد.

 

ويژه بودن حسادت

قرآن حسادت را ازشرها و امور زشت و نابهنجارى مى شمارد كه از نظرى، خاص و ويژه است و از بدى ها و زشتى هاى ديگر به جهاتى مهم تر و قابل درنگ تر است. شايد يكى از علل ويژه بودن اين شر و زشتى، ويژگى مخفى بودن آن است كه امكان تحليل و داورى و بازپرورى را از مربيان و جوامع مى گيرد. (سوره فلق آيات 1 و2 و 5)

قرآن در تحليل خويش به ابعاد هنجارى آن بيش تر توجه مى دهد و آيات بسيارى به اين مساله اختصاص دارد.

زيرا ابعاد هنجارى و رفتارى آن نه تنها شخص را دچار خطر مى سازد. بلكه ديگرى و حتى جوامع را تهديد مي كند.

پنهان بودن علل رفتارهاى نابهنجار برخاسته از حسادت، اين امر را تشديد مى كند و توان مقابله را از شخص و يا ديگرى مى گيرد و امكان بازسازى را از ميان مى برد. از اين رو قرآن حسادت را از صفات نكوهيده و زشتى بر مى شمارد و از همگان مى خواهد تا خود را از اين حالت و يا صفت رهايى بخشند.

بسيار ديده شده است كه زن و مردى نسبت به نعمت و خيرى در دست ديگرى واكنش هاى منفى در گفتار و عمل خود نشان مى دهند. حسودان بيش تر واكنش خود را به شكل آرزو مطرح مى سازند و مى گويند اى كاش ما هم از فلان نعمت برخوردار بوديم و اگر ما اين نعمت را داشتيم چه ها كه نمى كرديم.

قرآن کریم با اشاره به مساله مشيت و اراده و تقسيم نعمت ها در ميان بندگان و آفريدگان به اين دسته از انسان ها هشدار مى دهد كه چنين آرزويى را نكنند و بدانند كه براى هر كسى نصيبى از روزى و نعمت است كه از آن برخوردار مى باشند.

بنابر اين آرزوى نعمتى كه در دست ديگرى است امرى نادرست و نكوهيده است و نمى بايست از سوى كسى طرح شود. چنانکه در قرآن مجید آمده است: «وَ لَا تَتَمَنَّوْاْ مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلىَ‏ بَعْضٍ  لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبُواْ  وَ لِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ ممَِّّا اكْتَسَبنْ‏َ  وَ سَْلُواْ اللَّهَ مِن فَضْلِهِ  إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكلُ‏ِّ شىَ‏ْءٍ عَلِيمً»(سوره نساء آيه 32)

تاكيد قرآن در سوره فلق براى پناه جويى به خدا به جهت در امان ماندن از شر حسود به ويژه در زمانى كه اقدام عملى براى به دست آوردن و يا زوال نعمت مى كند خود بيانگر آن است كه از نظر قرآن و تحليل آن تا چه اندازه حسادت به ويژه به شكل عملى آن زشت و حتى خطرساز است.

درآيه 54 سوره نساء نيز از مردمان مى خواهد كه نسبت به عطا و فضل الهى به ديگران حسادت را پيشه خويش نكنند و از حسدورزى نسبت به ديگرى خوددارى ورزند كه امرى ناپسند است؛ «أَمْ يحَْسُدُونَ النَّاسَ عَلىَ‏ مَا ءَاتَئهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ  فَقَدْ ءَاتَيْنَا ءَالَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَ الحِْكْمَةَ وَ ءَاتَيْنَاهُم مُّلْكا عَظِيمً».

درحقيقت استعاذه جويى به خدا و لزوم پناه بردن به خدا از شر حسودان كه حكم و دستورى الهى است خود بيانگر آن است كه اين حالت تا چه اندازه ناپسند و دور از اخلاقيات آدمى و صفات پسنديده انسانى است. (سوره فلق آيات 1 و 5)

در تحليل قرآنى، حسودان بدترين مخلوقات و آفريده هاى خداوندى هستند. به ويژه كسانى كه حسادت در ايشان به شكل مقام و صفت درآمده و درشكل اقدام عملى بروز و ظهور مى يابد.

از اين رو از مردمان خواسته شده كه از چنين موجودات و افرادى كه شرارت حسادت جزو ذات و صفت دوم ايشان شده است به خدا پناه برند كه رفتارهاى زشت آنان را جز خداوند نمى تواند دفع كند.بخاطر نهان بودن شر حسادت است كه خداوند به پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) دستور مى دهد كه براى رهايى از آسيب ها و خطرهاى آن به خدا پناه برد كه تنها او عالم به دل ها و اسرار مردمان است و مى تواند شر ايشان را به خودشان بازگرداند.

 

حسودان، مارهاى در آستين

در حقيقت كسانى كه حسادت مى ورزند به جهت مخفى بودن كينه و عداوت ايشان همانند ابليس، خطرناك و غير قابل پيش بينى هستند و به انسان از پشت خنجر مى زنند. از پيش رو دوست و از پس رو دشمنان غدار و مارهاى در آستين هستند كه هراز گاهى كه فرصت بيابند نيش خويش را مى زنند و آسيب هاى خطرناك بر آدمى وارد مى سازند.

زشتى حسادت تا بدان جا است كه خشم خداوند را برمى انگيزد و به كسانى كه كفر و ناسپاسى شان برخاسته از حسادت است هشدار مى دهد كه از ايشان بسيار خشمگين است و به شدت آنان را به خاطر آن كه تنها به جهت حسادت، كفر پيشه كردند عذاب مى كند. «بِئْسَمَا اشْترََوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ أَن يَكْفُرُواْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ بَغْيًا أَن يُنزَِّلَ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ عَلىَ‏ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ  فَبَاءُو بِغَضَبٍ عَلىَ‏ غَضَبٍ  وَ لِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُّهِي»(سوره بقره آيه 90)

حسادت، خاستگاه كفر و ناسپاسى به اين معنا كه خاستگاه كفر و ناسپاسى نسبت به خدا و حتى كسانى كه به آنان محبت مى ورزند مى تواند حسادت باشد و شخص تنها به اين جهت حاضر به پذيرش حق و اسلام و ايمان و شكر نيست كه نسبت به شخصى كه وى را به اين امور دعوت مى كند حسادت مى ورزد. از اين رو كفر برخاسته از حسادت كه تنها انگيزه روحى و روانى دارد از نظر قرآن بدتر و زننده تر است و مى بايست شخص را عذابى سخت كرد.

اشخاصى كه تنها از روى حسادت كفر مى ورزند و حاضر به پذيرش حق نمى باشند افرادى بسيار زشتكار هستند؛ زيرا از حق و حقيقت تنها به خاطر تمايلات نفسانى دست مى شويند. از اين رو خشم الهى را نسبت به خود برمى انگيزند كه عامل و علتى سخيف ايشان را به اين سو كشانده است.

حسادت مشركان عصر بعثت نسبت به مومنان موجب شده بود كه ايشان دست از ايمان بردارند و راه گمراهى را درپيش بگيرند.

البته قرآن توضيح مى دهد كه جهل و نادانى مشركان به نقش مشيت الهى، عامل اصلى حسادت آنان نسبت به مومنان بوده است. زيرا آنان به جهت نادانى نسبت به قدرت الهى و نيز تقسيم نعمت در ميان بندگان بر پايه علم و حكمت، گمان هاى ناروايى نسبت به مومنان كرده و بر اساس اين تحليل نادرست به مؤمنان حسادت ورزيده و حتى در شكل اقدام عملى آن را بروز مى دادند. «مَّا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَبِ وَ لَا المُْشْرِكِينَ أَن يُنزََّلَ عَلَيْكُم مِّنْ خَيرٍْ مِّن رَّبِّكُمْ  وَ اللَّهُ يخَْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ  وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِي»(سوره بقره آيه 105)

 

ناآگاهى از نقش مثبت الهى، عامل ایجاد حسادت

از نظر قرآن ناآگاهى و نادانى نسبت به نقش مشيت و اراده الهى، عامل مهمى براى ايجاد حسادت در بسيارى از مردمان حتى در امور دينى مى باشد. از اين رو حسادت و بدخواهى منافقان در حق پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و يا مؤمنان و رفتارهاى زشت آنها را به جهل و نادانى آنان نسبت مى دهد: « فَمَا لَكمُ‏ْ فىِ المُْنَافِقِينَ فِئَتَينْ‏ِ وَ اللَّهُ أَرْكَسَهُم بِمَا كَسَبُواْ  أَ تُرِيدُونَ أَن تَهْدُواْ مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ  وَ مَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَن تجَِدَ لَهُ سَبِيل»(سوره نساء آيه 88، و نيز آیه «…وَ مَا نَقَمُواْ إِلَّا أَنْ أَغْنَئهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِن فَضْلِهِ  فَإِن يَتُوبُواْ يَكُ خَيرًْا لهَُّمْ  وَ إِن يَتَوَلَّوْاْ يُعَذِّبهُْمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فىِ الدُّنْيَا وَ الاَْخِرَ…» سوره توبه آيه 74)

در مسئله يهوديان و علت عدم پذيرش اسلام از سوى ايشان نيز خداوند همين مسئله را مطرح مى سازد و بيان مى كند كه چگونه جهل و نادانى و خود بزرگ بينى ايشان موجب شده تا نسبت به پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) حسادت ورزند و به او ايمان نياورند. يهوديان كه آرزو داشتند آخرين پيامبر از نسل آنها باشد به مدينه كوچ و در آنجا ساكن شده بودند و سده ها به اين آرزو بودند تا از نسل ايشان آخرين پيامبر ظهور كند ولى وقتى اين پيامبر از نسل اسماعيل برادر اسحاق ظهور و اعلام رسالت و نزول جبرئيل و قرآن كرد حسادت ايشان نسبت به پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) برانگيخته شد. (سوره بقره آيه 90 و سوره نساء آيات 51 و 54). 1

 

علت کفر يهوديان

قرآن در تحليل خويش از علت كفر يهوديان به اين نكته اشاره مى كند كه همسويى يهوديان با كافران و حتى تأييد عقايد باطل مشركان و كافران از سوى ايشان ريشه در حسادت آنان نسبت به پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) دارد. (سوره نساء آيه 51 و 54) در حقيقت يهوديان از اين كه خداوند به پيامبرى از نسل اسماعيل تفضل كرده است و وى از سوى خداوند برگزيده شده حسادت ورزيده و به دشمنى با او و دوستى با دشمنان خود و پيامبر اقدام كردند.2

اين در حالى است كه در تحليل قرآنى مقامات اعطا شده به پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از تفضل و مشيت الهى است و خداوند هر كه را خواست بزرگ دارد و ملك و مال دهد و هر كه را خواهد خوار و ذليل كند: تعز من تشاء و تذل من تشاء بيدك الخير.

 

بخل، محصول حسادت

از ديگر نابهنجارى هاى اجتماعى كه خاستگاه آن از نظر قرآن، حسادت است مى توان به نابهنجارى بخل اشاره كرد. خداوند در آيات 51 و 53 و 54 سوره نساء با اشاره به بخل يهوديان، ريشه آن را حسادت آنان برمى شمارد و تبيين مى كند كه چگونه حسادت مى تواند به اشكال مختلفى چون بخل در عمل انسانى بروز و ظهور كند و نابهنجارى ها را در جامعه گسترش داده و دامن زند.

قرآن اين گروه افراد را به جهت رفتارهاى نادرستشان سرزنش مى كند و از ايشان مى خواهد كه دست از حسادت بردارند و هشدار مى دهد كه ادامه اين روند مى تواند موجبات محروميت آنان از فضل الهى و حتى محروم شدن از كمك ها و امدادهاى الهى را فراهم كند.(سوره نساء آيات 51 تا 54)

 

دو نمونه از حسادت در قرآن

از نابهنجارى هاى اجتماعى كه خاستگاه آن حسادت است مى توان به رفتارهاى خطرسازى چون قتل از سوى حسود اشاره كرد. بسيارى از كسانى كه دچار بيمارى مزمن و سخت درمان حسادت مى شوند به جهت آن كه آن را در درون خويش مخفى و نهان مى سازند و به عقده تبديل مى شود نمى توانند خود را مديريت و كنترل نمايند و از اين رو گاه حتى دست به قتل كسانى مى زنند كه نسبت به آنان حسادت مى ورزند.

قرآن با بيان دو داستان، رفتارهاى خطرساز قابيل فرزند آدم و برادران حضرت يوسف (علیه السلام) را به حسادت نسبت مى دهد. كينه و حسادت مخفى و نهان اين دو گروه هر چند كه در ظاهر خاستگاه هاى مختلفى دارد ولى ريشه آن احساس برترى و مورد عنايت قرار گرفتن است. كه البته در يكى تحليل واقع بينانه و از روى واقعيت بوده و در گروه دوم تحليل نادرست براساس سوء تفاهم مى باشد ولى در هر حال موجب آن شد كه رفتارهاى خطرسازى را در پيش گيرند.

حسادت قابيل از آن رو بود كه قربانى وى به جهت عدم اخلاص در عمل پذيرفته نمى شود و وى كه خود را سزاوارتر و لايق تر مى شمارد و از نظر خود قربانى ارجمندترى را انجام داده ولى پذيرفته نشده نسبت به هابيل كينه مى گيرد و حسادت خويش را به شكل كشتن برادر نشان مى دهد: «وَ اتْلُ عَلَيهِْمْ نَبَأَ ابْنىَ‏ْ ءَادَمَ بِالْحَقّ‏ِ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الاَْخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ  قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ* لَئنِ بَسَطتَ إِلىَ‏َّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنىِ مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِىَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ  إِنىّ‏ِ أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَلَمِينَ* إِنىّ‏ِ أُرِيدُ أَن تَبُوأَ بِإِثْمِى وَ إِثمِْكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ  وَ ذَالِكَ جَزَ ؤُاْ الظَّالِمِينَ* فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الخَْاسِرِي»(سوره مائده آيه 27 تا 30). 3

اظهار محبت و يا تحليل نادرست برادران از رفتار يعقوب نسبت به يوسف و برادران موجب مى شود تا حسادت ايشان به شكل آدم ربايى و مفقود كردن و يا حتى پيشنهاد قتل ظهور و بروز كند. «قَالَ يَابُنىَ‏َّ لَا تَقْصُصْ رُءْيَاكَ عَلىَ إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا  إِنَّ الشَّيْطَنَ لِلْانسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ* …* لَّقَدْ كاَنَ فىِ يُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ ءَايَاتٌ لِّلسَّائلِينَ* إِذْ قَالُواْ لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلىَ أَبِينَا مِنَّا وَ نحَْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِى ضَلَالٍ مُّبِينٍ»(سوره يوسف آيات 5 تا 8)

 

حسادت به آشنايان

اصولا حسادت، نسبت به آشنايان و دوستان اتفاق مى افتد و شخص نسبت به كسانى كه هيچ گونه ارتباطى با آنان ندارد و در حوزه روابط اجتماعى وى قرار نمى گيرند احساس حسادت نمى كند. بنابراين كسانى مورد حسادت شخص قرار مى گيرند كه در حوزه ارتباط و روابط اجتماعى فرد و در محدوده آن قرار دارند. اين ديگران مى توانند ديگران مهمى براى اشخاصى باشند كه با آنان ارتباط دارند. به عنوان نمونه اگر شخصى براى همسر شما مهم تلقى شود و همسر شما وى را به جهاتى بستايد و از او تعريف و تمجيد كند شما نسبت به آن شخص حسادت مى ورزيد؛ زيرا كسى را مى بينيد كه براى همسر شما مهم تلقى مى شود. در بسيارى از خانواده ها پدر و مادر، از فرزندان كسانى كه مى شناسند مانند برادرزادگان و يا خواهرزادگان تعريف و تمجيد مى كنند و آنان را الگوهاى موفقى در زندگى اجتماعى و يا درسى برمى شمارند. در اين حالت است كه فرزند نسبت به آنان حسادت مى ورزد و رفتارهاى بيرون از هنجارهاى اجتماعى نسبت به آنان از خود بروز مى دهد.

بسيار پيش آمده است كسانى كه از سوى پدر و مادر به عنوان اشخاص موفق و خوب ياد شده اند از سوى فرزندان مورد تحقير و اذيت و آزار قرار گرفته اند در حالى كه اشخاص ناظر بيرونى در جست وجوى علت اين گونه رفتارهاى نابهنجار وامانده مى شوند؛ زيرا در بسيارى از موارد علت ها و زمينه هاى بروز اين گونه رفتارهاى نابهنجار در پس لايه هاى متعدد، ناديده گرفته مى شود؛ اما اگر به دقت به زمينه ها و علل واقعى و نه توجيهى اعمال و رفتار نابهنجار توجه شود دانسته مى شود كه ريشه آن چيزى جز حسادت نيست.

در تحليل قرآنى، به اين نكته بارها اشاره شده كه حسادت به جهت مخفى بودن و اين كه همواره در حق آشنايان است بسيار خطرساز و خطرناك و غيرقابل پيش بينى و مهار است. از اين رو تنها راه رهايى به ويژه در اقدام عملى حسود در استعاذه و پناه جويى به خدا است.(سوره فلق)

حسادت هم چنين موجب مى شود تا اشخاص به يك ديگر تهمت بزنند و يا به تخريب يك ديگر بپردازند. حسادت برخى از زنان پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) يكى از علل رفتارهاى نابهنجار ايشان نسبت به زن ديگرى بوده به گونه اى كه سوره اى در اين زمينه نازل شده است.

اين ها بخشى از مهم ترين نابهنجارى هاى رفتارى انسان در حوزه عمل اجتماعى است كه خاستگاه و ريشه آن ها حسادت است. اين بدان معنا نيست كه تنها اين بخش از نابهنجارى هاى رفتارى با اين خاستگاه مى باشد. اين امور تنها بخشى از مصاديق عينى و تجربه شده اى است كه در برخى از آيات بدان اشاره شده است .

  • 1.و نيز نگاه كنيد الميزان ج4 ص 376 و مجمع البيان ج 3 و 4 جزء 5 ص 39
  • 2.همان
  • 3.ن.ک تفسير عياشى ج1 ص 312 و نورالثقلين ج1 ص 610


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1395-12-21] [ 05:01:00 ب.ظ ]




؛ بر طبق روایتی از امام جعفر صادق (ع) دو عامل گناه و نیکوکاری در کاهش و افزایش عمر آدمی تاثیر بسزایی خواهند داشت. ایشان در ضمن این روایت می ‏فرمايند: 
 
منْ يَمُوتُ بِالذُّنوبِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَمُوتُ بِالآجالِ وَ مَنْ يَعِيشُ بِالإِحْسانِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَعِيشُ بِالأَعمارِ (1) 

«آنها كه بر اثر گناه می ‏ميرند از آنها كه با مرگ طبيعى از دنيا می روند بيشترند، و آنها كه بر اثر نيكوكارى عمر می کنند از آنها كه با عمر طبيعى زندگى می ‏نمايند زيادترند!» 
 
شرح كوتاه:‏ 

امروزه ثابت شده است كه منشاء بخش قابل توجهى از بيماری ‏هاى جسمى، عوامل روحى و معنوى هستند و يكى از مهم‏ترين این عوامل فشارهاى شديدى است كه از ناحيه وجدان (به سبب انجام گناه) بر روح آدمى وارد می شود. انسان گناهكار در دادگاه وجدان محاكمه شده، با مجازات ‏هاى دردناك معنوى مواجه می گردد و عكس‏ العمل آن در جسم و جان و حتى مرگ و ميرها آشكار می ‏گردد. به عكس، افراد نيكوكار از درونِ وجدان خود تشويق می ‏شوند و همين تشويق معنوى نيرو و نشاط تازه ‏اى به آن ها می بخشد، در حالی که به طول عمر آن ها نیز افزوده می شود. نتیجه آنکه؛ گناه عمر آدمی را كوتاه، و كار حسنه و نيك آن را طولانى می سازد. 
 
 
پی‌نوشت: 
 
(1) امالي طوسي، ص: 305 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:50:00 ب.ظ ]




نفرت شیطان از این گناه

گناهی که شیطان هم از آن متنفر است

یکی از آموزه‌های مهم تربیتی که مورد تاکید مکتب انسان ساز اسلام قرار دارد، ضرورت حفظ حرمت و آبروی دیگران است.

 

اسلام برای حفظ  آبرو و حرمت و شخصیّت مؤمنان اهمیّت زیادی قائل است؛ تا آنجا که حق تعالی در قرآن کریم می‌فرماید:
پس کسی را که خداوند مدافع اوست٬ چگونه انسان به خود جرأت می‌دهد
که پرده‌ از اسرارش بدرد و رازش را فاش کند یا عیبش را آشکار سازد،
و یا بی دلیل به او تهمت وارد نموده و آبروی او را بریزد و به حیثیّتش صدمه برساند (سوره حج آیه 38).

یکی از آموزه‌های مهم تربیتی که مورد تاکید مکتب انسان ساز اسلام قرار دارد،
ضرورت حفظ حرمت و آبروی دیگران و زود قضاوت نکردن درباره هیچ فرد یا اتفاقی است.

این موضوع آن‌قدر مهم است که تجاوز به آبروی دیگران جزو بزرگ‌ترین گناهان محسوب شده
و از طرف خداوند وعده عذاب الیم داده شده است.

پیامبر اکرم (ص) درباره اهمیت این موضوع می‌فرمایند:
“همه چیز مسلمان، از مال، آبرو و خونش بر مسلمان دیگر حرام است.
هرگاه مومن برادر دینی خود را متهم نماید، ایمان او آب می‌شود
و از بین می‌رود.همان طوری که نمک در آب حل می‌شود و از بین می‌رود”.

امام صادق(ع) نیز در جایی به نقل از رسول خدا فرمودند،
خداوند تبارک و تعالی امر کرده است: “هر کس دوستی از دوستان مرا خوار کند، در کمین جنگ با من نشسته است”.

در حدیث دیگری از پیامبر اسلام (ص) آمده است که فرمودند:

«وقتی پروردگارم عزَّوجلّ مرا بالا برد (در معراج) به قومی گذشتم
که ناخن‌های مسین داشتند و صورت و سینه خویش را می‌خراشیدند،
گفتم ای جبرئیل این‌ها چه کسانی هستند؟ گفت:
اینان آن کسانی‌اند که گوشت مردم خورند و از آبرویشان سخن کنند».

 

نفرت شیطان از این گناه

نفرت شیطان از این گناه

 

از این شیوه ناپسند هیچ کس سود نمی‌برد، چرا که اگر این رفتار ضد اخلاقی نهادینه شود
همه از این ابزار علیه رقیبان استفاده خواهند کرد
و در آن صورت این ابزار تبدیل به شمشیر دو لبه می شود که روزی با ما و روزی دیگر علیه ماست.

نظر به اهمیت این مساله و یادآوری عقوبت و گناه این کار برای مومنانی که خود را مطیع دستورات دین می‌دانند
و البته برای کسانی که پنبه در گوش‌های خود کرده‌اند
و بی دلیل برای رسیدن به اهداف خود از ریختن آبروی افراد هراسی ندارند، به حدیث زیر توجه کنید:

امام صادق (ع) به نقل از رسول خدا فرمودند: “خداوند تبارک و تعالی فرموده است:
هر کس دوستی از دوستان مرا خوار کند، در کمین جنگ با من نشسته است.

«من روى على مؤمن روایه یرید بها شینه و هدم مروءته لیسقط من اعین الناس اخرجه الله من ولایته الى ولایه الشیطان ، فلا یقبله الشیطان».

اگر کسى سخنى را بر ضد مومنى نقل کند و قصدش از آن ،
زشت کردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعى اش باشد
و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خود خارج مى کند
و تحت سرپرستى شیطان قرار مى دهد؛ (ولى) شیطان هم او را نمى پذیرد.

و در حدیثی دیگر امام صادق علیه السلام می‌فرمایند:
المومن اعظم حرمة من الکعبه؛ حرمت مومن از حرمت کعبه بالاتر است.
به عبارتی ریختن آبروی مومن گناهش بیشتر از تخریب خانه خداست.

تاکید دین مبین اسلام بر حفظ آبروی مسلمان و عدم تهمت زنی و بدگویی از مسلمان نکته ای است
که بارها و بارها در احادیث مختلف آمده است و از اصلی ترین دلایل آن حفظ حرمت مومن،

عدم عادی سازی گناه، نیک گویی و نیک اندیشی و آسایش روانی جامعه را می توان نام برد. 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:33:00 ب.ظ ]




 

در شگفتم از….

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:32:00 ب.ظ ]




 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:27:00 ب.ظ ]




 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:25:00 ب.ظ ]




 

اَللّهُمَ صَلِّ عَلی علی بن مُوسَی الِّرِضاالمَرُتَضي

اَلاِمامِ التَّقیِّ النَّقيِّ وَ حُجَتِکَ عَلی مَن فَوقَ الاَرضِ

وَ مَن تَحتَ الثَّری اَلصِدّيقِ الشَّهيدِ

صَلاةً کَثيرَةً تآمَّةً زاکِيَةً مُتَواصِلَةً

مِتَواتِرَةً مُتَرادِفَةًکَاَفضَلِ ما صَلَّيتَ عَلی اَحَدٍ مِن اَوليائِکَ

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1395-12-20] [ 06:40:00 ب.ظ ]




مردمانی را دیدم که تسبیح به دست گرفته و دانه دانه ذکر تو را می شمردند به عادت، آنگونه با شتاب و متصل نام تو را می خواندند که گویی در معامله ای از تو چیزی ستانده اند و اکنون بهای آن را می پردازند.

 

و اندیشیدم که آیا در هر بار خواندن نامت، بزرگی و لطفت را نیز در ذهن تداعی می کنند؟

 

 

مردمانی را دیدم که کاغذی دعا به بهایی می خریدند و چون نسخه ای از فروشنده، چند بار و چگونه خواندنش را برای رفع حاجت طلب می کردند.

 


و اندیشیدم که آیا ترا می خوانیم تا بستانیم یا ترا می خوانیم چون دوستت داریم؟

 


مهربانترین…

 


به ما بیاموز که دل آدمی عصاره وجود اوست، حرمت دل ها را از یاد نبریم.
به ما بیاموز که دوست داشتن را فراموش نکنیم و آنانکه دوستمان دارند را از خاطر نبریم.
به ما بیاموز که سوگند راست بودنِ دروغمان را نام تو نسازیم.
به ما بیاموز که به ناحق کردن حق دیگری عادت نکنیم.

 


و به من بیاموز که دوستی ام را بندی به پای دوستان نسازم و در همه حال دوستشان بدارم، حتی اگر

 

فراموشم کنن..


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:37:00 ب.ظ ]




 

صلوات فرستادن در محو کردن گناهان شدید تراست از فرونشاندن آتش توسط آب……

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:33:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:31:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:27:00 ب.ظ ]




✨صلوات 

  محبوب ترین عمل است.

✨صلوات

  آتش جهنم را خاموش می کند.

✨صلوات

  زینت نماز است

✨صلوات

  بهترین داروی معنوی است

 

«اللهم صل علی محمد وآل محمد»

 

?

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:25:00 ب.ظ ]




بطری وقتی پر است و می‌خواهی خالی اش کنی, خمش می‌کنی.

هر چه خم شود خالی تر می‌شود

اگر کاملا رو به زمین گرفته شود,

سریع تر خالی می‌شود.

دل آدم هم همین طور است،

گاهی وقت‌ها پر می‌شود

از غم، از غصه، 

آن هم به خاطر حرف‌های دیگران؛

طعنه‌های دیگران، …

 

❤️✨ قرآن می‌گوید: 

هر گاه دلت پر شد از غم و غصه ها ؛

خم شو و به خاک بیفت.

” وَکُن مِّنَ السَّاجِدِین.”

سجده کن؛ ذکر خدا بگو ;

این موجب می‌شود تو خالی شوی

تخلیه شوی سبک شوی؛

•••••••••••••••••••••

این نسخه‌ای است که خداوند برای پیامبرش پیچیده است:

وَلَقَدْ نَعْلَمُ……. 

ما قطعا می‌دانیم اطلاع داریم، دلت می‌گیرد،

به خاطر حرف‌هایی که می‌زنند؛

فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَکُن مِّنَ السَّاجِدِینَ

سر به سجده بگذار و خدا را تسبیح کن.

 

___________________

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:23:00 ب.ظ ]




 

 

ڪےمے‌شـود نـواے «اَنـا المَهدے» تـو را …
از سمت ڪعبہ بشنوم اےجانِ جانِ جان
«عَجّل عَلےظُهُورِڪَ یا صاحِبَ الزّمان»

.

.

.

.

.

چه شود بیاید آن روز که به تو رسیده باشم
به هوای دیدن تو ز هوا رهیده باشم
همه عمر من به یاد تو گذشته نازنینا
نکند که من بمیرم و تو را ندیده باشم

السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه …..

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-12-18] [ 10:47:00 ق.ظ ]




 آیـــــــــــات مهــــــــدویت
جزء 2 سوره ی بقره ،آیه ی 148
« وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ أَيْنَ

مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا

إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ »(1)
هر طايفه‏ اي قبله‏ ای دارد كه خداوند آن را تعيين كرده است

در نيكي ها و اعمال خير، بر يكديگر سبقت بجوئيد،

و هر جا باشيد خداوند شما را حاضر مي‏كند زيرا او بر هر كاري توانا است.
« أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا »

هر جا باشیدخداوند همه ی شما را حاضر میکند
⚜امام سجاد(ع) فرمودند: این که هرجاباشید خدا همه یشما را حاضر میکند مربوط است به آن 313 مرد

که یاران اصلی امام زمان(عج) هستن که از بسترها یشان

  ناپدید میشوند و در مکه مکرمه حاضر میشوند .(2)
امام صادق(ع)می فرماید : قطعا این آیه در مورد ناپدید شدگان از اصحاب قائم ماهستند

که خداوندمتعال  آنهارا شبانه از بسترهایشان می آورد  و صبح

در مکه جمع میکند آنهابرروی ابرها راه می روند (3)
یعنی اینقدر سریع خودشان را به امام زمان می رسانند .

این آیه راجع به آنها ست که 313 نفر،

 

و ازیاران امام زمان هستند وجزء کابینه ی اصلی مولا (عج ) خواهند بود.
منابع
(1)سوره بقره ،آیه 148
(2) کمال الدین، ج2، ص 654، باب 57 ما روی فی علامات…، ح 21.
(3)همان، ص673، باب 58 فی نوادر الکتاب، ح24.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:33:00 ق.ظ ]




 یڪ جواب ازسوے یار
وتمام دلخوشیہایم اینست
یڪ سلام از راه نزدیڪ
و زیارت نامه اے..
السَّلامُ عَلَیْکَ یاثارَاللَّه
ِوَابْنَ ثارِه وَالْوِتْرَ الْموتُور

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:32:00 ق.ظ ]




یابن الحسن(عج)

 

سالی گذشت و زمین گشت در مدار تو

اما نداشت خاتمه ای انتظار تو

امسال هم همه ی هفته ها گذشت

یك جمعه اش نبود زمان قرار تو

با این شكوفه ها دل من خوش نمی شود

آید پس از كدام زمستان، بهار تو؟
قلب مرا ز خانه تكانی معاف كن

بگذار بماند به رویش غبار تو

این روزها همه به سفر فكر می كنند

من قصد كرده ام بمانم كنار تو

امسال كه من به درد ظهورت نخورده ام

سال جدید كاش بیایم به كار تو

به امید رسیدن بهار واقعی….

                         بهار ظهور

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:28:00 ق.ظ ]




 

 

مــرا بـالـی اسـت از پـرواز مـانـده

 

 

قـدمهـایی اسـت در آغـاز مـانــده

 

 

شهیــدان! دستهایم را بگیـریـــــــد

 

 

منــم همـــراهِ از ره بــاز مـانــــــده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:20:00 ق.ظ ]




هیج مسلمانی نیاز مسلمان دیگر رابرنمي اوردمگر اینکه ….

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:10:00 ق.ظ ]




“دروغ میگوید کسی ک …..”

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:08:00 ق.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:06:00 ق.ظ ]




 

 

 

 

 

سال ها گذشت،
 و هنوز هم نوشته هامان آن قدر زیبا نیست که بالای سرمان قاب کنیم…
مشق امشب هم، مثل دیشب، مثل هر شب،
دو صفحه تمیز و زیبا می نویسیم؛
“آدمی را آدمیت لازم است.”

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:05:00 ق.ظ ]




پندی از نهج البلاغه: نرم خويى، زمينه دوستى

 

مَن لَانَ عُودُهُ كَثُفَت أغصانُهُ
كسى كه درخت وجودش چوب نرم باشد (اخلاقش نیکو باشد)، شاخه هاى انبوه (دوستان 
فراوان) از آن سر مى زند. (حکمت 214)

شرح حدیث:
امام عليه السلام در اين كلام نغز و پرمعنى انسان را به درخت تشبيه فرموده و دوستان انسان را مانند شاخه هاى درخت دانسته است. در ميان درختان آن درختى كه جنس چوبش نرم تر باشد، شاخه هاى بيشترى از آن سر مي زند. و درختى كه پرشاخه تر است، اولا سايه گسترده ترى دارد كه عده بيشترى مي توانند در آن بياسايند، ثانيا ميوه هاى بيشترى مي دهد كه باز ديگران فايده بيشترى از آن مى برند. در نتيجه چنين درختى از توجه و مراقبت بيشترى هم برخوردار خواهد شد و بيشتر به آن رسيدگى خواهند كرد.
انسان نيز اگر درخت وجودش نرم باشد، يعنى اگر نرمخوى و خوش اخلاق و مهربان و گشاده رو باشد، شاخه هاى بيشترى خواهد داشت، يعنى دوستان بيشترى گرد او جمع خواهند شد. در نتيجه هم دوستانش از او محبت خواهند ديد و هم خود او از توجه و محبت عده بيشترى برخوردار خواهد شد.♥é♥



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-12-17] [ 12:56:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:56:00 ب.ظ ]




دل آدم …چه گرم می شود گاهی ساده… به یک دلخوشی کوچک…

به یک احوالپرسی ساده…
به یک دلداری کوتاه …
به یک “تکان سر"…یعنی…تو را می فهمم…

… به یک گوش دادن خالی …بدون داوری!
به یک همراهی شدن کوچک …
به حتی یک همراهی کردن ممتد آرام …
به یک پرسش :"روزگارت چگونه است ؟”

به یک دعوت کوچک به صرف یک فنجان قهوه ! 
… به یک وقت گذاشتن برای تو…
به شنیدن یک “من کنارت هستم “…
به یک هدیه ی بی مناسبت …
به یک” دوستت دارم “بی دلیل …

به یک غافلگیری :به یک خوشحال کردن کوچک …
به یک نگاه …
به یک شاخه گل…
_دل آدم گاهی …چه شاد است …
به یک فهمیده شدن …درست !

به لبخند!
به یک سلام !
به یک تعریف به یک تایید به یک تبریک …!!!

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-12-16] [ 12:55:00 ب.ظ ]




بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک

شاخه های شسته ، باران خورده پاک

آسمان آبی و ابر سپید

برگهای سبز بید

عطر نرگس ، رقص باد

نغمه شوق پرستوهای شاد

خلوت گرم کبوترهای مست

نرم نرمک میرسد اینک بهار

خوش به حال روزگار … 

خوش به حال چشمه ها و دشتها

خوش به حال دانه ها و سبزه ها

خوش به حال غنچه های نیمه باز

خوش به حال دختر میخک که میخندد به ناز

خوش به حال جام لبریز ازشراب

خوش به حال آفتاب ؛ 

ای دل من، گرچه در این روزگار

جامه رنگین نمیپوشی به کام

باده رنگین نمیبینی به جام

نقل و سبزه در میان سفره نیست

جامت از آن می که میباید تهی است 

ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم

ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار

گر نکوبی شیشه غم را به سنگ

هفت رنگش میشود هفتاد رنگ … 

فریدون مشیری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ب.ظ ]




 

خدایـــــــــــــــا

فانوست را کمی پایین تر بگیر

جاده ای که در آن قدم نهاده ام تاریک است،

انتهایش را نمی دانم چیست. میترسم انتهایش بن بست باشد

تو را به مهربانیت سوگند،

فانوست را کمی پایین تر بگیر تا روشنی بخش راه نامشخصم باشد.

نمی خواهم بی فانوس تو به جایی برسم که برگشتنم دشوار گردد و پشیمان شوم.

ای مهربانترینم ، من اکنون سخت به نور فانوست محتاجم



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:21:00 ق.ظ ]




خدای من بمان

ای دیدگانی تار … می نویسم … برای تو و برای دل !

دل !…. این دل تنگ و تنها … امروز تنهاتر از هر زمان دیگری هستم…..

تو هستی ! …. در تار و پود لحظاتم…. اما …

اما… سهم من از این دنیای رنگی همیشه تنهایی بوده ….

چشمانم را از من مگیر…بگذار تا جان دارم برای تو بنویسم… برای تو و از تو ! ….تویی که مهربانترینی…

خدایا !… دریاب حال مرا که….از وصف حالم عاجزم…. و خسته….

دریاب مرا ! این بنده ی سراسر بغض و حسرت را….

صبر !…. صبر را به من هدیه کن !

خدایا !… بگذار دست یابم به هر آنچه که دلم با او آرام میگیرد … و مگذار ! تو را قسم به خداییت مگذار گناه کنم….

خدایا ! مواظبم باش ! مواظب این روح بی قرار و تنهایم باش !

خدای مهربانم ای بی کران نازنین !… عاشقم بر تو و هر آنچه که به من هدیه می کنی !

بهترین ها را به قلب بی قرار و تنهایم هدیه کن … ای قدرتمند بی نهایت کریم.

دوستت دارم ای مهربان …تو را سپاس برای همه ی رحمت هایت …

با من بمان…. خدا…. با من که تنها تو نگهدار منی ! به تو و محبت و مهر و هدایتت نیازی مبرم و عمیق دارم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:15:00 ق.ظ ]




احادیثی درمورد حسد

1- امام صادق عليه السلام:

  قالَ لُقمانُ لاِبنِه ِ: …. وَ لِلْحَاسِد ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ يَغْتَابُ إِذَا غَابَ وَ يَتَمَلَّقُ إِذَا شَهِدَ وَ يَشْمَتُ بِالْمُصِيبَة
 

لقمان به فرزندش گفت: حسود را سه نشانه است: پشت سر غيبت مى كند، روبه رو تملّق مى گويد و از گرفتارى ديگران شاد مى شود.

خصال ص 121

2- امام على عليه السلام:

اَلحَسَدُ عَيبٌ فاضِحٌ وَشُحٌّ فادِحٌ لايَشفى صاحِبَهُ إِلاّ بُلوغُ آمالِهِ فيمَن يَحسِدُهُ؛
 

حسادت عيبى رسوا و بخلى سهمگين است و حسود تا به آرزوى خود درباره محسودش نرسد آرام نمى گيرد.

غررالحکم و دررالکلم ص 128 ، ح 2229

3- امام على عليه السلام:

اَلحَسودُ سَريعُ الوَثبَةِ، بَطى ءُ العَطفَةِ؛
 

حسود زود خشمگين مى شود و دير كينه از دلش مى رود.

بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 70، ص256، ح29

4- امام على عليه السلام:

 الْحَسَدُ لَا يَجْلِبُ إِلَّا مَضَرَّةً وَ غَيْظاً يُوهِنُ قَلْبَكَ وَ يُمْرِضُ جِسْمَك‏
 

حسادت نتيجه اى جز زيان و ناراحتى كه دلت را سست و تنت را بيمار مى گرداند به بار نمى آورد.

بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 70، ص256، ح29

5- امام صادق عليه السلام:

يَقُولُ إِبْلِيسُ لِجُنُودِهِ أَلْقُوا بَيْنَهُمُ الْحَسَدَ وَ الْبَغْيَ فَإِنَّهُمَا يَعْدِلَانِ عِنْدَ اللَّهِ الشِّرْك‏
 

شيطان به سپاهيانش مى گويد: ميان مردم حسد و تجاوزگرى بياندازيد چون اين دو، نزد خدا برابر با شرك است.

كافى(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 327، ح 2  

6- امام صادق عليه السلام:

اَلنَّصيحَةُ مِنَ الحاسِدِ مُحالٌ؛

نصيحت و خيرخواهى از حسود محال است.

من لا یحضره الفقیه ج 4 ، ص 58 ، ح 5092 - خصال ص 269

7- پيامبر صلى الله عليه و آله:

اِستَعينوا عَلى قَضاءِ حَوائِجِكُم بِالكِتمانِ، فَإِنَّ كُلَّ ذى نِعمَةٍ مَحسودٌ؛

در برآوردن نيازهاى خود از پنهان كارى كمك بگيريد، زيرا هر صاحب نعمتى مورد حسد واقع مى شود.

شرح نهج البلاغه(ابن ابی الحدید) ج 1 ، ص 316

8- پيامبر صلى الله عليه و آله:

 إِيَّاكُمْ وَ الْحَسَدَ فَإِنَّهُ يَأْكُلُ الْحَسَنَاتِ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَب‏

از حسادت بپرهيزيد، زيرا حسد نيكى ها را مى خورد چنان كه آتش هيزم را مى خورد.

جامع الأخبار(شعیری) ص 159

9- امام على عليه السلام:

لِلّهِ دَرُّ الحَسَدِ ما اَعدَلَهُ ! بَداَ بِصاحِبِهِ فَقَتلَهُ؛

آفرين بر حسادت ! چه عدالت پيشه است ! پيش از همه صاحب خود را مى كشد.

شرح نهج البلاغه(ابن ابی الحدید) ج 1 ، ص 316 - ارشاد القلوب(دیلمی) ج 1 ، ص 129

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:11:00 ق.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:07:00 ق.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:06:00 ق.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:05:00 ق.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:04:00 ق.ظ ]




?

 

?عذاب سخت

 

حضرت فاطمه علیهاالسّلام فرمودند: فَبِعَینِ اللهِ ما تَفعَلونَ، و سَیَعلَمُ الذین ظَلَمُوا اَیَّ مُنقَلبٍ یَنقَلِبونَ، وَ أنا اِبنَةُ نَذیرٍ لَکُم بَینَ یَدَی عَذابٍ شَدیدٍ؛ 

 

آنچه انجام می دهید در برابر چشم خداست. ستمگران به زودی خواهند دانست که به سرانجامی می رسند، و من دختر کسی ام که شما را از عذاب سخت خداوند بیم می داد. (1)

 

?شرح حدیث:

این کلمات تهدید آمیز و انتقادی به زمانی برمی گردد که فاطمه ی زهرا (علیها السّلام) پس از وفات پیامبر و بد عهدی مردم و سستی آنان در حمایت از حق و پشتیبانی از اهل بیت عصمت علیهم السّلام به مسجد مدینه رفت و آن خطبه ی معروف را پس از #غصب_فدک و خانه نشین ساختن امیرالمؤمنین و جفا بر اهل بیت علیه السّلام ایراد کرد. 

 

انتظار آن بود که به وصایای پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم، چه درباره ی امامت حضرت علی علیه السّلام چه نسبت به مودّت ذی القربی و حفظ حرمت آن حضرت و چه پیروی از عترت حضرت رسول توجه شود، ولی #دنیاخواهی وجاه طلبی، چشمهای عده ای را بست و کارهایی کردند که مایه ی رنجش دختر رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم شد. 

 

حضرت فاطمه (علیها السّلام ) هم خدا را به یاد آنان می آورد که بدانند کارهایشان زیر نظر خداوند است و روزی باید پاسخگو باشند، هم فرجام تاریک و سرنوشت دردناکی را که خدا برای ستمکاران مقدّر کرده، به یادشان می آورد و هم یادآوری می کند که وی دختر آن پیامبر بزرگ است که مردم را از عذاب خدا بیم می داد. 

 

همه ی این تذکّرها و #هشدارها برای بیدار کردن جامعه و متذکر ساختن آنان نسبت به مسؤولیتهای آنان است تا حجت بر آنان تمام شود و فردا نگویند که کاش کسی به ما می گفت و یادآوری می کرد. 

 

?پی نوشت: 

1. الاحتجاج طبرسی، ج1، ص 141

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1395-12-14] [ 06:27:00 ب.ظ ]




پرسیدم….. ، چطور ، بهتر زندگی کنم ؟
 

 با كمی مكث جواب داد :

 

گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ،
 

با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،
 

و بدون ترس برای آینده آماده شو .
 

ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز .
 
شک هایت را باور نکن ،
 
وهیچگاه به باورهایت شک نکن .
 
زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیكه بدانی چطور زندگی کنی .
  
 
پرسیدم ، آخر …. ،
 
و او بدون اینكه متوجه سؤالم شود ، ادامه داد :
  
 
مهم این نیست که قشنگ باشی … ،
 
قشنگ این است که مهم باشی ! حتی برای یک نفر .
 
كوچك باش و عاشق … كه عشق ، خود میداند آئین بزرگ كردنت را ..
 
بگذارعشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی .
 
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن ..
 
داشتم به سخنانش فكر میكردم كه نفسی تازه كرد وادامه داد …  

 
هر روز صبح در آفریقا ، آهویی از خواب بیدار میشود و برای زندگی كردن و امرار معاش در صحرا میچراید ،
آهو میداند كه باید از شیر سریعتر بدود ، در غیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد ،
شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد ، كه میداند باید از آهو سریعتر بدود ، تا گرسنه نماند ..
مهم این نیست كه تو شیر باشی یا آهو … ،
مهم اینست كه با طلوع آفتاب از خواب بر خیزی و برای زندگیت ، با تمام توان و با تمام وجود شروع به دویدن كنی ..
به خوبی پرسشم را پاسخ گفته بود ولی میخواستم باز هم ادامه دهد و باز هم به … ،
كه چین از چروك پیشانیش باز كرد و با نگاهی به من اضافه كرد :
زلال باش …. ،‌ زلال باش …. ،
فرقی نمی كند كه گودال كوچك آبی باشی ، یا دریای بیكران ،
زلال كه باشی ، آسمان در تو پیداست.

…………………………………………………..
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:54:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:33:00 ب.ظ ]
1 2